امروز با امام: دوازدهم مرداد

ـ یادبود سیاحت کتابخانه تربیت تبریز (1316)

ـ حکم انتصاب آقای محمد نخعی (منهاج) به سمت سفیر ایران در استرالیا (1358)

ـ پیام به ملت ایران؛ شرکت در انتخابات و مقابله با توطئه‏ ها (1358)

ـ بیانات خطاب به اسقف کاپوچی؛ انتقاد از عملکرد روحانیت مسیح (1359)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور یمن جنوبی؛ تسلیت حادثه زلزله کرمان (1360)‏

ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1360)

ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1361)

ـ حکم عفو و تخفیف مجازات جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1362)

ـ سخنرانی در جمع استانداران؛ هماهنگی استانداران با دولت و مجلس (1362)

ـ پیام به آقای مهدی کروبی، سرپرست حجاج ایرانی؛ کشتار زائران ایرانی (1366)

کد : 3872 | تاریخ : 12 مرداد 1400

امروز با امام: دوازدهم مرداد

 

ـ یادبود سیاحت کتابخانه تربیت تبریز (1316)

«کتابخانه دولتی تربیت تبریز را با آقایان حاجی آقا روح‏اللَّه و حاجی میرزا ابوالفضل نجم‏آبادی و آقا سید صادق لواسانی سیاحت و برای استفاده مطالب علمی و ادبی بهترین محل، و زحمات مدیر و مؤسسین آن را قابل تمجید و اعجاب یافتیم.[1]

...[2]- الاحقر ابوالفضل نجم‏آبادی- سید صادق لواسانی- ابوالقاسم مجتهدی- سید روح‏اللَّه خمینی‏.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 471)

ـ حکم انتصاب آقای محمد نخعی (منهاج) به سمت سفیر ایران در استرالیا (1358)

[باسمه تعالی. محضر مقدس آیت‏اللَّه العظمی آقای خمینی- مد ظله العالی. پس از سلام، جناب مستطاب ثقةالاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد نخعی (منهاج) که از فضلا و دارای لیسانس علوم و کاملًا وارد در زبان انگلیسی و اهل تقوی می‏باشند چون بناست از طرف وزارت کشاورزی به عنوان نظارت بر ذبایح در استرالیا توقف کنند بجاست به عنوان سفیر ایران در آنجا منصوب شوند تا هم وظایف سفارت را که در آنجا وظایف مختصری بیش نیست انجام دهند و هم بر ذبایح صادره به ایران نظارت کنند و هم بر امور اسلامی و دینی آنجا به مقدار قدرت نظارت داشته باشند و در ترویج اسلام و تشیع کوشش نمایند بسته به نظر حضرتعالی است. والسلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته.]

بسمه تعالی‏

جناب آقای دکتر یزدی، وزیر خارجه‏

مناسب است ایشان را برای سفارت تعیین کنید. روح‏اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 658)

ـ پیام به ملت ایران؛ شرکت در انتخابات و مقابله با توطئه‏ ها (1358)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

ملت شریف و مبارز ایران!

دشمنان اسلام و نهضت، در خارج و داخل، تبلیغات زهرآگین خود را شروع کردند، و چنین وانمود می‏کنند که مردم در این انتخابات بی‏تفاوتند و به سردی و سستی گراییده‏اند. می‏خواهند شما را متهم کنند که از جمهوری اسلامی رو برگردانیده‏اید. از شما ملت مبارز انتظار دارم که با شرکت همگانی خود یاوه سرایان را رسوا کنید. و نیز اطلاع دادند که در اطراف دانشگاه- که محل اقامه نماز جمعه است- گروهی برای اخلال در شرکت در انتخابات بپاخاسته‏اند. دولت موظف است از آنان جلوگیری کند، و مردم موظفند به تبلیغات آنان اعتنا نکنند.

