امروز با امام: هفتم خرداد

ـ نامه به آقای سید احمد خوانساری؛ امضای اعلامیه علیه رژیم (1342)

ـ نامه از نجف و سفارش مواظبت از آقای سید مرتضی پسندیده (1357)

ـ پیام به نمایندگان مجلس شورا در افتتاح اولین دوره مجلس؛ یازده توصیه (1359)

ـ سخنرانی در جمع پاسداران و نظامیان؛ ضرورت ایجاد تحول روحی (1359)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام؛ برکات ماه های رجب، شعبان و رمضان (1362)

ـ پیام به نمایندگان مجلس به مناسبت گشایش دومین دوره مجلس؛ تعیین اولویتها (1363)

ـ حکم عفو جمعی از محکومین به پیشنهاد هیأت بررسی وضع زندانیان (1363)

ـ پیام به نمایندگان مجلس شورا در افتتاح سومین دوره؛ رسالت و وظایف مجلس (1367)

کد : 3719 | تاریخ : 07 خرداد 1400

امروز با امام: هفتم خرداد

 

ـ نامه به آقای سید احمد خوانساری؛ امضای اعلامیه علیه رژیم (1342)[1]

[مضمون نامه امام خمینی به آقای خوانساری‏]

... شما که در مرکز هستید، خانه‏نشین شده‏اید. اصلًا نه حرفی، نه اعلامیه‏ای. هیچ کار نمی‏کنید. شما که در تهران هستید، مردم را دعوت به قرآن، یعنی وحدت و یگانگی نمی‏کنید. فایده‏اش چیست؟ شما باید مردم را دعوت به قیام کنید. شما باید مردم را به اتحاد دعوت کنید تا موقعی که می‏خواهیم دستور قیام بدهیم آنها آماده باشند تا ریشه شاه و دولت را از میان برداریم‏

چرا علمای تهران در مقابل این گرگهای درنده سکوت اختیار کرده‏اند؟ چرا در مقابل این لا مذهبها که می‏خواهند دینمان را از دستمان بگیرند، سکوت کرده‏اید؟ چرا در مقابل شاه مملکت که می‏خواهد روحانیت را از میان بردارد قیام نمی‏کنید؟ چرا در مقابل حکام سکوت می‏کنید؟ شما شنیده‏اید که حضرت علی خانه‏نشین شده بود؛ اما دستور این بوده که 25 سال خانه‏نشین بشود. و بالاخره پس از این مدت، پدر مخالفین را درآورده است. یعنی مردم دیدند حق با حضرت علی است آن وقت در مقابل بی‏دینها قیام کرده‏اند. حال ما چند سال صبر کرده‏ایم. در زمان پدرش هر کاری کرد هیچ کس حرفی نزد. گفته‏اند ببینیم آخر الامر چه می‏شود. تا آن طور مُرد. حالا پسرش دارد لطمه به دین می‏زند. باید هر طوری است حساب او را تصفیه کنیم. از امروز به بعد، سکوت فایده ندارد. امروز دیگر روز سکوت نیست. امروز روزی است که باید در مقابل لا مذهبها قیام کرد. اگر دلتان می‏خواهد مملکت اسلامی ما و دین و آیین ما از بین برود به من بگویید[2] ...» (صحیفه امام، ج‏1، ص: 238 ـ 239)

ـ نامه از نجف و سفارش مواظبت از آقای سید مرتضی پسندیده (1357)

«ان شاء اللَّه تعالی موفق و سلامت باشید. امروز تلفن شد که آقا[3] کسالت دارند و تنها، بدون خادم، و وضع غذا و پذیرایی ایشان مختل است؛ فوق العاده نگران هستم. لازم است یک خادم پیش ایشان باشد؛ یا مشهدی رضا و مشهدی ناد علی‏[4] به نوبت بروند یا کس دیگر که آشپزی بداند برود نزد ایشان- با هر قیمت که اجرت می‏خواهد. من منتظرم که شما به من سلامت ایشان و رفاه ایشان را اطلاع دهید. موکول نکنید به دیگران؛ خودتان مستقیماً دخالت کنید. این جانب را از اضطراب و ناراحتی بیرون بیاورید و اگر ایشان کسالت دارند، طبیب از هر جا ممکن است ببرید و مرا مطلع کنید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه‏» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 403)

ـ پیام به نمایندگان مجلس شورا در افتتاح اولین دوره مجلس؛ یازده توصیه (1359)

«با خواست خداوند متعال و به مبارکی و میمنت در روزی بسیار بزرگ، مجلس شورای اسلامی افتتاح می‏شود. روز سیزدهم رجب که روز ولادت با برکت و سعادت بزرگمرد تاریخ و معجزه دهر امیر المؤمنین علی بن ابی طالب- صلوات اللَّه و سلامه علیه- مجلس مقدس شورای اسلامی که اولین مجلس جمهوری اسلامی است و اولین مجلس است که با انتخابات آزاد انجام گرفت، گشایش می‏یابد. و من امیدوارم که این مجلس به برکت این روز مبارک، مجلس عدالت و پیرو اسلام و به نفع مسلمین و کشور اسلامی باشد. سپاس خداوند بزرگ را که در مدتی کوتاه ملت شریف ایران موفق شد که اساس جمهوری اسلامی را با آزادی و آرامش بنیان گذارد؛ و این از برکت اسلام و وحدت کلمه قشرهای متعهد اسلامی است. این جانب طلیعه این مجلس مبارک را به ملت بزرگ ایران و شما نمایندگان محترم تبریک عرض می‏کنم و تذکراتی را که دوستان من، خود نیز توجه دارند تکرار می‏نمایم:

1- شما دوستان محترم نماینده ملتی هستید که جز به اسلام بزرگ و عدالت الهی- اسلامی فکر نمی‏کنند؛ و انتخاب شما برای پیاده نمودن عدالت اسلامی که در طول سلطنت ظالمانه و غاصبانه رژیم شاهنشاهی از آن محروم بودند؛ رژیمی که ثروت سرشار کشور را به خود و هم‏پیمانان نامیمون خود اختصاص داد و برای ادامه سلطه جبارانه خود به جیب ابرقدرتها ریخت و ملت مظلوم را در سطح بسیار وسیعی از اولین احتیاجات محروم و به خاک سیاه نشاند، و کشور را در تمام زمینه‏های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی وابسته به اجانب و خصوصاً امریکا کرد. ببینیم شما و دولت منتخب شما با ملت مستضعف که به حرکت انقلابش همه ما را از انزوا خارج نمود چه خواهید کرد.

2- امید آن است که رسیدگی به حال مستضعفین و مستمندان کشور که قسمت اعظم ملت مظلوم را در بر می‏گیرد در رأس برنامه‏ها قرار گیرد، و در نخستین مجلس شورای اسلامی طرحهایی جدی در رفاه حال این طبقه محروم داده شود، و از طرف دولت منتخب شما بدون مسامحه به مورد اجرا گذاشته شود تا در پیشگاه خداوند متعال، بعضی از دیون خودتان را به این طبقه عزیز- که جان خود را برای اسلام و آزادی و استقلال کشور در طبق اخلاص گذاشته و پیروزی را برای انقلاب اسلامی به ارمغان آوردند- ادا کرده باشید.

3- شما منتخبین مجلس که از پشتیبانی جدی ملت عزیز برخوردارید، باید با کمال قدرت در مقابل قدرتهای شیطانی که در رژیم دست نشانده سابق، حاکم بر سرنوشت ما بودند بایستید و از هیچ قدرتی غیر از قدرت خداوند قادر نهراسید، و جز به مصالح کشور به چیز دیگری فکر نکنید. متوجه باشید که در خارج از مجلس با صحنه‏سازیها و اغفال، چه بسا چپگرایان و یا راستگرایان و یا ریشه‏های فاسد رژیم سابق طمع کنند که با نفوذ در مجلس مقاصد شوم اجانب را تحمیل نمایند. باید همه با هوشیاری در طرحها و مسائل روز دقت فرمایید و از کیْد دشمنان به خدای تعالی پناه ببرید. خداوند متعال همه ما را از لغزشها نگه دارد.

4- بحمد اللَّه در مجلس، دانشمندان و علمای آشنا به احکام شرع مطهر حضور دارند و فقهای نگهبان حاضرند؛ لکن لازم است طرحهایی که در مجلس می‏گذرد مخالف با احکام مقدسه اسلام نباشد و با کمال قدرت، با پیشنهادهای مخالف با شرع مقدس که ممکن است از روی ناآگاهی و غفلت طرح شود شدیداً مخالفت نمایید، و از قلمهای مسموم و گفتار منحرفین هراسی نداشته باشید و سخط[5] خالق را برای رضای مخلوق تحصیل نکنید و خداوند قاهر و قادر را حاضر و ناظر بدانید.

5- این مجلس که اولین دوره در جمهوری اسلامی است، الگویی است برای مجالس آینده؛ و هر سنت حسنه و یا سیئه‏ای ممکن است در مجالس دیگر اثر گذارد و برای شما اجر جزیل و یا خدای نخواسته وزر و وبال به بار آورد. لازم است در مذاکرات و برخورد آرا به طور آرام و با احترام متقابل عمل شود، نه مثل دوره‏های رضا خان و بعد از آن. و لازم است از دسته‏بندیها و جهتگیریهای غیر اصولی برای کوبیدن طرف مقابل جداً احتراز شود که تنها حل مسائل در محیط آرام امکانپذیر است.

6- ویژگی این مجلس و محیط کشور در این دوره ایجاب می‏کند که مجلس و دولت هماهنگ شود تا بر مشکلات کشور فائق آیند. و هیچ یک از نهادهای جمهوری اسلامی خصوصاً مجلس و رئیس جمهوری و دولت برای یکدیگر و دیگران کارشکنی نکنند و خود را به طور جدی در خدمت اسلام و کشور درآورند تا خدای متعال آنها را پشتیبانی فرماید. و ندای آسمانی انسان‏ساز وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا[6] را در نظر داشته و اطاعت نمایند، و از منازعه و تفرقه اجتناب نمایند و به امر آموزنده الهی گوش فرا دهند و وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ‏[7] که دنباله آن تنازع، فشل‏[8] و شکست و رفتن رنگ و بو و آبروست.

7- سیاست «نه شرقی و نه غربی» را در تمام زمینه‏های داخلی و روابط خارجی حفظ کنید و کسی را که خدای نخواسته به شرق و یا به غرب گرایش دارد هدایت کنید و اگر نپذیرفت، او را منزوی نمایید. و اگر در وزارتخانه‏ها و نهادهای دیگر کشور چنین گرایشی باشد که مخالف مسیر اسلام و ملت است اول هدایت و در صورت تخلف، استیضاح نمایید که وجود چنین عناصر توطئه‏گر در رأس امور یا در قطبهای حساس، موجب تباهی کشور خواهد شد.

8- طرحها و پیشنهادهایی که مربوط به عمران و رفاه حال ملت خصوصاً مستضعفین است انقلابی و با سرعت تصویب کنید، و از نکته‏سنجیها و تغییر عبارات غیر لازم که موجب تعویق امر است اجتناب کنید، و از وزارتخانه‏ها و مأموران اجرا بخواهید که از کاغذ بازیها و غلط کاریهای زمان طاغوت اجتناب کنند و رفاه ملت مظلوم و عقب افتادگیهای آنها را به طور ضربتی تحصیل و ترمیم کنند.

