امروز با امام: بیستم مرداد
ـ نامه تشکر به آقای محمدعلی گرامی (1348)
«بسمه تعالی
خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقای گرامی- دامت افاضاته
مرقوم شریف که حاکی از عواطف کریمه بوده موجب تشکر گردید. سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار است. گرچه ریز برای جنابعالی ریز است، لکن اگر به واسطه شما یک نفر هدایت شود از محالّ بزرگ ارزشش بیشتر است. امید است خداوند در تبلیغات شما تأثیر کافی دهد و توفیق و تأیید شما را روز افزون فرماید. از جنابعالی امید دعای خیر برای حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج2، ص: 241)
ـ نامه به آقای اسلامی تربتی درباره وجوه شرعیه (1357)
«بسمه تعالی
جناب آقای اسلامی
مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار است. راجع به دادن وجوه به سادات که قبلًا منع کردم، ایشان اخیراً از ایران پنجاه دینار فرستادند و بناست صورت حساب بفرستند و باز وجه بفرستند. اگر برای کویت مشکل است، برسانید به همان مورد بدهید. به سایر آقایان نیز بگویید مانع ندارد به آن مورد بدهند. قبوض جنابعالی قبلًا فرستاده شده است. عجالتاً بیش از این چند قبض نیست که میفرستم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج3، ص: 438)
ـ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده و پاسخ به 11 پرسش ایشان (1357)
«بسمه تعالی
به عرض حضور مبارک میرساند، مرقومات شریفه شما گاهی خیلی طولانی زیارت شد؛ سلامت و سعادت حضرت عالی را خواستارم.
1- راجع به آب وقفی، مکرر مرقوم شده و جواب دادهام، حضرت عالی اجاره کنید به هر نحو صلاح است و واگذار کنید به مردم؛
2- راجع به چیزهایی که لازم است خریداری شود یا تعمیرات که مرقوم نشده، به نحو مطلق مجازید هر طور صلاح میدانید عمل کنید؛
3- آنچه از مئونه خارج شده است تا تخمیس شود، آنچه به واسطه عذری نتوانستهاند استعمال کنند یا نخواستهاند، خمس ندارد؛
4- وجهی که بابت زمین موجود است خمس آن را احتیاطاً بدهید و بقیه را هر نحو میخواهید صرف فرمایید یا بفرستید؛
5- راجع به مطلب آقای انواری نمیشود عمل کرد، مسکوتٌ عنه بماند؛
6- این جانب نمیتوانم از جبههایها[1] و نه از بزرگشان[2] اسمی ببرم و ترویجی بکنم؛ راه آنها با ما مختلف است؛
7- قضیه بیت را من الآن نمیتوانم حل کنم هر چه اشکال باشد، لکن مطالبی که عرض کردهام بعضی را تحقیق کردهام صحیح نبوده و بعضی را اشخاصی که آنجا ملازم بودند انکار کردهاند و من اطلاعی ندارم. و نیز از آمدن بعضی عناصر، سؤال شده است از آقای ابطحی، ایشان جداً انکار کردهاند، در هر صورت عجالتاً نمیشود کاری کرد تا چه شود؛
8- راجع به مراجعه به دستگاه هر کسی و هر امری باشد جداً احتراز فرمایید این امر بسیار برای حضرت عالی و من موهن است؛ قبلًا هم تذکر دادهام مثل اینکه به سمع مبارک نرسیده است؛
9- راجع به رفتن قم بعد از ماه اگر چیز جدیدی پیش نیاید، به حَسَب ظاهر مانع ندارد؛ چون حکم لغو شده است و اقامت خمین رسمیت ندارد و گمان میکنم عکس العملی هم نداشته باشد؛[3] در هر صورت اختیار با حضرت عالی است؛
10- من از ناراحتی حضرت عالی ناراحت میشوم و گمان میکنم اشخاصی که میآیند و شکایت میکنند و موجب ناراحتی شما را فراهم میکنند خیلی مطالبشان صحیح نباشد. تا کنون از ایران راجع به این مطالب به من مراجعه نشده است و از قمیها گاهی سؤال کردم گفتهاند ما چیزی ندیدهایم؛ مقصود من آن است که حضرت عالی خودتان را ناراحت نفرمایید؛
11- رَویههای آقایان اطراف و جوانب را مرقوم فرمودید، نامطلوب است؛ این امر از اول همین نحو بوده است، لکن نمیشود کاری کرد، شاید عکس العمل نامطلوب داشته باشد؛ باید نصیحت کرد آن هم ظاهراً بیاثر است؛ خداوند اصلاحشان فرماید. از سلامت خودتان مطلعم فرمایید و در امور قم نظر بدهید مورد اطاعت است. من نظر حضرت عالی را قاطع اعلام کرده و میکنم. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج3، ص: 439 ـ 440)
ـ بیانات در جمع پاسداران کمیته نیاوران؛ کوشش برای حفظ انقلاب (1358)
[در این دیدار ابتدا سرپرست کمیته نیاوران پیام کارکنان و پاسداران را در حضور امام قرائت کرد. امام خمینی در پاسخ فرمودند:].
