شهید خطیب
حسن پویا
سیدعبدالکریم هاشمی نژاد، زاده بهشهر و ساکن مشهد بود. وی پس از تحصیلات ابتدایی در 14 سالگی دروس حوزوی را حوزه علمیه آیه الله کوهستانی از علمای بزرگ مازندران آغاز کرد. سپس راهی قم شد و مدت چهارده سال از اساتید متعددی بهره برد. وی نزد شیخ علی کاشانی فرید الاسلام، اخلاق آموخت و به دروس حضرات: محمد صدوقی، سیدرضا صدر، سیدمحمد محقق داماد و برخی دیگر رفت. وی دروس عالیه حوزه را از محضر آیت الله بروجردی و امام خمینی بهره برد و در سن 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید. ایشان پس از اقامت کوتاهی در نجف، راهی مشهد شد و در آنجا به تحصیل، تدریس و تبلیغ پرداخت و در درس آیت الله سید محمدهادی میلانی نیز شرکت کرد.
شهید هاشمی نژاد مبارزه را از 15 خرداد 42 آغاز کرد و جزو اولین دستگیرشدگان بود. وی پس از سال 1342 تا 1357 پنج بار بازداشت و زندانی شد. بازداشت دوم وی پس از سخنرانی در مسجد فیل در منطقه پایین خیابان مشهد، علیه بی بند و باری و فیلم محلّل بود که در آنجا درگیری شدیدی بوجود آمد و دو نفر کشته شدند.
هاشمی نژاد که سخنران و خطیبی زبردست و برخوردار از صدایی کوبنده و آتشین بود، در کنار فعالیت علمی و تدریس دروس حوزوی در حوزه علمیه مشهد، فعالیت های تبلیغی و سیاسی مؤثری داشت اما بعد از مدتی در مشهد ممنوع المنبر شد، از این رو به شهرستانهای مختلف برای سخنرانی میرفت، ولی در سال 1350 بعد از 10 شب منبر در شیراز دستگیر و در سراسر کشور ممنوع المنبر گردید.
وی پس از آن در محافل مختلف به صورت ایستاده و یا پشت تریبون سخنرانی میکرد. مهمترین فعالیت وی در جهت روشنگری جوانان در کانون بحث و انتقاد دینی مشهد بود که هر هفته جلساتی با حضور جمع بسیاری تشکیل می شد. وی پس از سخنرانی، سؤالات جوانان را پاسخگو بود که مجموعه آنها به چاپ رسیده است. تا اینکه در سال 1354 همراه عباس واعظ طبسی و تنی چند از مبارزان دستگیر و به دو سال زندان محکوم گردید. استقامت و پایداری هاشمی نژاد در ساواک و زندانهای رژیم پهلوی زبانزد بود. ولی هرگز از مبارزه دست بردار نبود و آخرین بار در 22 خرداد 1357 با اوج گیری نهضت اسلامی ایران دستگیر شد ولی پس از یک روز با تحصن مردم در بیت آیت الله سیدعبدالله شیرازی آزاد شد. با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی از استان مازندران به مجلس راه یافت و نقش مؤثری در تصویب برخی اصول مهم قانون اساسی داشت.
در دوران جنگ تحمیلی نیز چندین بار در جبهه ها حضور یافت. همچنین جهت معرفی اهداف انقلاب اسلامی همراه هیأتهایی به کشورهای لیبی، ژاپن و بنگلادش سفر کرد.
هاشمی نژاد پس از پیروزی انقلاب مسئولیت اجرایی نپذیرفت و تنها دبیر حزب جمهوری اسلامی ایران در مشهد بود و سرانجام در روز 7 مهر سال 1360 با انفجار نارنجک، در یک عملیات انتحاری توسط یکی از اعضای نفوذی سازمان مجاهدین خلق همزمان با روز شهادت جواد الائمه(ع) به شهادت رسید و در جوار علی بن موسی الرضا(ع) در دارالسلام به خاک سپرده شد.
هاشمی نژاد علاوه بر خطابه و منبر، نویسنده توانمندی بود و از وی آثار ارزشمندی از به جا مانده است از جمله: مناظره دکتر و پیر، درسی که حسین(ع) به انسانها آموخت، قرآن و دیگر کتب آسمانی، راه سوم بین کمونیزم و سرمایه داری، پاسخ به مشکلات جوانان، زهرا(س) مکتب مقاومت، مسایل عصر ما و ...
همزمان با روز شهادت شهید هاشمی نژاد، امام خمینی در ملاقات روزانه خود با مردم میفرمایند:
در روز شهادت امام جواد- سلام اللَّه علیه- یکی از فرزندان و تبار آن خانواده به شهادت رسید؛ شهید هاشمی نژاد که من از نزدیک با او آشنا بودم و خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم و مراتب فضل و مجاهدت آن بر اشخاصی که او را میشناسند پوشیده نیست. امروز در روز شهادت سلف صالح، این خلف صالح و متعهد از دست ما گرفته شد. (صحیفه امام، ج 15، ص 257)
حضرت امام سپس از استقامت مردم و پشتیبانی آنان از اسلام و انقلاب سخن می گویند، همچنین از شهدای بزرگ صدر اسلام یاد می کنند و می فرمایند:
اسلام مثل خود رسول اکرم را و مثل امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیه- و ائمه معصومین و علمای بزرگ در طول تاریخ را فدای این راه و هدف نموده. چه باک از اینکه این فرزندان اسلام، که شهادت برای آنها افتخار و برای ملت ما افتخارآفرین است، از دست بروند؟ اگر میزان هدف است و اگر میزان اسلام است و پیاده کردن احکام قرآن است، این هدف به جای خودش هست و هر یک از اینها که شهید بشوند، با آنکه بر ما ناگوار است، لکن برای هدف مفید است. (همان، ص 258)
در پایان این قسمت از سخنرانی خود، امام خمینی با تسلیت شهادت این مرد بزرگ میفرماید:
من در ضمن اینکه به همه ملت ایران و علما و مراجع اسلام و خصوصاً اهالی محترم خراسان و علمای بزرگ خراسان تسلیت میگویم، تبریک هم به آنها میگویم که یک همچو افراد متعهد، عالِم، گوینده و مجاهد تسلیم میکنند و تقدیم میکنند برای اسلام و برای پیشرفت احکام اسلام. (همان، ص 259)