امروز با امام: بیستوهفتم بهمن
ـ نامه عرفانی به آقای سید ابراهیم خویی مقبرهای؛ اسرار عرفانی (1317)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الحمد للَّه الذی تجلّی من غیب الهویّة علی الحضرة الأسمائیّة، و ظهرت أسمائه الذّاتیّة فی الحضرة الواحدیّة بالحقیقة العمائیة، و توحّدت نعوته فی أحدیّته الغیبیّة، و تفرّدت آلائه من الوجهة الباطنیّة. علا و تفرّد فی عین التّشبیه و دنی و تجلّی فی أصل التّنزیه. و عنده مفاتیح غیب الأسماء و مخاتیم حقائق الآلاء. فسبحانک اللَّهُمَّ یا من لا یرتقی إلی ذروة کمال أحدیّته آمال العارفین و یقصر دون بلوغ کبریاء هویته أوهام النّاعتین. جلّت عظمتک من أن تکون شریعةً لواردٍ، و تقدّست آلائک أن تصیر محموداً لحامدٍ. لک الأوّلیّة فی الآخریة و الآخریة فی الأوّلیّة. فأنت معبودٌ فی عین العابدیّة و المحمود فی عین الحامدیّة. فنحمدک اللّهم بألسنک الخمسة فی عین الجمع و الوجود علی آلائک المتجلّیة فی الغیب و الشّهود. یا ظاهراً فی بطونه و باطناً فی ظهوره... و أنا العبد الضّعیف السّیّد روح اللَّه بن السّیّد المصطفی الخمینی الکَمَرهای.»
[ترجمه:
حمد و سپاس از آنِ خدایی است که از مَکمَن غیبِ هویت (حضرت احدیت) بر حضرت اسمایی تجلی فرمود و اسمای ذاتی او به حقیقتِ عمایی در حضرت واحدیت ظاهر شد، و جمله نعوت و صفاتش در احدیتِ غیبی وحدت یافت و نعمات وی به وجهه باطنی کسوت یگانگی پوشید. متعالی و متفرد در عین تشبیه، و مُتَدانی و متجلی در اصل تنزیه. و او راست کلیدهای (خزاین) غیب اسما، و مُهرشدههای حقایق نعمتها. خدایا! پس تو پاک و منزهی؛ ای آنکه آمال عارفان به اوج کمال احدیتش نرسد و اوهام واصفان از رسیدن به کبریای هویتش عاجز مانَد! عظمتت والاتر از آن است که راه ورود بر واردی دهد، و آلای تو مقدستر از آنکه محمودِ حامدی شود. اوّلیت در عین آخریت و آخریت در عین اوّلیتْ تو راست؛ پس تویی که پرستیده و پرستندهای. بارالها! تو را به لسانهای پنجگانهات حمد و سپاس میگوییم در عینِ جمع وجود، بر آلای متجلی در غیب و شهود... بنده ضعیف، سید روح اللَّه فرزند سید مصطفی خمینی کمرهای» (صحیفه امام، ج1، ص: 14 ـ 19)
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی درباره پرداخت وجه به خدمتکاران (1353)
«احمد عزیزم
ان شاء اللَّه سلامت باشید و موفق به علم و عمل صالح و تقوا و تهذیب نفس. ماها بحمد اللَّه مزاجاً سلامت هستیم. در چند ماه قبل نوشتم پانصد تومان بدهید به پسر اقلیم «1» و ششصد و بیست تومان بدهید به فریده «2» بدهد به دختر صغرا. «3» مثل اینکه بنای شما در جواب ندادن به مطالب است. باید معلوم شود که اینها رسیده یا نه. اگر تا کنون ندادهاید بدهید و بنویسید، یا نرسیده بگویید؛ بنویسد. به نور چشمان دختران و به خانم خودتان سلام برسانید. حسن «4» را میبوسم. و السلام. پدرت» (صحیفه امام، ج3، ص: 68)
ـ پیام به ملت ایران و ممنوعیت ورود به منازل افراد (1357)
«ملت شریف و مبارز ایران!