9- در ادارات دولتی، قوانین دست و پاگیری که در مجالس غیر قانونی رژیم سابق به تصویب رسیده و موجب تعویق و یا تعطیل امور شده و می‏شود و جامعه را به تنگ آورده است به طور انقلابی لغو کنید- گر چه خود لغو است- و به جای آنها قوانین مترقی را که رفاه ملت در آنها به بهترین وجه ملاحظه شده باشد جایگزین گردانید.

10- مجلس جمهوری اسلامی همان سان که در خدمت مسلمین است و برای رفاه آنان فعالیت می‏نماید، برای رفاه و آسایش اقلیتهای مذهبی- که در اسلام احترام خاصی دارند و از قشرهای محترم کشور هستند- اقدام و فعالیت می‏نماید، و اساساً آنان با مسلمانان در صف واحد و برای کشور خدمت می‏کنند و در صف واحد از تمام ارزشها و مآثر آن برخوردار می‏باشند.

11- از حضرات فقهای نگهبان تقاضا می‏شود که در مأموریت مهم خود به هیچ وجه ملاحظه اشخاص و یا گروههای انحرافی را ننموده و به وظیفه بسیار خطیر خود قیام و اقدام نموده و نگهبانی از اسلام و احکام مترقی آن نمایند، و خدمت خود را با قدرت تمام در پیشگاه خداوند متعال و ولی مطلق او حضرت ولی اللَّه اعظم امام عصر- عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف- عرضه دارند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و کشور عزیز را خواستارم. و السلام علی المسلمین و علی عباد اللَّه الصالحین. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 361 ـ 364)

ـ سخنرانی در جمع پاسداران و نظامیان؛ ضرورت ایجاد تحول روحی (1359)

«من این عید سعید را به همه ملت ایران و خصوص سپاه پاسداران و سایر قوای انتظامیه تبریک عرض می‏کنم. این روزی است که به واسطه تولد مولا- علیه السلام- که تولد عدالت مطلق و تولد رحمت الهی هست، به همه شماها تبریک عرض می‏کنم. من امیدوارم که این عدالت الهی که به چهره تابناک علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- ظاهر شده است، در ملت ما و در خصوص قوای انتظامیه جلوه‏گر شود. شماها که پاسدار جمهوری اسلامی هستید، و پاسدار اسلام و قرآن هستید، باید به همان نحو که مولا- علیه السلام- مظهر عدالت بود و مظهر رحمت، شما هم اقتدای به آن حضرت کنید، و با عدالت با مردم و بین خودتان رفتار کنید و با عطوفت. از خاصه‏هایی که خدای تبارک و تعالی، برای مؤمنین ذکر می‏فرماید این است که: أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ‏[9]؛ بر کفار شدید هستند و کوبنده، و در بین خودشان رحیم و با رحمت رفتار می‏کنند. ما اگر بخواهیم بفهمیم که مؤمن هستیم و تابع دستورات اسلام هستیم، باید این میزان را در خودمان ببینیم هست که برای مشرکین توفنده و کوبنده و برای مسلمین رحمان و رحیم و با رحمت. و رحما باشید بینتان. من امیدوارم که این عدالتی که به یُمْن وجود اسلام و اولیای اسلام در بین بشر آمد، ما بتوانیم بعد از 2500 سال ظلم و رژیم ظالم، و بعد از پنجاه سال خیانت و ظلم، و ستم و چپاولگری بتوانیم ان شاء اللَّه تعالی در ایران اولًا و در سایر جهان بعدها پیاده کنیم.

برادران باید متوجه باشند که هر صفت کمالی که در دنیا بخواهد باشد، هر شخص باید از خودش شروع کند. شما اگر بخواهید انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی در ایران پیاده کنید باید این انقلاب اول از باطن خودتان باشد؛ روح شما منقلب بشود. و بحمد اللَّه تعالی در این نهضت و در این انقلابی که واقع شد، روح ملت ما و خصوصاً جوانها و پاسداران و سربازان، انقلاب پیدا کرد؛ انقلاب معجزه‏آسا. آنکه، آن روحی که با سالها مجاهدت نمی‏شد متحولش کرد به یک روح انسانی، فداکار برای انسان و اسلام، کانّه در یک شب واقع شد. جوانان ما را که در طول تاریخ و خصوصاً در این اواخر کشانده بودند به مراکز فساد، و نقشه این بود که جوانها به مراکز فساد کشیده بشوند تا میدان خالی بشود برای چپاولگران، در این انقلاب به طور معجزه‏آسا از مراکز فساد کشیده شدند به میدان مبارزه. آنهایی که فکر نمی‏کردند الّا برای عیاشی و امثال ذلک، یکدفعه متحول شدند به یک انسانهایی که پشت کردند به آن رژیم، و به آن پیوندهایی که رژیم در این عالَم در ایران درست کرده بود، به آنها پشت کردند و روی به قرآن کریم آوردند، و به اسلام.

مبارک باد بر شما این روز و مبارک باد بر شما این تحول. لکن از حالا به بعد هم ما احتیاج داریم که این تحول روحی محفوظ بماند؛ احتیاج داریم همه ما احتیاج دارد اسلام.

احتیاج دارد تعالیم عالیه اسلام، به اینکه این تحول روحی که در اول انقلاب حاصل شد و معجزه‏آسا بود، این را حفظ کنید. در فکر پیشرفت باشید. در فکر این باشید که به جلو بروید، برنگردید به عقب. اگر انحطاط اخلاقی یا فکری یا عملی حاصل بشود، این برگشت به عقب است و ارتجاع. و اگر پیش بروید و با همان خُلقی که در مبارزه برای شما پیدا شد، و همان تحولی که در اول انقلاب برای شما پیدا شد، و با همان تحول، بساط ظلم را به هم پیچیدید، ان شاء اللَّه رو به قرآن می‏روید و رو به اسلام و رو به خدا.

راه همین است؛ راه مستقیم همین است. آن راهی را که شما در سوره حمد در نماز می‏خوانید که: اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ، صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ‏[10] صراط مستقیم همین صراط اسلام است که صراط انسانیت است، که صراط کمال است، که راه به خداست. سه راه هست: یک راه مستقیم، و یک راه شرقی؛ مغضوب‏ عَلَیْهِمْ‏ و یک راه غربی؛ ضالین. شما به همین راه مستقیم که راه انسانیت، راه عدالت، راه جانبازی برای اسلام و عدالت اسلامی است بروید. این راه مستقیم را اگر بدون انحراف به این طرف یا آن طرف، بدون انحراف به شرق و غرب، بدون انحراف به آن مکتبهای فاسد طی کردید، این راه مستقیم، منتهی به خدا می‏شود. آن صراطی که بر جهنم کشیده شده است، اگر مستقیم در این عالم حرکت کنید، از آن صراط مستقیماً رد می‏شوید. جهنم باطن این دنیاست. اگر مستقیم از این راه رفتید و طرف چپ یا طرف راست منحرف نشدید، از صراط آن عالم هم مستقیم عبور می‏کنید، و به چپ و راست متمایل نمی‏شوید. که اگر به چپ متمایل بشوید به جهنم است، و اگر به راست متحول بشوید به جهنم است. راه خدا مستقیم است؛ صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ‏. صراط، راه آنهایی که خداوند به آنها منت گذاشته است و نعمت عطا فرموده است؛ نعمت اسلام، بزرگترین نعمت، نعمت انسانیت، بزرگترین نعمت. شما بر همین راه مستقیم، بر همین راهی که آمدید، و برای اسلام آمدید، و برای پاسداری از اسلام آمدید. و همه ما و همه ملت باید پاسدار باشد و پاسدار از اسلام و قرآن کریم باشد. این راه مستقیم است؛ راه پاسداری از اسلام، راه مجاهده در راه اسلام، در راه خدا، این راه مستقیم است. این همان صراط مستقیمی است که شما در نماز از خدا می‏خواهید. انحراف پیدا نکنید که انحراف یک طرفش مغضوب‏ عَلَیْهِمْ‏ است، و یک طرفش ضالین، است. گمراهان؛ آنهایی که خدای تبارک و تعالی، بر آنها غضب کرده، و آنهایی که گمراه هستند، هر دو راهشان به جهنم است. برادران، تا اینجا که آمدید خوب آمدید و خدا به شما توفیق بدهد. از اینجا به بعد هم خوب بروید و خداوند شما را تأیید کند. شما با خودتان، با خدای خودتان قرار بدهید، که این راه را به آخر برسانید و قرار بدهید که سربازان اسلام باشید تا آخر. و ان شاء اللَّه دست تمام «مغضوب علیهم و ضالین» را از این مملکت کوتاه کنید. خداوند همه شما را موفق و مؤید کند. و من خدمتگزار همه شما و دعاگوی همه شما هستم.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 365 ـ 368)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام؛ برکات ماههای رجب، شعبان و رمضان (1362)

«متقابلًا این عید بزرگ عظیم اسلامی مذهبی را به حضار محترم و اعاظم کشور و به سایر قشرهای مستضعف جهان، خصوصاً ملت عظیم الشأن ایران تبریک عرض می‏کنم.

و امیدوارم که ان شاء اللَّه با عنایات خاصه ولی عصر- ارواحنا له الفداء- این کشتی متلاطم انسانیت به ساحل نجات برسد و مستضعفان جهان بر مستکبران ظالم پیروز شوند. و امید است که حکومت بزرگ همگانی حضرت- سلام اللَّه علیه- بزودی برقرار شود و چشم همه ما را و همه مسلمین جهان را به نور مبارکش روشن فرماید. این سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، برکات بسیار نصیب انسان، انسانهایی که می‏توانند استفاده کنند از این برکات، شده است. البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتی که هست. در ماه رجب، مبعث بزرگ و ولادت مولا علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- و بعض ائمه دیگر، و در ماه شعبان ولادت حضرت سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- و ولادت حضرت صاحب- ارواحنا له الفداء- و در ماه مبارک، نزول قرآن بر قلب مبارک پیغمبر اکرم بوده است. و شرافت این سه ماه در زبانها و در بیانها و در عقلها و در فکرها نمی‏گنجد. و از برکات این ماهها ادعیه‏ای است که وارد شده است در این ماهها. ما امروز در ماه شریف شعبان واقع هستیم، و مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیمترین معارف الهی و از بزرگترین اموری است که آنهایی که اهلش هستند می‏توانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند.

