امروز با امام: شانزدهم مرداد
ـ پیام به مسلمین ایران و جهان درباره انتخاب روز قدس (1358)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران میکند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. و جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و میتواند تعیینکننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج9، ص: 267)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان صدا و سیما؛ رسالت و جایگاه صدا و سیما (1361)
«من اول باید تشکر کنم از شما برادرها که در این محل بسیار حساس خدمت میکنید و تقدیر کنم از شما که ان شاء اللَّه، بعدها هم به همین خدمت به طور شایسته انجام وظیفه کنید.
شما خودتان میدانید که این مرکز، مرکز بسیار حساس و مهمی است که اگر یک فیلم، یک صحبت در محل آنجا بشود و برای جمهوری اسلامی مناسب نباشد، فوراً در همه جا پخش میشود. امروز این رسانهها طوری هست که همه کس به آن گوش میکند و در خارج هم منعکس تا یک حدودی میشود. و مسأله بسیار حساس است. و شما میدانید که دشمنهای اسلام چون منافع شخصی خودشان را خیال [می] کنند که از بین رفته است- و از بین رفته- واقعاً همه با این دستگاه و همه دستگاههای دولتی و دستگاههای اسلامی مخالفند. و ما باید کوشش کنیم که در مقابل این همه تبلیغاتی که هر روز دارد میشود، آن هم تبلیغات بسیار بد، که اگر یک نفر عاقل درست نگاه کند میفهمد که این تبلیغات چه جور تبلیغاتی هستند و دروغ بودنش را ما که در این محیط هستیم میدانیم، لکن خوب، ممکن است در جاهایی اشخاصی، افرادی باشند، بیاطلاع باشند و گمان کنند که واقعاً یک همچو مسائلی میگذرد. شما میدانید که الآن مسائلی که به جمهوری اسلامی نسبت میدهند از قبیل اینکه کودکها را میکشند، زنهای آبستن را میکُشند، اشخاصی [را] که فلج هستند و ناقصُ الخِلْقَه هستند، اینها [را] جلو میفرستند که راه را باز کنند برایشان، از این قبیل هر روز هست. من با اینکه کم نگاه میکنم، این چیزهایی که میآورند، نوشتههایی که میآورند، لکن آن حساسهایش را که نگاه میکنم میبینم که هر روز این مسائل هی دارد زیادتر میشود، یعنی هر قدمی که ما جلو میگذاریم تبلیغات زیادتر میشود. البته در بین همین تبلیغاتی هم که میشود، گاهی از آنها یک مسائلی سر میزند که به نفع ماست. و ما روی هم رفته، باید حساب این را بکنیم که ما باید خدمتگزار اسلام باشیم.
ما باید برای خدا کار بکنیم. کسی که برای خدا کار میکند، در هیچ جهت، شکست نمیخورد. بر فرض اینکه بریزند و یکی از قدرتهای بزرگ- مثلًا، فرض کنید- بریزند و همه ایران را از بین ببرند، ما باز شکست نخوردهایم. در تاریخ محفوظ است این فداکاری همه ملت ما و هر کس بخواهد جلوی این را بگیرد، دیگر نمیتواند. تاریخ ثبت کرده است این امور را.
و البته ما باید خیلی به فکر این باشیم که این دستگاهی که مهمترین دستگاه شاید باشد در تبلیغات ما، این دستگاه از حیث سیما و از حیث صدا هر دو اسلامی باشد؛ یعنی، کوشش بشود در اینکه هر قدمی که بر میدارید، یک قدمی باشد برای اسلام بردارید تا اینکه کارتان عبادت باشد. از اول که این جمهوری پیروز شد، من به اشخاصی که متکفل این امور بودند و در رأس این قضیه واقع شده بودند، هی این مطلب را سفارش میدادم، لکن بعضی از آنها که بعدها معلوم شد که مردم غیر صحیحی هستند،[1] هی عذر میآوردند که ما مشغولیم و داریم درست میکنیم و نمیشود و چه و کذا. لکن حالا بحمد اللَّه، میبینیم که دارد میشود. و امیدواریم که به کوشش این آقای محترم، آقای رفسنجانی[2]، برادر آن آقای رفسنجانی، ان شاء اللَّه، این مسائل درست بشود و این دو تا برادر ان شاء اللَّه، خدمت خودشان را به اسلام و ایران بکنند؛ ایشان در تبلیغات و ایشان هم در همه چیزها.
و البته فیلمها، باید کسانی که فیلمسازند، باید معلوم بشود که اینها چه کارهاند، چه جور بودهاند؛ وضع روحیشان، وضع زندگیشان، وضع معاشرتهایشان قبلًا چه جور بوده است؛ آیا تحول حاصل شده برایش؛ تحول روحی یا اینکه باز همان تهماندههای سفره شاه هست در قلبهاشان. آن کسی که میخواهد فیلم درست کند، گاهی وقتها فیلم را، خوب، بسیاریها متوجه نمیشوند چی است، لکن محتوایش روی هم رفته انسان یک وقت میبیند که یا طرف چپ است یا طرف راست است یا رو به فساد است. این باید خیلی دقت بشود؛ یعنی، ما همه موظفیم به اینکه کاری انجام بدهیم که موافق با مقصد جمهوری اسلامی، که همان مقاصد اسلامی است، باشد. و هیچ خوفی از این نداشته باشیم که ما اگر- فرض کنید- فلان فیلم را درست کنیم، به ما میگویند که اینها چه هستند.
ما بالاخره در این دنیا الآن معرفی شدهایم به یک ملت ارتجاعی و یک ملتی که تقریباً یک هیولایی از جمهوری اسلامی دارند درست میکنند که کسانی که در اینجا نیستند خیال میکنند که الآن، الآن در تهران یک دستهای ریختهاند، دارند بچه کوچکها را میکشند و زنها را چه میکنند. این چیزها هست. البته نمیشود یک انقلاب این طوری واقع بشود و این مسائل نباشد. شما سایر انقلابات را هم که ملاحظه میکنید، میبینید که مسائلی هست.
