امروز با امام: پانزدهم مهر

ـ پاسخ استفتاء به انجمن حجتیه؛ اجازه استفاده از وجوهات (1349)
ـ نامه به خانم خدیجه ثقفی؛ خانوادگی (1351)‏
ـ نامه به خانم فریده مصطفوی؛ خانوادگی (1351)
ـ سخنرانی در جمع حزب جمهوری اسلامی شهرک ولیعصر؛ توطئه مخالفان (1358)
ـ پیام تشکر به رئیس جمهور الجزایر؛ تسلیت شهادت فرماندهان نظامی (1360)
ـ پیام تشکر به کفیل ریاست جمهوری بنگلادش؛ تسلیت شهادت فرماندهان نظامی (1360)
ـ حکم انتصاب آقای عباس شیرازی به سرپرستی مؤسسه اسلامی نارمک (1362)
ـ نامه به مسئولان صندوقهای قرض الحسنه؛ توسعه و ترویج سنت قرض الحسنه (1366)

کد : 4035 | تاریخ : 15 مهر 1400

امروز با امام: پانزدهم مهر

 

ـ پاسخ استفتاء به انجمن حجتیه؛ اجازه استفاده از وجوهات (1349)[1]

[حضرت آیت اللَّه العظمی جناب آقای حاج آقا روح اللَّه خمینی- دام ظلّه العالی‏

سلام علیکم شاید خاطر مبارک مستحضر باشد که چند سالی است عده‏ای از افراد متدین و با ایمان تحت رهبری حضرت حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمود حلبی برای مبارزه اصولی با مرام ساختگی بهائیت جلسات منظمی تشکیل داده و در این جلسات مطالب آموزنده‏ای تدریس و افراد را با مقام شامخ حضرت ولی عصر- ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء- آشنا می‏سازند. اخیراً دامنه فعالیت این جلسات از تهران و اصفهان و مشهد و شیراز و مراکز مهم گذشته و حتی به دهات دوردست کشانیده شده و در اثر عنایات خاصه حضرت بقیة اللَّه الاعظم امام زمان- صلوات اللَّه و سلامه علیه- توانسته‏اند در این مدت حدود پانصد نفر از افراد فرقه ضاله بهاییه را به صراط مستقیم توحید هدایت و به دیانت مقدسه اسلام مشرف نموده و عده کثیری از افراد متزلزل را که در خطر سقوط به دامان آن گروه قرار گرفته بودند از پرتگاه نجات دهند. اولًا نظر مبارک حضرت آیت اللَّه درباره این عده و اقدام آنان چیست؟ ثانیاً همکاری با آنها و تقویت آنان چه صورتی دارد؟ ثالثاً آیا می‏توان در صورت لزوم از وجوه شرعیه در این راه مصرف نمود یا نه؟ استدعا آنکه نظر مبارک را صریحاً امر به ابلاغ فرمایند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.]

بسمه تعالی‏

در فرض مذکور هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضای خداوند متعال است و نیز همکاری و همراهی با آنها مرضی ولی عصر- عجل اللَّه فرجه- است. و هم مجازند مؤمنین از وجوه شرعیه از قبیل زکوات و شرعیات به آنها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث سهم مبارک امام- علیه السلام- به آنها کمک کنند؛ البته تحت نظارت اشخاص متعهد و اگر جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حلبی- دامت برکاته- می‏توانند، تحت نظارت ایشان وجوه داده شود.[2] از خداوند تعالی موفقیت آنها را خواستار است. 5 شهر شعبان المعظم 1390

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 299 ـ 300)

ـ نامه به خانم خدیجه ثقفی؛ خانوادگی (1351)[3]

«بسمه تعالی‏

28 شعبان 92

خانم محترمه عزیزه‏ام‏

تا کنون چند کاغذ فرستاده‏ام، نمی‏دانم رسیده است یا نه. از شما به وسیله فریده‏[4] اطلاع پیدا کردم. مرقوم مشهد واصل شد. از تهران اطلاعی ندارم. امید است همیشه خوش و خرم و مشغول دیدار خویشاوندان باشید، اگر چه ما را فراموش نمایید. وعده مراجعت نزدیک است، و ما هم از نبودن شما خسته شدیم. حال همه بحمداللَّه تعالی خوب است، فقط حسین‏[5] قریب ده روز پیش از این مبتلا به آپاندیس شد و در مستشفی‏[6] نجف عمل شد و حالش خوب است، و بخیه‏ها را کشیده‏اند. بقیه هم سالم هستند. من کسالتهای جزئی گاهی پیدا کردم و خوب شدم.