عناوین مسائل الهی و مسائل عرفانی، عناوین سهلی است که هر کس گمان می‏کند که این عناوین را فهمیده است؛ و امور استدلالیه برهانیه هم در عین حالی که دقیق است، لیکن سهل الادراک است. بعد از قیام برهان و دنبال او رساندن حاصل این عناوین و نتیجه برهان به قلب مشکلتر است، که آن را ایمان گفته می‏شود به آن، و چه بسا که اصحاب برهان به این مرتبه ایمان نرسیده باشند. این یک مسئله‏ای است که باید با تلقینات و تکرار و ریاضات به قلب رساند. شما ملاحظه می‏کنید که به حسب ضرورت یک کسی که مرده است، از او به انسان ضرری وارد نمی‏شود، لکن الّا بعض اشخاص، دیگران، اگر چنانچه در یک قبرستانی باشند و کسی نباشد یا با یک مرده‏ای همجوار باشند در غسالخانه و تنها باشند می‏ترسند؛ برای اینکه، آن برهان و ضرورت عقلی به دل نرسیده است. آن معنایی که عقل ادراک کرده است ضرورت هم دارد، لکن به دل نرسیده است. لکن آنهایی که مثلًا مرده شور هستند و سر و کار دارند با مرده‏ها، از باب اینکه تکرار شده است این مطلب پیششان، به قلبشان رسیده است و آنها خوفی ندارند. در مسائل اسلامی هم و مسائل عقلی هم همین طور هست. چه مسائلی عقلی هست که با برهان، با برهان قوی ثابت است، لکن در انسان تأثیر نکرده است، برای اینکه، نتیجه برهان به عقل رسیده است، لکن به قلب وارد نشده است، ایمان به آن نیست، عقل او را ادراک کرده است، لکن قلب ایمان به او نیاورده است.

و چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار سلام اللَّه علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است نمی‏توانند وجدان کنند. آیه شریفه در قرآن: ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی‏[11] خوب، مفسرین، فلاسفه در این باب صحبتها کردند، لکن آن ذوق عرفانی کم شده است.

الهی هَبْ لِی کَمالَ الْانْقِطاعَ الَیْکَ وَ انِرْ ابْصَارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرِها الَیْکَ حَتّی‏ تَخْرِقَ ابْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ الَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِکَ الهی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاجابَکَ وَ ناجَیْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ‏[12]

اینها عناوینشان را خیال می‏کند انسان، خوب، ما هم می‏دانیم. نه عارف و نه فیلسوف و نه دانشمند نمی‏توانند ذوب کنند چی هست مسأله. مسئله‏ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ‏ که مبدأش قرآن است: وَ خَرَّ مُوسی‏ صَعِقاً[13]، مسئله‏ای است که انسان گمان می‏کند که خوب افتاد غش کرد «صَعِقَ» یعنی غش کرد، اما این غش چی بوده است؟ غش حضرت موسی چی بوده است؟ این مسئله‏ای نیست که غیر موسی بفهمد. یا: دَنی‏ فَتَدَلّی‏ را، این مسئله‏ای نیست که غیر آن کسی که «دنُوّ»[14] پیدا کرده است بتواند فهم کند، ادراک کند، ذوب کند. یا همین جملاتی که در این مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست، مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعاً ممتنع است. ریاضات بسیار می‏خواهد تا انسان بتواند بفهمد که ناجیته [با فتح تا] نه ناجیته [با ضم تا]، «ناجَیتَه» این چی است؟ خدا با آدم مناجات می‏کند، چی است مناجات؟ چه خواسته‏اند ائمه؟ این از دعاهایی است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است همه ائمه این دعا را، این مناجات را می‏خواندند، این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همه ائمه این مناجات را می‏خواندند. چی بوده است این؟ بین آنها و خدای تبارک و تعالی چه مسائلی بوده است؟

هَبْ لِی کَمالَ الْانْقِطاعِ الَیْکَ‏

کمال انقطاع چی است؟ وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرّی‏[15]؛ خوب، آدم به حسب ظاهر می‏گوید خوب، همه چیز با اوست. اما وجدان این مطلب که هیچ ضرری به ما نمی‏رسد الا به دست اوست، هیچ منفعتی نمی‏رسد الّا به اوست، اوست ضارّ و نافع، اینها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است. و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم یک حظی و لو یک جلوه کوچکی در دلها و قلبهای ما واقع بشود، و لا اقل مؤمن به این بشویم که قضیّه «صَعِقَ» چه قضیه‏ای است. مؤمن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست. مناجات را مؤمن بشویم به آن، انکار نکنیم، نگوییم اینها حرفهای درویشی است. همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است، همه این مسائل هست، نه به آن لطافت قرآن، لکن به نحو لطیف. آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده‏اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند، و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند؛ البته به حقیقت‏اش هم کم آدمی است که می‏تواند پی‏برد تا چه رسد به اینکه ذایقه روح بچشد این را. چشیدن ذایقه یک مسئله فوق این مسائل است.

و من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی این ملتی که امروز قیام کرده است، نهضت کرده است و برای او قیام کرده است، و برای او نهضت کرده است، شرّ مفسدین و جبارین را از سرش کوتاه کند تا برسد به مسائلی که باید برسد. لکن تا این قدرتهای بزرگ به اریکه قدرت خودشان نشسته‏اند، این امری است که یک قدری به نظر مشکل می‏آید.

نمی‏دانم که در بعضی از رادیوها که پخش کردند صحبت رئیس جمهور امریکا را ملاحظه کردید که ایشان از همه دنیا استمداد کردند برای اینکه، این بهایی‏هایی‏[16] که در ایران هستند و مظلوم‏اند و جاسوس هم نیستند، و به جز مراسم مذهبی به کار دیگر اشتغال ندارند، و ایران برای همین که اینها مراسم مذهبیشان را بجا می‏آورند 22 نفرشان را محکوم به قتل کرده‏اند، ایشان از همه دنیا استمداد کرده که اینها که جاسوس نیستند، اینها یک مردمی هستند دخالت در هیچ کاری ندارند، و روی انساندوستی ایشان این مسائل را می‏گویند. اگر ایشان این مسائل را نمی‏گفت، گاهی اذهان ساده احتمال می‏دادند که خوب اینها هم یک مردمی هستند که و لو اعتقاداتشان فاسد است لکن مشغول کار خودشان هستند و مشغول عباداتی که به نظر خودشان عبادت است مثلا هستند، و حال آنکه در آن نظر هم نبودند. لکن بعد از اینکه آقای ریگان گفته‏اند، شهادت دادند به اینکه اینها جز مراسم مذهبی چیزی دیگری ندارند، باز هم ما می‏توانیم باور کنیم؟ از آن طرف وقتی که حزب توده را می‏گیرند شوروی صدایش بلند می‏شود که یک عده مردم بیگناهی که با جمهوری اسلامی هم موافق بودند، پشتیبان بودند، جمهوری اسلامی را هم اینها مثل دیگران همراهی کردند و حالا هم همین طور هستند، دولت ایران بیخودی آمده است اینها را گرفته است و حبس کرده است. از آن طرف هم آقای ریگان‏[17] می‏گوید که این بهایی‏ها، بیچاره‏ها مردم آرامی، ساکتی مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبی خودشان را بجا می‏آورند و ایران برای خاطر همین که اینها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آنهاست گرفتند. اگر اینها جاسوس نیستند شما صدایتان در نمی‏آمد. شما برای خاطر اینکه، اینها یک دسته‏ای هستند که به نفع شما هستند، و الّا ما شما را می‏شناسیم، امریکا را هم می‏شناسیم که انساندوستی‏اش گل نکرده است که حالا برای خاطر 22 نفر بهایی که در ایران به قول ایشان گرفتار شدند، برای انساندوستی یک وقت همچو صدا کرده و فریاد کرده و به همه عالم متشبّث شده است که به فریاد اینها برسید. مردم شما را می‏شناسند، شمایی که عراق را وادار کردید که هر روز به سر این کشور ما آن می‏آورد که مغول نیاورد، و به سر کشور خودشان را هم همین طور. عراق که یک دسته از علمای بزرگ آنجا را مثل آقای آیت اللَّه آسید یوسف،[18] که من او را می‏شناسم که چه مرد سالم و صحیحی است، برای خاطر- به نظر می‏آید- انتقام از مرحوم آیت اللَّه حکیم، ایشان را با عده کثیری از بچه‏ها و بزرگهای این فامیل را گرفته است، شما چنانچه انساندوست بودید یک کلمه خوب بود بگویید، اشارتاً بگویید که خوب چرا این کار را می‏کنید؟ یک کلمه در رسانه‏های گروهی شما اشکال کنند به اینکه این کارها در عراق و ایران چی هست که شما می‏کنید. شما دیدید که اینها چه کردند و رسیدید به اینکه پرونده‏های آنها را مطالعه کردید و می‏گویید؟ یا غیب می‏دانید؟ اگر دلیلی ما نداشتیم به اینکه اینها جاسوس امریکا هستند جز طرفداری ریگان از آنها و دلیلی نداشتیم که حزب توده جاسوس هستند جز طرفداری شوروی از آنها، کافی بود. لکن ما به شما بگوییم نه حزب توده را به واسطه حزب توده بودنش و نه بهایی را به واسطه بهایی بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و حکم به حبس دادند. اینها مسائل دارند، حزب توده را خودشان آمدند همه حرفهایشان را زدند و سابقه دارند اینها. بهایی‏ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند، یک حزبی که در سابق، انگلستان پشتیبانی آنها را می‏کرد و حالا هم امریکا دارد پشتیبانی می‏کند، اینها هم جاسوس‏اند مثل آنها. اگر جاسوس نباشند، خوب بسیاری از مردم دیگر هم هستند که اینها انحرافات عقیدتی دارند، کمونیست هستند، چیزهای دیگر هستند، لکن محاکم ما به واسطه کمونیست بودن آنها یا انحراف عقیده داشتن آنها، آنها را نگرفتند و حبس بکنند. حزب توده هم مادامی که توطئه نکرده بود، مادامی که اشتغال به توطئه‏اش زیاد نشد- البته تحت نظر بودند اینها که اینها چه می‏کنند چون سابقه داشتند اینها- ولی مادامی که نزدیک نشد این توطئه‏شان به خیال خودشان، به خیال فاسد خودشان به ثمر برسد، آن وقت بود که پاسدارهای عزیز ما آنها را گرفتند و ان شاء اللَّه به موقع خودش به جزای خودشان هم می‏رسند.

مسأله این است که طرفدار اینها، شما آقای ریگان هستید، و طرفدار آنها آقای فرض کنید شوروی هست، و این دلیل بر این است که اینها یک وضع خاصی دارند که آنها نفع به اینها می‏رسانند و اینها نفع به اینها می‏رسانند، نفع رساندن اینها غیر از این می‏تواند باشد که اخبار ما را به آنها بدهند، جاسوسی بکنند بین ملت ایران و دولت ایران با آنها. این گرفتاریهایی است که کشور ما امروز دارد با این ابرقدرت‏ها و این منحرفین.