آن وقت این انقلاب، یک خصوصیتی دارد و آن اینکه «انقلاب اسلامی» است و همه جناحها- الّا کمی- با این جهت اسلامیاش مخالفند، حتی اشخاصی که در ایران بودند و آن گروههایی که بودند و اینها، حتی اینها هم از اسم «اسلام» میترسند و اگر اسم «اسلام» را ببرند، اسلام را به یک جور دیگری در پیش خودشان تعبیر میکنند، «اسلام راستین» اسمش را میگذارند، که ایران اسلام ندارد، ما باید بیاییم اسلام راستین را چه بکنیم! آن وقت در ضمن اینکه اسلام راستین را میخواهند چه بکنند، این آدمکشیها و این بساط را، همه را آنها راه میاندازند به اسم «اسلام راستین».
از اول من گفتهام که ما به شرط اینکه پیروز بشویم در میدان نیامدهایم. ما برای ادای یک وظیفه اسلامی، وجدانی، ملی وارد شدهایم در این میدان و همه ملت ایران که وارد شدهاند در این میدان و الآن بحمد اللَّه، همه وارد هستند، توجه دارند و فهمیدهاند که این گروههای مخالف، یا این قدرتهای مخالف چه دردی دارند. ما میدانیم که آنها دردشان به این چیزها دوا نمیشود و دیگر هم مأیوس ان شاء اللَّه، باید بشوند. و ما ان شاء اللَّه، امیدواریم که در همه ابعاد این جمهوری، پیروز باشیم و جنگمان هم ان شاء اللَّه، زودتر تمام بشود. و شما و همه میدانند که ما اهل جنگ نیستیم که بخواهیم برویم یک کشوری را بگیریم یا کشورگشایی بکنیم. ما دنبال این هستیم که دنیا در صلح و آرامش باشد.
اسلام از اول دارای یک همچو مقصدی بوده و خصوصاً در بین مؤمنین، در بین مسلمین، اخوّت را سفارش فرموده است، بلکه ایجاد- تشریع- فرموده است.
و ما باید با همه برادر باشیم؛ با همه، همه مسلمین برادر باشیم و در مقابل کفار بایستیم، نه اینکه ما در مقابل مسلمین بایستیم. خوب، ما ناچاریم الآن، دفاع داریم میکنیم. ما تا کنون یک قدم برای جنگ برنداشتهایم؛ اینها همه دفاع است. الآن هم که ما وارد شدهایم در خاک عراق، برای دفاع است، نه برای چیز دیگر. بیایند آنها کارها را انجام بدهند، ما فوراً بر میگردیم. بیایند آنها چیزهایی را که باید انجام بدهند، انجام بدهند، ما فوراً بر میگردیم. ما نه بصره را میخواهیم [و نه دیگر شهرها را.] بصره برادر ماست، ما میخواهیم که چه بکنیم؟ و ما همیشه احتراز داریم از اینکه در بصره یک وقتی خونی بریزد و در سایر شهرهای بغداد [هم]؛ برای اینکه ما میدانیم که آنها با صدام از اول بد بودند. ملت عراق از حالا بد نیست، از اول با این حزب بد بود؛ برای اینکه ملت عراق، اشخاصی که علاقهمند بودند به آنها، آنها را اینها از بین بردند؛ مثل آقای حکیم[3] که مردم علاقهمند بودند، مرجعشان بود، آن طور با ایشان عمل کردند، ایشان را در خانه تقریباً حبس کردند و ریختند در منزل ایشان در بغداد- که رفته بودند برای معالجه- ریختند در منزل، ایشان را تفتیش کردند؛ در منزل یک مرجعی. و مردم متوجه به این مسائل هستند که اینها از اول با اسلام بد بودند، از اول با مسلمین بد بودند.
حالا که صدام دیگر از بین رفته است، حالا هی شعار اسلام میدهد و شعار صلح دوستی، و میگوید: ما هم دفاع کردیم. حالا ایشان از ما یاد گرفته است که ما میگوییم: ما دفاع [میکنیم.] ما واقعیت را میگوییم. او هم میگوید: ما از اول میخواستیم دفاع کنیم از عراق. خوب، کی به شما حمله کرده بود که میخواستید دفاع کنید؟ و [میگوید:] ما پیروز شدیم از باب اینکه نگذاشتیم که- مثلًا- اینها بریزند همه عراق را بگیرند! خوب، حالا ایشان پیروز باشند، اما با پیروزی کنار بروند؛ همان طوری که با پیروزی عقب نشستند، با پیروزی هم بروند سراغ یک کار دیگری. بروند پاریس با آن دیگران که هستند؛ با آنها بنشینند و ایشان هم یک دولت عراقی تشکیل بدهند. حالا که ما از همه قسم داریم؛ ما از شاه گرفته، شاه قانونی[4]! تا نخست وزیر قانونی[5]! تا رئیس جمهور قانونی[6]! تا همه چیز قانونی، ما الآن در خارج داریم، خوب، ایشان[7] هم بروند آنجا قانوناً همه چیز را درست کنند؛ این مانعی نیست.
همیشه توجه داشته باشید که کارهایتان در محضر خداست
در هر صورت، همه اینها با ما مخالفاند و ما باید [با] توجه به اسلام، توجه به خدای تبارک و تعالی، اتکال به خدای تبارک و تعالی، فراموش نکردن خدای تبارک و تعالی مشغول کار باشیم. و شمایی که، برادرانی که در یک همچو مرکز مهمی واقع شدهاید، همیشه توجه داشته باشید که کارهایتان در محضر خداست. همه کارها، چشمهایی که به هم میخورد در محضر خداست، زبانهایی که گفتگو میکند در محضر خداست. و دستهایی که عمل میکند در محضر خداست، و فردا ما جواب باید بدهیم. اگر ما جواب را برای آن طرف تهیه کردیم، هیچ باکی از هیچ چیز نداریم، لکن اگر- خدای نخواسته- نتوانستیم جواب درست کنیم برای آن طرف، باید متأسف باشیم و توبه کنیم.