خدمت همه مخدَّرات خصوصاً خانم‏[7] سلام می‏رساند. خدمت حضرت حجت‏الاسلام و المسلمین آقای ثقفی‏[8] و جناب آقای حاج حسن‏[9] سلام می‏رسانم.

والسلام علیکم. پدر فرزندانت.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 456)

ـ نامه به خانم فریده مصطفوی؛ خانوادگی (1351)[10]

«بسمه تعالی‏

28 شعبان 92

دختر عزیزم‏

مرقوم شریف واصل، از اینکه بحمداللَّه تعالی کسالت و ناراحتی ندارید بسیار خرسندم. ان شاءاللَّه تعالی همیشه با سلامت و سعادت و فرحناکی قرین باشید. ماها بحمداللَّه سلامت هستیم. حسین‏[11] به واسطه عمل آپاندیس چند روز است در بیمارستان نجف است و بحمداللَّه حالش خوب است. دیگران همه حالشان خوب است. از خانم‏[12] اطلاعی جز آنکه شما نوشته بودید ندارم. لابد مشغول دید و بازدید و تفریح است و از ماها غافل. ان شاءاللَّه سلامت و خوش باشد. انتظار داریم ایشان را زودتر روانه کنید.

خدمت جناب آقای اعرابی‏[13] و نور چشمی خانم فرشته‏[14] سلام برسانید. از سلامت خودتان و دیگران مطلعم نمایید. والسلام علیک. پدرت.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 457)

ـ سخنرانی در جمع حزب جمهوری اسلامی شهرک ولیعصر؛ توطئه مخالفان (1358)[15]

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

گفتید که شما از زاغه‏نشینان و از جمعیت اطراف شهر هستید. من یک دفعه از تلویزیون دیدم؛ بلکه شاید دو مرتبه وضع آنجا را مشاهده کردم یک دفعه‏اش که مصاحبه می‏کردند، پرسید از آن مردی که با چند تا بچه از توی سوراخی بیرون آمدند که شما چه می‏کنید؟ گفت که ما صبح که می‏شود می‏رویم تظاهرات. این نهضت از برکت وجود شما زاغه‏نشینها و امثال شما- یعنی طبقه محروم- به برکت شما پیش رفته است. شما طبقه محروم- چه دانشگاهی و چه روحانی و چه زاغه‏نشینها و کارگرها- بودید که این طور با وحدت کلمه و با بانگ «اللَّه اکبر» پیش بردید. آنهایی که بعد از پیش بردن شما به میدان آمدند و همه‏شان انقلابی شدند، آنها را ملت می‏شناسد، ما هم بسیاریشان را می‏شناسیم که دخالتی در این مسائل نداشتند. اینها، بعضیشان، اشخاصی بودند که یا با دستگاه سابق ساخته بودند و جیره خوار آنها بودند و ضد انقلاب بودند. یا در حال انقلاب هم آن کنار نشسته بودند تماشا می‏کردند ببینند کی‏ جلو می‏برد، هر که پیش برد بروند سراغ او. حالا دیدند که شماها طبقه محروم پیش بردید و بحمد اللَّه اسلام پیروز شده است، همه مسلمان شدند، مسلمان دو آتشه! مع ذلک نمی‏توانند آن باطن ذاتشان را بروز ندهند، بروز می‏دهند. گاهی که [می‏گویند] ما اسلام را دیگر می‏خواهیم چه کنیم، همان جمهوری باشد. غافل از اینکه اسلام بود که اینها را از توی کنار خانه‏ها و منزلها بیرون کشید بسیاری‏شان را؛ و اسلام بود که این پیروزی را آورد که حالا آنها می‏توانند نفس بکشند. قبلًا نمی‏توانستند هیچ کاری بکنند. اینها حالا آمدند و در مقابل شماها ایستادند و در مقابل اسلام ایستادند، و می‏خواهند که باز آن مسائل سابق را پیش بیاورند.

