امروز با امام: بیستودوم اردیبهشت
ـ پیام تشکر از رئیس امارات عربی؛ تسلیت شهادت مرحوم مطهری (1358)
«والا حضرت شیخ زائد بن سلطان آل نهیان، رئیس امارات عربی متحده
تلگراف تسلیت آن حضرت در شهادت جانگداز مرحوم استاد مطهری، فیلسوف عالیقدر اسلامی- قدس سره الشریف- واصل گردید. از اظهار تفقد حضرت عالی متشکرم. از خدای تعالی عظمت اسلام و مسلمین و قطع ایادی اجانب و دشمنان دین را خواستارم.» (صحیفه امام، ج7، ص: 247)
ـ پیام تشکر از رئیس جمهوری کره؛ تبریک پیروزی انقلاب (1358)
«حضرت کیم ایل سونگ، رئیس جمهوری دمکراتیک خلق کره
تلگراف محبتآمیز آن حضرت در مورد پیروزی جمهوری اسلامی ملت شریف واصل و موجب تشکر گردید. از خداوند تعالی سعادت و رستگاری خلق کره را مسألت داشته و امیدوارم جمهوری اسلامی ما که بر اساس اتحاد کلمه و بر مبنای انقلاب پر ارج اسلامی و محو رژیم طاغوتی بنا شده، در همبستگی و اتفاق ملل جهان و آسایش افراد نقش مؤثری داشته باشد. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج7، ص: 248)
ـ نامه به آقای حاج سید محمدعلی قاضی طباطبایی و تشکر از تلگراف تسلیت شهادت آقای مرتضی مطهری (1358)
«خدمت جناب مستطاب حجتالاسلام آقای حاج سید محمدعلی قاضی طباطبایی- دامت برکاته
تلگراف تسلیت آن جناب در مورد شهادت جانگداز مرحوم حجتالاسلام استاد مطهری- قدّس سرّه الشریف- واصل گردید. از اظهار تفقد و محبت جنابعالی متشکرم.
تلگرافات دیگری نیز به همین مناسبت از طرف علمای اعلام تبریز و اصناف و سایر طبقات محترم واصل گردید. جنابعالی مراتب تشکر و سلام اینجانب را به عموم آقایان محترم ابلاغ فرمایید. از خدای تعالی ادامه توفیقات همگان را خواستارم. والسلام علیکم و رحمةاللَّه.» (صحیفه امام، ج21، ص: 649)
ـ سخنرانی در جمع پزشکان و هیأت مدیره هلال احمر اراک؛ رضا خان و محمد رضا (1358)
«من اولًا از آقایان که زحمت کشیدهاند و تشریف آوردهاند برای ملاقات من و تسلیت بر این مصیبت[1]، تشکر میکنم. امیدوارم خداوند همه آقایان را و خانمها را توفیق عنایت کند که در خدمت به اسلام- که در حقیقت خدمت به بشریت است- شما و ما موفق باشیم- ان شاء اللَّه.
شما میدانید که در ظرف پنجاه و چند سال در ایران چه گذشت. مسلماً همه شما شاهد نبودید، از باب اینکه جوان هستید اغلب؛ لکن من از همان زمان، از کودتای رضا خان تا امروز، شاهد همه مسائل بودهام. رضا خان آمد و ابتدا با چاپلوسی و اظهار دیانت و سینه زدن و روضه بپا کردن و از این تکیه به آن تکیه رفتن در ماه محرّم، مردم را اغفال کرد. پس از آنکه مستقر شد حکومتش، شروع کرد به مخالفت با اسلام و روحانیین، به طوری که مجالس روضه ما هیچ امکان نداشت که منعقد بشود. اگر بعضی مجالس میخواست منعقد بشود، قبل از اذان صبح منعقد میشد که اول اذان تمام بشود. مأمورین دور میگردیدند برای اینکه نگذارند مجالسی باشد. روحانیین را در هر جا که بودند یا به حبس کشید، و یا بعضی را تلف کرد، کُشت. و در همان وقت آنهایی که قیام کردند بر ضد رضا شاه، روحانیون بودند؛ که یک دفعه مشهد قیام کرد و قضیه مسجد گوهرشاد پیش آمد و قتل عموم، قتل عامی که در مسجد گوهرشاد واقع شد؛ و یک دفعه از تبریز قیام واقع شد و دنبال آن علمای بزرگ تبریز را گرفتند و تبعید کردند؛ و ظاهراً به سُنْقُر تبعید کردند؛ و بعدش علمای اصفهان قیام کردند؛ که در این قیام سایر علمای بلاد هم از همه جاها به قم آمدند و مرکز را قم قرار دادند؛ لکن باز با حیله و با فشار این را هم ساکت کرد و خفه کرد؛ و دیدید که در مدت چندین سال که این مشغول به فعالیت بود و مشغول به سلطنت بود با مردم چه کرد و با ذخایر ما چه کرد؛ که شاید نتواند تاریخ درست اطلاع در آن پیدا بکند. و آن وقت که بنا شد برود، و رفت، انگلستان اعلام کرد به وسیله رادیو دهلی- که آن وقت تحت نظر انگلستان بود- که رضا شاه را ما آوردیم؛ و بعد از اینکه خیانت کرد به ما، او را بردیم! وقتی که بردند او را، جواهرهای ایران را در چمدانها گذاشتند و در کشتی گذاشتند او را، و خود او هم، یعنی جواهرها را خود او جمع کرد، چمدانها را پر کرد از جواهر. و با کشتی حرکتش دادند برای بیرون از ایران و در بین دریا- آن طوری که به ما آن وقت اطلاع دادند- در بین دریا یک کشتی دیگری آوردند و متصل به این کشتی کردند، و به او گفتند بیا توی این کشتی. رفت و گفت پس چمدانها چه؟ گفتند خوب آن هم میآید. او را بردند به جزیره موریس، و چمدانها هم به انگلستان رفت!
