از انقلاب شاه تا انقلاب ملت
مهدی حاضری
ششم بهمن سالروز رفراندوم فرمایشی محمد رضا شاه پهلوی در سال 1341 است که به رفراندوم انقلاب شاه و ملت یا انقلاب سفید مشهور شد و سال ها رژیم پهلوی با هیاهو و جنجال و حمایت های علنی دولت آمریکا و هم پیمانان بین المللی آن، سعی و تلاش می کرد تا مردم را قانع کند این یک انقلاب ریشه ای و مردمی بوده و به تایید اکثریت مردم ایران رسیده است ولی علی رغم هزینه های زیاد و تبلیغات وسیع و ایجاد رفاه نسبی برای بخشی از مردم، هرگز نتوانستند توفیقی در این امر بدست بیاورند و کسی از شاه و اربابانش نپذیرفت. چرا که انقلاب امری دستوری و حکومتی و از بالا به پایین نبوده و همه انقلابهای مردمی از درون توده و جامعه پدید آمده و به عبارت دیگر از پایین به بالا بوده است.
عقبه رفراندوم انقلاب سفید به سال 1338 برمی گردد که دولت آمریکا برای مقابله با افتادن کشورهای توسعه نیافته در دامن کمونیسم، در صدد ایجاد اصلاحات اساسی در شرایط اجتماعی و فرهنگی این کشورها و ایجاد رفاه کنترل شده برای توده مردم این کشورها برآمد. طرح اصلاحات ارضی اولین مرحله این رفرم در ایران بود که با مقاومت شاه و طبقه حاکم که اکثرا فئودال بوده مواجه شد ولی شاه بعدا در کتاب منسوب به خود، عدم اجرای آن را به مخالفت آیه الله بروجردی نسبت داد. در حالی که آقای بروجردی به نماینده شاه گفته بود: در کشورهایی که این طرح ها اجرا شده است ابتدا شکل حکومت، جمهوری شده و بعدا به این اصلاحات دست زدهاند.
دولت آمریکا برای اجرای این طرح، شاه را وادار کرد نخست وزیری را به دکتر علی امینی بدهد، امینی با آغاز نخست وزیری، خود را به قم رسانده تا نظر علمای قم را با خود همراه کند. او در این سفر با حضرت امام نیز ملاقات می کند ولی طبق گفته خودش: آیه الله خمینی برخلاف انتظارش کلمه ای در موضوع اصلاحات ارضی صحبت نمی کند و او را که خود را آماده جواب دادن کرده بود ناکام می گذارد. زیرا حضرت امام مخالفتی با اصلاحات ارضی نداشته و اکثر فئودال ها و مالکین بزرگ روستاها و زمین های بزرگ را شرعا مالک نمی دانستند.
شاه به جهت ترسی که از قدرت گرفتن دوباره فردی از قاجاریه( مادر علی امینی، فخرالدوله دختر مظفر الدین شاه بود ) و از دست دادن تاج و تخت داشت، در بهار سال 1340 یک سفر چهل روزه به آمریکا کرد و به جان اف کِنِدی رئیس جمهور وقت آمریکا وعده داد هرآنچه شما می خواهید خودم انجام می دهم و لذا آن ها با برکناری امینی موافقت کردند. شاه در اسفند همان سال امینی را برکنار و اسدالله علم را به نخست وزیری برگزید. علم ابتدا با اصلاح لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در که در غیاب مجلس شورای ملی به تصویب دولت رسیده بود به صحنه آمد تا میزان حساسیت و عکس العمل حوزه علمیه قم را بعد از فوت آیه الله بروجردی بسنجد.
این لایحه با مدیریت حضرت امام با مخالفت یک پارچه علمای قم مواجه شده، همچنین به همت حضرت امام همه علمای کشور علیه آن بسیج شدند و عاقبت دولت مجبور به عقب نشینی شد. نکته قابل توجه اینکه: مبنای مخالفت امام با این لایحه، مخالف بودن آن با قانون اساسی مشروطه و عملکرد ناصواب پهلوی اول و دوم در نبود آزادی برای انتخاب نمایندگان بود نه اینکه مخالفتی با انتخاب شدن زنان داشته باشند.همچنین حذف شرط اسلام برای انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و تغییر سوگند خوردن به قرآن با سوگند خوردن به کتاب مقدس از دیگر دلایل مخالفت ایشان با این لایحه بود.