از آن طرف هم در داخل کشور شیاطینی هستند که اینها هم یا کارگرند برای آنها یا نفهم‏اند، یا از جمهوری اسلامی بدشان می‏آید اصلًا، می‏گویند یک چیز دیگر باشد، یا اگر واقعاً متعهد هستند جمهوری اسلامی را هم قبول دارند، همه چیز را هم با شما آقایان مشترک هستند، لکن از ساده‏لوحیشان استفاده می‏شود و از آنها کار کشیده می‏شود. من که یک وقت می‏گویم که مثلًا این طور صحبتها نباید بشود، این طور حرفها نباید در کجا گفته بشود، نمی‏گویم که اختناق است؛ هر چه می‏خواهند بگویند و هر چه می‏خواهند انتقاد کنند، انتقاد غیر توطئه است. لحن توطئه با لحن انتقاد فرق دارد. انتقاد از اموری است که سازنده است. مباحثه علمی همان طوری که علوم اسلامی بی‏مباحثه نمی‏رسد به مقصد، امور سیاسی هم بی‏مباحثه نمی‏رسد به مقصد؛ مباحثه می‏خواهد، اشکال می‏خواهد، رد و بدل می‏خواهد، این را هیچ کس جلویش را نمی‏گیرد. لکن یک وقت لحن، لحن انتقاد نیست، لحن، لحن تضعیف جمهوری اسلامی است، و لو اینکه دیکته کردند به او دادند، نفهمد که این طوری است، لحن، این لحن است، ما با این لحن مخالفیم؛ این لحن، آزاد نیست. توطئه آزاد نیست، انتقاد آزاد است. بنویسند، بگویند، انتقاد کنند، اما توطئه کردن و دنبال این باشند که تضعیف کنند جمهوری اسلامی را، تضعیف کنند ارگانهای این جمهوری را، آن است که دست در کار است، و ماورای او دستهایی است که گرداننده هستند. این دولت دارد با تمام توانی که دارد، در یک وقتی که هر کس باشد ناتوان است، در یک همچو وضعیتی که ما داریم، هر کس که بخواهد یک عمل مثبتی انجام بدهد با توانایی زیاد نمی‏تواند انجام بدهد، دولتی که تمام توان خودش را دارد برای این ملت صرف می‏کند و زحمت می‏کشد، آن وقت در مقابلش بیایند، یک وقت نخست وزیرش را متهم کنند که چه هست، یک وقت وزیر کذایش را. اینها اگر چنانچه واقعاً انتقاد سازنده داشتند خوب، انتقاد کنند، بگویند فلان جا کج است فلان جا راست، اما همه مسائل را کنار گذاشتن، کارهایی که این دولت بیچاره کرده است کنار گذاشتن، کارهایی که مجلس کرده است کنار گذاشتن، نادیده حساب کردن که اینها هیچ، برای این ملت تا حالا هیچ انجام نگرفته است و الآن مثل زمان سابق همه چیز ما وابسته‏تر شده است، خوب، اینها معلوم است یک دستی پشتش هست که مردم را هُل بدهد و از صحنه بیرون کند، و به جای او آنهایی که باید بیایند بیایند، ما با این مخالف هستیم، هر مسلمانی با این مخالف است، هر روحانی‏ای با این مخالف است، هر انسانی با این مخالف است. آقا مردم زحمت کشیدند، جوان دادند، همه چیز دادند در راه اسلام، اسلامی که حالا با خون این مردم، با شهادت این جوانهای عزیز رسیده است به آنجایی که می‏خواهد حالا یک رشدی بکند و محکم کند پلی خودش را، و بحمد اللَّه شده است، شما حالا از سر گرفتید و می‏خواهید هی یکی یکی تضعیف کنید، آن توطئه‏گر هست، و آن چه هست و آن کمونیست هست و آن سرمایه‏دار است و همین حرفهای مزخرف که هی گفته می‏شود.

اگر انتقاد صحیح دارید خوب بگویید، بنویسید، و امضا کنید که این من می‏گویم اینجا و آنجا درست نیست، و لو اینکه دولت خیلی کار کرده لکن اینجا ناقص است. اگر یک وقت هم دیدید که فلان دادگاه عمداً خلاف کرده است، فلان دولت، فلان وزیر عمداً خلاف کردند، شما با یک دلیلی ثابت کنید این معنا را. از آن دولت، از او بازخواست می‏شود. اما انسان بنشیند و بی‏امضا هی بنویسد و منتشر کند و هی تهمت بزند و منتشر کند، چرا بی‏امضاست؟ اگر راست می‏گویید خوب امضا کنید. نباید انسان متوجه بشود به اینکه حالا از باب اینکه یک دسته‏ای یک به خیال آقایان، به خیال اینها یک چیزی گیرشان آمده است، و الّا جز زحمت چی هست برایشان؟ این روحانیت قم جز زحمت، این مدرسین محترم قم الآن جز زحمت و وقت صرف کردن که باید در امور علمی صرف بکنند، حالا آمدند در اموری که باید صرف بشود صرف می‏کنند، چی هست برایشان؟ چه چیزی به آنها دادند؟ این «روحانیت مبارز تهران» جز اینکه زحمت دارند می‏کشند و دارند خون دل می‏خورند چی به آنها رسیده است؟

این دادگاهها و این دادسراها و این قضات و این مجلس و این شورای نگهبان و این همه، تا برسیم به آن پاسدارها و پاسبانها که جان عزیزشان را دارند فدای شماها می‏کنند و فدای اسلام می‏کنند و فدای مسلمین می‏کنند، آن وقت سزاوار است که انسان تضعیف کند اینها را؟ با تضعیف دولت آنها را تضعیف کند؟ چیزهایی بگوید آنجا هم منتشر بکنند که مردم تضعیف بشوند؟ اینها است که انسان را به صدا درمی‏آورد و می‏گوید که آقا، بنشینید سر جایتان، بس است، دیگر نمی‏شود آن ترتیب برگردد. و اما خیر، فلانی با انتقاد مخالف است، نخیر، انتقاد بکنید توطئه نکنید. من با توطئه مخالفم، همه هم مخالف‏اند. ما با تضعیف جمهوری اسلامی، تضعیف جمهوری اسلامی، یعنی تضعیف اسلام، ما با این مخالفیم؛ کدام مسلمان است که مخالف نیست با این؟

در هر صورت ان شاء اللَّه امیدوارم که خداوند این عید را بر همه شماها مبارک کند. و با

دلگرمی به اینکه خدای تبارک و تعالی عنایت دارد به این کشور، این کشوری است که نمونه است در اینکه متعهد به اسلام است، این کشوری است که دولت و ملتش، مجلس و روحانیت‏اش همه دست به هم داده‏اند که اسلام را در اینجا و ان شاء اللَّه در همه جا پیاده کنند. خدای تبارک و تعالی مطمئن باشید که عنایت دارد، و ولی عصر- سلام اللَّه علیه و ارواحنا له الفداء- عنایت به این جامعه دارد، و با اتّکال به خدای تبارک و تعالی و عنایت ارواح مقدسه نباید ما به خودمان هیچ خوفی راه بدهیم و خوفی هم نداریم. من کراراً این را عرض کرده‏ام که خوف آن دارد که برای آن عالم یک چیزی قائل نیست.

این جوانهای ما که می‏آیند و می‏گویند ما می‏خواهیم شهید بشویم، اینها خوف دارند از مردن؟ اینهایی که قسم می‏دهند انسان را که ما شهادت نصیبمان بکنید، خدا بکند، اینها خوف دارند از شهادت؟ از مردن خوف دارند؟ اینهایی که مشغول خدمت هستند و هر آن محتمل است که خدای نخواسته مورد اصابه چیزهایی بشوند، اینها خوف ندارند، اینها مشغول خدمت هستند. خوف آن دارد که آن طرف را قبول ندارد. آن که فهمیده است که یک طرف دیگری هم هست، فهمیده است که این دنیا معبر است برای آن عالم، آن دیگر خوفی ندارد، آرزویش این است که به مقصدش برسد.

الهی هَبْ لِی کَمالَ الْانْقِطاعِ الَیْکَ وَ انِرْ أبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرِها الَیْکَ حَتّی‏ تَخْرِقَ ابْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ الَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِکَ.

خداوند ان شاء اللَّه اسلام را پیروز کند، و لشکریان اسلام پیروز بشوند و دست اشرار از این کشور کوتاه بشود.» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 455 ـ 464)

ـ پیام به نمایندگان مجلس به مناسبت گشایش دومین دوره مجلس؛ تعیین اولویتها (1363)

«با عنایات خداوند متعال- جل و علا- و تأیید حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- مجلس مقدس شورای اسلامی دومین دوره را آغاز نمود. و این در حالی است که بحمد اللَّه و له الشکر جمهوری اسلامی با برخورداری کامل از پشتیبانی ملت عزیزِ حاضر در صحنه، مشکلات انقلاب را یکی پس از دیگری تا حد زیادی پشت سر گذاشته، و پایه‏های مبارک آن استقرار یافته، و قلوب مؤمنین و مستضعفان جهان را به خود جلب کرده است و موج پر عظمت اسلام، ملتهای محروم و تحت ستم سراسر عالم را تکان داده؛ و به رغم پیش‏بینیها و آرزوهای ابرقدرتها و وابستگان بیوطن آنان، به راه پر افتخار خود ادامه می‏دهد؛ و بی‏هراس از چنگ و دندان ابرقدرتها و هیاهوی رسانه‏های گروهی وابسته به شرق و غرب، چون سیل خروشان، حشیشها و تفاله‏ها را بیرون رانده و خود بر جای مانده است. فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ.[19] و به خواست قادر متعال، در مدت کوتاهِ پس از پیروزی انقلاب، در ابعاد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و نظامی از قدرتمندترین کشورهای اسلامی است. و ما این توفیقات و پیروزیها را از سرچشمه قدرت مطلقه و برکات اسلام بزرگ و ایمان به خدای قادر و پیروی از احکام مقدس اسلام می‏دانیم؛ و خود را ناچیز دانسته، و مفتخریم که عنایات خاصه خدای متعال- جل جلاله- شامل حال این ملت تحت ستم گردیده، و آن را از گرداب مهالک نجات بخشیده است. و امیدواریم با ادامه تعهد ملت به اسلام و کوشش تمام ارگانهای جمهوری اسلامی، شمول این عنایات بر ملت و کشور اسلامی برقرار و دائمی باشد؛ و از دعای خیر ولی اللَّه الأعظم- عجل اللَّه تعالی فرجه- برخوردار باشیم. در اینجا لازم است از کوششها و مجاهدات نمایندگان محترم مجلس اول تشکر و قدردانی نمایم؛ که با همه مشکلات و کارشکنیها و ناهماهنگیها به کارهای مهمی موفق، و از خط و صراط مستقیم اسلامی منحرف نشدند؛ و در مقابل منحرفان استقامت نموده، و کار بسیار مهم خود را، آن هم در دوره اول مجلس و جوّ اغتشاش و آشوب، که در انقلاب مستقل عظیمی مثل انقلاب ایران قابل اجتناب نبود، با افتخار و سرافرازی به پایان رساندند. باید این مجلس را از این جهت که در حال غلیان انقلاب و نابسامانیهای لازم آن و نفوذ افراد منحرف بازیگر در کارهای کلیدی و کسب به ناحق مقامات بلندپایه و نیز تازه کار بودن و کم تجربگی در مسائل بسیار پیچیده، توانست با زحمت و پشتکار و تعهد به جمهوری اسلامی و با حرکت به سوی اسلامی شدن قوانین و حرکت به نفع مستضعفان موفقیت چشمگیری به دست آورد، مجلسی نمونه به حساب آوریم. و برای شهدای مظلومی که در راه اسلام داده است از مقام مقدس ربوبی رحمت تقاضا نموده، و به بازماندگان محترمشان تسلیت عرض کنیم. جَزَاهُمُ اللَّهُ عَن الاسلامِ خَیراً.[20] و اما دوره دوم مجلس جمهوری اسلامی در آغاز گشوده شدن، برخوردار از پشتیبانی بیدریغ عموم ملت انقلابی و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی است. و نمایندگان محترم آن ناظر نشیب و فرازها و برخوردار از تجربه‏ها و اندوخته‏های چهار ساله نمایندگان محترم مجلس اول، و آشنا به بسیاری از پیچ و خمها و توطئه‏ها و بازیهای به اصطلاح سیاسی بوده و می‏باشند؛ و شاهد فداکاریها و جانبازیها و از خود گذشتگیهای ملت معظم از اول انقلاب تا کنون بوده‏اند، چه در زمان ستمشاهی و شهادت دسته جمعی زن و مرد و صغیر و کبیر ملت شجاع؛ و چه پس از پیروزی و خیانتها و جنایتهای گروهکها و گروههای منافق متظاهر به اسلام و ملیت و طرفداری از توده‏ها و کشتار بیرحمانه مظلومان و طبقات ضعیف و ستمکش؛ و چه شاهد تحمیل جنگ از سوی ابرقدرتهای شرق و غرب و وابستگان مرتجع آنان، که حرث و نسل این ملت عدالت طلب و اسلامجو را به آتش کشیده و به نابودی سپرده‏اند، و جوانان عزیز را که مدافع آرمانهای اسلام و قرآن کریم بوده و هستند با سلاحهای پیشرفته شرق و غرب و سلاحهای شیمیایی به شهادت رسانده‏اند. حال که شاهد همه این جریانات بوده‏اند، باید دقیقاً توجه کنند که مسئولیت بسیار عظیم و سرنوشت‏سازی را به عهده گرفته‏اند، که به پایان رساندن آن به طور شایسته و خداپسند جز با «جهاد اکبر» میسر نخواهد شد.