با تشکر فراوان از زحمات و تلاشهای خستگی ناپذیر شما در راه تحکیم حق و شکست باطل؛ این روزها مشاهده میشود که افراد و اشخاص متفرقه به خانههای مردم هجوم برده و احیاناً باعث ناراحتی خانوادهها میشوند. گرچه بسیاری از این گونه افراد به خاطر سوابق سوء خود مستحق تنبیه و مجازاتند اما برای اینکه افراد بیگناه خانوادهها به زحمت نیفتند، لازم دانستم که از شما فرزندان عزیز بخواهم از این به بعد بدون کسب اجازه از دولت قانونی به خانه هیچ کس حمله نکنید و کسی را از پیش خود توقیف ننمایید. البته جنایتکاران و ظَلَمه «1» که دستشان به خون مردم و تجاوز به حقوق ملت آلوده است، نباید از کیفر معاف گردند ولی کیفر مجرمان نباید بدون نظم و حساب و توسط افراد غیر مسئول انجام گیرد. شما مجرمان جنایتکار را شناسایی کنید و به دولت موقت انقلاب اسلامی معرفی نمایید تا با دستور دولت، اقدام به بازداشت و محاکمه شود. تأکید میکنم که مطلب فوق، حکم اسلامی است و تخلف جایز نیست. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج6، ص: 147)
ـ پیام به روحانیون جهت شرکت در افتتاح مجدد مراکز نظامی و اداری (1357)
«بسمه تعالی
اکنون که برای اعاده نظم و امنیت مقرر شده که واحدهای ارتش و پلیس و ژاندارمری و ادارات دیگر که در چند روز اخیر تعطیل شده بودند شروع به کار کنند، ممکن است برای تجدید فعالیت خود مواجه با مشکلاتی باشند؛ لذا از علمای اعلام و روحانیون محترم- ایّدهم اللَّه تعالی- خواستارم که در مراسم افتتاح مجدد این مراکز شرکت کنند، و از اهالی محترم بخواهند که برای برقراری نظم، دوستانه و برادرانه با مأموران این مراکز همکاری نمایند و مانع هرج و مرج و بینظمی گردند؛ و حتی الامکان بر اقدامات آنها نظارت و همفکری نمایند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج6، ص: 148)
ـ پیام به کارکنان شرکت ملی نفت جهت پایان اعتصاب (1357)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
به عموم کارمندان و کارگران شرکت نفت- پس از تشکر فراوان از آنان که سهم مهمی در پیشرفت نهضت اسلامی داشتهاند و با همت شجاعانه آنان پیروزی نصیب ملت بزرگ گردید- تذکر داده میشود: اکنون که بحمد اللَّه پیروزی حاصل است، مقتضی است اعتصاب خود را بشکنند و به سر کار خود بروند. اکنون اعتصاب بر خلاف مسیر انقلاب است و شکستن آن موافق صلاح ملت است.» (صحیفه امام، ج6، ص: 149)
ـ حکم به آقای سید محمدجواد پیشوایی جهت ایجاد نظم در بندر انزلی (1357)
«خدمت جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای آقا سید محمد جواد پیشوایی امام جماعت مسجد جامع انزلی- دامت تأییداته
مقتضی است جنابعالی در این موقع حساس در بندر انزلی که موقعیت حساسی دارد متکفل تنظیم امور اجتماعی و سیاسی باشید و از اختلافات جلوگیری نموده؛ و اگر از طرف مخالفین نهضت و گروههای منحرف ایجاد آشوب و بلوایی شد به کمک جوانان مسلمان غیرتمند بشدت جلوگیری و آنان را سرکوب نمایید، و سران آنان را به کمیته انقلاب معرفی نمایید تا به مجازات برسند. اهالی محترم و شجاع انزلی و حوالی آن از جناب ایشان پشتیبانی نموده موظفند از تشنجات و اختلافات بشدت جلوگیری نمایند. از خداوند متعال توفیق همگان را خواستارم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 150)
ـ گفتگو با جمعی از دانشگاهیان پیرامون دولت موقت و ارتش (1357)
«امام: ... غرض این بود که یک روز- به نحوی که معلوم شود- اعتصاب شکسته [شود]، روز بعد اختیار با خود شماست. اعتصاب دیگر نباشد. یک روز دانشگاه باز بشود و بچهها هم بیایند. و بعد اگر مشکلاتی هست خوب، دیگر اجازه ندهید بیایند تا مشکلاتتان رفع بشود. مقصود من این بود که [اعتصاب] شکسته بشود و خودتان هم اعلام بکنید، رادیو هم بگوید که ما اعتصاب را شکستیم. بعدش البته مشکلات دارد؛ آن مشکلات باید حل بشود.
[نماینده دانشگاهیان: عرض کنم که سه- چهار مسئله دیگر هم هست که یادداشت هم شده، من بعداً میدهم خدمتتان. فقط توضیحاً عرض میکنم که یکی راجع به دولت موقت است. اطاعت از دولت واجب هست؛ و خوب، مسلماً ما اطاعت میکنیم ولی بعضی از مسائل هست که قابل دفاع نیست: آیا واجب است که ما حتماً دفاع هم بکنیم؟ یعنی هر دستوری بدهند صد در صد ما اجرا خواهیم کرد منتها گاهی قابل دفاع نیست]
امام: مقصودتان را بگویید.
