گام به گام با تبعید امام؛ از ترکیه تا نجف(3)

اشاره
امام خمینی روز سیزده مهر 44 که به همراه فرزندش حاج آقا مصطفی از ترکیه وارد فرودگاه بغداد شدند، تا استقرار در نجف چند روزی طول کشید. همراهان از این چند روز خاطرات شیرین و جالبی نقل کرده اند. دو قسمت پیشین، خاطرات بغداد، زیارت حرمین کاظمین، سامرا و... بازگو شد؛ بخش سوم و پایانی این یادداشت تقدیم می شود.

کد : 4036 | تاریخ : 13 آبان 1403

گام‌به گام با تبعید امام

از ترکیه تا نجف(3)

 

محمد رجائی نژاد

 

اشاره

امام خمینی روز سیزده مهر 44 که به همراه فرزندش حاج‌آقا مصطفی از ترکیه وارد فرودگاه بغداد شدند، تا استقرار در نجف چند روزی طول کشید. همراهان از این چند روز خاطرات شیرین و جالبی نقل کرده‌اند. دو قسمت پیشین، خاطرات بغداد، زیارت حرمین کاظمین، سامرا و... بازگو شد؛ بخش سوم و پایانی این یادداشت تقدیم می‌شود.

 

کربلای معلی

امام خمینی همراه با مستقبلین از مسیّب به طرف کربلا حرکت کردند. ده‌ها دستگاه وسایل نقلیه مختلف، کاروان امام را همراهی کرده و اهالی کربلا سنگ تمام گذاشتند.

امام که در بدو ورود به کربلا، مستقیم به زیارت حرم امام حسین(ع) رفت، هنگام ورود بلندگوهای صحن مطهر به صدا درآمد و ورود ایشان را تبریک گفته و ادامه داد: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت می‌آید.» آنگاه خطاب به امام گفت: «ای مجاهد! ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی.» ورود حضرت امام به صحن ساعت 5 بعدازظهر بود که زیارت و نماز ایشان تا مغرب و عشا طول کشید. این موقع آیت الله سید محمد شیرازی سخنرانی کوتاهی کرده و ضمن خیر مقدم از امام درخواست کردند که یک هفته‌ای در کربلا بماند و در صحن حرم به جای او نماز جماعت داشته باشند. امام هم نماز مغرب و عشا را به جای آقای شیرازی اقامه کردند سپس عازم اقامتگاهی که از پیش تعبیه شده بود، رفتند.

در گزارش مأمور رژیم ایران نقل شده که «از جمله افرادی که در کربلا از وی استقبال و وی را تا حرم حضرت سیدالشهداء همراهی کردند: سید مرتضی طباطبایی، شیخ محمدعلی سیبویه، شیخ محمد شاهرودی، سید نورالدین میلانی، شیخ محمدرضا اصفهانی، سید محمدعلی خیرالدین و شیخ یوسف بیارجمندی بودند. نامبرده در حرم مذکور در محل خاص آقای شیرازی نماز گزارد، عده‌ای هم به او اقتدا نمودند. در شهر کربلا چند رأس گوسفند قربانی و نزدیک 500 نفر هم در اقامتگاه وی همان شب نخست اطعام شدند.»

آیت­الله سید عباس خاتم یزدی از یاران امام که در طول 13 سال عراق در کنار ایشان حضور داشته، می‌گوید: آقای سیدمحمد شیرازی کارهای زیادی انجام می‌داد و خیلی کمک می‌کرد و در اعتراض به تبعید امام، نامه‌های زیادی به سازمان ملل و دول عربیه نوشته بود. برای استقبال از امام هم تعدادی ماشین به مسیب و کاظمین فرستاد و وقتی امام به کربلا آمد ایشان نماز را به امام واگذار کرد و همه همراهان امام را مهمان نمود و هنگام عزیمت به نجف هم ماشین‌های زیادی برای مشایعت امام فرستاد.

خانه امام در کربلا به آقایی به نام حاج رئیس اشکنانی تعلق داشت که خودش ساکن کویت بود، ولی با مساعدت آقای شیخ نصرالله خلخالی آن را در اختیار امام و همراهان گذاشت. خانه‌ای که در نزدیکی‌های حرم حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن خانه یک هال و چند اتاق داشت. خانه‌های کربلا همه‌شان کوچک است ولی آن خانه نسبتاً وسیع بود. بعدها صاحبخانه هر چقدر اصرار کرده بود که منزل را به امام هدیه کند، ایشان نپذیرفته بود، جالبتر این که آن شخص ماشین بنزی را آورده و به ایشان گفته بود که من تشخیص می‌دهم که این ماشین برای شما ضروری است، این هدیه ناقابل را از من بپذیرید. امام پاسخ می‌دهند: من تا زمانی که سالم هستم، نیازی به وسیله ندارم.