ملت عزیز مسلمان! از اسلام و کشور اسلامی پاسداری کنید، و به سوی صندوق آرا هجوم آورید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏9، ص: 259)

ـ بیانات خطاب به اسقف کاپوچی؛ انتقاد از عملکرد روحانیت مسیح (1359)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

درخواست پاپ برای آزادی جاسوسان و ایجاد «مدرسه اندیشه»

این دفعه دومی است که آقای پاپ‏[3] برای من کاغذ می‏دهند و اشخاص را می‏فرستند؛ دفعه اول برای آن لانه جاسوسی بود که جوانهای عزیز ما اطلاع پیدا کردند که این مرکزی که در ایران به اسم سفارت امریکا هست سفارتخانه نیست، و اشخاصی که در آنجا هستند اشخاص دیپلمات نیستند، بلکه جاسوسانی هستند که در یک مرکز جاسوسی متمرکز هستند و برای ضرر ملت ما و کشور ما در آنجا مجتمع هستند، و آقای پاپ شاید ندانسته توصیه کردند برای آنها، و من در آن وقت مفصل تنبهاتی به ایشان دادم. و این دفعه برای مدارس خودشان به اسم «مدرسه اندیشه» کاغذ نوشته‏اند و رسول فرستاده‏اند و از ما سفارش خواسته‏اند برای اینکه مدارسشان در اینجا باشد. ما با نصارا و با یهود و با سایر اقشار ملتها هیچ دشمنی نداریم، و از مدارس به هیچ وجه جلوگیری نمی‏کنیم، مادامی که مدرسه باشد و برای تعلیم و تعلم باشد؛ حالا چه تعلیم و تعلم دستورات مسیح- علیه السلام- یا دستورات دیگران؛ لکن اگر ما فهمیدیم که در ایران مدارس طور دیگری هست، آنجا هم نظیر همان لانه جاسوسی است، نمی‏توانیم تحمل کنیم که در مملکت ما به اسم تعلیم و تربیت و به اسم مدارس، یک امور دیگری انجام بگیرد. و البته این با دولت است که در این موضوع تأمل کند و این موضوع را درست بررسی کند؛ چنانچه مدارس، مدارس هستند، برای تعلیم و تربیت هستند، هیچ ممنوعیتی ایجاد نخواهد شد، و چنانچه خدای نخواسته این مدارس هم یک وضع دیگری دارند و به اسم مدارس هستند، آن هم ملت ما تحمل نمی‏کند و ما نمی‏توانیم تحمل کنیم.

و من باید این مطلب را برای آقای پاپ به وسیله شما پیام بدهم که شما آیا از اوضاع این امریکا و این اشخاصی که خودشان را منتسب کرده‏اند به مسیحیت بی‏اطلاع هستید، یا اینکه مطلع هستید و بدون اینکه توجهی به آن بکنید از آن می‏گذرید؟ آیا شما مطلع هستید که ما پنجاه سال در تحت سلطه انگلیس و امریکا تمام هستی‏مان به باد رفت؟ شما توجه دارید به اینکه کشور ما در تحت سلطه‏ای که توسط رضا خان، انگلیسها به ما تحمیل کردند، و توسط محمد رضا که انگلیسها و امریکایی‏ها و شوروی‏ها به ما تحمیل کردند، اینها چه کردند با مملکت ما، با کشور ما؟ شما آیا داد مظلومها را هیچ وقت بنایتان هست که گوش کنید؟ یا همان فریاد ظالمها را به آن ترتیب اثر می‏دهید؟ شما می‏دانید که با این جوانهای ما، با این دخترها و پسرهای دانشجوی ما الآن امریکا چه می‏کند، و پلیس امریکا با آنها چه کرده است؟ می‏دانید که خائنهایی که می‏خواستند در امریکا بر ضد کشور مظلوم ما میتینگ بدهند و تظاهر کنند، پلیس امریکا حمایت از آنها کرد و آنها کارهای خودشان را کردند، و وقتی دانشجویان مسلمان ما می‏خواستند آنها هم یک تظاهری بکنند و مظلومیت ملت ما را برسانند، پلیس امریکا چه کرد با آنها؟ آیا آقای پاپ می‏دانند که الآن جوانهای ما در غل و زنجیر با دنده‏های شکسته، بعضی در حال بیهوشی هستند و دخترهای جوان ما در حبس، در غل و زنجیر هستند و بعضی در حال بیهوشی؟