[نماینده دانشگاهیان: عرض میکنم خدمتتان که دوستان میگویند این دولت بیشتر جنبه ائتلاف ملی دارد تا دولت انقلاب اسلامی]
امام: عرض میکنم که این دولت یک دولت موقت است برای اینکه رفراندم بکند و مثلًا مجلس مؤسسانی [تشکیل بدهد] مسئله رژیم را تحکیم بکند، بعد دست مردم است همه چیز. اختیار دست خود مردم است؛ وکلایشان را خودشان تعیین میکنند، وکلا هم خودشان تعیین میکنند دولت را؛ ... مسئلهای نیست که کسی بخواهد تحمیل بکند ... تحمیل در کار نیست. اینکه الآن شده است فقط همین [است] که چون الآن برای انتقال قدرت، محتاج بود که حکومتی در کار باشد و الّا نمیشد؛ برای این ما استفاده کردیم از ولایت شرعی که داریم یا از آرای مردم، و این را قرار دادیم. و اینکه قرار داده شده است نه برای اینکه این حکومت کند تا آخر. در همه جا هم نوشته شده «دولت موقت». «موقت» برای اینکه این کارش منحصر به این است که مجلس مؤسسان را درست کند و مجلس شورا را درست کند؛ و آنها هم اختیارش با خود مردم است. بعد که مجلس مؤسسان را درست کرد، این نمایندگان خود مردم هستند که رژیم را تعیین میکنند. بعد هم مجلس شورا درست میشود؛ مجلس شورا هم نمایندگان خود مردم هستند، آزاد بدون اینکه هیچ کس دخالت بکند، آزاد. مردم خودشان نمایندگانشان را تعیین میکنند و بعد همه مقدرات دست خود مردم است، به اعتبار اینکه نمایندگان هم از خود مردمند ... این طور نیست که اینها حالا بخواهند مملکت را تا آخر اداره بکنند. این جور نیست. حالا از باب اینکه دیگر یک انقلاب است آقا، مسئله انقلابی است. این مسئله انقلابی را نمیشود زود حلش کرد. این را باید بتدریج درست کرد. الآن شما میبینید که تمام این مملکت ما آشفته است؛ یعنی آن دسته شلوغکار رفتند، حالا یک دسته شلوغکار دیگر پیدا شده! ما باید اینها را علاج بکنیم تا یک قدری آرام بشود. وقتی که آرام شد و مسأله دست خود مردم افتاد و خود مردم اداره کردند مملکت را، دیگر به هیچ کس اشکال نیست. اگر بنا شد که شما خودتان یک وکیلی تعیین کردید، آن شد یک وکیل، آن هم شد یک وکیل، آن هم شد وکیل، این وکلای خود ملت یک دولتی را درست کرده، دیگر این اشکال به کسی نیست؛ خود ملت این کار را کرده، تحمیل نیست در کار. لکن حالا از ناچاری است که ما باید این مسائل اولیه را حل بکنیم ....
[نماینده دانشگاهیان: شما فرمودید که ما این دولت را تأیید بکنیم. البته آن دستورهایی که در مورد آینده است و باید اجرا بشود اجرا خواهد شد، مسلماً؛ منتها ما میخواستیم مشخص بشود که آیا این دولت را به صورت دولت اسلامی باید در نظر گرفت؟]
امام: [دولت] اسلامی است این، برای اینکه الآن روی قواعد اسلام باید عمل بشود؛ منتها الآن ما قانون اساسیمان را که درست شده است و تحت مطالعه است، «1» آن را باید [قطعی] بکنیم ... نخست وزیر را من تعیین کردهام؛ من به ولایت شرعی تعیین کردم. وقتی یک [کسی] به ولایت شرعی تعیین شد، یک حکومت شرعی است این. و این طور هم نیست که ما بخواهیم تا آخر این طوری رفتار کنیم. این موقت است که اصول اولیه درست بشود، و از ناچاری است. مسئله انقلاب است. مسئلهای است که نمیتوانیم ما الآن یک شدتی به خرج بدهیم، و نمیتوانیم الآن برویم سراغ مطالعات تا افراد ... را پیدا بکنیم. الآن در این حالی که به طور موقت ما داریم عمل میکنیم، الآن نباید اشکال کرد. الآن باید- این معنا را باز عرض میکنم- که همه ما، همه شما با هم همدست بشوید و دولت را پشتیبانی بکنیم تا این مسائل اولیه را درست بکند، که مجلس را درست کند. ما الآن رژیممان باز قانونی نیست؛ الآن رژیمی ما نداریم. رژیم سلطنت که رفته؛ رژیم جمهوری اسلامی هم به حَسَب رأی من الآن هست اما به حَسَب نظر دنیا باید با آرای مردم درست بشود. و به آرای مردم میخواهیم مراجعه کنیم برای مجلس مؤسسان، و برای تشکیل یک حکومتی که خود مردم میل دارند؛ حالا آن جمهوری اسلامی را خواستند، نخواستند رژیم شاهنشاهی هم اختیار با خودشان است.
[نماینده دانشگاهیان: منظور ما این است در این چند ماه که این دولت موقت سرِ کار هست اگر اقداماتی انجام داد که توأم با اشتباه بود.]
امام: اشتباهات را همیشه باید گفت. اشتباهات را کسی نمیتواند [نادیده بگیرد] من که نمیگویم باید هر کسی اشتباه کرد شما تبعیت بکنید! اشتباهات را باید بگویید. همه آزادند در گفتن. بنویسند، بگویند، در روزنامهها بنویسند.
[یکی از حضار: حق انتقاد هست؟]
امام: بله که هست.
