تشکیل اداره امر به معروف و نهی از منکر؛
ایدهای از امام خمینی که هرگز عملی نشد!
محمد رجائی نژاد
31 تیر 1358، روزی است که حضرت امام طی حکمی به شورای انقلاب اسلامی، دستور تشکیل اداره «امر به معروف و نهی از منکر» را داد تا در سراسر کشور به فعالیت بپردازد؛ اما هرگز عملی نشد.
امام خمینی نسبت به مقولۀ «امر به معروف و نهی از منکر» و انجام آن نظرات جالبی دارد که در آثار گوناگون خود به آن اشاره کردهاند. چه در تحریر الوسیله و چه در دیگر کتابهای فتوایی و غیر فتوایی خود مثل در کتاب آداب الصلوة، استفتاءات و مجموعۀ صحیفۀ امام که پرداختن به آنها یک کار پژوهشی دقیق و عمیق و مستقلی میخواهد. در اینجا تنها به یک مورد اشاره میکنم.
در حکم 31 تیر 1358 حضرت امام آمده است:
«شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد که ادارهای به اسم «امر به معروف و نهی از منکر» در مرکز تأسیس نماید؛ و شعبههای آن در تمام کشور گسترش پیدا کند؛ و این اداره، مستقل و در کنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است. دولت انقلاب اسلامی مأمور است که اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید و این اداره مأمور است که در سراسر کشور از منکرات به هر صورت که باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحتنظر حاکم شرعی یا منصوب از قِبَل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره ندارند. و در اجرای حکم و حدود الهی احدی مستثنی نیست؛ حتی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود.» (صحیفه امام، ج 9، ص 213)
همین یک بند حکم حضرت امام پر از نکتههای ناب و بکر است که نیاز به بررسی و پژوهش دارد. همانند: ادارهای که باید مستقل باشد، نه زیر نظر حکومت و دولت! در کنار سایر قوا و نظام باشد، نه در برابر و یا درون آنها؛ نخست ناظر بر اعمال حکومت و نظام و دولت و دیگر ادارات باشد، نه فقط بر اقشار ملت؛ حتی ناظر و آمر بر رهبر انقلاب یا سران دیگر قوا و...
درحالیکه برخی امر به معروف و نهی از منکر را تنها برای افراد جامعه دانسته و کاری به سران حکومت و نظام ندارند! ولی حکم امام خمینی نخست ناظر بر سران حکومت است. شاید بتوان گفت به همین دلیل بوده است که این فرمان ایشان هیچوقت عملی نشد و به فراموشی سپرده شد.
چرا این ایده عملی نشد؟
یادگار امام، حاج سید احمد آقا خمینی در سال 1372 ش. در توضیح پیرامون این حکم حضرت امام گفتهاند:
«این حکم چندی بعد از پیروزی انقلاب از طرف امام خمینی صادر شد و به محض اینکه شایع شد که امام چنین حکمی صادر کردهاند، از طرف شورای انقلاب و دولت موقت آمدند و به هر وسیلهای که بود جلوی آن را گرفتند، به دو علت:
الف ـ هنوز تشکیلاتی برای به اجرا در آوردن آن نیست؛
ب ـ هرج و مرج میشود و هر کس، هر فردی را به محکمه میبرد و یا روحانیون شهرها که وارد هم نیستند، دخالت میکنند.
ایشان ادامه میدهند:
امام گرچه به هیچوجه قبول نداشتند، ولی چون عدهای گفتند، قبول کردند و منصرف شدند. بعدها معلوم شد که اگر این حکم به اجرا گذاشته میشد؛ با توجه به جوّ انقلابی میتوانستیم جلوی خیلی از کارهای خلاف را بگیریم. و به عقیدۀ من دولت موقت از اینکه به محاکم کشیده شوند، هراس داشت» (پاورقی، صحیفه امام، ج 9، ص 213)