درس ماندگار امام خمینی «رشد اجتماعی» در پرتو «آزادی انتخاب»

کد : 3733 | تاریخ : 13 خرداد 1399

به قلم حجت‌الاسلام والمسلمین سید جواد ورعی

 

یکی از ویژگی‌های ممتاز انقلاب اسلامی ایران و حکومت برآمده از آن، «مردمی بودن» آن است. امام خمینی رهبر فقید انقلاب اسلامی که از سال 1341 وارد مبارزه با رژیم استبدادی و وابسته پهلوی شد، حضور مردم در صحنه را شرط تداوم و پیروزی انقلاب می‌دانست. او به‌رغم اصرار برخی از احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌های مبارز مبنی بر مبارزه مسلحانه، بر حضور توده‌های مردم در میدان مبارزه تأکید داشت. معتقد بود بدون حضور مردم، مقاومت منفی و نافرمانی مدنی آنان در برابر رژیم، تداوم انقلاب و پیروزی ممکن نیست. از این رو، آگاه‌کردن مردم و بیداری عمومی، و همگانی‌کردن مبارزه، سیاست اصولی ایشان در دوران نهضت بود. همواره بر این راهبرد پافشاری کرده و از دو قشر روحانی و دانشگاهی که می‌توانند در این مسیر مؤثر باشند، برای دستیابی به این هدف استفاده می‌کرد. علما و روحانیان را به استفاده از فرصت‌ها مانند ایام محرم و صفر، و مجالس دینی ماه رمضان برای بیدارکردن عموم مردم، و اساتید دانشگاه را به آگاه کردن جوانان دانشجو تشویق می‌نمود. امام به مبارزه و به ثمر رسیدن آن بدون حضور مردم نمی‌اندیشید؛ به خوبی دریافته بود که بدون حضور همگانی اقشار مختلف ملت همراه با وحدت کلمه، نمی‌توان بر رژیم تا دندان مسلح پهلوی پیروز شد.

چنان‌که معتقد بود بدون حضور ملت نمی‌توان حکومتی تأسیس کرد و تداوم آن را تضمین نمود. بر همین اساس بود که به‌رغم توصیه‌های مختلف، «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام جایگزین پیشنهاد کرد و آن را به رفراندم نهاد و با استقبال بی‌نظیر مردم روبرو شد. امام، در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در «توصیف جمهوری اسلامی» فرمود: «اولا، صد در صد متکی به آرای ملت باشد؛ به شیوه‏ای که هر فرد ایرانی احساس کند که با رأی خود سرنوشت خود و کشور خود را می‏سازد. و ثانیاً، چون اکثریت قاطع این ملت مسلمانند، بدیهی است که باید موازین و قواعد اسلامی در همه زمینه‏ها رعایت شود.» (صحیفه امام، ج5، ص449) امام معتقد بود که حتی امام معصوم بدون بیعت و همراهی مردم نمی‌تواند متصدی حکومت گردد، چه رسد به فقیه عادل در عصر غیبت. ایشان در پاسخ به یک پرسش مبنی بر این‌که فقیه در چه صورتی ولایت دارد، نوشت: «در جمیع صور ولایت دارد، لکن تولّی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین، که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است، و در صدر اسلام تعبیر می‌شده به بیعت با ولی مسلمین» (همان، ج20، ص459)

 امام این میراث گرانبها را برای بعد از خود به یادگار نهاد که بدون رأی و حمایت مردم نمی‌توان حکومت تشکیل داد و تداوم بخشید. سیره آن بزرگوار نشان می‌دهد هرگز به فکر تحمیل رأی و نظر خویش بر مردم نبود. در طول دوران ده ساله رهبری جمهوری اسلامی، اگر در موردی هم معتقد بود مردم خطا می‌کنند، در برابر خواست نادرست آنان نمی‌ایستاد. صبوری پیشه می‌کرد تا مردم خود به خطای خویش برسند؛ زیرا رشد اجتماعی مردم را که پشتوانه اصلی حکومت‌ هستند، در گرو آن می‌دانست. با صراحت می‌فرمود: «اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آراء ملت هستیم... خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم. بله، ممکن است گاهی وقت‌ها ما یک تقاضایی از آن‌ها بکنیم، تقاضای متواضعانه، تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می‌کند. لکن اساس این است که مسئله دست من و امثال من نیست و دست ملت است.» (همان، ج11، ص34ـ 35)

حفظ و حراست از پشتوانه مردمی جمهوری اسلامی وظیفه‌ای همگانی، به ویژه بر مسئولان و دولتمردان است. نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی، سیاسی، یا فرهنگی و نشان دادن آن در مقاطع مختلف و با استفاده از روش‌های گوناگون مانند بی‌اعتنایی به توصیه‌های مسئولان در زمینه‌های مختلف، اعتراض مدنی، بی‌میلی و بی‌رغبتی برای حضور در صحنه‌های اجتماعی و سیاسی هم‌چون انتخابات، زنگ خطری برای جمهوری اسلامی است. به وجود آمدن این احساس که رأی آنان در تعیین سرنوشت‌شان بی‌اثر یا کم‌اثر است، و برای نظرات و دیدگاه‌های‌شان گوش شنوایی نیست، حتی اگر کاذب باشد، به کاهش مشارکت آنان و بالمآل از دست رفتن پشتوانه مردمی جمهوری اسلامی می‌انجامد. هر سیاست، برنامه، و رفتاری که چنین احساسی را در مردم تقویت کند، برخلاف مشی امام خمینی و مصالح جمهوری اسلامی است. یأس و نومیدی مردم از اصلاح امور جامعه، اعم از ساختاری و رفتاری، نظام را از مهم‌ترین پشتوانه خود تهی خواهد کرد که تهدیدی برای امنیت ملی است. به میل و رضایت درصدی از مردم قانع بودن، و خواسته اکثریت جامعه را بی‌اهمیت قلمداد کردن، حتی اگر بخاطر باورمندی به خطای آنان باشد، نتیجه‌ای ندارد. امروزه وضعیت جامعه به‌گونه‌ای است که نمی‌توان چیزی را به ملت تحمیل کرد، حتی اگر به صلاحشان باشد. «تحمیل» موجب «مقاومت» و «نافرمانی» است. باید کمک کرد تا همواره اکثریت جامعه مصلحت واقعی خود را به درستی تشخیص داده و در مسیر صحیح حرکت نماید. «رشد اجتماعی و سیاسی» همواره در پرتو «انتخاب آزادانه»، همراه با ارشاد و هدایت نخبگان جامعه امکان‌پذیر است. امروز به راحتی مرز میان «تحمیل» و «ارشاد و راهنمایی» قابل تشخیص است، و نمی‌توان در پوشش ارشاد و راهنمایی، چیزی را بر مردم تحمیل نمود. امید آنکه این درس ماندگار امام، مشعلی برای حرکت مسئولان و دولتمردان در جمهوری اسلامی باشد.

انتهای پیام /*