من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت شما را میخواهم و از زحمتهای شما تشکر میکنم. و امیدوارم که بیشتر زحمت بکشید، بیشتر برای اسلام کار بکنید. مایی که از خدا هستیم، برای خدا باید صرف کنیم وقت خودمان را، برای خدا باید قوای خودمان را صرف کنیم. ان شاء اللَّه، همه موفق و مؤید باشید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج16، ص: 402 ـ 407)
ـ پیام به مردم و زائران بیت اللَّه الحرام به مناسبت ایام حج؛ مهجوریت حج ابراهیمی (1365)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ[8]. صدق اللَّه العلی العظیم.
ستایش و نیایش مخصوص ذات مقدسی است که با عنایات خاص خود و فروفرستادن وحی بر انبیای عظام، از آدم صفی اللَّه تا محمد حبیب اللَّه- علیهم صلوات اللَّه و سلم- راه و روش چگونه زیستن و برای چه آفریده شدن و مقصد آفرینش را بر جامعه بشری آموخت. و درود بیپایان بر پیامبران اولو العزم چون ابراهیم بتشکن و موسای طاغوت برانداز و عیسای مسیح که اگر فرصت یافته بود همانند آنان بود، و محمد شکننده تمامی بتها و برائت جوینده از تمامی مشرکان و ستمکاران. و سلام جاویدان بر ائمه مسلمین، این راهگشایان پیکارگری علیه ستمکاران مسلمان نما و جباران غاصب حقوق اللَّه و حقوق الناس و کجفهمان داغ بر پیشانی. و سلام بر آن ابراهیم خلیل اللَّه که یک تنه بر بتها و بتپرستها یورش برد و از تنهایی و آتش نهراسید، و آن موسای کلیم اللَّه که با عصای چوپانی بر فرعونیان خروش کشید و از بیکسی باک نداشت. و سلام و درود بر محمد حبیب اللَّه که به تنهایی قیام کرد و تا آخرین ساعات زندگانی با کفار ظلم پیشه به جنگ برخاست و از کمی عِده و عُده ننالید. و سلام بر مسلمانان صدر اسلام که با اندک تدارکات جنگی به سلاطین جور روم و ایران تاختند و از کمی یاران به خود ترس راه ندادند. و درود بیپایان بر علی بن ابی طالب که با دژخیمان به صورت مسلمان و مقدسنماهای بدتر از کفار جنگید و از هیچ قدرتی نهراسید. و سلام بر حسین بن علی که با یاران معدود خویش برای برچیدن بساط ظلم غاصبان خلافت بپاخاست و از ناچیز بودن عِده و عُده به خود خیال سازش با ستمگر را راه نداد و کربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فریاد «هیهات منّا الذِّلَّةُ»[9] اش را به گوش حق طلبان رساند که در نظر دنیاگرایان و ملتپرستان، آنچه از این اولیای معظم الهی صادر شده بر خلاف عقل و شرع است. قیام بدون تجهیزات کافی را عقل آنان نمیپسندد و شرع آنان اجازه نمیدهد. و نیز به عقیده آنان حرکت از کشوری به کشوری دیگر که دارای حکومت و تشکیلاتی میباشد، مخالف با عقل و ملیت بوده و بالاخره مخالف با موازین شرعی و الهی است و همچنین صلح با نمرودیان و فرعونیان و ملحدان و ستمگران و سازش با ظالمان به صورت مسلمان و با زهدفروشان داغ بر پیشانی، طریق صواب و عقل و شرع بوده و هست. و با این انگیزه، تسلیم و سازش با امریکای جهانخوار و وابستگان به او لزوم عقلی و شرعی دارد و تخلف از آن مخالف شرع و عقل است. و دفاع از ملت مظلوم عراق که زیر چکمه دژخیمان به جان آمدهاند و فوج فوج علمای عظام و ابرار بیپناه آنان به شهادت میرسند و زنان و کودکان آنان زیر لگدهای ستمگران میسوزند و میمیرند و فریاد «یا لَلمسلمین» میکشند، بر خلاف عقل و شرع میباشد! این انگیزه ملیگرایی و خلود در ارض[10] است که مصالح مسلمانان را فراموش کرده و دفاع از مصالح مسلمین را در حصار ملت خاص قرار داده و قلم سرخ بر قرآن کریم و احادیث رسول اللَّه- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و ائمه معصومین- علیهم السلام- و سیره مستمره انبیای عظام و اولیای معظم- علیه السلام- در طول تاریخ کشیده است.
ملت غیور متعهد ایران در آن روزهای سخت مصیبت بار که دشمن جنایتکار از زمین و هوا و دریا غافلگیرانه به کشورشان حمله کرد و قسمت عظیمی از آن را متصرف شد و جنایتکاران داخل و قدرتهای بزرگ خارج و عمالشان در سطح کشور به خرابکاری و قتل و غارت دست زدند، با ارتش از هم پاشیده و قوای مسلح ناچیز آرایش ندیده فقط با اتکال به خدای متعال و نیروی ایمان دشمن را با شکست و زبونی از کشور عزیز خود بیرون راند و هیچگاه ضعف و سستی و زبونی به خود راه نداد و از شهادت استقبال نمود و به سازش و صلح با افعی زخم خورده تن در نداد و جز معدودی ضعیف القلب یا خیانتکار و دنیاطلب و راحتخواه که به اسلام و مصالح مسلمین اعتنایی نداشتند و ندارند، با ضعف و دلهره از صلح و صفا دم میزدند و میزنند و تعمد داشته و یا نمیدانستند که صلح با این جنایتکاران در هر موقع باعث بر باد دادن حیثیت اسلام و کشور اسلامی بوده و نیز موجب گرفتاری همیشگی میهن عزیزمان در چنگال ابرقدرتهاست.
