یکی از مردان خدا؛
شهید دکتر مصطفی چمران
حسن حسنی
اشاره
دکتر مصطفی چمران، دانشمند برجسته در آمریکا و انقلابی و مبارز پیش از انقلاب و مدیر و وزیر متخصص و متعهد پس از انقلاب بود که در 31 خرداد 1360 در جبهههای دفاع از کشور به شهادت رسید. به مناسبت سالگشت این روز، گذری خواهیم داشت بر تاریخچۀ زندگیاش، کسی که امام خمینی او را یکی از مردان خدا نامید. یادش گرامی و روحش قرین رحمت الهی باد!
دوران کودکی و نوجوانی
مصطفی چمران در سال 1311 در شهر قم متولد شد و از یک سالگی در تهران رشد یافت. دوران تحصیل همواره شاگرد ممتاز بود. از ویژگیهای روحی وی میتوان به لطافت روح و همدردی با محرومین اشاره کرد. خود در خاطرات آن دوران مینویسد: «شبی تاریک هنگام بازگشت در میان برف زمستان، فقیری دیدیم که در سرما میلرزید؛ ولی نمیتوانستم برای او جایی گرم تهیه کنم. تصمیم گرفتم که همه شب را مثل همان فقیر بلرزم و از رختخواب محروم باشم. این چنین کردم و تا صبح از سرما لرزیدم و به سختی مریض شدم و چه مریضی لذت بخشی بود.» و یا از جایی دیگر از مردود شدن همکلاسی خود به قدری ناراحت میشود که خود آن فرد به دلداری مصطفی میپردازد.
فعالیتهای اجتماعی و ورود به دانشگاه
آغاز فعالیتهای اجتماعی شهید دکتر مصطفی چمران به 15 سالگی و حضور وی در درس تفسیر قرآن آیتالله طالقانی در مسجد هدایت برمیگشت. وی در درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری نیز شرکت میکرد. او سال 1332 در رشته برق دانشگاه تهران پذیرفته شد و از اولین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در مبارزات سیاسی دکتر مصدق و از فعالین پرتلاش در پاسداری از نهضت ملی ایران بود. بعد از کودتای 28 مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق به نهضت مقاومت ملی ایران پیوست و تا روز خروج از ایران بدون خستگی به مبارزه با نظام شاهنشاهی ایران پرداخت. آن دوران هر کجا خطر و کار و مبارزه بود، حضور داشت و همیشه به استقبال خطر میرفت. مصطفی از جشن و شادی خود آنهم به تنهایی گریزان بود؛ همیشه شادی را برای دیگران میخواست و غم و درد را سهم خود میدانست. حتی هنگامی که ناگزیر به جشنی میرفت، افسرده و ناراحت بود؛ زیرا به یاد انسانهایی بود که در غم و درد زمانه میسوختند و... او با وجود حضور فعال در عرصههای پرتنش سیاسی و اجتماعی آن دوران، به سال 1336 با معدل ممتاز و رتبه اول از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. آن زمان طبق قانون، دولت موظف بود شاگردان ممتاز هر رشتهای را با هزینۀ دولتی برای ادامه تحصیل به خارج بفرستد. بنابرین مهندس جوان برای گذراندن کارشناسی ارشد مهندسی برق، راهی آمریکا شد. پس مدتی با درجۀ ممتاز فارغالتحصیل شد. سپس برای دنبالۀ دانش در پایۀ دکتری رشته الکترونیک وارد یکی از بهترین دانشگاههای جهان، برکلی ایالت کالیفرنیا، آمریکا شد. در مدت سه سال فارع التحصیل شد. با اینکه در این دوران به دلیل مبارزههای سیاسی به زیان رژیم پهلوی، بورسیه تحصیلی او به دستور ساواک قطع شده و چمران هزینه زندگی خود را با کارهای آموزشی و پژوهشی به دست میآورد.
از مهمترین فعالیتهای چمران در آمریکا، نقش وی در شکلگیری انجمن اسلامی دانشجویان بود. همچنین حضور در جبهه ملی سوم، حضور فعال در راهپیمایی 90 کیلومتری در دوران کندی و حضور اثرگذار در اعتصاب غذا اعتراضی برای محاکمۀ آیتالله طالقانی و یاران ایشان بود. چمران نقش پررنگی در راهپیمایی اعتراضی سال 1343 هنگام سفر شاه به آمریکا داشت.