[نماینده دانشگاهیان: عرض کنم که مسئله دوم راجع به ارتش است. این ارتش همه میدانیم طوری ساخته شده بود که نظام شاهنشاهی را حفظ بکند، نه برای دفاع از مردم]
امام: قبل از اینکه شما بفرمایید، این هم حل شد! همین امروز آقای قرنی «1» را من فرستادم آمد اینجا. آقای یزدی «2» هم آمد اینجا؛ که او از دولت باشد، او هم که رئیس [ستاد]. بنا بر این شد که در همین هفته این طبقه اول [ارتش] را، از سرلشکر به بالا را بیندازند دور. این پایینیها بیایند مشغول کار بشوند. اگر بگویید که ما ارتش نمیخواهیم- که همچه چیزی نمیگویید- ما ارتش میخواهیم، ما ژاندارمری میخواهیم، ارتش میخواهیم، شهربانی میخواهیم؛ همه اینها را میخواهیم. ما باید این طبقه اول، امرا و- نمیدانم- اینهایی که با فساد آمدهاند روی کار و خودشان هم اکثراً- البته همه نه، اما اکثراً- فاسدند، اینها را درجاتشان را کنار بگذاریم، بازنشستهشان بکنیم. و بعد بیاییم سراغ این پایینیها؛ پایینیها را یک سر و صورتی بدهیم. تا بعد برویم سراغ افراد ببینیم افراد چطوریند. این الحمد للَّه حل شد.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا معذرت میخواهم، از سرهنگ به بالا را تا شاه یکی یکی اینها را نمیشناخته و کثافتکاریشان با خیانتشان مشخص نمیشده، اصلًا به آنها درجه نمیداده]
امام: عرض میکنم مسائل قضایی یک مسائل شرعی است. مسائل قضایی یک مسائلی است که با- مثلًا- عصبانیت، با دشمنی، با بدبینی، با اینها نمیشود. یک مسائل قضایی است که ان شاء اللَّه یک دادگاه قضایی، همین امشب شاید یا فردا تأیید بشود برای محاکمه اینها. اینها باید روی موازین درست بشود. من فرض کنید با یک کسی بد هستم، قاضی نمیتواند به اینکه شما با او بد هستید ترتیب اثر بدهد. آن روی موازین شرعی است که هر کس ثابت شد آدم کشته میکشندش؛ هر که ثابت شد که دزدی کرده [مال] دزدی را از او میگیرند، تعزیرش میکنند حدش میزنند؛ هر که ثابت شد که فلان کار بد را کرده درستش میکنند. ان شاء اللَّه این هم الآن در دست اجراست.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا مسئله خیلی مهم در ارتش این است که ارتش با سیستم کنونی که وجود دارد، یعنی آن روابط و ضوابطی که بین افراد مختلفش هست، دیگر هیچ جنبه اسلامی ندارد و نمیتواند برقرار بماند]
امام: این طور نیست که اشخاص نباشند، اشخاص مُسْلم نباشند؛ اشخاص درجات پایین دیگر به آن فساد نیستند که آن بالاییها بودند. فسادْ هر چی بود مال آن طبقات اول بود. این طبقه پایین آن فساد را ندارد. الآن نمیشود آقا ما بگوییم که ارتش برود ... ما [باید] این ارتش را به یک صورت نگهش داریم. آن طبقه اول را بیرون کنیم. طبقات اول، از سرلشکر به بالا بیرون بروند؛ و بعد این طبقات پایین را یک سازمانی به آنها بدهند. بعد برویم سراغ افراد ببینیم اگر یک فرد غیر صالح است کنار بزنیم، فرد صالح جایش بگذاریم. این مسئلهای نیست که حلش بزودی [باشد]؛ مثلًا همین امشب مثلًا شاه رفته، فردا همه کارهای ما درست بشود! همه کارها را خراب کردهاند و رفتند. حالا شما باید این خرابیها را آبادش کنید.
[نماینده دانشگاهیان: نظرتان در مورد اینکه ما یک ارتشی ملی را سازمان بدهیم چیست؟ به جای اینکه این ارتش را بیاییم زحمت بکشیم باز بودجه برایش بگذاریم؟]
امام: این تدریج میخواهد؛ عرض میکنم تدریج میخواهد آقا. این نمیشود الآن ما بگوییم ارتشی که نظام دیده و نظم دیده کنار برود، ارتشی بینظام میخواهیم! نمیشود این، باید بتدریج بشود. باید [نیروی مردمی] درست نظام پیدا بکند، بعد تبدیل بشود آن ارتش به این ارتش. اما همین طوری نمیشود این کار را کرد.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا نظام بر مبنای ترس.]
امام: آقا! من خواهش میکنم از شماها که آن تندی جوانیتان را یک قدری کنار بگذارید ... من خودم هم جوان بودم! یک توقعاتی جوانها دارند که این توقعات از باب آن انرژی که در آنها هست، از باب آن قدرتی که در آنها هست، میخواهند همه مسائل یک شبه حل بشود. این طور نیست مسائل. مسائلْ اشکالدار است، مشکل است الآن. الآن هر جای مملکت دست بگذاری آشوبی است؛ مقدم است بر همه کارها که این آشوب رفع بشود. این آشوب باید با قوای انتظامی، با زمینه قوای ملی- اینها با هم- حل بشود. ما هم که الآن یک قوای ملیِ نظام دیده که نداریم؛ قوای ملی چریکی است. این قوای ملی چریکی الآن دارند کار هم میکنند؛ خیلی هم خوب کار میکنند. اینها را باید با قوای انتظامی و ژاندارمری- همه اینها- همدست بکنیم برای کوبیدن اینهایی که دارند خرابکاری میکنند. آن خرابکارها را کنار بگذاریم و یک قدری آرامش پیدا بکند مملکت؛ بعد برویم سراغ آن مسائل بعدی.
[نماینده دانشگاهیان: حاج آقا معذرت میخواهیم، آنچه که مطرح هست افرادی هستند در ارتش.]