این جانب از خداوند متعال، در این ماه پر برکت شعبان المعظم که شاهد ولادت با سعادت منجی بشر و عدالت‏گستر شرق و غرب و فریادرس مظلومان و مستضعفان جهان، حضرت بقیة اللَّه الأعظم- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- بوده است، عاجزانه خواستارم که نمایندگان و قاطبه ملت مظلوم ایران را در مسئولیتهایی که در این عصر پر آشوب و فتنه‏زا، که می‏توان گفت حکومت جنگل بر آن غلبه دارد، به دوش گرفته‏اند به طور شایسته از عهده برآیند و در این جهاد بزرگ موفق شوند؛ و با افتخار و سرافرازی به محضر مبارک حق تعالی وارد شوند.

اینک تذکراتی برادرانه و مخلصانه به حضرات نمایندگان محترم- حفظهم اللَّه تعالی و ایّدهم- عرضه می‏دارم باشد که نافع شود. وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْری‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ.[21] 1- [آن‏] که در رأس همه تذکرات است و با رسیدن به آن، همه چیز اصلاح می‏شود و سعادت فراگیر می‏گردد، آن است که به قلوب محجوب و منکوس خود برسانیم که عالَم، از اعلا علّیّین تا اسفل سافلین، جلوه حق- جل و علا- و در قبضه قدرت اوست؛ و هیچ موجودی، از روحانیون ملأ اعلی‏ و انبیای معظم و اولیای مکرم، تا اشقیا و هر جا بروید، از خود چیزی ندارند؛ بلکه چیزی نیست جز آنکه به جلوه او نورانی و هست شود. و این تذکر همان است که موجب اطمینان قلوب می‏شود که‏ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.[22] و با این باور است که خوفها از غیر او از دلها رخت ببندند؛ و امیدها و رجاها بجز به او از قلوب زایل شوند. بارالها، ما گر چه محجوبیم و در سلاسلِ‏[23] جهنمِ نفسْ مقید، تو به وسیله اولیایت دست ما گیر و ما را از خود و شرّ خود برهان؛ تا جز تو نبینیم و جز از تو خوف نداشته باشیم و امید به کس نبندیم. خدایا!، ما این پیروزیها را در جبهه‏ها و در پشت جبهه‏ها و در ارگانهای ملی و دولتی از تو می‏دانیم. و اگر نبود عنایت خاص و پرتو رحمت تو بر این ملت ضعیف، که چنگ و دندانها از اطراف عالَم به او نشان می‏دهند و توطئه‏های شرق و غرب برای براندازی اسلام و جمهوری اسلامی به هم پیوند خورده‏اند و سازمانهای عریض و طویلِ حقوق بشر و امنیت جهانی با رسانه‏های گروهی چپ و راست یک صدا به مقابله با آن برخاسته‏اند و دولتهای به اصطلاح اسلامی با پیوند با اسرائیل غاصب و ارباب غاصبتر آن امریکا در براندازی آن مجهز شده‏اند، در همان نفسهای اول سرکوب شده بود. این عنایت بزرگ تو است که مجلس، ملت و دولت ما چون سدی عظیم و خلل ناپذیر ایستاده و فریاد اسلام را به جهانیان رسانده، و مستضعفان را در کنار کاخ سفید و کرملین و در گوشه و کنار زمین به حرکت و فریاد در آورده است.

و امید آن است که مسلمانان و مستضعفان جهان بپاخیزند، و داد خود را از مستکبران بگیرند، و مقدمات فرج آل محمد- صلی اللَّه علیه و آله- را فراهم نمایند.

2- چنانچه این انقلاب اسلامی یک انقلاب عادی نیست و متکی به هیچ یک از دو قطب شرق و غرب نمی‏باشد، از این جهت، ویژگیهای خاص خود را داشته و دارد. و با پیمودن صراط مستقیمِ «لا شرقیه و لا غربیه» در مقابل هر دو قطب ایستاده است و از هیچیک از قدرتهای افسانه‏ای نهراسیده است که همین موجب پیروزیهای معجزه معجزه‏آسایش گردید؛ گر چه موجب توطئه‏ها و آتش‏افروزیهای فراوان علیه خودش هم شد لکن در هیچ مرحله‏ای عقبگرد نکرد.

مجلس جوشیده از این ملت انقلابی نیز یک مجلس عادی نیست؛ که یک پدیده خاصِ به خود با ویژگیهای خاص است. امروز به جرأت می‏توان ادعا کرد که در زیر این آسمان کبود تنها مجلسی است که متکی به آرای توده میلیونی مردم است که با رأی مستقل و مستقیم مردم به دور از اعمال نفوذ خانها و سرمایه دارها و مالکها و سلطه‏ها و بست و بندهای به اصطلاح سیاسی و فعالیتهای انحرافی، به وجود آمده، و از قلدریهای رژیم شاهنشاهی و وابستگان به آن خالص بوده است. قهراً مسئولیتهایی که چنین مجلسی دارد بسیار بزرگ است: مسئولیت مقابله با سیاست بازیهای غرب و جناح سرمایه داری آن، و دیکتاتوری شرق و قطب کمونیستی آن. این مجلسی است که باید سیاست «نه شرقی و نه غربی» را در جهان دو قطبی اجرا کند؛ و احکام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی اسلام را که به طاق فراموشی سپرده شده بود و قرنها منزوی بود به صحنه آورد و چنین مجلسی است که قدرت روحی ما فوق عادی و قدرت تشخیص مسائل پیچیده جهان و قدرت تصمیم‏گیریهای قاطع بی‏گرایش به دو قطب الحادی و سرمایه داری را لازم دارد. قدرتی که اگر همه جهان در مقابل آن به سوی باطل روند، بی‏وحشت به سوی حق رود. قدرتی که جوّسازیها و دروغ‏پردازیها را به هیچ شمارد.

چنین مجلسی در کمیسیونهای مختلفش کارشناسان و متخصصان متعهد و زبردست لازم دارد. هر چند برای مشورت در هر رشته خصوصاً در سیاست خارجی و نیز سیاست اقتصادی که امروز از اهمّ امور است از اشخاص کاردان دعوت کنند و چون مقصد همه ان شاء اللَّه پیشرفت احکام اسلام و خدمت به بندگان خدای متعال است، باید از اینکه از خارج مجلس استمداد می‏کنند خوشوقت باشند.

3- مجلس محترم دوره اول گر چه کارهای بسیار ارزنده‏ای انجام داد و با کوشش و مشکلات فراوان از عهده وظایف خود به در آمد لکن تراکم مشکلات پس از انقلاب و خیانتهای رژیم سابق آن چنان زیاد بود که قهراً بسیاری از مشکلات به عهده مجلس حاضر است. از آن جمله حل مسائل بسیار مهم اقتصادی و مبارزه با تورم و حل مسئله مسکن و زمین است و رسیدگی هر چه بیشتر به امور محرومان و قشرهای کم درآمد و از آن جمله افراد محترمی می‏باشند که در دستگاههای دولتی با حقوق محدود مشغول خدمت هستند. این کارمندان زحمتکش اکثر قریب به اتفاقشان درآمد دیگری ندارند و به حقیقت از قشر محروم هستند. چنانچه حل مسائل کشاورزی که از مهمات امور کشور است به عهده دولت با پشتیبانی مجلس است. و در تمام این امور آنچه لازم است بدون مسامحه عمل شود موافق بودن قوانین مربوط به این امور و سایر امور کشور با قوانین مقدس اسلام اعم از احکام اولیه یا احکام ثانویه است؛ که اگر جزئی انحرافی خدای نخواسته در این مجلس از شرع اسلام پیدا شود سنت سیئه‏ای خواهد شد که دنبال آن سنتهای سیئه دیگر خواهد آمد؛ و وزر[24] و گناه آن و گناه هر کس که به آن عمل کند به گردن آنان است. و اگر ان شاء اللَّه فعالیتهای نمایندگان محترم در جانب هر چه بهتر کردن کشور و رفاه حال محرومین با موازین اسلامی باشد، اجر آن مثل اجر هر کس [که‏] به آن عمل کند برای سنت گذاران است. کسی گمان نکند که به نفع محرومین و خدمت به آنان اگر به طور غیر مشروع هم باشد مانع ندارد. که این یک انحراف و خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی بلکه به محرومین است که از مال حرام و غصب و با ظلم به دیگران آنان را مبتلا به آتش جهنم کنند. این جانب گمان ندارم که در کشوری که همه چیز خود را برای اسلام و اجرای قوانین اسلامی فدا کرده چنین مسائلی واقع شود. و حضرات نمایندگان محترم کوشش نمایند که امر مخالف با شرع و قانون اساسی به تصویب نرسد؛ که علاوه بر آنکه رأی بر ضد قوانین الهی دادن خود گناه است، بی‏شک شورای محترم نگهبان آن را رد می‏کند و موجب عقب افتادن کارها می‏شود.

4- می‏دانید و می‏دانیم که مجلس شورای اسلامی دارای وظایف بزرگ و ظریف می‏باشد؛ چرا که در کشوری که مردم برای اسلام و حکومت اسلامی و اجرای قوانین نورانی قرآن کریم و قطع ظلم و ستم به هر نحو و از هر نوع باشد قیام کرده‏اند و شما را به مجلس فرستاده‏اند، مجلسی که منعکس‏کننده اقوال و احوال و طرز روحیه و افکارتان است و از آنجا که همه اینها به صورتی وسیع در سراسر کشور و نیز در بسیاری از کشورهایی که موج رادیو- تلویزیون به آنجا می‏رسد و گاهی در تمام دنیا به واسطه رسانه‏های گروهی جهان منتشر می‏شود، لازم دانستم به حکم وظیفه و اخوت اسلامی به بعضی از آنها اشاره کنم. و این اموری است که اسلام و اخلاق اسلامی و ارزشهای انسانی و ملتهای متعهد اسلام از آنان خصوصاً و از همگان عموماً توقع دارند.