و بعد از او بر حسب، آن طوری که خود محمد رضا در یکی از کتابهایش[2] نوشت «اینکه متفقین که آمدند به ایران، صلاح دیدند که من باشم!» اعتراف کرد که متفقین او را تحمیل کردهاند منتها بعد این را- از قراری که گفتند- از کتاب حذف کردهاند .... این هم که خیانتش را دیگر همه شما و جنایتهایی که کرده- خصوصاً در این چند سال اخیر- همه اطلاع دارید. جنایاتی که او کرده است نمیشود همه مطلع باشند همه جنایات را؛ برای اینکه بعضی از جنایات همچو مخفی بوده است که کسی اطلاع از آن پیدا نکرده جز خود او، و بعضی از اشخاصی که خواص بودند؛ و کارش را هیچ کس مطلع نشده است غیر از خودش، و مثلًا کارتر[3] یا امثال آنها. این هم وقتی که میخواست برود، ... جواهرات را جمع کرد؛ و علاوه بر آن، قرضهای زیاد در ایران گذاشته است از بانکها. هر چه توانستند اینها قرض کردند و رفتند.
لکن با خواست خدای تبارک و تعالی و همت والای ملت ما این دیوار شکسته شد. و خائنها رفتند، و بسیاریشان به جزای خودشان رسیدند؛ و خود او هم میرسد. و اینها رفتند و مملکت را آشفته کردند و رفتند. یعنی الآن برای مملکت ما تقریباً میشود گفت هیچ چیز نمانده؛ از جهت اقتصاد خراب است؛ از جهت فرهنگ خراب است، و محتاج به این است که دوباره ساخته بشود. و آن باید به همت همه باشد؛ یعنی یک قشر که نمیتواند بسازد ...، همان طور که این نهضت را اگر یک قشر میخواست به آخر برساند نمیشد، همه اقشار وقتی با هم شدند این سد شکسته شد، از اینجا به بعد هم باید همه اقشار با هم باشند تا بتوانند این بار را به آخر برسانند و این نهضت را به آخر. نباید هر کسی به عهده دیگری بگذارد. هر فردی موظف است، مکلف است که به اندازهای که میتواند عمل کند؛ در هر جا که هست به همان اندازهای که میتواند همراهی کند، و این وحدت کلمه باید محفوظ بماند؛ که اگر خدای نخواسته این وحدت کلمه از دست برود و خدای نخواسته به شکست برگردیم، تا آخر دیگر ایران روی خوش به خودش نخواهد دید. بنا بر این همه ما موظف هستیم که این نهضت را حفظ کنیم و وحدت کلمه را حفظ کنیم، و رمز مهم این است که برای خدا باشد. چنانچه این نهضت «اسلامی» بود که این طور زود به ثمر رسید و به آخر رسید و این سد بزرگ را شکست.