ایشان این مسائل را اصلًا توجه به آن دارند؟ توجه به این دارند که حضرت مسیح- علیه السلام- با بشر چه جور بود، و شما که مدعی نیابت از او هستید توجه به این مسائل هیچ نمی‏کنید؟ کاش یک پیکی هم برای کارتر ایشان می‏فرستادند. کاش شما را می‏فرستادند با یک نامه‏ای پیش کارتر که با این جوانهایی که می‏خواهند احقاق حق بکنند، می‏خواهند مظلومیت ملت ما را اظهار کنند، آنها را گرفته‏اند و از حبسی به حبس دیگر می‏برند و دست و پای آنها را غل زده‏اند، زنجیر زده‏اند و دنده‏های آنها را شکسته‏اند با چکمه، و الآن هم آنها در زیر زنجیر آنها و در زیر چکمه دژخیمان کارتر و امریکا از بین دارند می‏روند. من چطور جواب ملت را بدهم که ملت ما اگر بگویند که این روحانیت مسیح در خدمت ابرقدرتهاست، ما چطور جواب آنها را بدهیم؟ من متأسفم که نمی‏توانم جواب اینها را بدهم؛ برای اینکه اگر من بخواهم دفاع کنم از روحانیت مسیح، علایمی که در کار است، شواهدی که در کار است، ملت ما برای ما آن شواهد را به رخ ما می‏کشند. چرا باید ایشان در این مدت طولانی که ما در زیر رنج بودیم، و جوانهای ما را در خیابانهای ایران می‏کشتند، و خون آنها را روی اسفالتها جاری می‏کردند، ایشان یک کلمه سفارش اینها را نکند؟ این تبعیض را چرا ایشان قائل هستند؟ مگر حضرت مسیح تعلیماتش تعلیمات تبعیضی است؟ مگر حضرت مسیح با یک طایفه خوبند و آن ثروتمندان، و با طایفه دیگر بد هستند و آن مظلومان و اشخاصی که بیچاره و فقیر هستند که شما دارید این کار را می‏کنید؟

من می‏دانم که مذهب مسیح این نیست، و هر کس که دنباله مسیح باشد باید حامی مظلومان باشد، و باید با ابرقدرتها مقابله کند، همان طوری که کسی که تابع مذهب اسلام است باید با ابرقدرتها مخالفت کند، و مظلومان را از زیر چنگال اینها بیرون بیاورد. چرا باید آقای پاپ احوالی از این دخترها و پسرهایی که امروز، الآن که من دارم با شما صحبت می‏کنم، در حبسها و زنجیرها و گرفتاریها و شکنجه‏ها به سر می‏برند، ایشان یک کلمه راجع به این مسائل صحبت نکند؟ چرا نباید به این اشخاصی که خودشان را مسیحی می‏دانند و خودشان را اهل کلیسا می‏دانند یک کلمه نگویند که شما که مسیحی هستید چرا این کارها را می‏کنید؟ من جواب این مظلومها را چه بدهم؟ اینها که به ما اشکال می‏کنند که شما طرفدار روحانیت هستید، و این روحانیت هیچ کلمه‏ای در مقابل قدرتهای بزرگ و ظلمهایی که بر مردم می‏شود، بر مظلومین می‏شود، حتی ظلمهایی که بر خود اشخاصی که در امریکا هستند می‏شود، یک کلمه صحبت نمی‏شود، و یک پیام فرستاده نمی‏شود، و یک رسول فرستاده نمی‏شود؛ لکن وقتی که یک لانه جاسوسی را ما می‏گیریم که جاسوسیّتش مسلّم است، ایشان رسول می‏فرستند و نامه می‏فرستند، و حالا هم که مدارس اینجا، مدارس علمی‏شان اینجا هست، و اشخاص می‏گویند- من این را مطلع الآن نیستم- اشخاص که رفته‏اند و دیده‏اند می‏گویند اینجا هم مرکز تعلیم و تعلم نیست، بلکه مرکز دیگری است، ایشان حالا باز نامه فرستاده‏اند و سفارش کرده‏اند. مگر ما با علم مخالفیم؟ مگر ما با تعلیمات مخالفیم؟ مگر ما با مدارس مخالفیم؟ با مدارس نصارا، با مدارس زرتشتی، با مدارس یهود ما کی مخالف هستیم؟ اما اگر مدارس جور دیگری باشند، ما نمی‏توانیم تحمل بکنیم. ایشان باید اول ببینند این مدارس چه بوده؛ بفرستند اشخاص را مشاهده کنند که این مدارس چه وضعی داشته است که دولت ما نتوانسته تحمل کند. و البته این با دولت است، لکن آنچه که من به شما می‏گویم که به آقای پاپ بگویید این است که شما رویه خودتان را که روحانی هستید عوض کنید، و با مظلومین و با اشخاصی که زیر چکمه امریکا دارند از بین می‏روند، و با این دختر و پسرهای جوان ما که الآن در حبسهای امریکا به سر می‏برند، و آنها را از یک حبسی به حبس دیگر، و اخیراً در یک سلولهای منفرد آنها را حبسی کرده‏اند، بپرسند چرا این کار شده است. چرا گوشمان نمی‏شنود یکوقت از آقای پاپ که طرفداری مظلومینی که مال ایران هست، یا افرادی که در خود مملکت امریکا هست و تحت ظلم و شکنجه هستند، یک بازخواستی نمی‏کند؟ شما از قول من به ایشان سلام برسانید و بگویید که این رویه را طرد بکنید. شما طرفدار مظلوم باشید. شما طرفدار باشید از اشخاصی که چپاول شده‏اند، مظلومند، زیر چکمه هستند. شما از این جوانها و دخترها و پسرهای ما که الآن در زیر چکمه دژخیمان امریکا هستند طرفداری کنید. به این اشخاصی که اظهار تبعیت از شما می‏کنند دستور بدهید که اینها را رها کنند. ما نمی‏توانیم دیگر زیر بار امریکا برویم.