الف) کیفیت برخورد با یکدیگر در محیط مجلس و مباحثات بین مخالف و موافق؛ از نمایندگان متوقع است که مراعات آداب اسلامی در محاورات بشود؛ و انگیزه آن یافتن حق و راه حل باشد و این امور در محیط دوستی و صفا چون بحثهای علمی در محیط مدارس فقاهتی که مقصود، یافتن واقعیت نه تحمیل عقیده است، آقایان را بهتر و آسانتر به حقیقت می‏رساند و مجادلات با حال غضب و عصبانیت انسان را از واقع دور می‏کند و چون مقصود از بحثها یافتن طریق هر چه بهتر برای خدمت به اسلام و کشور و ملت است و از عبادات و مقربات الهی محسوب است، حقاً لازم است از آنچه مخالف رضای خداوند متعال است اجتناب شود و محیط مجلس طوری باشد که علاوه بر یافتن راه صحیح برای شنوندگان، آموزنده اخلاق اسلامی و آداب انسانی باشد، که این خود یک عبادت دیگر است. و اگر خدای نخواسته در این محیط مقدس مقصود کسی اعمال غرض و تحمیل عقیده و احیاناً تسویه حساب باشد که قهراً به هتک یک مسلمان و رد و بدل الفاظ غیر مناسب منجر می‏شود علاوه بر آنکه از مسیر حق دور می‏شود و بر خلاف آنچه وظیفه وکیل است می‏باشد گاهی اشاعه فحشا در یک محیط بسیار وسیع است که معصیتی عظیم است. این جانب امیدوارم خداوند توفیق دهد که همان سان که جوانهای عزیز رزمنده، سنگرها را به مسجد و معبد تبدیل کردند، حضرات وکلا، مجلس را معبدی کنند منزه از اعمال و اقوال زمان طاغوت، تا مجلسی نمونه شود؛ باشد که مجالس دیگر کشورهای اسلامی از آن تبعیت کنند.

ب) کیفیت برخورد با دولت و وزرا و سایر کارمندان؛ شک نیست که مجلس به همه امور کشور نظارت دارد؛ و حق نمایندگان است که از هر انحراف و خلافی که از وزرا و ادارات می‏بینند به حکم قانونی جلوگیری کنند و دولت را تا حد استیضاح بکشانند. لکن فرقهاست بین نظارت و استیضاح، و بین عیبجویی و انتقامگیری. و این فرق را همه کس پس از رجوع به وجدان خویش می‏فهمد. انسان با کمی تفکر در حال خود تشخیص می‏دهد که احضار دولت یا وزیر برای خدا و مصالح اسلام و کشور است و در آن جز هدایت و جلوگیری از انحراف و حفظ مصالح ملت چیز دیگری دخالت ندارد؛ یا از معیارهای غیر الهی، چون حُب و بغض، دوستی و دشمنی، هواهای نفسانی چون خودنمایی، عرض اندام و از این قبیل مکاید نفسانی و شیطانی، برخوردار است. و محک تشخیص معیار الهی از شیطانی آن است که پس از مراجعه به خود بیاید که آنچه که او می‏خواهد نفْس عمل است گر چه این کار را دیگری انجام دهد؛ و یا آنچه را که بدان سبب شخصی را احضار کرده است اگر از دوستان عزیز او سر می‏زد، با او همان می‏کرد که با این انجام می‏دهد. و این است معنای روابط و ضوابط و صراط مستقیم که از ارزشهای انسانی برخوردار است. خداوند قادر ما را بر آن هدایت فرماید و از ما دستگیری کند.

مرحله‏ای دیگر: به فرض آنکه هیچ مقصدی جز حقجویی و جلوگیری از انحراف نباشد، در کیفیت ادای وظیفه و بیان اشکال می‏توان معیار الهی و نفسانی را تشخیص داد.

معیار الهی آن است که اثبات مدعا مبنی بر استدلال و شواهد متقن باشد، و از کلمات نیشدار و اهانت‏آمیز و کردار ناروا مبرّا باشد. و در غیر این صورت، باید دانست که دست شیطان و نفس امّاره بالسوء در کار است و گوینده بازیچه هوای نفس است.

نمایندگان محترم و خواهران و برادران گرامی، مسأله بسیار مهم است. آبرو و حیثیت یک مسلمان یا یک انسان در کار است. چه بسا با یک انحراف شما یک انسان آبرومند در جامعه ساقط شود و شرف یک مؤمن خدشه‏دار گردد. اگر انحرافی دیدید، نخست بدون سر و صدا دنبال تحقیق روید. پس از آنکه مسلّماً معلوم شد، قبل از کشیده شدن به مجلس با طرف به گفتگو بنشینید، و مسأله را حتی الامکان با خود او حل کنید. اگر در این مرحله توفیق حاصل نشد، در کمیسیون مربوط او را بخواهید، و با کمک دوستان فیصله دهید. و اگر فیصله نشد و شخص مذکور می‏خواهد بر خلاف مصالح اسلام و کشور و ملت عمل کند و در انحراف پافشاری نماید، حفظ مصلحت عمومی و اسلام مقدّم است بر حفظ مصلحت شخص، هر کس باشد؛ در این صورت تقاضا کنید و با استدلال و منطق، بدون کوچکترین اهانت، مطلب را عرضه کنید. و مهلت دهید تا در محیطی آرام و بی‏تشنج از خود دفاع کند. در این موقع مجلس به هر چه تکلیف قانونی و شرعی دارد عمل کند، بی‏کوچکترین توهین. و ما همه باید بدانیم که مجرمی که بالاترین جرم را دارد و به سوی چوبه دار می‏رود، جز اجرای حد شرعی احدی حق آزار او را لفظاً و عملًا ندارد؛ و مرتکب، خود ظالم است و مستحق کیفر.

ج) از امور لازم التذکر راجع به نطقهای قبل از دستور است؛ چه بسا که ناطق احیاناً گمان کند بی‏قید و شرط و بی‏تعهد و تکلیف باید هر چه بخواهد بگوید، و به هر کس، چه حاضر جلسه و چه غایب، می‏تواند به اصطلاح حمله کند، و میزانی الهی و شرعی و اخلاقی در کار نیست و مسئولیتی حتی شرعی ندارد. و گاهی بعضی نطقها موجب تأسف بسیار و تأثر است؛ و چه بسا که اهانت به یک مسلمان و مؤمن را به حد اعلی‏ می‏کشاند و حیثیات انسانها را لکه‏دار می‏کند؛ و گاهی ارقام و اقلام بسیار از گوشه و کنار اعم از صحیح و فاسد جمع‏آوری می‏کند و با آبروی دولت و اشخاص، بلکه مجلس بازی می‏کند؛ و مجلس شورای اسلامی را بی‏توجه همچون مجلس طاغوت می‏نماید و مورد تاخت و تاز اعراض مسلمانان در سراسر کشور قرار می‏دهد. آقایان می‏دانند مجلس اسلامی که حاصل سالهای دراز رنج و زحمت و خونهای محترم صدها هزار شهید و جانباز است برای تحقق احکام نورانی اسلام و تحول از رژیم طاغوت به رژیم الهی- اسلامی است. نمایندگان آن باید از اخلاق اسلامی بالا و والایی برخوردار باشند؛ و خدای بزرگ را حاضر و ناظر بر اعمال و گفتار خود بدانند، و از رفتار و گفتار رژیمهای طاغوتی احتراز نمایند. و اگر خدای نخواسته کسی از حدود شرعی، چه در نطقهای قبل از دستور و چه در مذاکرات و محاورات دیگر خارج شد، وظیفه فریضه بزرگ نهی از منکر را فراموش نکنند؛ که خدای نخواسته حق و عِرض و حیثیت مردم در مکانی که حافظ مصالح اسلام و مسلمین و مردم کشور است ضایع نگردد بلکه وکلای محترم در برخوردها و نطقها، که در همه جا منتشر می‏شود آموزنده اخلاق کریم انسانی و اسلامی باشند و مردم را به کیفیت سالم برخورد با یکدیگر آشنا سازند که این خود یک خدمت بزرگ به اسلام و مسلمین و بشریت است. این جانب با اینکه میل نداشتم این مسائل را به طور سرباز عرض نمایم لکن علاوه بر آنکه احساس تکلیف شرعی نمودم اکیداً علاقه‏مندم که قداست مجلس معظم و وکلای محترم محفوظ باشد، تا الگویی باشند برای مجلسهای جهان و مجالس آتیه ایران.

این نکته نیز قابل ذکر است که اگر در مجلس به کسی که حاضر نیست و راه به مجلس ندارد که از خود دفاع نماید حمله‏ای شد، به او اجازه داده شود یا در مجلس از خود دفاع کند و اگر قانوناً اشکالی در این عمل می‏بینند، رادیو- تلویزیون و مطبوعات این وظیفه سنگین را به دوش کشند؛ تا حق مظلومی ضایع نشود و شخصیتی بی‏دلیل خُرد نگردد و راهگشای این امر خود نمایندگان و رئیس محترم مجلس هستند که با تعهدی که دارند و مسئولیتی که بر دوش آنهاست این حق را به اشخاص غایب بدهند؛ تا به وسیله مجلس، که نگهدار مصالح کشور و ملت است، حقی ضایع نشود و انسانی مظلوم نگردد.

و اگر به کسی چه از دولتیها یا دیگران، تهمتی زده شد، حق شکایت به قوه قضاییه را دارد تا رسیدگی شود و مجرم تعقیب و تعزیر شود. و اگر به یک وزارتخانه یا بنگاه تهمت زده شد حق دفاع با وزیر و رئیس بنگاه است و حق شکایت دارند و قوه قضاییه تعقیب خواهد کرد. و بالجمله با هر ترتیب ممکن باید از این اعمال غیر اسلامی جلوگیری شود. البته این بدان معنا نیست که مجلس از حق قانونی و شرعی خود دست بردارد، بلکه نمایندگان محترم در محدوده قانون و شرع آزاد و مختارند و هیچ کس نمی‏تواند از حقوق قانونی آنان جلوگیری نماید.

د) امروز مسأله اصلی کشور چنانکه معلوم است جنگ است؛ دفاع از اسلام و کشور اسلامی است. در حالی که هر تیری از هر طرف رها شود به سوی ایران و به جرم اسلامی بودن آن است و هر صدایی از هر گوشه جهان از هر حلقوم و از هر موج رادیویی برای منطقه بلند شود در رأس برنامه‏هایشان تضعیف و توهین و تحقیر ایران است، و آنچه در کشور ما می‏گذرد به طور معکوس در سراسر دنیا منعکس می‏شود، سازمانهای به اصطلاح «حقوق بشر» و «شورای امنیت» و «عفو بین الملل» و دیگران همّ خود را صرف محکوم نمودن اسلام و ایران نموده‏اند. مدعیان صلح طلبی و انساندوستی با تمام توان سعی در افروختن آتش فتنه و جنگ در همه جا بخصوص در ایران می‏نمایند و با اسلحه‏های کشنده و بمبهای آتشزا و شیمیایی به دشمنان اسلام کمکهای بیدریغ می‏کنند، و هزاران شکر خدای متعال را که با دست عنایت خود تحولی در این ملت عظیم الشأن ایجاد فرموده که همه اقشار آن به هم پیوسته و ید واحد شده‏اند و با اتکال به قدرت الهی در مقابل همه ایستاده و از این هیاهوها و چنگ و دندان نشان دادنها به خود هراس راه نمی‏دهند و هر روز مصمم‏تر و مهیاتر برای دفاع از آرمانهای اسلامی هستند. در این حال، تکلیف و وظیفه همگان بویژه روحانیون معظم و مجلس محترم و دولت و سران قوای مسلح بسیار حساس و سنگین است. اینان حافظان این وحدت و انسجامند، و با اعمال شایسته خود می‏توانند اسلام و کشور را از میان این فتنه‏های غم‏انگیز نجات دهند.

