امداد امام

تاریخ دستور حضرت امام برای کمک به خانواده زندانیان سیاسی فرصت مناسبی است که مروری داشته باشیم بر سیره و منش ایشان در موضوع مساعدت و کمک به رفع حوایج نیازمندان از محل وجوهات شرعی.

کد : 4123 | تاریخ : 25 آبان 1399

امداد امام

مهدی حاضری

26 آبان 1350 روزی است که امام خمینی مصرف وجوهات شرعی را برای کمک به خانواده‌های زندانیان سیاسی اجازه دادند و در پاسخ استفتا برای کمک به مخارج زندانیان سیاسی مرقوم فرمودند:  

 بسم الله الرحمن الرحیم‌

«اشخاصی که به حسب وظیفه شرعیه الهیه و برای حفظ اسلام و احکام مقدسه آن و صیانت کشورهای اسلامی از سلطه اجانب- خذلهم الله تعالی- قیام به امر به معروف و نهی از منکر با شرایط مقرره آن نموده‌اند و برای آنها در این انجام وظیفه گرفتاری از قبیل حبس یا قتل پیش آمده است و خانواده آنها محتاج به کمک و سرپرستی هستند، مومنین از هر طبقه موظفند که با کمال حفظ احترام آنها به کمک و پشتیبانی آنها قیام کنند، و حاضر نشوند به خانواده برادران غیرتمند خود سخت بگذرد. و مجازند تا ثلث از سهم مبارک امام- علیه السلام- را در این مورد صرف کنند.

از خداوند تعالی قطع ایادی اجانب و عمال خائن آنها را خواستار است؛ و توفیق مومنین را در خدمت به اسلام و مسلمین مسالت می‌نماید. إنه ولی النعم.» (صحیفه امام، ج2، ص399)

حضرت امام همچنین در پیام دیگری کمک و مساعدت مالی از محل وجوهات شرعی به آسیب دیدگان از حملات وحشیانه رژیم غاصب اسرائیل را هم مجاز دانسته می‌فرمایند:

ما باید به جبران خدمت آنها، به بازماندگان و عزیزان آنها خدمت کنیم؛ خدمتی محترمانه و شرافتمندانه. ملت اسلام خصوصاً ملت شریف ایران- ایّدهم الله تعالی- به آسانی می‌تواند جبران خساراتی که قابل جبران است بکند و با همت عالی به زندگی بازماندگان برادران ایمانی خود سر و سامان بدهد و روی خود را در پیشگاه خدای تعالی و انسانیت سفید کند.

این جانب با حال ضعف و نقاهت از دوستان اسلامی خود با کمال تواضع امید دارم که به اسرع وقت- بی‌درنگ- قبل از آنکه فرصت از دست برود، در این امر اسلامی الهی بکوشند و [از] هم سبقت گیرند، و به مصایب بزرگ برادران خود تخفیف بخشند. و امید آن دارم که خداوند کریم در مقابل این خدمت، آنها را سربلند و عزیز فرماید؛ و اگر بخواهند از وجوهی که محتاج به اذن فقیه است بدهند، در ربعْ این جانب اجازه می‌دهم. (صحیفه امام، ج3، ص193)

یادآوری این سند از حضرت امام فرصت مناسبی است که مروری داشته باشیم بر سیره و منش ایشان در موضوع مساعدت و کمک به رفع حوایج نیازمندان از محل وجوهات شرعی. اصولا یکی از مراجعات عمده به مراجع عظام تقلید در هر زمان  رفع گرفتاری های مادی و حل مشکلات معیشتی مردم است. برخی همچون آیه الله العظمی بروجردی هر روز به همه مراجعین، مبلغ معینی پرداخت می کردند.