اکنون که با عنایات خداوند تعالی و توجه بقیة اللَّه- روحی فداه- نظام جمهوری اسلامی ما از هر جهت در موضع قدرت قرار گرفته است و ارتش نیرومند و سپاه عظیمِ مؤمنِ سلحشور و قوای مسلح قدرتمند و ملت حاضر در صحنه دارد و پشت دشمن را در ابعاد مختلف شکسته است، برایمان سازش و صلح تحمیلی بدتر از جنگ چه معنی دارد؟ چه کسی است که نمیداند صلح طلبی دشمن برای مجهز شدن بیشتر و غافلگیریای است، که جمهوری اسلامی باید برای احتراز از آن در طول بیش از هزار کیلومتر قوای مجهز آماده داشته باشد؟ و کیست که نداند صلح با این حزب به رسمیت و شرعیت شناختن حکومت بعث است که با قتل و جنایت بر یک کشور اسلامی حکومت میکند؟ و کیست که نداند این امر از بزرگترین گناهان است و از واضحترین خیانتها به مسلمین است؟ ملت عزیز ما با تعهدی که به اسلام دارند، جنگ را تا سر حد شهادت و لقاء اللَّه که از بزرگترین آمال اولیای خدا و ارباب معرفت است ادامه میدهند، گرچه آن را بیخبران نابودی انگارند و مادیگرایان لقاء اللَّه را نابودی لقب میدهند.
اکنون که حجاج بیت اللَّه الحرام از خانه تن و دنیا مهاجرت الی اللَّه و رسوله، که خانه دل است، میکنند و همه چیز جز محبوب حقیقی در ورای آنان است بلکه چیزی جز او نیست که درون و برون داشته باشد، باید بدانند که «حج ابراهیمی محمدی»- صلی اللَّه علیهما و آلهما- سالهاست غریب و مهجور است، هم از جهات معنوی و عرفانی و هم از جهات سیاسی و اجتماعی. و حجاج عزیز تمامی کشورهای اسلامی باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند، اسرار عرفانی و معنویاش به عهده عرفای غیر محجوب. و ما اینک با بعد سیاسی و اجتماعی آن سر و کار داریم که باید گفت فرسنگها از آن دوریم. ما مأمور به جبران ما فات هستیم. این کنگره سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد- صلی اللَّه علیهما و آلهما بر پا میشود و از هر گوشه دنیا و از هر فَجِ[11] عمیق در آن اجتماع میکنند، برای منافع «ناس» است و قیام به قسط است[12] و در ادامه بتشکنیهای ابراهیم و محمد است و طاغوتشکنیها و فرعون زدودنهای موسی است.
و کدام بت به پایه شیطان بزرگ و بتها و طاغوتهای جهانخوار میرسد که همه مستضعفان جهان را به سجده خود و ستایش خویش فرا خوانند و همه بندگان آزاد خدای تعالی را بنده فرمانبردار خویش دانند؟
در فریضه حج که لبیک به حق است و هجرت به سوی حق تعالی به برکت ابراهیم و محمد است، مقام «نه» بر همه بتها و طاغوتهاست و شیطانها و شیطان زادههاست. و کدام بت از شیطان بزرگ امریکای جهانخوار و شوروی ملحد متجاوز بزرگتر و کدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوتهای زمان ما بالاترند؟
در لبیک لبیک، «نه» بر همه بتها گویید و فریاد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچهها کشید و در طواف حرم خدا که نشانه عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان بری هستند.
و در لمس «حَجَر الاسود» بیعت با خدا بندید، که با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگی آنان، هر که باشد و هر جا باشد، سر ننهید و خوف و زبونی را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند، هر چند در ابزار آدمکشی و سرکوبی و جنایتشان برتری داشته باشند.
و در سعی بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعی دریافتن محبوب کنید که با یافتن او همه یافتهای دنیاوی گسسته شود و همه شکها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهای حیوانی زایل شود و همه دلبستگیهای مادی گسسته شود و آزادگیها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، در هم ریزد.
و با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههای حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانی باشید و راههای نجات را از حق، در آن مواقف کریمه طلب کنید.
پس به منا روید و آرزوهای حقانی را در آنجا دریابید که آن قربانی نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است. و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم[13] کنید و شیطان از شما بگریزد. و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهای الهی تکرار کنید که شیطان و شیطان زادگان همه گریزان شوند. و شرط همه مناسک و مواقف برای رسیدن به آرزوهای فطری و آمال انسانی، اجتماع همه مسلمانان در این مراحل و مواقف و وحدت کلمه تمامی طوایف مسلمین است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبیله و طایفه و مرز و بوم و عصبیتهای جاهلی، و هماهنگ خروشیدن بر دشمن مشترک است که دشمن اسلام عزیز است و در این عصر از آن سیلی خورده است و آن را مانع غارتگریهای خود میداند و با تفرقه افکنی و نفاقپراکنی میخواهد این مانع ملموس را از سر راه خود بردارد. و عمال مزدور آنان که در رأس آنها آخوندهای حسود دنیاگرای درباریاند و در هر جا و هر وقت خصوصاً در ایام حج و مراسم الهی آن، مأمور اجرای این مقاصد شوم میباشند. مسلمانان در مواقف و مراسم این عبادت که یکی از مقاصد بزرگ آن، اجتماع مسلمین از تمام بقاع زمین برای منافع مستضعفان جهان است، و کدام نفع بالاتر از کوتاه کردن دست جهانخواران از ممالک اسلامی است، لازم است با هوشیاری مراقب اعمال ضد اسلامی و قرآنی این عمال خبیث و آخوندهای نفاق افکن باشند و آنان را که با نصیحت به اسلام و منافع مسلمین وقعی نخواهند گذاشت، از خود برانند که اینان از طاغوتیان شیطانتر و پستترند.