شک نیست که مقدّم بر هر چیز وحدت و انسجام خود حضرات نمایندگان و دست‏اندرکاران و پشتیبانی هر قشر از سایر اقشار است. امروز با وضع حاضر جهان نسبت به ایران، اختلافات و تفرقه در داخل هر قشر یا قشری با اقشار دیگر که ناچار به اقشار ملت نیز سرایت می‏کند سم مهلکی است که اول خود و در پی آن کشور و ملت و بالاتر از همه اسلام بزرگ را به خطر نابودی می‏کشاند. و در عصر حاضر و وضع موجود گناهی عظیمتر و جنایتی هولناکتر از آن نخواهید یافت. حضرات علمای اعلام و ائمه جمعه- کثر اللَّه أمثالهم- توجه کنند که گاه یک جمله آنان یا یک مصاحبه و خطبه، جمهوری اسلامی را در سطح جهان زیر سؤال می‏برد، و در داخلْ فاجعه می‏انگیزد و منشأ اختلاف و تفرقه می‏شود و موجب تضعیف سپاه و ارتش و سایر قوای مسلح می‏شود؛ یا موجب اختلاف بین سپاه و ارتش و سایر قوای مسلح می‏گردد؛ که خدای نخواسته منتهی به از بین رفتن زحمات چندین ساله خود آقایان می‏گردد؛ و یا موجب تضعیف و دلسردی دولت خدمتگزار می‏شود؛ و با شکست خوردن دولت، پایه‏های جمهوری اسلامی متزلزل می‏شود. حضرات وکلای محترم دوره دوم مجلس شورای اسلامی که در آغاز خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی می‏باشند با توجه به اوضاع کنونی کشور و فشارهای اقتصادی و نظامی و گرفتاری فوق طاقت دولت و مخارج عظیم جنگ و پیامدهای آن و گرفتاری آوارگان جنگ و مهمانان افغانی و عراقی که قشرهای عظیمی هستند و خرابیهای جنگی و فسادهای موروث از رژیم سابق و بسیاری از مشکلات کمرشکن دیگر، لازم است به دولت کمک نمایند که مشکلات را با پشتیبانی شما نمایندگان یکی پس از دیگری حل نماید. در عین حال که حق نظارت و حق جلوگیری از انحرافات را دارید لکن در وضعیت کنونی مسائل را روی هم بسنجید و اگر چیزی به نظرتان ناروا بود با وضع گرفتاریهای حاضر بسنجید و ببینید اگر شما به جای دولت بودید با چه قدرتی می‏توانستید با مشکلات موجود مقابله کنید. و بدانید که روی هم رفته دولت تا کنون به وضع خارق العاده‏ای خدمت کرده و نقایصی که هست مطمئناً اجتناب ناپذیر است و بالجمله لازم است همه پشتیبان هم باشید تا بر حوادث پیروز شوید و با عملکرد دولت در این مدت کوتاه و خدمتهای ارزنده او در سراسر کشور باید گفت دولت موفقی بوده است. باید به او مهلت داد که توفیق بیشتری به دست آورد. و در کمبودها و نقصانهای موجود باید او را یاری کرد و کمکهای فکری و عملی نمود. کشور از همه است و با اتکا به قدرت ازلی و با کمک همه می‏توان بر هر مشکلی غلبه کرد، ان شاء اللَّه تعالی.

ه) از نمایندگان محترم که با توفیق الهی و رأی آزاد توده‏های محروم برای خدمت به اسلام عزیز و ملت محترم موفق شده‏اند، انتظار می‏رود که در تمام فعالیتها و آرای خود برای شکرگزاری از خدای متعال جانب حق را گرفته و ضوابط را در نظر گیرند. مثلًا در اعتبارنامه‏ها که مورد بحث و نظر واقع می‏شود، بدون ملاحظه دوستی و دشمنی و جهات سیاسی رایج در دنیا آنچه رضای خداست و واقعیت اقتضا می‏کند در نظر گیرند و گرایشهای سیاسی را کنار گذارند. و این رویّه را در همه اعمال و اقوال و آرای خود در مدت این خدمت ارزشمند ملحوظ دارند؛ و برای رضای مخلوق، خدای نخواسته به سَخَط خالق مبتلا نشوند. و در حقیقت مجریان عدل الهی باشند. و این رویّه از همه کس مطلوب است و از کسانی که در جایگاه حساس واقعند مطلوبتر. و شما نمایندگان محترم می‏توانید با یک رأی خود خدمت ارزشمندی به خدا و خلق نمایید، و بالعکس؛ و می‏توانید یک خطر بزرگ را از کشور و اسلام رفع کنید و بالعکس. حرکت در راه حق و عمل به آن، خود تفکر آزاد و ذکر خداست که موجب طمأنینه است.

و) اگر بخواهید بی‏خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفته آنان و شیاطین و توطئه‏های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کرده‏اند اکثر ساده زیست و بی‏علاقه به زخارف دنیا بوده‏اند. آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می‏دهند؛ و در مقابل زور و قدرتهای شیطانی خاضع، و نسبت به توده‏های ضعیف ستمکار و زورگو هستند. ولی وارستگان به خلاف آنانند. چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی‏توان ارزشهای انسانی- اسلامی را حفظ کرد. جوانان ایران و زنان و مردان که در زمان طاغوت با تربیت طاغوتی بار آمده بودند هر گز نتوانستند با قدرت طاغوتی مقابله کنند.

ولی آن گاه که به دست توانای حق- جل و علا- به انسان انقلابیِ دور از علایق شیطانی متحول شدند آن قدرت عظیم را سرکوب کردند. دستهای جنایتکاری که جوانان عزیز را در رژیم سابق به مراکز فساد کشاند و از انسانهای آزاد، عروسکهای مصرفی تراشید انگیزه و نقشه‏شان این بود که هر خیانتی که در کشور واقع می‏شود و هر چه به سر ملت و ذخایر ارزنده آن می‏آید و هر چه زنجیرهای استعمار به دست و پای مردم محکمتر می‏شود، در مقابل بی‏تفاوت باشند یا به حمایت همان رویّه برخیزند. امروز هم قشر فعال در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها همان طبقات محروم ساده زیست هستند. و در بین آنان از آن وابستگان و دلبستگان به علایق دنیا اثری نمی‏بینید.

خداوند همه ما را از این قیدهای شیطانی رها فرماید تا بتوانیم این امانت الهی را به سرمنزل مقصود برسانیم و به صاحب امانت، حضرت مهدی موعود- أرواحنا لمقدمه الفداء- رد کنیم. از خداوند متعال خواستارم که نمایندگان محترم دوره اول مجلس شورای اسلامی را که از مشکلات نهراسیدند و برای پیاده کردن احکام اسلام کوشش و تلاش نمودند سعادت و سلامت عنایت فرماید و به نمایندگان دوره دوم توفیق و قدرت تصمیم برای رسیدن به آرمانهای مقدس اسلام عنایت فرماید؛ و عموم مسلمانان جهان را از شرّ ابرقدرتها حفظ کند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته. (صحیفه امام، ج‏18، ص: 459 ـ 472)

ـ حکم عفو جمعی از محکومین به پیشنهاد هیأت بررسی وضع زندانیان (1363)

 [بسمه تعالی. محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی- مد ظله العالی‏

احتراماً به شرف عرض عالی می‏رساند، پیرو فرمان مبارک مورخ 19/ 3/ 62 در رابطه با رسیدگی به وضع زندانیان دادگاههای عمومی و انقلاب اسلامی با اعزام هیأتهایی به استانهای آذربایجان شرقی، کردستان، خوزستان، یزد و کرمان و رسیدگی دقیق به وضع آنان تصمیمات ذیل نسبت به تقلیل و آزادی اتخاذ و از محضر مبارک درخواست تنفیذ آن را می‏نماید:

- محمد محمدی گیلانی- سید جعفر کریمی- سید محمد ابطحی- مهدی قاضی‏].

بسمه تعالی‏

موافقت می‏شود. 7 خرداد 63 روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 473)

ـ پیام به نمایندگان مجلس شورا در افتتاح سومین دوره؛ رسالت و وظایف مجلس (1367)

«از عنایت و توجه ذات مقدس حق تعالی سپاسگزاریم که بار دیگر ملت شریف و عزیز ایران را به ادای یکی از بزرگترین فرایض سیاسی و اجتماعی خود مفتخر نمود. و در اوج شرارت شیطان بزرگ و اذناب پلید او علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران، توفیق بیعت مجدد با میثاقهای ازلی خود را به آنان کرامت فرمود. و به رغم بدخواهان، انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی با صحت و سلامت و در موعد مقرر برگزار گردید، که بحمد اللَّه امروز ما شاهد افتتاح سومین دوره مجلس شورای اسلامی هستیم. و من ضرورتی به ذکر حوادث زمان انتخابات و نیز حماسه‏های مردم عزیزمان در این مورد نمی‏بینم و همچنین اهمیت و نقش مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در نظام کشور اسلامی ایران بر کسی پوشیده نیست. و ان شاء اللَّه نمایندگان محترم مجلس، سنگینی بار مسئولیت و رسالت خود را در این امر خطیر احساس کرده و می‏کنند و به خوبی دریافته‏اند که نظام و مردم از آنان چه انتظاری دارند، که باید گفت مجموعه خواسته‏ها و انتظارات اسلامی مردم از مجلس، رفع گرفتاریها و محرومیتها و دگرگونی در نظام پر پیچ و خم اداری کشور، از انتظارات بحقی است که باید آنها را جدی گرفت. و نمایندگان محترم مجلس قبل از پرداختن به لوایح و تبصره‏ها و مواد غیر ضروری به فکر مسائل اصلی و کلیدی کشور باشند و بر اساس اسلام عزیز در کمیسیونها با طرح قوانین و لوایح به سمتی حرکت کنند که مشکلات اساسی کشور مرتفع و سیاستهای زیر بنایی کشور در امور فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در راستای کمک به محرومین و رفع استضعاف، مدون و به مورد اجرا درآید.

و امروز کشور و نظام و مدیریت آن همچون گذشته نیاز به شجاعت در حل مسائل و چه بسا وسوسه‏ها، ما را از رسیدن به اهداف بزرگتری که در پیش رو و در نظر داریم محروم کند، که امیدوارم این مجلس با هماهنگی و همدلی نمایندگان و نیز با همسویی و ارتباط قوی با مدیران و مجریان و کارشناسان و همچنین با استفاده از نظریات و مشورت با شورای محترم نگهبان، بتواند گامهای بلندی در حل معضلات محرومین و پابرهنه‏ها بردارد و در تنگناها و موانع، از قدرت و قاطعیت و سرعت عمل مجمع تشخیص مصلحت که پشتوانه عظیم و با برکت و پر ثمری برای کشور ماست، بهره‏مند شود.