توقف یک هفته‌ای امام در کربلا تقریباً به زیارت و دید و بازدید با علما و مقامات روحانی کربلا گذشت. و بعد از ظهر جمعه 23/7/44 در حالی که شماری از علما و روحانیان کربلا به عنوان بدرقه ایشان را همراهی می‌کردند به سوی نجف اشرف حرکت کردند.

بعداز استقرار و سکونت حضرت امام در نجف که 13 سال به طول انجامید، معمولاً در ایام تعطیلی حوزه نجف به کربلا مشرف می‌شدند و بعضی اوقات به مدت یک هفته الی 15 روز در کربلا اقامت می‌گزیدند. ایشان زیارت‌های مخصوص نیمه شعبان، نیمه رجب، عید فطر و ایام عرفه را در کربلا می‌خواندند. آن حضرت در مدت اقامتشان در کربلا در پشت بام حسینیه آیت الله بروجردی اقامه نماز جماعت فرموده و در منزل آقای عباس مهری ـ که خود در کویت ساکن بود ـ اقامت می‌کردند.

 وادی خان نصف

چند روزی که امام در کربلا حضور داشتند، تجلیل زیادی از ایشان شد. پس از چند روز حضرت امام تصمیم گرفتند که کربلا را به مقصد اصلی خود، شهر نجف ترک نمایند. اقشار و طبقات مختلف اهالی نجف، به ویژه طلبه‌ها و ایرانیان ساکن در آنجا جهت استقبال از ایشان آماده شدند. با تعیین زمان حرکت امام به نجف، نمایندگان مراجع عظام و علما و طلاب و دیگر اقشار مردم جهت استقبال از نجف حرکت کردند تا خود را به نصف راه کربلا و نجف،یعنی منزلگاه «خان نصف» برسانند.

«خان نصف» یک جایی بین کربلا و نجف (تقریباً وسط راه) هست و معمولاً ماشین‌هایی که از کربلا می‌آمدند مدت زمان کوتاهی در آنجا ایستاده و استراحت می‌کردند. بعداز ظهر روز جمعه 23 مهر 44 نیز وقتی حضرت امام به طرف نجف حرکت کردند، آیت الله سید محمد شیرازی و بقیه کربلایی‌ها امام را تا نصف راه بدرقه کردند. بدرقه بسیار باشکوهی بود. در نیمه راه دو کاروان به هم رسیدند، یعنی در خان نصف و حضرت امام با نجفی‌ها به سمت نجف حرکت کردند و تقریباً نزدیکی‌های غروب به نجف رسیده و به حرم مشرف شدند.

حاج آقا مصطفی خمینی در بازگویی خاطرات آن روز می‌گفت: آقا [حضرت امام] و آقا سید محمد شیرازی و من در یک اتومبیل فولکس واگن نشسته بودیم. حرکت دسته‌جمعی طلبه‌ها که به بدرقه و پیشواز آمده بودند، سبب شد تا روستائیان سر راه نیز به آنها بپیوندند. مراسم استقبال با انبوه جمعیت عرب، عجم، روحانی و غیر روحانی، شکوه ویژه‌ای پیدا کرد. وارد نجف شدیم و بی‌درنگ به زیارت حضرت علی (ع) رفتیم.

یکی از یاران امام نیز که خود در آنجا حاضر بوده است، می‌گوید: برای استقبال از امام عده‌ی زیادی به «خان نصف» آمده بودند. جمعیت زیادی بودند که با ماشین‌های زیادی به آنجا آمده بودند، به 80 دستگاه می‌رسید. امام وقتی به آنجا رسیدند از ماشین پیاده شدند و یک مراسمی مثل مراسم کربلا انجام شد. مردم جمع شدند و به حضرت امام خیر مقدم گفتند و اشعاری خوانده شد و پس از برگزاری مراسم و پذیرایی معمولی، به سوی نجف اشرف حرکت کردند. پس از رسیدن به نجف امام به خانه‌ای که برایشان در نظر گرفته شده بود رفتند.

 نجف اشرف

حاج‌آقا مصطفی درباره ورود به نجف می‌گویند: پس از چند روز (روز جمعه 23/7/44 ش) وارد نجف شدیم. صدها طلبه که بیشتر ایرانی بودند از نجف تا نیمه‌ی راه کربلا به پیشواز ما آمدند. مراسم خیلی با شکوه شده بود. با همین حال وارد نجف شده و نخست به زیارت حرم مطهر امام علی (ع) رفتیم. پس از زیارت به خانه‌ای که حاج شیخ نصرالله خلخالی تهیه کرده و پر از جمعیت بود، وارد شدیم و نماز مغرب و عشا را به امامت امام اقامه کردیم. پس از نماز بیشتر علمای طراز اول به دیدار آقا آمدند. علمای نجف به ویژه آیت الله سید حسن بجنوردی همان شب و در نخستین دیدار از امام خواستند تا تدریس را آغاز کنند. تا دسیسه رژِم شاه نقش برآب شود.

پایان.

انتهای پیام /*