«مرصاد» کیفر خائنان وطن فروش
محمدکاظم تقوی
انسداد کامل سیاسی توسط حکومت استبدادی - استعماری پهلوی و نا امیدی از هر گونه اصلاحی، دهه چهل شمسی را بستر شکل گیری و فعالیتهای مسلحانه و براندازانه کرد و گروههای مخفی متعددی از مذهبی تا مارکسیستی شروع به تأسیس و تقویت تشکیلات و انجام عملیات کردند.
سازمان مجاهدین خلق در آغاز توسط جوانانی مسلمان و خیرخواه کشور و ملت، پایه گذاری گردید، ولی با حذف و از میان برداشتن اعضای اصلی، سلامت و مذهبی بودن، جای خود به التقاط و انحراف داد و این مسیر چنان به سرعت طی شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قدرت طلبی، هدف اصلی و اول این گروه گردید و دیری نپایید که تبدیل به گروهی با محوریت فردی خود شیفته و تمامیت خواه گردید و جامعه پس از انقلاب به رغم نیاز شدید به آرامش و سازندگی، گرفتار موج کور جنگ مسلحانه و ترورهای گسترده گردید از کفاش و بقال متدیّن و مدافع انقلاب اسلامی تا کشتار مدیران و مسئولان ارشد در حادثه هفت تیر و انفجار نخست وزیری و برخی ائمه جمعه را در برگرفت. لکن با عنایت الهی و حمایت اکثریت قاطع ملت ایران انقلاب و نظام اسلامی را حفظ شد و جنایتکاران قدرت پرست راهی جز فرار نداشتند، فراری که بسیار سریع آنها را به نوکری مفتضح صدام جنایتکار رساند.
پس از آنکه امام خمینی برای تأمین مصالح کشور و ملت، قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفت، منافقان خیانتکار با حمایت و پشتیبانی ارتش صدام، تهاجم و تجاوز گسترده ای را به ایران اسلامی، آغاز کردند و در خوش خیالی ابلهانه، سراب فتح کشور را می دیدند، اما جوانان ملت ایران از سراسر کشور به جبهه های جنوب و غرب شتافتند، تا سزای دشمن و متجاوز عهدشکن را بدهند و در عملیات «مرصاد»، با درایت و شجاعت فرماندهان عالی و فرماندهان و نیروهای میدانی، در تنگه چهار زبر ـ تنگه مرصاد ـ دریچه ای از آتش جهنم به رویشان باز شد و طومارشان از هم دریده شد.
در آن ایام امام خمینی که بر اساس نظرات کارشناسی فرماندهان نظامی و مسئولان سیاسی ارشد کشور، مصلحت را در ختم جنگ و قبول قطعنامه 598 دید، در پیام 29/تیر/1367 با صراحت و از سر صداقت اعلان کرده بود:
«ما رسماً اعلام میکنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامة جنگ نیست»(صحیفه امام، ج2، ص94)
ولی این هشدار را به خاطر ماهیت دشمن متجاوز به نیروهای مدافع دادند که:
«چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال کنند. نیروهای نظامی ما هرگز نباید از کید و مکر دشمنان غافل بمانند». (همان)
خوی تجاوزگری صدام با خصلت خیانت پیشگی فرقه رجوی در هم آمیخت و وطن فروشان منافق با حمایت گسترده نظامی ـ سیاسی صدام و حمایت منطقه ای و جهانی، تهاجم گسترده ای را از ناحیه غرب کشور آغاز کردند و با کشتار گسترده تا نزدیکی های کرمانشاه رسیدند که گرفتار غضب الهی در تنگه چهار زبر شدند و سنت الهی «إنّ ربک لبالمرصاد» آن تنگه را به «تنگه مرصاد» نام بردار کرد.
جانشین فرمانده کل قوا، آیت الله هاشمی رفسنجانی(طاب ثراه) در این رابطه میگوید:
«با پذیرش قطعنامه از سوی ایران و چند حرکت موفق ارتش عراق، آنها خیال کردند ایران قدرت مقاومت را از دست داده است. ارتش عراق در جنوب با تمام قوا وارد شد و به سوی اهواز پیشرفت کرد، ولی ضربه سنگینی از نیروهای رزمنده ایران دریافت و با تلفات زیاد فرار کرد.