و اما چیزی که از همه اینها مهمتر است، اینکه چه آنهایی که به مجلس راه یافته‏اند و خادم منتخب شده‏اند و چه آنها که به وظیفه خود عمل نموده‏اند ولی به مجلس راه نیافته‏اند و همچنین طرفداران هر دو گروه باید بدانند که همه این امور اعتباری و زودگذر است و همه در محضر حق هستیم و آنچه در صحیفه کردار ما ماندنی است اعمال و رفتار ما و آنچه موجب سعادت و جاودانگی ما می‏شود، صفای معنویت و ثمرات خلوص بندگی است، و ما هم نباید خلوص عمل و جامعه اسلامی خودمان را به زنگار کدورتها و اختلافات آلوده کنیم و رقابتهای گذشته انتخاباتی هم هر گز نباید موجبات تفرقه و جدایی را فراهم نماید.

و من احتمال می‏دهم که عوامل و دستهای ناپاکی بخواهند از رقابتهای انتخاباتی در رسیدن به آرزوهای خود استفاده کنند و با طرح مسائل پوچ و بی‏معنا دلها را از یکدیگر جدا سازند و یا با تردید و ایجاد ذهنیتها، صحت و سلامت انتخابات و نهایتاً مشروعیت مجلس را زیر سؤال برند، که در این شرایط همه آحاد ملت ایران و همه روحانیون و دست‏اندرکاران کشور باید در کنار هم و دست در دست هم به راه مقدس خود ادامه دهند. و صاحبان قلم و سخن و مطبوعات نیز به طور جدّ مواظب نوشته‏ها و گفته‏های خود باشند و نمایندگان مجلس نیز به عدالت و عطوفت با یکدیگر برخورد کنند و به مسائل دامن‏نزنند و خصوصاً در اعتبارنامه‏ها به مسائل شخصی و گروهی نپردازند و در نطقهای قبل از دستور و غیر آن به شخصیت و اعتبار نمایندگی مجلس توجه کنند و حرمت مجلس و نظام و اخلاق کریمه اسلامی را مقدّم دارند و خلاصه کلام اینکه مجلس و نمایندگان باید مؤید وحدت و انسجام جامعه باشند و مسئولین در کنار مردم و مردم همراه و پشتیبان مسئولین به وظیفه خود عمل کنند و از برکات مادی و معنوی اتحاد مقدس خود بهره‏مند شوند و از صحنه‏ها کنار نروند که امروز شاید گناهی بالاتر از کناره‏گیری نباشد و هیچ عذر و بهانه‏ای برای ترک صحنه انقلاب پذیرفته نمی‏شود.

و مردم عزیز ایران بعد از فراغت از انتخابات همچون گذشته به پشتیبانی مادی و معنوی خود از جبهه‏های نبرد و رزمندگان ادامه دهند و سپاهیان نور را حمایت نمایند و همه آنان و رزمندگان عزیز بدانند که در هر صورت پیروزی با ماست و ما به این مسأله با تمام وجود معتقدیم و از آغاز جنگ تا کنون بارها عنایات حق را دیده‏ایم. و ملت بزرگ ایران مطمئن باشند که از آن روزی که در این راه مقدس قدم نهاده‏اند، چیزی را از دست نداده‏اند که نگران حادثه باشند و ضرری نکرده‏اند که از آن احساس غبن و پشیمانی کنند؛ همه سرمایه‏های آنان در پیشگاه مقدس حق تعالی باقی مانده است.

البته کشوری همانند ایران که در صدد تحقق اهداف بلند اسلامی است، ممکن است فرازها و نشیبهایی داشته باشد همان گونه که در صدر اسلام نیز چنین بوده است ولی برای یک ملت بزرگ هیچ پیروزی‏ای بالاتر از تصمیم و عزم و اراده استوار آنان برای رسیدن به حق نیست که بحمد اللَّه خداوند آن را به مردم کشور ایران عنایت نموده است و ما به یاری خدا و با همت و اراده پولادین مردم در برابر همه مشکلات خواهیم ایستاد و همان گونه که به برکت ایمان و توکل مردم و رزمندگان به پیروزیهای بزرگ و معجزه‏آسایی رسیده‏ایم و هر روزِ ما روز موفقیت و امتحان جدیدی بوده است، بعد از این نیز به راه خود ادامه می‏دهیم.

رزمندگان عزیز و دلاور ما اعم از ارتش و سپاه و بسیج با تکیه بر ایمان و سلاح و امید به نصرت حق و با حمایت بی‏شائبه مردم، به نبرد و دفاع مقدس خود ادامه دهند و عزمها را جزم کنند و بر دشمن زبون بتازند و با همت خود افتخار نصرت و پیروزی را به ارمغان آورند که سرنوشت جنگ در جبهه‏ها رقم می‏خورد، نه در میدان مذاکره‏ها. و به یاری خداوند و دعای خیر حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا فداه- حرف آخرمان را با صدامیان و جهانخواران در صحنه حماسه جهاد و شهادت می‏زنیم و از خداوند نیز صبر و مدد می‏طلبیم. خداوند یار و ناصر مجاهدان و رزمندگان ما باد. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 50 ـ 53)



[1] - به موجب گزارش مندرج در پرونده ساواک، در ادامه این سند، مولوی( رئیس ساواک تهران) در گزارش محرمانه شماره 5322/ س- ت- مورخ 7/ 3/ 42 خطاب به پاکروان( رئیس کل ساواک و نیز مدیریت کل اداره سوم ساواک) می‏نویسد:« برابر گزارش ساواک قم در 7/ 3/ 42 آقای خمینی‏[ به کسی که حامل نامه و پیام وی به آقای خوانساری بوده است‏] اظهار می‏نماید: به آقای خوانساری بگویید من می‏خواهم اعلامیه‏ای بنویسم. شما هم بایستی در این اعلامیه شریک باشید. یعنی باید آن را امضا کنید؛ زیرا اگر شما در این اعلامیه شرکت نکنید، مردم و بخصوص دولت تصور می‏کند علما همه با هم مخالف هستند و از این موضوع برای پیشرفت مقاصد خود سوء استفاده خواهند کرد. پس باید فکر اساسی بکنیم و همه با هم دست اتفاق بدهیم تا حساب این لا مذهبها را برسیم، در غیر این صورت دین و ایمان ما در خطر است، و راهی را که شاه و دولت در پیش دارند لطمه بزرگ و جبران ناپذیری را به دین اسلام خواهد زد؛ بنا بر این باید با اتحاد و اتفاق، جلوی این خطر بزرگ را گرفته و علیه آنها قیام کنید. ضمناً اگر هیچ یک از علما در این امر شرکت نمی‏کنند، به من بگویید تا من بدانم در مورد مقابله با آنها چه بایستی بکنم».

[2] - آقای خوانساری سپس نامه‏ای به این شرح به امام خمینی نوشت:

« حضرت آیت اللَّه خمینی. نامه شما واصل شد، بنده هم به سهم خودم از فرمایشات شما اطاعت خواهم کرد. هر طوری که شما صلاح دانستید من حرفی ندارم. ولی موقع نوشتن اعلامیه مواظب باشید زننده نباشد که دولت بدتر کند! با زبان ملایمت اعلامیه بنویسید! قدری نصیحت کنید که این عمل شما خلاف قرآن است. صلاح مملکت در این است که این قانون جدید را اجرا نکنید که مردم همگی ناراحت هستند. صلاح شاه در این است که این قانونهایی را که مخالف قرآن است عملی نکند. شاه بایستی علما را داشته باشد. مملکت بدون روحانیت نمی‏شود. اگر روحانیت نباشد کمونیست در مملکت ما که شیعه اثنی عشری است زیاد می‏شود. پس شاه و دولت تا می‏توانند بایستی نظم را رعایت کنند و نگذارند مملکت ما به دست بیگانگان بیفتد که بر ما حکومت کنند. این روحانیون بوده و هستند که در مقابل کمونیستها سینه سپر می‏کردند و می‏کنند».

[3] - آقای سید مرتضی پسندیده

[4] - دو تن از خادمین بیت امام خمینی در قم.

[5] - خشم و غضب.

[6] - بخشی از آیه 103 سوره آل عمران:« به ریسمان خدا چنگ‏زنید و پراکنده نشوید»

[7] - سوره انفال، آیه 46:« وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» و همه با روح وحدت ایمانی پیرو فرمان خدا و رسول باشید، و هر گز راه اختلاف و تنازع را نپویید، که در اثر تفرقه ترسو و ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد، بلکه همه باید یکدل( در راه خدا) پایدار و صبور باشید که خدا همیشه با صابرین است

[8] - سستی، رخوت، ضعف.

[9] - بخشی از آیه 29 سوره فتح.

[10] - سوره فاتحه الکتاب، آیات 5 تا 7.

[11] - سوره نجم، آیات 8 و 9:« سپس نزدیک شد و بسیار نزدیک شد به قدر دو کمان، یا نزدیکتر»

[12] -« خدایا کمال انقطاع به خودت را به من ببخش و دل و دیده ما را نورانی کن به تابش نظر خود به آن، تا دیده‏های دل پرده‏های نور را بدَرد و به سرچشمه عظمت برسد و ارواح ما به عزّ قدس تو آویخته گردد. خداوندا، از آنانم قرار ده که چون ندا در دهی پاسخ تو را گوید و چون به او توجه کنی، از جلال و عظمت تو بیهوش گردد و نعره بزند.» مفاتیح الجنان، اعمال مشترکه ماه شعبان

[13] - سوره اعراف، آیه 143:« کوه را خُرد کرد و موسی‏ بیهوش بیفتاد».

[14] - نزدیکی

[15] -« و بدست تُست نه بدست غیر تو؛ زیادت و نقص و نفع و ضررِ من». مفاتیح الجنان، اعمال مشترکه ماه شعبان

[16] - فرقه بهایی، فرقه ضاله‏ای که از دوران قاجار( ناصر الدین شاه) توسط فرد گمراهی به نام سید علی محمد شیرازی بین عده‏ای از عوام رواج یافت و بعد از اعدام وی، این فرقه به حیات اجتماعی- سیاسی خود ادامه داد و تاریخ آن خدمتگزاری این فرقه به عوامل استعمار و استکبار جهانی است

[17] - رونالد ریگان، رئیس جمهور پیشین امریکا از حزب جمهوریخواه.

[18] - آقای سید یوسف حکیم، فرزند آقای حاج سید محسن حکیم از مراجع تقلید عراق.

[19] - بخشی از آیه 17 سوره رعد:« و امّا کف به کناری می‏رود و آنچه به مردم سود می‏رساند، در زمین می‏ماند».

[20] -« خداوند آنان را از اسلام، پاداش خیر دهد».

[21] - سوره ذاریات، آیه 55:« هر آینه تذکر( و یادآوری) مؤمنان را سود می‏رساند».

[22] - بخشی از آیه 28 سوره رعد:« همانا دلها به یاد خدا آرام گیرد»

[23] - زنجیرها.

[24] - مسئولیت ناشی از گناه و عمل ناروا.

انتهای پیام /*