اینک این جانب به تذکراتی که لازم میدانم، حسب معمول میپردازم و از خداوند توفیق همگان را برای خدمت به اسلام میخواهم:
1- به زائران بیت اللَّه الحرام- ایّدهم اللَّه تعالی- عرض میکنم که اعمال و مناسک را به طور دقیق از روحانیون محترم که در کاروانها هستند فراگیرید و به هیچ عملی بدون راهنمایی آنان دست نزنید، چه بسا باشد که خدای نخواسته با سهل انگاری، عملتان باطل شود و جبران را تا آخر نتوانید بکنید و یا به احرام باقی بمانید و در برگشت موجبات زحمت خود و نزدیکان خویش شوید و این یک تکلیف شرعی است که از آن غفلت نباید کرد. و به روحانیون محترم عرض میکنم که علاوه بر آنکه مسائل را به طور وضوح که همه کس بفهمد در جلسات متعدد به گروه خود یاد دهید، در وقت اعمال آنان نیز مواظب آنها باشید و آنها را هدایت فرمایید.
2- به زائران محترم تذکر میدهم که در این مواقف معظمه و در طول سفر به مکه مکرمه و مدینه منوره، از انس با قرآن کریم، این صحیفه الهی و کتاب هدایت، غفلت نورزند که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است. و از همین فرصت از تمامی علمای اعلام و فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسی که تِبْیان کُلِّ شَیْءٍ[14] است و صادر از مقام جمع الهی به قلب نور اول و ظهور جمع الجمع تابیده است، غفلت نفرمایند. این کتاب آسمانی- الهی که صورت عینی و کتبی جمیع اسما و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبی آن دست ما کوتاه است و جز وجود اقدس جامع مَنْ خُوطِبَ بِهِ[15] از اسرار آن کسی آگاه نیست و به برکت آن ذات مقدس و به تعلیم او خلص اولیای عظام دریافت آن نمودهاند و به برکت مجاهدات و ریاضتهای قلبیه، خلص اهل معرفت به پرتوی از آن به قدر استعداد و مراتب سیر بهرهمند شدهاند و اکنون صورت کتبی آن، که به لسان وحی بعد از نزول از مراحل و مراتب، بیکم و کاست و بدون یک حرف کم و زیاد به دست ما افتاده است، خدای نخواسته مباد که مهجور شود و گر چه ابعاد مختلفه آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادی دور است لکن به اندازه علم و معرفت و استعدادهای اهل معرفت و تحقیق در رشتههای مختلف، به بیانها و زبانهای متفاوت نزدیک به فهم از این خزینه لا یتناهای عرفان الهی و بحر مواج کشف محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- بهرههایی بردارند و به دیگران بدهند و اهل فلسفه و برهان با بررسی رموزی که خاص این کتاب الهی است و با اشارات از آن مسائل عمیق گذشته، براهین فلسفه الهی را کشف و حل کرده، در دسترس اهلش قرار دهند. و وارستگان صاحب آداب قلبی و مراقبات باطنی رشحه و جرعهای از آنچه قلب عوالم[16] از «ادَّبَنی رَبِّی»[17] دریافت فرموده، برای تشنگان این کوثر به هدیه آورند و آنان را مؤدب به آداب اللَّه تا حد میسور نمایند. و متقیان تشنه هدایت بارقهای از آنچه به نور تقوا از این سرچشمه جوشان هُدیً لِلْمُتَّقِینَ[18] هدایت یافتهاند، برای عاشقان سوخته هدایت اللَّه به ارمغان آورند. و بالاخره هر طایفهای از علمای اعلام و دانشمندان معظم به بعدی از ابعاد الهی این کتاب مقدس دامن به کمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوی عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمایند تا معلوم شود این کتاب سرچشمه همه چیز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سیاست، تا بیخبران نگویند عرفان و فلسفه بافتهها و تخیلاتی بیش نیست و ریاضت و سیر و سلوک کار درویشان قلندر است، یا اسلام به سیاست و حکومت و اداره کشور چه کار دارد که این کار سلاطین و رؤسای جمهور و اهل دنیاست. یا اسلام دین صلح و سازش است و حتی از جنگ و جدال با ستمکاران بری است. و به سر قرآن آن آورند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر به سر دین مسیح عظیم الشأن آوردند.
هان ای حوزههای علمیه و دانشگاههای اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک[19] که از روی علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و میتازند، نجات دهید. و این جانب از روی جِد، نه تعارف معمولی، میگویم از عمر به باد رفته خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم. و شما ای فرزندان برومند اسلام! حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشتهای از آن را مَحطّ نظر[20] و مقصد اعلای خود قرار دهید. مبادا خدای ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیری بر شما هجوم کرد از کردهها پشیمان و تأسف بر ایام جوانی بخورید همچون نویسنده.
3- باید بدانیم حکمت آنکه این کتاب جاوید ابدی که برای راهنمایی بشر به هر رنگ و ملیت و در هر قطب و قطر،[21] تا قیام ساعت نازل گردیده است، آن است که مسائل مهم حیاتی را چه در معنویات و چه در نظام ملکی زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل این کتاب برای یک عصر و یک ناحیه نیست. و گمان نشود قصه ابراهیم و موسی و محمد- علیهم و علی آلهم السلام- مخصوص به زمان خاصی است. فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است و جاوید، در صورتی که مشرکان حجاز منقرض شدهاند. و «قیام ناس»[22] مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جمله عبادات مهم است الی الابد. و همین است نکته سفارش اکید ائمه مسلمین- علیهم السلام- بر اقامه عزای سید مظلومان تا آخر ابد و فریاد مظلومیت آل بیت رسول اللَّه- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- ظالمیت بنی امیه- علیهم لعنة اللَّه- با آنکه بنی امیه منقرض شدهاند، فریاد مظلوم بر سر ظالم است. و این پرخاش و فریاد باید زنده بماند و برکاتش امروز در ایران در جنگ با یزیدیان واضح و ملموس است. و لازم است حجاج بیت اللَّه الحرام در این مجمع عمومی و سیل خروشان انسانی فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هر چه رساتر برآورند و دست برادری را هر چه بیشتر بفشارند و مصالح عالیه اسلام و مسلمین مظلوم را فدای فرقه گرایی و ملیگرایی نکنند و برادران مسْلم خود را هر چه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیتهای جاهلی که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمیشود بنمایند، که این خود نصرت خداوند تعالی است و وعده حق تعالی به امید واثق شامل حالشان میشود. و اگر خدای نخواسته از عمال جهانخواران که در رأس آنان آخوندهای جیره خوار تفرقه افکن واقعند پیروی کنند، به معصیت بزرگی دست زدهاند و مشمول غضب قادر جبار خواهند شد و در قید و بند ابرقدرتها باقی خواهند ماند و باید به خداوند از آن پناه برد.