باید شماها توجه داشته باشید. اینهایی که با جمهوری اسلامی مخالفت دارند و با قلمشان و با زبانشان آن مسائل را طرح می‏کنند بشناسید، که یک وقت اینها اغفال نکنند شما را. اینهایی که داد این را می‏زنند که ما طرفدار مردم هستیم و طرفدار خلق هستیم اینها همینها هستند که حاصل رنج یک جمعیتی را در یک سال با یک کبریت آتش می‏زنند، و نمی‏گذارند کارخانه‏ها راه بیفتد. هر وقت هم راجع به یک کار اصلاحی پیش می‏آید، اینها مخالفت می‏کنند. رفراندم را همینها مخالفت کردند، و بعضیشان تحریم کردند و کارشکنی کردند. و بعد هم مجلس خبرگان را همینها باز انتقاد کردند، و می‏کنند و مشغول‏اند. و بعد هم راجع به مجلس شورا که پیش بیاید، راجع به رئیس جمهور پیش بیاید، همینها هستند که دست و پا می‏کنند بلکه اسلام تحقق پیدا نکند؛ برای اینکه اینها از اسلام می‏ترسند. منافع اینها را که خارجیها تأمین می‏کردند، اسلام نمی‏گذارد که دیگر خارجیها دستشان به ایران باز بشود ان شاء اللَّه. شماها باید توجه داشته باشید، همه ملت ما باید توجه داشته باشند، که این عناصری که بر خلاف اسلام قلم برمی‏دارند و قدم برمی‏دارند اینها را بشناسند، و اینها را نگذارند در صحنه موجب اغفال جوانهای ما بشوند.

ان شاء اللَّه خداوند شماها را حفظ کند. شما طبقه جوان برومند زاغه‏نشین بر آن اشخاص کاخ‏نشین شرافت دارید. و شما هستید که اسلام را حفظ کردید و نهضت را پیش بردید. و امیدوارم از این به بعد هم شما باشید که تا آخر برسانید این نهضت را. خداوند همه شما را حفظ کند. و من هم دعاگوی شما، و هم خدمتگزار شما هستم.» (صحیفه امام، ج‏10، ص: 237 ـ 238)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور الجزایر؛ تسلیت شهادت فرماندهان نظامی (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای شاذلی بن جدید، رئیس جمهور کشور الجزایر

پیام تسلیت آن حضرت در مورد سانحه سقوط هواپیما که منجر به شهادت عده‏ای از فرزندان رشید اسلام از جمله وزیر دفاع و جانشین رئیس ستاد ارتش جمهوری اسلامی گردید، واصل و موجب تشکر گردید. در شرایطی که تنها به جرم ضدیت ما با امریکا، این جنایتکار برای نابودی جمهوری اسلامی به هر حیله‏ای دست می‏زند و از هر سو علیه ما توطئه می‏نماید، تا جایی که به وسیله و با کمک حکومتهای مرتجع منطقه، مخازن نفت کشور کویت را مورد هجوم قرار می‏دهد و جمهوری اسلامی ایران را مسئول این جنایت بزرگ قلمداد می‏نماید؛ مردم انقلابی ما از کشورهای مسلمان و مترقی انتظار دارند از ما پشتیبانی نمایند تا بهتر بتوانیم بدون وابستگی به شرق و غرب به راه افتخارآمیزمان ادامه دهیم.

علوّ درجه شهیدان و پیروزی نهایی مسلمانان را بر همه دشمنان اسلام و مستضعفان، بخصوص امریکای جهانخوار و اسرائیل جنایتکار، و موفقیت شما و مردم مسلمان و برادر الجزایر را از خداوند متعال مسألت می‏نمایم. و السلام علیکم. 8 ذی حجة الحرام 1401

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 275)

ـ پیام تشکر به کفیل ریاست جمهوری بنگلادش؛ تسلیت شهادت فرماندهان نظامی (1360)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای قاضی عبد الستار، کفیل ریاست جمهوری مردم بنگلادش‏

پیام تسلیت آن حضرت در مورد سانحه هوایی که منجر به شهادت عده‏ای از فرزندان رشید اسلام از جمله وزیر دفاع شد، واصل و موجب تشکر گردید. امروز ما فقط به جرم ضدیت با امریکا از هر سو مورد توطئه قرار گرفته‏ایم، و امریکای جنایتکار برای نابودی جمهوری اسلامی به هر حیله‏ای دست می‏زند، تا آنجا که به وسیله عراق و با کمک حکومتهای مرتجع منطقه، مخازن نفت کشور کویت را مورد هجوم قرار می‏دهد و جمهوری اسلامی ایران را مسئول این جنایت هولناک معرفی می‏نماید. امت مسلمان ما از کشورهای اسلامی و مترقی انتظار دارند از ما پشتیبانی نمایند تا بهتر بتوانیم بدون وابستگی به شرق و غرب به راه افتخارآمیزمان ادامه دهیم.