نیاوران و کاخ نیاوران! چه نقشههای شومی که در این کاخ علیه اسلام طرح میشد. نقشههایی که بین طبقات مردم ایجاد اختلاف میکند. روحانی را از دانشگاهی، هر دو را از بازاری، هر سه را از کارگر و همه قشرها را از یکدیگر.
[امام خمینی همچنین گفتند:].
اما حالا همه مردم بیدار شده و حتی اظهار نظر میکنند به حکومت اسلامی. شما پاسدارانی که سابقاً قدرت نزدیک شدن به این کاخ را نداشتید، الآن مستقر در کاخ شدید. همه با هم در حفظ این نهضت کوشا باشید و غیرت داشته باشید در حفظ اسلام. خداوند به همه شما توفیق عنایت فرماید. خداوند همه شما را مؤید بدارد.» (صحیفه امام، ج9، ص: 271)
ـ تلگراف به آقای گلپایگانی؛ تفقد و احوالپرسی (1361)
«حضرت آیت اللَّه آقای گلپایگانی- دامت برکاته
بحمداللَّه تعالی حسب گزارش اطبای معالج، عملی که انجام گرفته رضایتبخش بوده و مژده سلامت به جنابعالی را دادهاند.
امید است ان شاء اللَّه تعالی با عنایات خاص خداوند متعال و توجه حضرت بقیة اللَّه الاعظم- ارواحنا لمقدمه الفداء- و ادعیه ملت شریف بزودی بهبودی کامل حاصل؛ که از برکات وجود شریف، همگان بهرهمند شویم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج16، ص: 417)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان وزارت امور خارجه؛ بازتاب جنایات صدام (1362)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
اما راجع به مصیبتی که به وسیله صدام به ایران وارد شد به همه اهالی ایران بخصوص گیلانغرب و بالاخص به بازماندگان شهدا تسلیت عرض میکنم، و از خدای تبارک و تعالی میخواهم که آنها را با اولیای اسلام محشور گرداند و به مجروحین این جنایت بزرگ شفا عنایت کند.
نکتهای که میبایست عرض کنم این است که صدام گمان کرده است با این نحو جنایات میتواند صلح را بر ما تحمیل کند، و حال اینکه هر یک از جنایات، او را از صلح دور و ما را مصممتر میکند. ایران که برای خدا قیام کرده است میبینیم که چگونه پایدار است، و اگر بر فرض باطل کسی خیال میکرد که باید صلح کرد، با این جنایات، دیگر هیچ عاقلی چنین فکری نمیکند؛ برای اینکه خانوادههای شهدا و اشخاص مصیبت دیده در مقابل آنان میایستند. الآن هم که مشاهده میکنید همین مصیبت دیدگان هستند که فریاد «جنگ، جنگ» سر میدهند. جنایتکار در اثر زیادی جنایت نمیتواند از جرم فرار کند.
ما به او و امثال او و همقطاران او هشدار میدهیم که هر جنایتی که میکنند به نامه اعمالشان اضافه میشود و در مقام بازخواست باید جبران کنند. این نحو جنایات اسباب سستی خانوادههای شهدا نمیشود. صدام که در میدان جنگ شکست خورده است، با بمباران مردم بیگناه نمیتواند از مسئولیتی که دارد فرار کند. از قرار اطلاع بمبهای خوشهای در گیلانغرب به کار بردهاند، این کارها موجب میشود تا هم به جنایاتشان افزوده شود و هم به خساراتی که باید بپردازند؛ و به فرض که بماند- که این فرض هم صحیح نیست- باید از عهده تمامی اینها برآید، و آنهایی که او را همراهی میکنند باید به محاکمه کشیده شوند و آن روز دور نیست.
امریکا و امثال آن که ادعای بیطرفی میکنند و معلوم است که در جنایات شریکند چه جوابی دارند؟ مجامع بین المللی و حقوق بشر، این دست نشاندگان امریکا و ابرقدرتها، از این جنایاتی که به بشریت وارد شده است، میگذرند. افرادی که آمدند و دیدند که چه جنایاتی صدام کرده است و تصدیق کردند و گزارش دادند، پس چرا مجامع بین المللی هیچ نگفتند؟ اصلًا مجامع بین المللی لفظی است در خدمت قدرتهای بزرگ، نه در خدمت مظلومین و محرومین. هر ملتی باید خودش در مقابل جنایات بایستد، و ایران ثابت کرد که در مقابل جنایات قدرتها ایستادگی میکند. مردم ما در مقابل آن رژیم جنایتکار ایستادند و بیرونش کردند و سستی نکردند. امروز هم مردم ما در مقابل این جنایات سستی نخواهند کرد. این جنایات، مردم و دولت را مصممتر و مستحکمتر خواهد کرد و میفهمند که در مقابل یک چنین جنایتکاری چه مسئولیتی دارند. ملت ایران توجه کنند که برای اسلام خدمت میکنند و اولیای اسلام شهدای بزرگی را تقدیم خدا کردهاند.