آیه الله سید هاشم رسولی محلاتی که سالیان طولانی مسئولیت امور مالی بیت حضرت امام در قبل و بعد از انقلاب را بر عهده داشته در مورد منش ایشان می گوید: وقتی امام از زندان آزاد گردیدند و در یخچال قاضی قم مستقر شدند، نماز جماعت نداشتند و فقط درس داشتند. بعد از مدتی به اصرار طلبه ها در همان منزل خود نماز جماعت برگزار میکردند. چند روزی بیشتر از آغاز برگزاری این نمازها نمیگذشت که روزی حاج آقا مصطفی،مکبّر مخصوص را صدا کرد و به او گفت:«اعلام کن از فردا هر کس مشکلی مالی دارد به اتاق آقای رسولی مراجعه کند.» او هم بلافاصله رفت و اعلام کرد. به حاج آقا مصطفی گفتم:«خدا پدرت را بیامرزد، چرا مرا گرفتار میکنی، اگر فردا این گداها آمدند، من با آنها چه کار کنم؟» پس از ساعتی برای انجام کاری خدمت ایشان رفته بودم که در آن میان، قضیه را برایشان عرض کردم. گفتم:«آقا مصطفی گفتند که قرار شده روزی پنجاه تومان شما به این گداها بدهید.» ایشان در پاسخ فرمودند:«آقا مصطفی درویش است، شما گوش به حرف آقا مصطفی ندهید.» گفتم:«آقا من روی حرف آقا مصطفی پنج تومان به یکی از گداها داده ام.» حضرت امام دست به جیبش کرد و پنج تومان بیرون آورد و به من گفت:«این را بگیر، ولی دیگر من برای گداها هیچ پولی نمیدهم.» (خاطرات آیه الله رسولی محلاتی، ص69)

آقای حبیب الله عسکر اولادی که سالیان طولانی نماینده حضرت امام در کمیته امداد امام خمینی بود در جلسه حزب الله قم می گفت: زمانی که از سوی امام مامور رسیدگی به محرومین شده و نهاد کمیته امداد امام خمینی را برای این منظور تاسیس کرده بودیم در جلسه ای با حضور حضرت امام بحث بر سر انتخاب نامی برای این نهاد بود. اسامی مختلفی برای این نهاد مطرح شد که هیچکدام مورد پسند ایشان واقع نشد تا اینکه نام «کمیته امداد» مطرح شد. ایشان این نام را پسندیده و فرمودند: هدف ما گدا پروری نیست بلکه می خواهیم به محرومین کمک و یاری برسانیم تا بتوانند روی پای خود بایستند و در حقیقت امداد رسانی کنیم.

البته حضرت امام به نیازهای مالی افراد آبرومند توجه داشته و سعی داشتند به نحوی کاملا محترمانه نیازهای آنان را رفع کنند. آقای رسولی محلاتی می گوید: اگر امام واقعاً تشخیص میدادند که کسی نیازی دارد، کمکهای خوبی میکردند. ایشان میدانستند که برخی از علمای بزرگ قم از نظر مالی وضع خوبی ندارند، اما به خاطر حفظ عزت نفس به قول معروف، صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارند. برای مثال، امام دریافته بودند که یکی از علمای قم ـ که مایل نیستم از او اسم ببرم ـ وضع زندگی اش خوب نیست و در عین حال اگر به هر عنوانی پول برایش بفرستند، قبول نمیکنند. به همین خاطر مقدار قابل توجهی پول در پاکت گذاشتند و به آقای صانعی دادند و فرمودند آن را به منزل آن شخص ببرد و بگوید «این پولی است که قرار بوده بیاورند خدمت شما، اما پیش ما آوردند، این پول مال شماست. (همان، ص70)

در لابلای صفحات صحیفه امام به نامه های متعددی برمی خوریم که حضرت امام از نجف خطاب به برادرشان آیه الله سید مرتضی پسندیده یا فرزندشان حجت الاسلام والمسلمین سید احمد نوشته‌اند: فلان مبلغ را به فلانی بدهید. که برای نمونه به چند مورد اشاره می کنیم: از قرار مسموع وضع عیال مرحوم آقای بروجردی خوب نیست؛ به آقا [ آقای پسندیده] عرض کنید ماهی پانصد تومان برای ایشان بفرستند. (صحیفه امام، ج3، ص121)

مبلغ ده هزار (10000)‏‎ ‎‏تومان (صد هزار ریال) به جناب آقای... بپردازید؛ مورد قبول است.(صحیفه امام، ج3، ص78)

یکی از اطرافیان امام میگوید: یک روز در میان کفشها متوجه کفشی میشوند که فقط نیمی از آن سالم بود و به هیچ وجه قابل استفاده نبود. امام از این موضوع ناراحت شده بعد از درس به یکی از آقایان فرمودند:«فردا صبح میروی در میان کفشها، آن کفش را پیدا میکنی و بعد آنجا می ایستی تا صاحبش را ببینی، آن وقت منزل او را پیدا کن و به من بگو.» آن شخص میگفت:«فردای آن روز من به فرمایش آقا عمل کرده و منزل آن شخص را که یک طلبة یزدی بود پیدا کردم. موضوع را به عرض آقا رساندم. ایشان ترتیبی دادند که او صاحب یک دست لباس کامل و کفش شد.»