امام: سازمان هست. سازمان درست میشود. سازمان ارتش آن وقتی که بوده است، [پیوسته] «شاهنشاه» «شاهنشاه» میکرد. این تمام شد. دیگر کلمه «شاهنشاه» رفت! وقتی کلمه «شاهنشاه» رفت، دیگر مسأله نیست که حالا صبح تا شب بخواند «شاهنشاه»! تمام شد این معنا. این مسأله از کله سربازها هم بیرون میرود. این مسائل یک قدری مهلت لازم دارد. یک قدری باید با تأنی انجام بگیرد. نمیشود یک مسئلهای که انقلابی است ما بگوییم فوراً انقلاب جلو برود، خراب کند و جلو برود؛ چنانچه شد و بحمد اللَّه انقلاب ایران بهترین انقلابهایی بود که در دنیا واقع شد؛ یعنی ضایعات کم [داشت]. و آن چیزی که ما بردیم، رژیم شاهنشاهی 2500 ساله یا بیشتر را از بین بردید. دست آنها هم از آن کوتاه کردید؛ دست همه اجانب را کوتاه کردید از مملکتتان. این آن چیزی است که بردید. ضایعهای که دادید، البته یک هزار نفری هم ما کشته دادیم. در سایر انقلابات این قدر کشته میدادند، خرابی میشد. ما نباید توقع داشته باشیم که یک انقلابی بشود و آرام باشد و ... ما باید اسم این را «انقلاب سفید» بگذاریم، نه انقلاب شاهنشاهی را. این انقلابِ واقعاً «سفید»، این انقلاب ملی ایران بود که با یک بیست و چهار ساعت یک شاهنشاهی را از بین برد و تمام را به هم ریخت. اما حالا به هم ریخته است این. به هم ریختگی را بخواهید منسجمش کنید وقت لازم دارد. حالا به ما قول دادهاند در همین هفته راجع به ارتش تنظیمش درست بشود. و چیزهای دیگر هم ان شاء اللَّه کم کم امیدواریم درست بشود. خداوند همهتان را حفظ کند؛ موفق باشید.
... اجازه بدهید که من یک خورده استراحت کنم. من خسته شدم. ان شاء اللَّه یکوقت دیگر ... همه با هم دست به هم بدهید برای ساختن. خراب است، زلزله زده است این مملکت! مملکتی که زلزله زده است، همه باید دست به هم بدهند و این مملکت را آبادش بکنند. دست به هم بدهید همه با هم. همه مسئولید، همه مسئولیم. باید دست به هم بدهید. ان شاء اللَّه خداوند همهتان را حفظ بکند.» (صحیفه امام، ج6، ص: 151 ـ 157)
ـ سخنرانی در جمع استادان دانشگاه؛ توطئه و تبلیغات اجانب (1357)
«امیدوارم که تا آخر رابطه بین روحانیت و دانشگاه، که آن هم روحانیت است، برقرار باشد... یک افرادی را- چه از داخل و چه از خودشان- وادار کردند که اسلام را وارونه نمایش بدهند. اسلامی که از اول قیام کرده است بر ضد طاغوت، آنها میگویند اسلام در خدمت طاغوت است!
وقتی که شما تاریخ را میبینید و ملاحظه میکنید، از آن اول که رسول اکرم قیام کردند با همین مردم فقیر، با همین مردم مستضعف، ایشان قیام کردند. در مقابل آن قلدرها و آن زورگوها و آن باغدارها و آن مُکنَت دارها و قافله دارها که در آن وقت مظهر طاغوتی بود، اسلام قیام کرد. و بعد هم تمام عمر، اسلام و ائمه ما در مقابل طاغوت همیشه ایستاده بودند...
یک مسئله دیگر این بوده است که روحانیون را که میدیدند که اشخاص مؤثری هستند و در تاریخ دیده بودند که در مقابل قدرتها اینها قیام میکنند، اینها را بشکنند پیش ملت. و لهذا گفتند روحانیون درباری هستند! اینها اصلًا عمال دربار هستند! اینها اشخاصی هستند که میخواهند مردم را خواب کنند، و دیگران این مردم [را] استثمار کنند. و حال آنکه کسی که تاریخ را دیده است میبیند که روحانیون هم همیشه در هر عصری ... آنکه قیام کرده بر ضد طاغوت روحانیون بودند. در زمان مشروطه روحانیون قیام کردند، زمان تحریم تنباکو روحانیون قیام کردند، در این زمان هم که شما مشاهده میکنید قشر روحانی قیام کرد. هم خون داد، هم حبس رفت، هم زجر کشید، هم تبعیدی کشید، همه اینها را [تحمل کرد]؛ لکن قیام کرد...
[نماینده حضار: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم]
وَ اذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکمْ اذْ کنْتُمْ ... «1»
همین آیه شریفه را شما باید مدنظر قرار بدهید که ما با هم به جنگ- تقریباً باید. گفت- بودیم در این مدت؛ و خداوند به ما منت گذاشت که ما همه با هم برادر شدیم. الآن باید حفظ این برادری را ما بکنیم. شما به ما نظر سالم داشته باشید، ما به شما نظر سالم داشته باشیم. همه ما برادر هستیم، همه ما اهل یک دین هستیم، اهل یک کتاب هستیم، اهل یک ملت هستیم...
شما باید آقایان همهتان با هم دست به دست هم بدهید و نگذارید این آشوبگران آشوب بکنند در محیط شما؛ و باز شما را ناراحت کنند و باز دستهای شما را عقب بزنند، نگذارند شما مستقلًا کارتان را بکنید. خداوند ان شاء اللَّه همه شما را نصرت بدهد؛ و همه ما را به وظیفه خودمان آشنا کند. و سلام من بر همه شما.