اما قضیه وزارت خارجه، این وزارتخانه از سایر وزارتخانهها حساسیت بیشتری دارد برای اینکه سر و کارش با تمام ممالک دنیاست. خدمت کردن شما مسلم است برای اینکه، کشور خودتان است. قبلًا کشوری بوده است وابسته به غرب و شرق و تحت ستم و آسیب خارجیها و دارای تبلیغات شاهنشاهی. در چنین کشوری معلوم است که کار وزارت امور خارجهاش چه مشکل و سنگین است، ولی همت مردان مصمم هر کار مشکلی را آسان میکند و بعد انجام میدهند. شما که برای رضای خدا خدمت میکنید سعی کنید در مقابل تمامی مشکلات بایستید و مبارزه کنید. امروز هم که در جمهوری اسلامی همه با هم هستند و دولت و مردم با هم دوست هستند، حل مشکلات آسانتر است، با گرمی با مشکلات مواجه شوید و مبارزه کنید تا حل شود.
سفارتخانهها را در خارج به صورتی دنبال کنید که هر کس آنجا برود ببیند در محیط اسلامی و اخلاقی وارد شده است. من از آقای «ولایتی» و سایر آقایان که وقتشان را برای آمال اسلامی انسانی صرف میکنند تشکر میکنم. در مورد تبلیغات وزارت خارجه باید بدانید که تبلیغات در رأس امور است و هر روز باید حجمش زیادتر گردد. امروز که ما مقابل تمام دنیا ایستادهایم، لا اقل باید تبلیغات خودمان سالم باشد و تبلیغات صحیحی داشته باشیم. امیدوارم همه سالم باشید و وزارتخانه را به صورتی که برای اسلام و کشور مفید باشد بسازید. میدانم که در فکر حل مسائل هستید. ان شاء اللَّه مشکلات را حل مینمایید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج18، ص: 47 ـ 49)
ـ پیام به ملت ایران؛ تجلیل و تکریم از شهدا، جانبازان و اسرا (1365)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ[4] اگر نبود در شأن و عظمت شهدای معظم فی سبیل اللَّه جز این آیه کریمه، که با قلم قدرت غیب بر قلب مبارک نورانی سید رسل- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- نگاشته و پس از تنزل مراحلی به ما خاکیان صورت کتبی آن رسیده است، کافی بود که قلمهای ملکوتی و مُلکی شکسته شود و قلبهای ماورای اصفیاء اللَّه از جَولان در حول آن فرو بسته شود. ما خاکیان محجوب یا افلاکیان چه دانیم که این «ارتزاق عند رب الشهدا» چی است. چه بسا مقامی باشد که خاص مقربان درگاه او جل و علا و وارستگان از خود و ملک هستی باشد.
پس مثل منِ وابسته به علایق و وامانده از حقایق چه گویم و چه نویسم، که خاموشی بهتر و شکستن قلم اولی است.
بارالها، تو واقفی بر اسرار و غیر تو چه داند و چه تواند و چه سان از عهده شکر نعمتهایی که به ملت عزیز ما عطا فرمودهای به در آید. ما از عهده شکر شهدای گرانقدر و شهیدان زنده عزیز و اسرا و مفقودین معظم و بازماندگان و وابستگان به آنان و بالجمله ملت بزرگوار نیز نخواهیم برآمد. پس، تو که شکور و غفوری به همه آنان از الطاف خفیه خود مرحمتی فرما؛ و دری از معارف الهیه بر روی همگان بگشا؛ و به شهدای گرانقدر مقام هر چه والاتر، و به شهدای زنده[5] اجر شهید در راه خود و سلامت و عافیت، و به مفقودین و اسرا صبر و عودت به وطن، و به بازماندگان شهدا و بستگان سایرین اجر و صبر عنایت فرما؛ و ظهور بقیة اللَّه- أرواحنا لمقدمه الفداء- را نزدیک نما. «انَّکَ وَلیُّ النعمةِ و المَغفرةِ». روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج20، ص: 101)
[3] - اشاره به تبعید آقای پسندیده از سوی رژیم شاه به خمین است که امام خمینی پیشنهاد بیتوجهی به این امر و بازگشت ایشان به قم را دادهاند.
[4] - سوره آل عمران، آیه 169:« آنانی را که در راه خدا کشته شدند مرده مپندارید، آنها زندههایی هستند که نزد پروردگارشان روزی دارند».
[5] - منظور، جانبازان و معلولان است