4- از زائران محترم کشور ایران تقاضا دارم که توجه کنند از چه کشوری میروند و به سوی کی رو آوردهاند. از کشوری میروند که برای اسلام عزیز و اجرای احکام نورانی آن به جای احکام طاغوت بپاخاسته و زن و مرد و پیر و جوان هر چه داشتهاند فدا کردند.
جوانان عزیز متعهدی که هر یک از آنها ارزشهای الهیای دارند که ما از درک آن عاجزیم، شهید شدهاند و معلول گردیدهاند و به اسارت درآمدهاند و ملتی که مشتاقانه در راه خدا از جان و جوان و مال و منال خود گذشتهاند و داغ عزیزان خود را به جان خریدهاند. و به سوی کشوری میروند که خانه خداوند تعالی و کعبه آمال انبیای عظام و اولیای کرام و مَحطّ[23] وحی و مَهبط[24] جبرئیل امین و ملائکة اللَّه است. به سوی خدا میروند تا هر حرکت و سکونشان الهی باشد و به سوی قربانگاه اسماعیل عزیز میروند که دستور گذشتن از هر چیز را در راه او به ما داد، و به سوی مدینه محمد- صلی اللَّه علیه و آله- میروند تا محمدی شوند و چگونه زیستن و چگونه مجاهدت کردن و چگونه رفتن به سوی معشوق را بیاموزند. رفتهاند به سوی قبر رسول عظیم الشأن و قبور اولیای عظیم المنزلهای که لحظهای به دنیا و زخارف آن توجه نکردهاند و بجز به خدا و اوامر او نیندیشیدهاند و به جز رضای او قدم بر نداشتهاند، پس آگاه باشید که از کجا به کجا میروید. پس تکلیف شما جداً زیاد است و حرکات و اعمال شما علاوه بر آنکه در محضر حق تعالی و حضور اوست و در مراقبت اولیاء اللَّه و ملائکة اللَّه است، در پیش چشمان هزاران زائری است که از کشورهای اسلامی و از سراسر جهان به آنجا آمدهاند و چه بسا تحت تأثیر تبلیغات دامنهدار رسانههای گروهی دشمنان اسلام و ایران قرار گرفتهاند که از هر صبح تا شام بسیاری از وقت خود را صرف دروغپردازی درباره اسلام و ملت ایران و دستاندرکاران خدمتگزار این کشور مظلوم کرده و میکنند و مردم بپاخاسته این مرز و بوم را به غیر از آنچه هستند معرفی میکنند، که شاید به واسطه این تبلیغات بسیاری از مردم مسلمان جهان یا باور نموده یا در ابهام به سر برند.
و نیز از ملت عزیزمان، معلولین و شهیدان زنده و بازماندگان و وابستگان به آنان که در کاروانها کم نیستند، مراقب اعمال شما هستند و اینک شمایید و این بار سنگین امانت الهی و تکلیف اسلامی و وجدان و فطرت خود، یا ان شاء اللَّه تعالی به پاس خون شهیدان و به پاس آبروی اسلام و ملت مظلوم عزیزتان با سرافرازی منادی حق و مبلّغ عملی و قولی اسلام و جمهوری اسلامی میشوید و علاوه بر ثواب عظیم زیارت بیت اللَّه و قبور اولیای خدا بویژه رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- مورد عنایات حق تعالی و دعای بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- و غریق رحمت باری تعالی و خیر و ثواب در دنیا و آخرت خواهید شد و یا خدای نخواسته منادی شیطان و مروّج تبلیغات دشمنان اسلام و موجب هتک حرمت اسلام و جمهوری اسلامی و شهیدان شاهد و رنجدیدگان امت خود میشوید و دست رد الهی بر سینه شما نامحرمان میزنند.
اکنون شما عزیزان بر سر دوراهی سعادت ابدی و تحصیل رضای حق و خاصان او و شقاوت و محرومیت ابدی هستید و امیدوارم به برکت مَواقیت[25] و مواقف متبرّکه[26] و دعای ملت محروم که بدرقه راه شماست، از طبقه اول باشید و اسلام و شهدا و جانبازان و ملت و میهن خود را سرافراز کنید و دست رد به سینه دشمنان اسلام و مسلمانان زنید و دشمنان را مخذول[27] و دل شکسته و دوستان را شاد نمایید. وشما گرچه میدانید باید چه بکنید و از چه پرهیز نمایید لکن این جانب نیز برای ادای تکلیف و اتمام حجت به مهمات آنها اشاره میکنم:
الف- اخلاق کریمه انسانی- اسلامی را با همه زوّار از هر طبقه و هر طایفه و هر رنگ و هر زبان و هر کشور باشند، با دقت مراعات نمایید و در برخوردها و رفت و آمدها در جمیع اوقات و احوال و پیشامدها صبور و بردبار باشید و کریمانه با همه رفتار نمایید و در مقابل درشتیها، نرمی و سلم و در مقابل بدرفتاریها، خوبی و محبت کنید و برای رضای خداوند تعالی تحمل هر پیشامد بدی از هر کس باشد، با روی گشاده و سعه صدر نمایید که آن مواقف کریمه و بقاع شریفه محل نزاع و جدال نیست. و آن چنان کنید که معلوم شود شما از کشور امام صادق- سلام اللَّه علیه- آمدهاید و این خود یک خدمت شایان به اسلام و جمهوری اسلامی و هم میهنان عزیز است. و بدانید که پس از رجوع از سفر، لذت این امر را به طور شایسته خواهید برد، علاوه بر تحصیل رضای حق و پیامبر عظیم الشأن- صلی اللَّه علیه و آله- و حضرت بقیة اللَّه- روحی لمقدمه الفداء- که شاهد و حاضر است.