امریکا اگر تمام افراد ما را هم از بین ببرد، دیگر نمی‏تواند در اینجا بیاید منافع خودش را جبران کند و منافع خودش را تأمین کند و ملت ما را به ستم و زور در تحت شکنجه و اختناق قرار بدهد. امریکا باید این را بداند که دیگر گذشته است از اینکه او خیال بکند که می‏تواند باز در ایران با این شیطنتها برگردد، و آقای پاپ هم سفارش کند به این امریکا که نکنند این طور با بشر، این طور دژخیمی نکنند با بشر، این طور ظلم نکنند به بشر. بشر اشخاصی هستند که عباد اللَّه هستند، بندگان خدا هستند، با بندگان خدا این طور نکنند، این قدر ظلم نکنند، این قدر ستم نکنند. من امیدوارم که آقای پاپ به وظیفه دینی خودشان به وظیفه مسیحیت خودشان عمل کنند، و این کارهایی که دژخیمان امریکا می‏کنند و پلیس امریکا می‏کنند جلوگیری کنند. و ما در مقابل امریکا ایستاده‏ایم تا آخر، و نخواهیم گذاشت امریکا باز برگردد، یا آن اشخاصی که تبع او هستند برگردند. و ملت ما تا آخر نفَس برای دفاع از حق حاضر است و تحت بار ظلم نخواهد رفت. و السلام علی من اتبع الهدی.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 67 ـ 71)

ـ پیام تشکر به رئیس جمهور یمن جنوبی؛ تسلیت حادثه زلزله کرمان (1360)[4]

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

حضرت آقای علی ناصرمحمد، ریاست شورای مردمی کشور یمن جنوبی‏

تلگراف تسلیت جنابعالی در مورد فاجعه دلخراش زلزله اخیر کرمان واصل گردید. از اظهار همدردی شما در این حادثه غم‏انگیز متشکرم. و علوّ درجه برای شهیدان و صبر و اجر جمیل برای بازماندگان از خدای تعالی مسألت دارم. و السلام علیکم. روح اللَّه الموسوی الخمین.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 79)‏

ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1360)

 [** بسمه تعالی، حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مدّ ظلّه العالی‏

به پیوست صورت اسامی 38 نفر از زندانیان که حسب نظر کمیسیون عفو و بخشودگی دادگستری مشمول عفو یا تخفیف در مجازات شده‏اند جهت تصویب تقدیم می‏گردد.

سید عبد الکریم موسوی اردبیلی**]

بسمه تعالی‏

موافقت می‏شود.[5] روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 80)

ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1361)

[بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران- مد ظله العالی‏

احتراماً، پیوست صورت اسامی پانصد و چهل و سه نفر (543) از محکومین دادگاههای انقلاب اسلامی که حسب نظر حاکم شرع و دادستان انقلاب مربوطه به مناسبت عید سعید فطر مشمول عفو یا تخفیف در مجازات شده‏اند، جهت تصویب تقدیم می‏گردد.

سید عبد الکریم موسوی اردبیلی‏].

بسمه تعالی‏

موافقت می‏شود.[6]- 12 مرداد 61

روح اللَّه الموسوی الخمینی‏

 

ـ حکم عفو و تخفیف مجازات جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور (1362)

[بسمه تعالی. حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران- مد ظله العالی‏

احتراماً، به پیوست اسامی 296 نفر از محکومین دادسرای انقلاب اسلامی و 96 نفر از محکومین دادسرای عمومی که به تأیید حاکم شرع و اداره عفو و بخشودگی مشمول عفو و یا تخفیف در مجازات شده‏اند تقدیم می‏گردد.[7]- 10/ 5/ 62- سید عبد الکریم موسوی اردبیلی‏].