بعد از ناکامی دولت در برابر مقاومت علما، شاه رسما خود به میدان آمده و در نوزدهم دیماه 1341اعلام کرد رفراندوم جهت رای دادن مردم به اصول شش گانه ای که بعدا آن ها را اصول انقلاب سفید نامید، برگزار می شود. حضرت امام با دعوت علما برای مشورت، اعلام کرد این دفعه شاه شخصا به میدان آمده و مقابله با او سخت خواهد بود و شاه نیز در ملاقات به آیه الله روح الله کمالوند، نماینده مراجع قم بر جدی بودن در این موضوع و وابسته بودن حیات سیاسی خودش به اجرای این اصلاحات در کشور تاکید کرد. حضرت امام در مورد اشکالات اساسی و غیر قانونی بودن این رفراندوم در تاریخ دوم بهمن 1341 اعلامیه ای صادر کرده و فرمودند:
۱- در قوانین ایران رفراندم پیش بینی نشده و تا کنون سابقه نداشته، جز یک مرتبه، آن هم از طرف «مقاماتی غیر قانونی» اعلام شد، و به جرم شرکت در آن جمعی گرفتار شدند و از بعضی حقوق اجتماعی محروم گردیدند معلوم نیست چرا آن وقت این عمل «غیر قانونی» بود، و امروز قانونی است!
۲- معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندم نماید؛ و این امری است که باید قانون معین کند.
۳- در ممالکی که رفراندم قانونی است باید به قدری به ملت مهلت داده شود که یک یک مواد آن، مورد نظر و بحث قرار گیرد، و در جراید و وسایل تبلیغاتی آرای موافق و مخالف منعکس شود و به مردم برسد؛ نه آنکه به طور مبهم، با چند روز فاصله، بدون اطلاع ملت اجرا شود.
۴- رأی دهندگان باید معلوماتشان به اندازه ای باشد که بفهمند به چه رأی می دهند. بنا بر این اکثریت قاطع حق رأی دادن در این مورد را ندارند؛ و فقط بعضی اهالی شهرستان ها که قوه تشخیص دارند صلاحیت رأی دادن در مواد ششگانه را دارند که آنان هم بی چون و چرا مخالف هستند.
۵- باید رأی دادن در محیطِ آزاد باشد و بدون هیچ گونه فشار و زور و تهدید و تطمیع انجام شود؛ و در ایران این امر عملی نیست و اکثریت مردم را سازمان های دولتی در تمام نقاط و اطراف کشور ارعاب کرده و در فشار و مضیقه قرار داده و می دهند......
مخالفت علما و در راس آنان حضرت امام با انقلاب دستوری اربابان آمریکایی شاه و تحریم رفراندوم از سوی ایشان همه نقشه های شاه را برهم زد، او که از این حرکت روحانیون به شدت عصبانی شده بود روز چهارم بهمن به قم رفت ولی حضرت امام به طلاب و روحانیون دستور دادند در این روز، کسی از منزل خارج نشود، لذا هیچ فردی از طلاب و روحانیون پای سخنرانی شاه در حرم حضرت معصومه قم حاضر نشد و حتی سید ابوالفضل تولیت که از طرف شاه نایب التولیه حرم حضرت معصومه (س) بود نیز در این مراسم شرکت نکرد، شاه از فرط عصبانیت در این سخنرانی با الفاظ بسیار زشت و نابجا به علمای حوزه و روحانیون جسارت کرد که مجبور شدند بخشی از آن را سانسور کنند. او در پایان صحبت، از شدت ناراحتی از بالای میز محل سخنرانی که مرتفع هم بود به پایین پریده و با عصبانیت بدون آنکه زیارت کند، قم را ترک کرد. مرحوم فرجی دانا ( والد آقای دکتر فرجی دانا وزیر سابق علوم و تحقیقات دولت آقای دکتر روحانی) به نگارنده می گفت: من به دستور حضرت امام سخنرانی شاه را در مغازه قصابی خودم که در مجاورت حرم بود ضبط کردم و ایشان بعدا چندین بار در سخنرانی های خود به این سخنان سخیف شاه اشاره کردند.
این بود گوشه ای از وقایع مربوط به انقلاب شاه در دی و بهمن 1341، ولی شانزده سال بعد درست در همین ایام یعنی دی و بهمن 1357انقلاب ملت ایران به وقوع پیوست و با فرار شاه در 26دیماه، انقلاب ملت در 22 بهمن به پیروزی رسید و کمتر از پنجاه روز بعد همه مردم ایران در کمال آزادی و اختیار و با کمال شور و اشتیاق در رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت کرده و بیش از 98درصد مردم به پایان حکومت ظالمانه پادشاهی پهلوی و استقرار نظام جمهوری اسلامی رای مثبت دادند.
مردم مظلوم ایران برای حفاظت و استقرار این نظام درطول 41سال گذشته هزینه های بسیاری داده و خطرهای زیادی را بجان خریده و شهدای بسیاری را تقدیم کرده اند. امید است مسئولان و مدیران جامعه قدر این ملت ستم کشیده و رنج دیده را دانسته و با اصلاح رفتارهای نادرست و جلوگیری از مفاسد و مظالم غاصبان حقوق ملت، از این میراث گرانبها پاسداری کرده و مانع از فروپاشی آن شوند. امری که اگر هرچه سریعتر فکری برای آن نشود، احتمال وقوعش بسیار بالاست. اعاذنا الله من شرور انفسنا.