ب- در راهپیماییها لازم است در وقت و کیفیت، شعار و امثال آنها از متصدیان امور پیروی کنید و نظم و آداب اسلامی را به طور شایسته مراعات نمایید و به هیچ کس اجازه ندهید که سرِخود و بدون دستور شعار دهد، که ممکن است عمال دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی که برای تفرقه افکندن و بدنام نمودن شما آمده باشند در بین شما نفوذ کنند و با تحریکات و شعارهای غلط مخالف اخلاق اسلامی، به آبروی شما و ملت شما و اسلام و مذهب لطمه وارد کنند و در هر صورت لازم است همه گوش به دستورات و شعارهای نماینده این جانب، جناب حجت الاسلام آقای کروبی و دیگر متصدیان امور فرا دهید و از غیر آنها جداً پرهیز نمایید.
ج- کالاهایی که در حجاز به حجاج محترم عرضه میشود، آنچه مربوط به امریکای مخالف با آرمانهای اسلامی و اساساً مخالف با اسلام است، خریداری آنها کمک به دشمنان اسلام است و ترویج باطل است و از آنها باید احتراز شود. انصاف نیست که جوانان عزیز ما در جبههها جان دهند و جانبازی کنند وشما با خرید این کالاها به جنایتکاران جنگی کمک کنید و به اسلام و جمهوری اسلامی و ملت مظلوم خود با این اعمال دهن کجی نمایید. شما برای خودتان یا دوستانتان میتوانید چیزهای مناسب از خود ایران تهیه نمایید که به دشمنان ایران و اسلام کمک نشود. این جانب وظیفه خود را ادا نمودم و شمایید که در زیارت خدا و رسول، به دشمنان آنان کمک ننمایید و موجب سرافکندگی ملت و میهن خود نشوید. اینها تذکراتی است که به واسطه اهمیت آن در سالهای قبل داده شد و تکرار آن وظیفه این جانب است.
5- خوب است که سران کشورهای اسلامی در مسائل روزِ کشورهای اسلامی تحت ستم و ملتهای مظلوم تحت چکمههای اجانب و غارتگرهای شیطانهای بزرگ و سایر شیاطین دیگر که ذخایر غنی آنان را چپاول مینمایند و ملتها در فقر و فاقه میسوزند، تفکر نموده و به خود آیند و خوف و وحشتی را که ابرقدرتها با تبلیغات خود بر آنها تحمیل کردهاند تا مصالح کشور خود و سایر مسلمانان و مظلومان را نادیده گرفته و تن به مذلت مرگبار دهند، با ارزیابی صحیح سنجش نموده و با وجدان به قضاوت بنشینند و بیش از این برای خویش و کشورهای خود ننگ به بار نیاورند و در حال ملت و دولت ایران مطالعه کنند که خود را از زیر بار قلدریهای هر دو قطب خارج کرده و پرتو پیروزی آن و اسلام عزیز در سراسر جهان نورافشانی میکند و در راه شرف اسلام و عزت میهن اسلامی خویش بپاخاسته و در این راه که همان راه انبیای عظام- علیهم و آلهم السلام- است، از همه چیز مادی خود گذشته و فریاد «هَیهاتَ مِنّا الذلة» را به گوش جهانیان رسانده است. و اگر دولتهای منطقه به جای هماهنگ شدن با ملت ایران، کمک به حزب عفلقی عراق که اسلامزدایی جزء مرام آن است نمیکردند، در همان ماههای اول کوبیده شده بود و ملت عزیز اسلامی عراق از شرّ او راحت شده بودند و کشور ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه با برادری زیست مینمودند. و اکنون نیز که بازیگران حرفهای با ترفندهای مختلف میخواهند سلطه غارتگرانه سالهای طولانی را حفظ و از وحدت مسلمین و از اسلام بزرگ که سیلی خوردهاند و سخت آشفته هستند، عمال معلوم الحال خود را به راه انداختهاند تا نگذارند اسلام به پیروزی برسد؛ همچون حسن مراکشی[28] که با ملاقات و دست دوستی دادن به «پِرِز»[29] به اسلام و ملتهای مسلمان بویژه ملت عرب و فلسطین خیانت فاحش نابخشودنی نموده و بر ملت و دولتهای اسلامی و عربی است که با برخورد قاطع دست این خیانتکار را قطع کنند؛ و چون حسین اردنی،[30] این دلال دورهگرد خیانتکار که تا دولتهای منطقه را به دام شیطان بزرگ نیندازد از پای نخواهد نشست؛ و چون «حسنی مبارک»[31] نسخه دوم انور سادات و دیگر خائنین به اسلام را از خود برانند که اینانند که شما را بازیچه خود قرار دادهاند تا متعمداً یا بدون عمد سد راه شرف و عزت اسلام شوند.
ما از دولتهای منطقه میخواهیم که دست از حمایت دشمنان اسلام و بشریت بردارند و بیش از این با مصالح اسلامی که مصالح خودشان و میهنشان و مظلومان جهان است معارضه نکنند و با همسویی و همکاری جمهوری اسلامی، دست رد به سینه فتنه گران و جهانخواران زنند و باید بدانند این حزب مرده[32] زنده نخواهد شد «وَ الْعاقِبَةُ لِلمُتَّقین».