بسمه تعالی‏

موافقت می‏شود.

12 مرداد 62

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 36)

ـ سخنرانی در جمع استانداران؛ هماهنگی استانداران با دولت و مجلس (1362)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

مطالبی که می‏گویم گرچه تکراری است لکن لازم است تکرار و سفارش شود، و آن دو مطلب است. یکی اینکه با روحانیون بسازید. من به روحانیون هم این سفارش را بارها کرده‏ام، ولی چون شما امروز اینجا هستید به شما تاکید می‏کنم. شما با ساختن با روحانیون مردم را با خود کنید، در این صورت آسیب نمی‏بینید؛ زیرا آسیب از ناحیه اختلاف پیش می‏آید. شما و روحانیون باید با هم تفاهم داشته باشید. شما می‏دانید تا به حال هر کاری انجام گرفته است، از اتفاق بوده است؛ پیشبردمان از توافقی بوده است که بین تمامی اقشار است. خارجی‏ها هم اگر بخواهند کاری بکنند، اول بین خود ما اختلاف می‏اندازند و از این راه فساد ایجاد می‏کنند، بعد از آنکه اختلاف شد لطمه وارد می‏آورند، مستقیماً که دخالت نمی‏کنند. و ما برای حفظ اسلام مکلف و مسئولیم، و امروز حفظ اسلام در تفاهم است، تفاهم بین همه اقشار، بین مردم با روحانیون، روحانیون با استاندارها، استاندارها با مردم و روحانیون، و این تکلیفی است الهی که باید جواب آن را بدهیم.

مطلب دوم اینکه باید تمام استاندارها در هر جا که هستند پشتیبان دولت باشند. امروز استاندارها باید نخست وزیر را، دولت را و مجلس را تقویت کنند که اگر خدای نخواسته، اختلاف کنند موجب شکاف می‏شود و صدمه به اسلام وارد می‏شود. و اگر صدمه به اسلام وارد شد خدای نخواسته موجب می‏شود که دیگر اسلام به این زودی‏ها سر، بلند نکند. آنهایی که از اسلام سیلی خورده‏اند و تشخیص داده‏اند که اسلام است که ملت‏ها را نجات می‏دهد، اگر سر، بلند کنند و به اسلام صدمه وارد کنند ما چه جوابی داریم؟ باید استاندارها از نخست وزیر و دولت و همه وزرا پشتیبانی کنند. شما باید خودتان با هم باشید و پشتیبان همدیگر. من باز تأکید می‏کنم که اگر سران با هم خوب باشند، این کشور صدمه نمی‏بیند. و اگر صدمه‏ای این کشور ببیند از اختلاف سران است. همان طور که شارع مقدس فرموده، باید دولت، مجلس و قوه قضائیه احساس کنند که یک تکلیف دارند و آن اینکه اختلاف نداشته باشند. امروز اختلاف موجب می‏شود به جبهه‏ها سرایت کند و اگر خدای نخواسته سرایت کرد، مصیبت پیش می‏آید. امروز تقریباً هیچ کس با ما موافق نیست، و آنهایی هم که موافق هستند فقط اظهار است. مع ذلک پاسدارها و ارتشی‏ها و بسیجی‏ها و سایر نیروها توانسته‏اند این پیروزی‏ها را به دست آورند. این برای این است که بین آنها اختلاف نیست. اختلاف روحانیون با استاندارها و یا خودشان، به مردم سرایت می‏کند و در جبهه‏ها منعکس می‏شود، آن وقت نمی‏توانید مصیبتی را که از این ناحیه پیدا می‏شود ارزیابی کنید، و مصیبت بزرگ این است که در این صورت اسلام نمی‏تواند سر، بلند کند. باید متوجه باشید که این یک تکلیف است که همه با هم باشید تا این بار را به آخر برسانید. خوب خدمت کنید، به مستضعفان برسید.