[نماینده استادان: ما میدانیم که وقت شما را نباید بگیریم ولی اتفاقاً در همین جایی که میفرمایید، یک نقطه نظرهایی ما داریم. همینهایی که حضرت عالی میفرمایید، صحبت آن کسی است که شکل مار را کشید و بعد به مردم گفت که خوب حالا این مار است، یا اینکه نوشته. میآیند عقاید مردم را با یک عینیتهای مسلّمی که بسیار بهتر از آن را در اسلام گفتهاند به مردم میگویند منتها به آن طریق، و مردم را به آن سَمت میکشند و الآن شدیداً دارند فعالیت میکنند. به نظر بنده الآن در تلویزیون و رادیو، اگر که کسانی از آنها ما بخواهیم اعلام بکنیم، آقایان کمونیستها، آن تئوریسینهایشان، آن دانشمندانشان، آن نخبه ترین آنها بیایند، ما توی تلویزیون جلوی مردم مینشینیم با آنها بحث میکنیم]
امام: آنها حاضر به بحث نیستند. آنها شلوغکاری میکنند
[همان شخص: بله حد اقل این است که مردم قانع میشوند، اینها الآن دارند تحمیق میکنند و شدیداً هم دارند تحمیق میکنند. این را به عرضتان برسانم که- درست به عرضتان برسانم- تو کارخانهها الآن هم رفتهاند متأسفانه، جاهای مختلف، تو دانشگاهها رفتند. خیلی راحت و واضح اعلام میکنیم، ما توی رادیو تلویزیون اعلام میکنیم ما حاضریم با اینها به بحث بنشینیم، مردم خودشان ببینند]
مردم را باید آگاه کرد. ما باید هر طایفهای را از رؤسای آن طایفه بشناسیم. مثلًا وقتی وارد شدیم در اسلام، ببینیم آنچه اسلام را ایجاد کرد، آنکه اسلام را تقویت کرد خودش چه کاره بود. مطالعه کنیم در پیغمبر اسلام، در حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- ببینیم اینها خودشان چه کاره بودند. اینها خودشان که دعوت میکردند به این طور مسائل، خودشان هم عامل بودند یا نه؟ تاریخ نشان میدهد که خودشان عامل بودند، و در درجه اعلا هم عامل بودند...
[نماینده حاضران: این افتخار برای ما امروز و خودمان و فامیلمان و بستگانمان واقعاً فراموش نشدنی است و برای تمام ملت ایران و ملل مسلمان جهان عید بزرگی است]
من خدمتگزار همه شماها هستم.
[نماینده حاضران: بزرگترین درس را به ما دادید و ما از این جهت از شما واقعاً تشکر میکنیم]
خداوند حفظ کند شما را، موفق کند؛ سلامت باشید.» (صحیفه امام، ج6، ص: 158ـ 166)
ـ مصاحبه با روزنامه اطلاعات؛ تشکیل دادگاههای انقلاب (1357)
این جنایتکاران در دادگاه ویژه انقلاب محاکمه شدهاند و به سزای اعمال خود رسیدهاند. اینها سزای واقعی اعمال خود را پس از مرگ خواهند دید. این جنایات و کشتار، کیفری سخت دارد که در کتاب آسمانی ما- قرآن- بیان شده است. «2»
تمام مجرمین و کسانی که شریک جرم جنایات شاه بودهاند به سزای اعمال خود خواهند رسید. انقلاب عظیم اسلامی ما این جانیان را مجازات خواهد کرد. از این پس جوانان مؤمن و با ایمان نباید بدون اطلاع دولت موقت انقلاب و مراجع ذی صلاح کسی را بازداشت کنند. انقلاب اسلامی، خود این مجرمان را به سزای اعمالشان خواهد رساند. و لازم است هر چه زودتر ملت مسلمان، به زندگی عادی خود بازگردند.» (صحیفه امام، ج6، ص: 167)
ـ نامه؛ تشکیل کمیتهای با حضور نمایندگان امام جهت رفع مشکلات واحدهای آموزشی (1357)
[بسمه تعالی. محضر مقدس حضرت آیتاللَّه العظمی الخمینی
در مورد بازگشایی کلیه واحدهای آموزشی که از فردا شروع میشود مشکلات فراوانی وجود دارد که لازم است برای رفع آنها دو نفر از طرف حضرت آیتاللَّه معرفی شوند که کمیتهای مرکب از افراد ذیصلاح و متخصص تشکیل دهند که کلیه مشکلات در آن کمیته مورد شور قرار گرفته شود و مورد اجرای رؤسای فرهنگی و مدارس قرار گیرد.
27/ 11/ 57- از طرف سرپرستان مدارس- محمود لولاچیان]
آقایان دکتر باهنر و آقای سید کاظم موسوی معرفی میشوند.» (صحیفه امام، ج21، ص: 584)
ـ پیام تشکر به آقای معمر قذافی؛ تبریک اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (1358)
«حضرت آقای سرهنگ معمر القذافی، رهبر کشور اسلامی لیبی
پیام آن حضرت در مورد کسالت و احوالپرسی از این جانب واصل گردید. از اظهار محبت جنابعالی متشکرم و پیرو آن، پیام دیگری را به مناسبت تبریک سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی ملت شریف از طرف شما دریافت نمودم. ضمن ابراز تشکر از دریافت پیام مزبور، موفقیت روز افزون مسلمانان جهان را از خدای تعالی مسألت نمودم.