این جانب به حسب وظیفه اسلامی آنچه صلاح مسلمانان و حکومتهای کشورهای منطقه است، گوشزد کردم و از خداوند متعال خواهانم آنان را به راه راست هدایت فرماید و از کجرویها بازدارد. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین. یکم ذی حجة الحرام 1406
روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج20، ص: 86 ـ 99)
ـ نامه به آقای حمید انصاری در مورد وجوه اهدایی به زلزله زدگان گلباف (1365)
[بسمه تعالی. دفتر حضرت امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران
احتراماً، چنانکه استحضار دارید در تاریخ 24/ 3/ 1360 زلزلهای در منطقه گلباف کرمان به وقوع میپیوندد که بلافاصله در همان تاریخ حسابی تحت عنوان کمک به زلزلهزدگان گلباف توسط شهید رجایی افتتاح میگردد. متعاقباً یک ماه و نیم بعد از اولین زلزله منطقه مذکور و مناطق مجاور از جمله شهرستان شهداد نیز در اثر زلزله مجدد دچار خسارات زیادی میشود، با توجه به اینکه کمکهای اهدایی مردم از ابتدا به حسابی تحت عنوان کمک به زلزلهزدگان گلباف واریز گردیده است، اما کمکها تا مدتها بعد از زلزله دوم نیز ادامه داشته است، خواهشمند است از محضر مبارک حضرت امام- مد ظله- استفتاء گردد که آیا جایز است از محل وجوه اهدایی مردم در حساب مذکور که بالغ بر 35 میلیون تومان میشود جهت بازسازی شهرستان شهداد نیز صرف شود؟
13/ 5/ 1365- حمید انصاری- قائم مقام معاون اجرایی و سرپرست نخستوزیری].
بسمه تعالی
در صورتی که زلزلهزدگان گلباف برای زلزلهزدگی احتیاج ندارند و کسانی که وجه واریز کردند نمیشود شناسایی کرد و اذن گرفت، مجازید در مواردی که مرقوم شده و اشباه آن از این پول صرف نمایید. 16 مرداد 65
روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج20، ص: 100)
ـ پیام تشکر به رئیس دولت امارات؛ تبریک سال جدید قمری (1367)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
حضرت آقای شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، رئیس دولت امارات عربی متحده
تلگراف تبریک آن جناب به مناسبت حلول سال جدید هجری قمری واصل و موجب تشکر گردید. امید است ملل اسلامی در این سال جدید با الهامگیری از دستورات راقیه اسلام بتوانند وحدت واقعی خود را به دست آورده و شرّ دشمنان اسلام را از سرزمینهای اسلامی و منابع مادی و معنوی خود کوتاه سازند. و السلام علیکم. 23 ذی حجة الحرام 1408
روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج21، ص: 106)
ـ پیام تشکر به نایب رئیس دولت امارات؛ تبریک سال جدید قمری (1367)
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
23 ذی حجة الحرام 1408
جناب آقای رشید بن سعید آل مکتوم، نایب رئیس و نخست وزیر دولت امارات عربی متحده
تلگراف تبریک جنابعالی به مناسبت حلول سال جدید هجری واصل و موجب تشکر گردید. امید است عموم مسلمانان در این سال جدید بتوانند عظمت از دست رفته خود را در تحت تعالیم عالیه اسلام باز یافته و دست دشمنان را از کشورهای اسلامی کوتاه نمایند. و السلام علیکم. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج21، ص: 107)
[1] - اشاره به صادق قطب زاده، سرپرست پیشین سازمان صدا و سیما
[2] - آقای محمد هاشمی، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
[3] - مرحوم آقای سید محسن حکیم، از مراجع بزرگ تقلید، در گذشته به سال 1389 ه. ق. در نجف اشرف
[4] - رضا پهلوی، فرزند بزرگ محمد رضا، خود را، در آوارگی« شاه قانونی ایران» نامیده است
[5] - شاپور بختیار، که خود را نخست وزیر قانونی ایران میدانست!
[6] - اشاره به ابو الحسن بنی صدر، که پس از عزل و فرار به خارج، همچنان خود را رئیس جمهور قانونی! مینامد؛ و مسعود رجوی، سردسته منافقین، که خود را« رئیس جمهوری دمکراتیک ایران» میداند!
[7] - صدام حسین، رئیس جمهور عراق.
[8] - بخشی از آیه 3 سوره توبه:« اعلانی است از خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که: خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزار است».
[9] -« ما را هر گز ذلت و خواری مباد»؛ شعار معروف امام حسین( ع) که در جواب درخواست برای بیعت با یزید فرمود
[10] - اندیشه باطل جاودانه در زمین زیستن.
[11] - در لغت به معنای راه گشاده میان دو کوه، و در متن کنایه از دورترین نقاط
[12] - اشاره به آیه 25 سوره حدید.
[13] - سنگباران؛ رمی جمرات ثلاثه( سنگ افکندن به ستونهای سهگانه) یکی از اعمال حاجیان در« منا» است.
[14] - اشارت است به آیه 89 سوره نحل
[15] - اشارت است به حدیث شریف:«
انَّما یعرف القرآنَ مَن خوطِبَ بِه»
همانا کسی قرآن را عارف است که مورد خطاب آن قرار گرفته است؛ یعنی ذات مقدس نبی اکرم( ص)
[16] - وجود با برکت نبی خاتم( ص) که قلب عالم امکان است
[17] -« پروردگارم مرا تربیت کرد»
[18] - بخشی از آیه 2 سوره بقره.
[19] - جاهلان زاهدنما و عالمان پرده در( و بیتقوا)
[20] - مورد توجه؛ منظور نظر
[22] - اشارت است به آیه 97 سوره مائده:« جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ».
[25] - جمع میقات؛ محلهای پنجگانهای که حاجیان از آنجا احرام بسته و قصد زیارت خانه خدا کنند
[26] - وقوف حاجیان در عرفات و مشعر و منا با شرایط و اعمالی خاص بخشی از مناسک حج است
[28] - ملک حسن، شاه مراکش( مغرب)
[29] - شیمون پرز، نخست وزیر رژیم صهیونیستی
[30] - ملک حسین، شاه اردن
[31] - رئیس حاکم بر رژیم مصر.
[32] - حزب بعث حاکم بر عراق