شما در دوردست‏ها مسئولیت دارید به مستمندان که در طول تاریخ زیر فشار و زحمت بودند برسید و جدیت نمایید تا راه چاره‏ای که آنها را به جایی برساند پیدا کنید، در عمران و راهسازی برای آنان جدیت کنید. امروز به مستضعفان و مستمندان و زاغه‏نشینان که ولی نعمت ما هستند خدمت کنید. پیش خدای تبارک و تعالی کمتر خدمتی است که به اندازه خدمت به زاغه‏نشینان فایده داشته باشد. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 37)

ـ پیام به آقای مهدی کروبی، سرپرست حجاج ایرانی؛ کشتار زائران ایرانی (1366)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ‏[8] جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی کروبی- دامت افاضاته‏

پیام استقامت و مظلومیت شما و زائران عزیزتر از جانمان را از کنار کعبه مظلوم و حرم خون‏آلود خدا شنیدم. سلام خالصانه این جانب و همه ملت ایران را به همه عزیزانی که در کنار خانه خود و حرم امن خدا مورد تهاجم و گستاخی اجیرشدگان شیطان بزرگ، یعنی آمریکای جنایتکار قرار گرفته‏اند، ابلاغ کنید. این حادثه بزرگ نه تنها احساسات و عواطف ملت ایران را که یقیناً دل همه آزادگان جهان و ملتهای اسلامی را جریحه‏دار و متألم ساخته است ولی برای ملت بزرگ و قهرمانی همچون مردم عزیز کشورمان که تجربه چندین ساله انقلاب را دیده‏اند و نقاب از چهره‏ها و نیرنگهای ایادی امریکا چون شاه و صدام را در حمله به عزاداران حسینی و آتش زدن قرآنها و مساجد برداشته‏اند، این حوادث غیر مترقبه و شگفت‏آور نیست که دوباره دست کثیف امریکا و اسرائیل از آستین ریاکاران و سردمداران کشور عربستان و خائنین به حرمین شریفین‏[9] به درآید و قلب بهترین مسلمانان و عزیزان و میهمانان خدا را نشانه رود و مدعیان سقایت‏[10] حاجّ و عمارت مسجد الحرام، خیابانها و کوچه‏های مکه را از خون مسلمانان سیراب کنند.

ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی‏سابقه امت محمد- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده‏ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می‏گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بیخردان قرار داده است، چرا که خودشان هم درک نمی‏کنند که حرکتهای کورشان سبب قوّت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله‏ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده‏اند که اگر از صدها وسیله تبلیغاتی استفاده می‏کردیم و اگر هزاران مبلّغ و روحانی را به اقطار عالم می‏فرستادیم تا مرز واقعی بین اسلام راستین و اسلام امریکایی و فرق بین حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدعی حمایت از اسلام را مشخص کنیم، به صورتی چنین زیبا نمی‏توانستیم، و اگر می‏خواستیم پرده از چهره کریه دست نشاندگان آمریکا برداریم و ثابت کنیم که فرقی بین محمد رضا خان و صدام امریکایی و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلام‏زدایی و مخالفتشان با قرآن نیست و همه نوکر امریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق طلبانه ملتها، باز به این زیبایی میسر نمی‏گردید، و همچنین اگر می‏خواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کلیدداران کنونی کعبه لیاقت میزبانی سربازان و میهمانان خدا را ندارند و جز تأمین امریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنان کاری از دستشان برنمی‏آید، بدین خوبی نمی‏توانستیم بیان کنیم و اگر می‏خواستیم به دنیا ثابت کنیم که حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‏اند، به این اندازه که کارگزاران ناشی و بی‏اراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بی‏رحمی عمل کرده‏اند، موفق نمی‏شدیم و حقا که این وارثان ابی سفیان و ابی لهب و این رهروان راه یزید روی آنان و اسلاف خویش را سفید کرده‏اند.