امید است ملل اسلامی با اتحاد و همکاری بیشتر بتوانند بر دشمنان داخلی و خارجی پیروز گشته و از تحت سلطه استعمارگران شرق و غرب خصوصاً امریکا نجات یابند.» (صحیفه امام، ج12، ص: 154)
ـ پیام تسلیت به بازماندگان سیل خوزستان (1358)
«من اطلاع نداشتم که تلفات جانی داشته است این سیل، و از خسارات هم کم اطلاع بودم. اخیراً اطلاع حاصل شد که هم تلفات جانی سنگین و هم خسارات بسیار سنگین وارد شده است که موجب تأثر و تأسف است. من به بازماندگان در گذشتگان تسلیت عرض میکنم و به ملت هم در این مصیبت بزرگ تسلیت عرض میکنم، و برای گذشتگان از خدای تعالی رحمت مسألت میکنم. و باید از همت والای ملت تشکر کنم که با همت بزرگ مشغول هستند برای جبران خسارات. و من امیدوارم که به طور شایسته این خسارات جبران شود، و بازماندگان این اشخاص پرستاری بشوند. از خداوند تعالی سلامت و سعادت ملت بزرگ ایران و سعادت همه دوستان را خواستارم.» (صحیفه امام، ج12، ص: 155)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ مقایسه نهادهای نظام اسلامی و شاهنشاهی (1359)
«شما میدانید که از طرق مختلفه از اول پیروزی انقلاب به این انقلاب، هجوم نظامی و بدتر از او، هجوم قلم و زبان شده است، حالا هم ادامه دارد. و بعدها هم ممکن است ادامه داشته باشد. حالا از اموری که تبلیغ میکنند و بین قشرهای مختلف پخش میکنند این است که این انقلاب کاری نکرده است و این جمهوری اسلامی هم مثل رژیم شاهنشاهی است، یک اسمی عوض کرده است...
من هم مثل همه، مثل خود متصدیان امور، این اعتقاد را دارم که کمبودهایی هست؛ و در اطراف کشور هم راجع به اموری که اجرا میشود چیزهایی بر خلاف دستور اسلام و جمهوری اسلامی اجرا میشود. این را انکار ندارند و نداریم.
لکن راجع به اینکه این جمهوری اسلامی لفظی است و واقعیت ندارد و نظام شاهنشاهی است، یا بعضی میگویند بدتر از نظام شاهنشاهی است! من راجع به اصل نظام و متصدیان این نظام مختصراً چند کلمه عرض میکنم. اینهایی که میگویند جمهوری اسلامی هم همان نظام شاهنشاهی است، لکن یک لفظی را برداشتند روی نظام شاهنشاهی گذاشتند و اسمش را گذاشتند جمهوری اسلامی، محتوا همان نظام شاهنشاهی است، در عین حالی که نمیخواهم از هیچ کس به طور مطلق یک تأییدی بکنم، میخواهم یک مقایسهای بکنم. نظام شاهنشاهی را با این نظام یک مقایسه بکنم؛ و بین کسانی که در این نظام متصدی امور هستند، و در نظام شاهنشاهی یک مقایسه بکنم، ببینم که این حرفی که میزنند صحیح است؛ یا این حرف را همان اشخاصی که از نظام شاهنشاهی هستند و آن بهرههایی که در نظام شاهنشاهی میبردند [و] اینجا دیگر امکان ندارد، میزنند...
و باز من تکرار میکنم که نارساییها داریم، و زیاد است؛ لکن شما توقع نداشته باشید [کشوری] که در طول تاریخ و خصوصاً این پنجاه سال آخر با تمام قوا کوشش کردهاند که [کشور را] وابستهاش کنند و از بین ببرند و همه چیزش را فاسد کنند و جوانهای ما را فاسد کنند، ما بتوانیم و شما بتوانید و دولت بتواند در ظرف یک مدت کمی، یک سالی، دو سالی، همه این کارها را انجام بدهد. خصوصاً با این توطئههای عظیمی که هست، و گرفتاری این جنگ، که از قراری که شنیدم بعضی از برادرهای جنگزده ما هم در این مجلس هستند. شما میدانید که کشور، به این عرض و طول و بزرگی که همه جایش را خراب کردند، کشاورزیش را با اسم اصلاحات خراب کردند، کارخانههای ما را همه را وابسته کردند، تمام شئون ما، فرهنگ ما، اقتصاد ما، ارتش ما، همه وابسته بودند، شما تا حالا اعجاز کردهاید که این قدر هم عمل کردهاید. این قدری که این ملت- که کمک کار دولت و همه ارگانهای دولتی است- این قدر عملی که تا حالا کرده است جزء معجزات است. در طول پنجاه سال آن خرابیها شد و عمران و اینها مختصری شد؛ و در طول دو سال آن همه کارها و خدمتها در همه کشور، خصوصاً روستاها که مَنْسی «1» بودند و هیچ کس به آنها اعتنا نمیکرد و آنها را جزء این ملت حساب نمیکردند. امروز در تمام این روستاها یا بسیاری از کارها انجام گرفته، یا در دست انجام گرفتن است.
این قلمها میخواهند ملت را دلسرد کنند. در عین حالی که ملت خودش وارد عمل هست، لکن باز احتیاطاً آنها حرف میزنند، منتشر هم میکنند، به افراد میگویند که نه، خبری نشده است! جمهوری اسلامی هم کاری از آن نیامد! اسلام هم از آن کاری نمیآید! تا همینها در خارج منعکس بشود، آنهایی که در خارج هستند و بیاطلاعاند از وضع ایران باورشان بیاید. آنها دلشان را خوش میکنند به اینکه بگذارید خارجیها باور کنند؛ شاید یک فَرَجی برای این ستمکارها پیدا بشود و ایران به آن حال برگردد، و اینها هم مشغول بشوند به آن کارهایی که دلشان میخواست بکنند...