مصطفی چمران پس از قیام 15 خرداد و ناامیدی از مبارزات قانونی با بی قانونیها و ظلم و دیکتاتوری حکومت پهلوی، با پشت پا زدن به تمام دستآوردها و برتریهایی که در آمریکا میتوانست به دست بیاورد، راهی مصر شد و در مدت دو سال دورههای جنگهای چریکی را در کنار مبارزان فلسطینی آموخت. پس از آن خود مسئولیت آموزش به مبارزان ایرانی را به عهده گرفت. با اعتراض به سیاستهای افراطی ناسیونالیسم عربی و مرگ جمال عبدالناصر مصر را ترک کرد. سپس برای مدت کوتاهی دوباره راهی آمریکا شد و بعد از سال 1349 با دعوت امام موسی صدر به لبنان رفت. تا پیروزی انقلاب اسلامی لبنان ماند. حضورش در لبنان و همراهی و کمک به امام موسی صدر سرآغاز خدمات گسترده و بیشماری برای شیعیان و مظلومان لبنان بود. چمران با کمک موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس گروه نظامی آن سازمان، یعنی جنبش امل را به وجود آورد و به مبارزه با گروههای چپ و راست و صهیونیسم پرداختند. همچنین در کنار فعالیتهای سیاسی و نظامی به رفع محرومیت در غالب فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی دست زدند. تاثیر چمران در لبنان به قدری چشمگیر بود که حدود 500 جوان لبنانی در روزهای بحرانی سال 57 داوطلب حضور در ایران و کمک به مبارزین علیه نظام ستمشاهی بودند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران سرانجام پس از 23 سال هجرت از ایران، با پیروزی انقلاب اسلامی به میهن بازگشت. و در بدو امر همۀ تجربههای علمی و انقلابی و مبارزاتی خود را در خدمت انقلاب گذارد و به تربیت نخستین گروههای پاسداران انقلاب اسلامی همت گماشت. در مدت کوتاهی معاون نخستوزیر در امور انقلاب شد و از همان روزهای نخست مشغول به حل و فصل مسائل مناطق بحرانی کشور شد. اوج فعالیت چمران در انقلاب سازوکار و عملکرد او در پیگیری و حل مسائل و مشکلات کردستان بود. در شرایطی که کردستان محل جولان گروههای تجزیهطلب شده بود؛ چمران لباس رزم پوشید و پیشاپیش نیروها منطقههای گوناگون کردستان، مریوان، پاوه، سردشت و... را از حضور ضد انقلاب و اشرار پاک کرد.
چمران پس از آرامش نسبی کردستان به تهران بازگشت و به پیشنهاد شورای انقلاب و حکم امام خمینی، 16 آبان 1358 به وزارت دفاع منصوب شد. او در این سمت برای تغییر و تحول در ارتش و جایگزینی یک نظام انقلابی در آن تلاش کرد که از جمله اقدامات وی در این راستا پاکسازی ارتش بر اساس اصول منطقی و صحیح و برقراری رابطه عادلانه و دوستانه همراه با نظم و نظام و توجه خاص به صنایع و تحقیقات دفاعی بود. پس از آن وی بدون انجام تبلیغات با بیش از یک میلیون رای به نمایندگی مردم تهران در مجلس اول شورای اسلامی رسید. همچنین در تاریخ 20 اردیبهشت 59 از طرف امام خمینی به نمایندگی و مشاورت ایشان در شورای عالی دفاع منصوب گردید. از دیگر فعالیتهای چمران میتوان به تشکیل ستاد جنگهای نامنظم، ایجاد هماهنگی ارتش و سپاه در اهواز اشاره کرد. او با حضور در جبهههای دفاع و خطوط مقدم جنگ رزمندگان را روحیه داده و پابهپای آنها میرزمید. تا اینکه در عملیات شکستن محاصره سوسنگرد مجروح شد و بدون ترک اهواز برای معالجه در ستاد جنگهای نامنظم ماند و بعداز بهبودی نسبی اسفند 59 برای دیدار با امام خمینی راهی تهران شد و گزارشی از جبههها خدمت ایشان ارائه داد.
شهادت
سحرگاه 31 خرداد 1360 با شهادت فرمانده منطقۀ جنگی دهلاویه چمران یکی دیگر از فرماندهان را انتخاب و به همراه او عازم دهلاویه شد. ضمن سرکشی خطوط مقدم جبهه، با حملۀ خمپارهای دشمن به شدت مجروح شده و در حال انتقال به اهواز به فیض شهادت نائل میگردد.
امام خمینی در پیام شهادت دکتر مصطفی چمران چنین میفرماید:
«ملت شهیدپرور ما سربازی را از دست داد که در جبهههای نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران حماسه میآفرید و سرلوحه مرام او اسلام عزیز و پیروزی حق بر باطل بود. او جنگجویی پرهیزکار و معلمی متعهد بود که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت... چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.
هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست.»