جمهوری اسلامی ایران الحمد للَّه در میان زائران خانه حق از ملیتها و نژادها و کشورها و حتی در خود عربستان طرفداران بسیار زیاد و دوستان صادق و وفاداری پیدا نموده است که برای گواه و شهادت حقانیت ما و معرفی ابعاد قتل عام خونبار مسلمانان به دست خادم الحرمین و انتقال حقایق تلخ روز حادثه به مردم جهان ما را یاری دهند. و چه بهتر که بلافاصله و در حالی که اجساد عزیزان ما بر زمین افتاده‏اند، صدام و حسین اردنی‏[11] و حسن مراکشی‏[12] به حمایت از جنایت آل سعود اعلام همبستگی نمایند، گویی عربستان سنگر بزرگی را فتح کرده است و در کشتن صدها زن و مرد بی‏دفاع مسلمان و به رگبار مسلسل بستن آنان و عبور از روی اجساد مطهر آنان به پیروزی نظامی بزرگی نایل آمده است که به یکدیگر تبریک می‏گویند و حال آنکه جهان در این ماتم نشسته و دل پیامبر خاتم شکسته است. و چه کسی است که نداند توسل به زور و سرنیزه و لشکرکشی در برابر زائران خانه حق و تهیه آن همه مقدمات و توسل به بهانه‏های پوچ برای درگیری با زنان و مردان و جانبازان و مادران و همسران شهیدان چیزی جز استیصال و خشم و ضعف امریکا و عجز و ناامیدی سرسپردگان آنان نخواهد بود. یقیناً امریکا و عربستان از شرایط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مؤمنین به احکام قرآن و پرهیز از جدال در کنار خانه خدا سوء استفاده کرده‏اند و با وسایل از پیش فراهم شده و نقشه‏های دقیق روبه صفتانه به صفوف شیرمردان و شیرزنان ما حمله نموده‏اند و آنان را غافلگیر کرده‏اند. حکومت سعودی مطمئن باشد که امریکا لکه ننگی بر دامنش نهاده است که تا قیام قیامت هم با آب زمزم و کوثر پاک نمی‏شود و خونی که از دل اقیانوس بزرگ ملت ما بر سرزمین حجاز جاری شده است، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است که ملتها و نسلهای آینده از آن سیراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک می‏شوند و ما همه این جنایتها را به حساب امریکا گذاشته‏ایم و به یاری خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهیم رسید و انتقام فرزندان ابراهیم را از «نمرود» ها و «شیاطین» و «قارون» ها خواهیم گرفت. و مجدداً تأکید می‏کنم که اینها بهای گران حاکمیت نه شرقی و نه غربی و استقلال و آزادی و اسلام خواهی ماست و اینک از فرصت استفاده کرده به یکی از آیات کتاب کریم اشاره می‏کنم آن جا که فرموده است: أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ.[13] گویی آیه کریمه در همین عصر نازل شده و گویی برای آل سعود و امثال آل سعود در طول تاریخ و برای ملت مجاهد و بزرگ ایران و حجاج بیت اللَّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است. و خداوند تعالی می‏فرماید: شما کوردلان آبرسانی به حجاج و تعمیر مسجد الحرام را با ارزش آنانی که ایمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده می‏کنند، مساوی قرار داده‏اید، حاشا که اینان با شما مساوی نیستند و خداوند ستمگران را هدایت نمی‏کند. آیا سعودیها و امثال آنان در طول تاریخ ارزش خود را برای تهیه آب در مواقف حج و زرق و برق تعمیرات مسجد الحرام را با ارزشهای مسلمانانی که به خداوند و روز جزا ایمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و برای دفع دشمنان خدا از حریم اسلام و حرم خداوند تعالی بپاخاسته‏اند مقایسه نکرده‏اند؟ و سعودیهای عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمی‏کنند؟ و با مجاهدان راه خدا آن نمی‏کنند که روی امریکای جهانخوار و ارباب خود را سفید کرده است؟ و جالب توجه اینکه خداوند در این آیه ایمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از میان تمام ارزشهای اسلامی و انسانی مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشریت انتخاب کرده است و در این انتخاب به همه مسلمانان تعلیم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزشهاست. و آیا خداوند با ذکر وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ‏ نمی‏خواهد بفرماید خداوند سعودیهای عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانی بیش نمی‏داند که قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمی‏فرماید؟ آیا ستمکاری بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهی و با زائران مجاهد آن که همه چیز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم کردند، می‏توان تصور کرد؟ آیا جرم این مجاهدان که به فرمان خداوند تعالی ندای برائت از مشرکین را انجام داده‏اند، جز برائت از خدایان آل سعود و سعودیهای عصر حاضر و شاه حسین و شاه حسن و مبارک نامبارک‏[14] و صدام عفلقی است؟ آیا سکوت در مقابل این ستمگریها که در طول تاریخ سابقه نداشته است، چیزی جز رضای به این جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمین و ستمگران است؟ و در هر صورت آل سعود برای تصدی امور کعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران باید چاره‏ای بیندیشند. زائران شریف ایرانی امسال پیام انقلاب و برائت خود را با خونشان به جهان و به امت اسلام ابلاغ نمودند و با تقدیم شهدای بزرگ به پیشگاه مقدس حق از سازندگان و بانیان سیاست نه شرقی و نه غربیِ کعبه خداوند گشتند و ملت بزرگ ایران نیز با تجلیل گسترده خود از شهدا و شرکت میلیونی خود در راهپیمایی و اعلان برائت از کفر خصوصاً آل سعود به وظیفه انقلابی و الهی خود عمل نموده‏اند که در اینجا لازم است از حضور گسترده آنان و همه اقشار و خواهران و برادران تشکر کنم. اکنون نوبت زائران دیگر کشورها و خصوصاً علما و روشنفکران و گویندگان است که پیام مظلومیت ما را به جهان ابلاغ کنند. ان شاء اللَّه زائران محترم ایرانی با مقاومت و صبر بقیه اعمال خود را به اتمام برسانند و با گامهای محکم و دلی آرام و قلبی سرشار از رضایت و لبی خندان، شادی پیروزی خون بر شمشیر و شهادت در کنار خانه خدا را جشن بگیرند و افرادی که به مدینه منوره مشرف می‏شوند، سلام شهیدان به خون خفته کعبه و مجروحین خانه امن را به رسول خدا و ائمه هدی- علیهم السلام- ابلاغ کنند و این موفقیت بزرگ را به محضرشان تبریک بگویند و به راه خود با صلابت و اطمینان ادامه دهند و مشکلاتی که امریکا و عربستان بر آنان تحمیل نموده‏اند به حساب خدا و دفاع از پیامبر بگذارند و از اینکه خداوند هدیه‏ها و قربانیان هاجروار و اسماعیل گونه این ملت بزرگ را در کنار خانه خود پذیرفته است سپاسگزار و شاکر باشند که ان شاء اللَّه خداوند شهدای بزرگ ما را با شهدای صدر اسلام محشور و به بازماندگان آنان صبر و اجر و به مصدومین و مجروحین شفا عنایت فرماید و شرّ متجاوزان را به خودشان بازگرداند و آنان را به عقوبت خود کیفر دهد.