حضرت امام حتی به نزدیکان و دوستان خودشان نیز وجه بلاعوض و بدون توجیه پرداخت نمی کردند. عروس امام خانم فاطمه طباطبایی می گوید: «من و احمد میخواستیم از عراق به حج مشرف شویم. خانم گفتند: شما به اینها پول بدهید. آقا گفتند: ندارم. خانم راه حلی پیشنهاد کردند و گفتند: قرض بدهید. این پیشنهاد هم پذیرفته نشد و آقا گفتند: نمیتوانم. خانم با تعجب پرسیدند؟ آقا گفتند: وقتی پول ندارند از کجا میخواهند قرض را پس بدهند؟ پول خودم که نیست، وجوهات شرعی است. من به کسی قرض میدهم که بدانم میتواند آن را برگرداند. خانم که به نظر میرسید از ادامه این بحث چندان رضایت ندارد، آرامش خود را حفظ کردند و گفتند: خوب متعهد میشوند که بازگردانند. آقا دوباره سؤال کردند: از کجا؟ خانم دیگر تحمل نکردند و گفتند: مهریه فاطمه خانم را به او بدهید. آقا پس از شنیدن این پیشنهاد گفتند: اگر ایشان مهریه اش را طلب کند، بحث دیگری است. احمد به من گفت: آقا از من پرسیدند که چگونه میخواهید قرضتان را پرداخت کنید؟ حالا واقعاً چگونه بابید پرداخت کنیم؟ گفتم: ما چند سکه طلا داریم. پس از بازگشت به قم آنها را میفروشیم.(اقلیم خاطرات، ص270)

همچنین آیه الله محمد رضا ناصری به نگارنده می گفت: درمراسم حج سال 1349 ه.ش در حال توزیع پیام امام به حجاج توسط  پلیس عربستان دستگیرشده و مدت دوسال در زندان های این کشور در شرایط بسیار نامساعد و سختی بودم. وقتی آزاد شده و به نجف اشرف بازگشتم. حضرت امام خیلی از آزادی من خوشحال شده و فرمودند هرشب به یادت بوده و برایت دعا می کردم. من احساس کردم خیلی مورد توجه ایشان واقع شده ام و لذا هنگام ازدواج به یکی از اعضای دفتر ایشان مراجعه و تقاضای کمک کردم . امام فرموده بودند: مبلغی به عنوان قرض می دهم ولی باید پس از سه ماه برگرداند. با خود خیال می کردم ایشان دیگر این پول را طلب نخواهند کرد ولی هنوز چند روزی به موعد پرداخت مانده بود که پیغام دادند موعد قرض به سر آمده و آماده باش پول را برگردانی.

آیه الله سید حسین موسوی تبریزی نیز به نگارنده می گفت: سال اولی که به دستور امام دفتر تبلیغات اسلامی را به همراه چند نفر از دوستان در قم راه انداختیم. به طلابی که برای تبلیغ اعزام می کردیم. گفتیم : از مردم پول نگیرید ما خودمان به شما پرداخت می کنیم . حضرت امام زمانی که متوجه این کار شده ما را فراخوانده و توبیخ کردند.ایشان فرمودند: مردم مسلمان در طول این هزار سال خودشان برای فهم دین و دانستن احکام ازروحانیون دعوت کرده وهزینه آن را نیز متقبل می شده اند و روحانیون هم در طی این دوران از همین طریق زندگی خود را تامین می کرده اند. چرا این روش را خراب کرده و برنامه مردم را برهم می زنید وطلاب را نیز محتاج خودتان می کنید، مگر مطمئن هستید که همیشه امکانات مالی دارید؟

البته حضرت امام همواره از اینکه مردم در سختی و فشار زندگی بوده و نمی توانستند به همه محرومان کمک کنند. ناراحت بودند. آیت الله توسلی میگوید: این تعبیر را مکرر از امام میشنیدم که میفرمودند: « من شرمنده این مردم مستضعف هستم و از اینکه نتوانستم در این مدت برای اینها کاری انجام دهم خجل هستم. استکبار نگذاشت که به وعده هایی که داده بودم عمل کنم و برای این مردم محروم و مستضعف کاری ا نجام بدهم».  

خداوند روح آن عزیز سفر کرده و حامی محرومان را شاد گرداند و به همه مسئولان و خادمان ملت این توفیق را عطا فرماید تا بتوانند هرچه زودتر آلام و دردهای مادی و معنوی این مردم را با سیاست های درست و اصولی تسکین دهند و بعد از چهار دهه شعار دادن شاهد عمل به وعده ها باشیم.

انتهای پیام /*