علوّ درجات شهیدان و پیروزی کامل مسلمانان را بر همه دشمنان اسلام و مستضعفان، بخصوص امریکای جهانخوار و اسرائیل خونخوار، و موفقیت شما و مردم مسلمان و برادر بنگلادش را از خداوند متعال مسألت می‏نمایم. و السلام علیکم. 8 ذی حجة الحرام 1401

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 276)

ـ حکم انتصاب آقای عباس شیرازی به سرپرستی مؤسسه اسلامی نارمک (1362)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ عباس شیرازی- دامت افاضاته‏

مقتضی است جنابعالی با تجربه و سابقه‏ای که در امر تبلیغ و نشر معارف اسلامی دارید، سرپرستی و اداره مؤسسه تربیتی و اسلامی جامع نارمک‏[16] و امامت مسجد را به عهده گرفته، و رفع نیاز مسئولان و اهل محل را از این نظر بنمایید. بدیهی است اهالی محترم محل و متصدیان نیز همکاریهای لازمه را با جنابعالی داشته و از هر گونه کمکی در این باره دریغ نخواهند داشت.

از خدای تعالی موفقیت جنابعالی و همکاران محترمتان را مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» 29 ذی حجة الحرام 1403

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 183)

ـ نامه به مسئولان صندوقهای قرض الحسنه؛ توسعه و ترویج سنت قرض الحسنه (1366)

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏. محضر مبارک زعیم عالیقدر و بنیانگذار جمهوری اسلامی، نایب الامام، حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی- با اهدای تحیت و سلام و نهایت احترام، خاطر مبارک مستحضر است که صندوقهای قرض الحسنه کشور از سال 1345 شروع به فعالیت نموده، و در ابعاد مختلف به امداد محرومین و مستضعفین و نیز مبارزان با طاغوت و کمک به خانواده‏های آنها تا پیروزی انقلاب، و پس از پیروزی با شتاب بیشتر در جهت اهداف نظام جمهوری اسلامی نسبت به امور کشاورزی، دامداری، صنعت، مسکن، ازدواج، جبهه و جنگ، سیلزدگان، آسیب دیدگان زلزله، بمبارانها، گرفتاران، محتاجان و محرومین، گرهگشایی می‏نماید. و منشأ خدمات فراوانی بوده و می‏باشد. به نظر مقلدین آن حضرت ادامه و استمرار این خدمات نیاز به عنایت خاصه و حمایت حضرت عالی دارد.

سعید امانی، رئیس هیأت مدیره صندوق قرض الحسنه رفاه بازار

محسن لبانی، مدیر عامل صندوق قرض الحسنه کوثر

سید اصغر رخ صفت، مدیر عامل سازمان اقتصاد اسلامی‏

ابو الفضل حاجی حیدری، هیأت مدیره صندوقهای امداد امام و تعاون صنفی‏

حبیب اللَّه شفیق، مدیر عامل صندوق قرض الحسنه امداد امام‏

حبیب اللَّه عسکر اولادی، مدیریت صندوقهای تعاون صنفی و امداد]

بسمه تعالی‏

با تشکر از زحمات آقایان محترم، باید سعی کرد که این سنّت حسنه در بین مسلمانان جایگاه اصلی خود را پیدا کند؛ و تمام تلاش را نمود تا «قرض الحسنه» به عنوان یکی از ستونهای اقتصاد اسلامی، حتی در خانواده‏ها، به صورت کامل جریان یابد.

امیدوارم نظام جمهوری اسلامی و تمامی صندوقها، تعاونیها و سازمانها، و مؤسساتی که در این امر مبارک زحمت می‏کشند، موفقیت بیشتری کسب نمایند. من به تمام مسئولین و آنهایی که به اسلام خدمت می‏کنند دعا می‏نمایم. 15 مهر 66

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 399 ـ 400)



[1] - به پاورقی صفحه بعد رجوع کنید.