از خداوند مسألت می‏کنم که از این زمان که همه کفر و همه شرک دست به دست هم داده‏اند و تصمیم و عزم خود را برای شکست امت اسلام جزم کرده‏اند و همه ضربه‏ها را بر علیه ما به کار گرفته‏اند، خود ما را در حصار محکم خود و در لوای مرحمت و لطف خود حفاظت فرماید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

7 ذی الحجه سال 1407 هجری قمری. روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 349 ـ 354)



[1] - نسخه اصل: پیدا کردیم

[2] - خوانده نشد.

[3] - پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیکهای جهان.

[4] - در ساعت 54: 20 دقیقه روز 6/ 5/ 1360 ه. ش. برای دومین بار از آغاز سال، زلزله‏ای به قدرت 8/ 6 تا 7 ریشتر شهر کرمان و اطراف آن بخصوص مناطقی همچون: گلباف، سیرج، شهداد، اندوهجرد، جوشان و رفسنجان را لرزاند که مرکز این زمین لرزه بین شهر گلباف و شهداد( و روستاهای منطقه) بود که تلفات آن بالغ بر هزار و دویست کشته و هشتصد مجروح و تخریب دهها روستا اعلام شد

[5] - به استناد وظایف و اختیارات رهبری، مندرج در اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

[6] - به استناد اختیارات و وظایف رهبری، مندرج در اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

[7] - به استناد وظایف و اختیارات رهبری، مندرج در اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

[8] - سوره حج، آیه 58:« و آنان که در راه رضای خدا از وطن هجرت گزیدند و در این راه کشته شدند، یا مرگشان فرا رسید، البته خدا رزق و روزی نیکویی( در بهشت ابد) نصیبشان گرداند، که همانا خدا بهترین روزی دهندگان است»

[9] - در مقابل ادعای زمامداران آل سعود که خود را« خادم الحرمین الشریفین» می‏نامند

[10] - آبرسانی، رساندن آب به حاجیان.

[11] - ملک حسین، پادشاه اردن

[12] - ملک حسن، پادشاه مغرب( مراکش).

[13] - سوره توبه، آیه 19:« آیا آب دادن به حاجیان و تعمیر کردن مسجد الحرام را با مقام آن کس که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کردند یکسان شمردید؟ هر گز، آن نزد خدا با این یکسان نخواهد بود، که خدا ستمکاران را هر گز هدایت نخواهد کرد».

[14] - حسنی مبارک، رئیس رژیم حاکم بر مصر. او به همراه صدام حسین، ملک حسین و ملک حسن، پس از واقعه خونبار مکه و شهادت صدها زائر ایرانی به دست عوامل و دژخیمان آل سعود، پیامهای تبریکی برای ملک فهد، پادشاه عربستان سعودی فرستادند!

انتهای پیام /*