و ان شاء اللَّه که همه شماها موفق باشید و همه ما موفق باشیم و مصمم باشیم، برای اینکه این نهضت را به آخر برسانیم؛ و کشور مال خود شما باشد، ذخایرتان مال خودتان باشد، زراعتتان مال خودتان باشد؛ همه چیزش را خودتان درست بکنید برای خودتان. حالا که بعضی از این ریشهها ماندند و بعضی از عمال که با اسمهای مختلف هستند در ایران، و نمیگذارند این مسائل حل بشود و آرام بگیرد ایران، موظفیم ما به اینکه اینها را هم- هر طوری که بتوانیم- جلوشان را بگیریم؛ و لا اقل نگذاریم در قشرها نفوذ کنند، در دبیرستانها نگذاریم نفوذ کنند. مثلًا اولادهای خودتان را سفارش کنید که اینها اگر آمدند در دبیرستانها و در دبستانها و ...، جلوشان را بگیرند؛ نگذارند که در آنجا نفوذ کنند. اگر کارخانههایی را روابط دارید به آنها بگویید، کارگرها را، که نگذارند اینها نفوذ کنند. اینها نمیخواهند ایران آرام باشد اینها میخواهند مغشوش و منقلب باشد تا در خارج منعکس بشود که ایران رشد ندارد و نمیتواند خودش را اداره کند، آن وقت خدای نخواسته یک کودتایی به پیش بیاورند، و باز برگردد به همان حال سابق. باید این قشرهای مختلفی که موجب این ناراحتیها میشوند، گاهی آدم میکشند، گاهی در کارخانهها میروند و از این کارها میکنند، ... بیدار باشید! توجه داشته باشید که اینها غرضهای سوء دارند؛ و مقصودشان این است که برگردانند این حیثیت را به حال اول؛ اربابها بیایند و بخورند و به اینها هم بدهند.
و من از خدای تبارک و تعالی توفیق همه را، سلامت همه را خواهانم، و امیدوارم که همه موفق باشید به خدمت به اسلام، به خدمت به کشور خودتان؛ و ان شاء اللَّه این تتمه هم از بین بروند و باز خودمان ان شاء اللَّه همه با هم این قافله را به آخر برسانیم، به منزل برسانیم. ان شاء اللَّه موفق باشید.» (صحیفه امام، ج7، ص: 249 ـ 252)
ـ پیام به نمایندگان نخستین دوره مجلس شورای اسلامی؛ ویژگیهای مجلس اسلامی (1363)
«مجلس شورای اسلامی، که در رأس تمام نهادهای نظام جمهوری اسلامی است، از ویژگیهای خاص برخوردار است، که مهمترین آنها اسلامی- ملی بودن آن است. اسلامی است که تمام تلاشش در راه تصویب قوانین غیر مخالف با احکام مقدس اسلام است؛ خصوصاً با برخورداری از شورای محترم نگهبان. و ملی است، که از متن ملت جوشیده است و دست شرق و غرب و وابستگان به آنان از سرنوشت آن کوتاه است. امروز مجلس خانه واقعی ملت است. و بر خلاف دوران طاغوت، بخصوص رژیم ستمگر پهلوی، بر آراء توده متعهد به اسلام و اصیل و زحمتکش و محروم استوار است؛ و دست ناپاک دولتمردان و قدرتمندان و خانان و غرب و شرقزدگان از آن کوتاه است.
امروز دولت مورد اعتماد مجلس حقاً دولت مستضعفان، که وارثان روی زمیناند، میباشد. خداوند متعال نعمت بزرگ اسلام و استقلال و آزادی را بر ملت ستمدیده ایران مستدام فرماید؛ و سایر ملل تحت ستم را از بند ستمگران نجات دهد.» (صحیفه امام، ج18، ص: 420)
ـ نامه به رئیس سازمان تبلیغات؛ اجازه تأمین مالی سازمان از اموال مصادرهای (1364)
[بسم اللَّه الرحمن الرحیم. محضر مقدس رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی، آیت اللَّه العظمی حضرت امام خمینی- مد ظله العالی
با عرض سلام در مورد کسر بودجه و بحران مالی سازمان تبلیغات اسلامی و درخواست کمک از طریق اموال مصادرهای با جناب آقای صانعی، دادستان محترم کل کشور صحبت شد و نظر مبارک حضرت عالی که وسیله جناب آقای رسولی ابلاغ شده بود به اطلاعشان رسید. فرمودند حسب قانون اموال مصادرهای به تبصره 82 داده میشود. لکن اموالی که مربوط به رژیم منحوس پهلوی و عمال و وابستگان آنها بوده و بر اساس حکم حکومتی حضرت امام مصادره شده چون امرش با معظمٌ له است و در آن حکم مقرر فرمودهاند به نفع مستضعفین مصادره شود، اگر اجازه فرمایند میتوانیم از آن اموال نیاز سازمان را رفع کرده در جهت رفع استضعاف فکری و نشر معارف و احکام مقدسه اسلام از آنها استفاده کنیم. امید است این مشکل ما هم مانند سایر مشکلات مهم مملکتی به دست مبارک حضرت عالی حل شود. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
21/ 2/ 64- احمد جنتی].
بسمه تعالی
مجازند از آن اموال برای این امر مهم به مقدار رفع ضرورت سازمان تبلیغات اسلامی به این سازمان تحویل دهند.» (صحیفه امام، ج19، ص: 259)
[1] - شهادت آقای مرتضی مطهری.
[2] - کتاب« مأموریت برای وطنم» نوشته محمد رضا پهلوی. بخشی از مطالب این کتاب، بعد از انتشار به دستور محمد رضا، سانسور شد.
[3] - جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت ایالات متحده امریکا.