همگام با آن حرکت، منافقین با هدف رسیدن به تهران، هر چه داشتند به کار گرفتند و پوشش دفاع و پشتیبانی برای آنها توسط ارتش عراق و لجستیک عملیات رسماً به عهده صدامیان بود».(روزها و روزگاران سخت، دفتر دوم، ص 61)
این فرقه که با سرسپردگی به صدام جنایتکار از انجام هر جنایت و خیانتی ابا نداشت، بسیار ابلهانه و خیال پردازانه، خواب فتح تهران را میدید و در واقع:
«اشتباه بزرگی مرتکب شدند و انهدام بزرگی نصیبشان شد». (همان)
این سیاستمدار بزرگ که فرمانده میدان مرصاد بوده، توضیح میدهد:
«ادعای موافقت قبلی من با کشاندن آنها به داخل برای انهدام درست نیست، ولی بعد از اینکه این رویداد اتفاق افتاد، آن را مثبت ارزیابی کردیم. چون ضربه بزرگی به دشمن جنایتکار، خائن، جاسوس و ستون پنجم دشمن وارد شد. نبرد در تنگه مرصاد هم با برنامه قبلی نبود، بلکه به خاطر احساس خطر از ورود آنها به شهر کرمانشاه، رزمندگان لازم دانستند که قبل از رسیدن آنها به کرمانشاه، کارشان را یکسره کنند و خود من در کرمانشاه ماندم و عملیات را رهبری و از تنگه هم بازدید کردم... از اول پیروزی انقلاب، منافقان در نقش مزاحم و سپس در نقش مخالف و سرانجام در نقش دشمن و ستون پنجم دشمن عمل کردند و روح خیانت آنها در مرصاد آشکار شد». (همان، ص 62-63)
فرمانده عالی نبرد مرصاد میگوید:
«دستوری به همه واحدها دادم و گفتم فرصتی پیش آمده و منافقین که تا به حال در معرض نیروهای ما قرار نمیگرفتند، خودشان دارند می آیند، باید از این فرصت استفاده کنیم، چون بعد از جنگ دیگر دسترسی به اینها نخواهیم داشت، الان که خودشان آمده اند، باید به حسابشان برسیم».(همان، ص 83)
ایشان وضعیت میدان را چنین توصیف میکند:
«منافقین به تنگه ای آمده بودند که ما آن را به یک جوال تشبیه کردیم ... نمیتوانستند به اسلام آباد برگردند، به کرمانشاه هم نمیتوانستند بیایند، راه فرارشان همان کوه ها بود... در میدان جنگ هم یک بار با هلی کوپتر، در زمانی که هنوز درگیری بود، رفتم، از بالا آرایش نیروهای خودمان و آرایش آنها را دیدم ... خیلی خوب منهدم شدند».(همان، ص 85)
آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره نیروهای عمل کننده در میدان نبرد مرصاد میگوید:
نیروی هوایی ارتش کمک خیلی خوبی کرد. البته قرارگاهی که از نیروهای ارتش در آنجا داشتیم، خیلی خوب کار کردند. نیروهای داوطلب و بسیجی انصافاً با عشق و علاقه میجنگیدند، چون همه از دست منافقین عصبانی بودند، به جایی رسیده بود که میخواستند از آنها انتقام بگیرند، همه شریک بودند. باید بگویم در دفاع مرصاد تمام نیروهای نظامی ما، ارتشی، سپاهی، بسیجی، داوطلب، نیروی هوایی، نیروی زمینی، توپخانه های دور زن، مردم و عشایر نقش داشتند و بهترین نتیجه را گرفتند و منافقین را از کار انداختند... اینها را خداوند پیش آورد. ما برای این قسمت طراحی نکرده بودیم».(همان، ص 87-88) همچنین شهید علی صیاد شیرازی در به دام انداختن وطن فروشان منافق در تنگه مرصاد و هماهنگی و به کارگیری نیروی بسیار مؤثر هوانیروز نقش برجسته ای داشت، که باید یاد و خاطره آن شهید سرافراز را گرامی داشت.
نسل جوان باید توجه داشته باشند که این فرقه منحرف و جنایت پیشه، گذشته سراسر جنایت و خیانت به ملت و کشور و حتی جنایت در حق ملت عراق را در کارنامه سیاه خود دارد و خیمه شب بازیهای بزک کرده با فضاسازیها و حمایتهای قدرتهای مخرب منطقه ای و جهانی نمیتواند آن چهره کریه را مطلوب ملت قرار دهد. چنانکه سرنوشت این فرقه در خود عبرتهای زیادی دارد که باید از لغزشها به خداوند پناه برد که مبادا لغزش به انحراف بزرگ و سقوط در ورطه نابودی و تباهی دنیا و آخرت منتهی گردد.