ما سالهای طولانی مبتلا هستیم. و خودتان را مهیا کنید برای ساختن کشورتان. و ارزش دارد که ما یک ده سال- پانزده سال زحمت بکشیم و رنج ببریم، و کشورمان مستقل بشود و از دست و چنگال این گرگهای آدمخوار بیرون کشیده بشود.» (صحیفه امام، ج14، ص: 119 ـ 134)
ـ پیام تشکر به دبیرکل جبهه پولیساریو؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1360)
«جناب آقای محمد عبد العزیز، دبیرکل جبهه پولیساریو و رئیس شورای فرماندهی انقلاب عربی صحرا
پیام تبریک جنابعالی به مناسبت سومین سالگرد انقلاب اسلامی ملت شریف ایران واصل و موجب تشکر گردید. امید است ان شاء اللَّه تعالی این انقلاب شکوهمند و بزرگ که توانست طومار یک رژیم جبار 2500 ساله را در هم پیچد، رهنمودی برای سایر انقلابها و ملل مظلوم و تحت ستم باشد؛ و بتوانند رژیمهای مزدور و ستمکاری همچون رژیم بعث عراق و سایر رژیمهای وابسته و مرتجع را از صحنه خارج کرده و سرنوشت خود را خودشان در دست گرفته، استقلال و عظمت خود را بازیابند و دیکتاتورهای جنایتکاری همچون صدام خبیث را به زباله دان تاریخ بیفکنند. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج16، ص: 63)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور خلق چین؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1363)
«حضرت آقای لی شیان نیان، رئیس جمهوری خلق چین
پیام تبریک آن جناب به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی واصل و موجب تشکر گردید. امید است دیگر محرومان جهان و ملل تحت ستم نیز با الهامگیری از این انقلاب اصیل اسلامی بتوانند خود را از زیر بار سلطه استعمار گران و بخصوص امریکای جهانخوار، نجات دهند.» (صحیفه امام، ج19، ص: 162)
ـ پاسخ استفتاء دادستان کل کشور درباره حق اللَّه و حق الناس (1363)
[بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی الامام خمینی- دام ظله علی رؤوس المسلمین
بعد التحیة، تقاضا میشود به سؤال ذیل پاسخ مرقوم فرمایید:
آیا حبس «مُمسک در قتل» «1» مانند «قصاص»، «حق الناس» است مربوط به اولیای دم «2» تا با گذشت از بین برود (که مستفاد از ظاهر تعلیل، بلکه اشعار و حدثِ سیاق روایات، مؤیّد به «فحوی» و «اولویت» میباشد) یا «حدّ» است و «حق اللَّه»؟ دادستان کل کشور، یوسف صانعی- 24/ 11/ 63].
بسمه تعالی
با گذشت آنان رها میشود و حق الناس است. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج19، ص: 163)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مجارستان؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1364)
«حضرت آقای پال لوسونیز، رئیس شورای ریاست جمهوری مردم مجارستان
پیام تبریک آن حضرت به مناسبت هشتمین سالگرد پیروزی جمهوری اسلامی ایران واصل و موجب تشکر گردید. امید است این انقلاب اصیل اسلامی الگویی برای ملل محروم و مستضعف دیگر جهان که تحت سلطه استعمارگران و بخصوص امریکای جهانخوار قرار دارند باشد و بتوانند با توکل به خدای تعالی و تکیه بر تودههای مردم خود را نجات بخشند.» (صحیفه امام، ج19، ص: 489)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور اندونزی؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1366)
«حضرت آقای ژنرال سوهارتو، رئیس جمهور کشور اندونزی
پیام تبریک آن جناب به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران واصل و موجب تشکر گردید. امید است سایر ملل محروم و بخصوص مسلمانان تحت ستم بتوانند با بهرهگیری از شیوههای مبارزه ملت مبارز و قهرمان ایران خود را از تحت سلطه ظالمانه دشمنان اسلام و مزدوران ایشان برهانند. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج20، ص: 474)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مالدیو؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1366)
«حضرت آقای مأمون عبد القیوم، رئیس جمهور کشور مالدیو
تلگراف تبریک آن جناب به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی واصل و موجب تشکر گردید. امید است سایر ملل محروم و مستضعف جهان نیز با الهامگیری از شیوه مبارزه ملت مبارز و شجاع ایران بتوانند خود را از سلطه استعمارگران نجات بخشند.» (صحیفه امام، ج20، ص: 475)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور مجارستان؛ تبریک سالگرد پیروزی انقلاب (1366)
«حضرت آقای کارولی نمت، رئیس شورای جمهوری مردمی مجارستان
پیام تبریک آن جناب به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران واصل و موجب تشکر گردید. امید است این انقلاب اصیل اسلامی و مردمی الگویی برای سایر ملل محروم قرار گیرد و با الهامگیری از شیوههای مبارزه ملت قهرمان ایران با طاغوتهای زمان بتوانند خود را از سلطه مستکبران جهان رهایی بخشند.» (صحیفه امام، ج20، ص: 476)