[2] - به دلیل مواضع ناصواب" انجمن حجتیه" و بهره‏برداریهای رژیم شاه و همکاری برخی از اعضای آن با رژیم شاه، امام خمینی پس از اطلاع از این مسائل، اجازه صادره قبلی را لغو نمودند. ایشان در سال 1350 در پاسخ به نامه آقای گرامی که خواستار اعلام نظر در مورد وضع انجمن حجتیه و مؤسس آن شده بود، چنین نوشته‏اند:« شخصی که مرقوم شده بود: جلساتش ضررهایی دارد، از وقتی مطلع شده‏ام تأییدی از او نکرده‏ام و ان شاء اللَّه تعالی‏ نمی‏کنم».

امام خمینی در پیام معروف به« منشور روحانیت» می‏نویسد:« ... دیروز حجتیه‏ای‏ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده‏اند! ولایتی‏های دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‏اند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‏خورند!»

آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‏ای در مورد انجمن حجتیه و لغو اجازه از سوی امام خمینی چنین می‏گوید:

« جریان دیگری که ظهور کرده بود. انجمن حجتیه بود. این گروه سالها پیش به فکر افتادند که مبارزه با بهایی‏ها را شروع بکنند و انجمن تشکیل دادند، و کارشان شناسایی بهایی‏ها بود و آنها را محکوم می‏کردند و جلوی جذب شدن مسلمانها را به آنها می‏گرفتند. بطور کلی رژیم از این گونه کارها خوشش می‏آمد چون این نوع کارها خیلی به رژیم برخورد نمی‏کرد و آنها نیز به افرادشان دستور داده بودند که در کارهای سیاسی دخالت نکنند و مبارزه را ممنوع کرده بودند. و رژیم هم مزاحمشان نمی‏شد. آنها کلاسهایی ترتیب داده بودند و بچه مسلمانها را جمع میکردند و دوره اصول عقاید را به آنها یاد می‏دادند. چون این گروه مبارزه را قبول نداشتند و یکسری از نیروهای مبارز را جذب می‏کردند، ما با این‏ها مخالف بودیم.

انتقادی که ما به این‏ها داشتیم این بود که اینها می‏روند و یک سری از نیروهای جوان را جمع می‏کنند و در خیلی جاها مبارزین به آنها پیوسته بودند. میدان مبارزه خالی میشد و ما فکر می‏کردیم که کار اصلی‏مان الان باید مبارزه با رژیم باشد و اینها کارهای تخدیری است. لذا یک درگیری بین آنها و نیروهای خط امام وجود داشت که حتی امام اول اجازه استفاده از سهم امام را گویا به اینها داده بودند و بعد که به این حد رسید پس گرفتند. یکی از مدرسین قم از امام پرسید و امام جواب دادند که نه سهم امام نمی‏شود به اینها داد. و طبعاً آنها هم دنبال آقای خویی می‏گشتند.»

[3] - همسر امام خمینی.

[4] - یکی از دختران امام خمینی.

[5] - آقای سید حسین خمینی، نوه امام( فرزند آقای سید مصطفی خمینی).

[6] - بیمارستان.

[7] - خانم خازن‏الملوک، مادر همسر امام.

[8] - آقای ثقفی، پدر همسر امام.

[9] - آقای حسن ثقفی، برادر همسر امام خمینی.

[10] - فرزند امام خمینی.

[11] - آقای سید حسین خمینی، نوه امام.

[12] - همسر امام خمینی، که برای دیدار از فرزندان و بستگانشان از نجف به ایران آمده بود.

[13] - آقای محمد حسن اعرابی، داماد امام خمینی.

[14] - فرزند آقای اعرابی و نوه امام خمینی.

[15] - در صحیفه نور تاریخ 17/ 7/ 58 درج شده است، ولی به استناد گزارش روزنامه کیهان مورخ 16/ 7/ 58 تاریخ دیدار قبل از ظهر 15/ 7/ 58 بوده است.

[16] - مسجد جامع نارمک، یکی از مساجد معروف شرق تهران به شمار می‏آید و به صورت یک مؤسسه تربیتی و اسلامی درآمده و مورد استقبال ساکنان منطقه، بویژه جوانان قرار گرفته است

انتهای پیام /*