امروز با امام: نهم اردیبهشت
ـ نامه تشکر به آقای سید علی نقی طبسی حائری؛ معرفی رساله معتبر- پرداخت شهریه (1343)
«به عرض میرساند، مرقومه مبارکه که حاکی از سلامت مزاج شریف و حاوی تبریک عید سعید غدیر بود واصل گردید. خداوند این عید سعید را به عموم شیعیان جهان مبارک فرماید
راجع [به] رساله [ای] که مورد اطمینان باشد مرقوم فرموده بودید. حاشیه مطبوع عروة الوثقی به ضمیمه غلطنامه و حاشیه مطبوع وسیلة النجاة از سایر رسائل و حواشی، بیشتر مورد اطمینان است و نزد کتابفروشها موجود است. و راجع به تقسیم شهریه عمومی در حوزه مقدسه مشهد مقدس البته بسیار به مورد است لکن با وضع فعلی حقیر و مراجعات کثیرهای که دارم مقدور نیست. دعا بفرمایید موانع برطرف شود، ان شاء اللَّه اقدام خواهد شد. امید است در مظانّ استجابت دعوات، حقیر را فراموش نفرمایید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج1، ص: 321)
ـ پیام به ملت ایران درباره ادامه مبارزه (1357)
«سلام و تحیت بر مؤمنین محترم یزد و سایر شهرهایی که با خون خود بزرگداشت اربعین خونین تبریز را گرامی داشتند. مع الأسف ما باید در اربعینی بعد از اربعین بلکه در اربعینات پنجاه ساله دوره سیاه و عزای این ملت بزرگ، در حوادثی که در این پنجاه سال از اختناق و قتل و حبس و تبعید و بالاتر از آن از ورشکستگی اخلاقی و فرهنگی به دست این دودمان نشاندار، که در عقب نگه داشتن و به فسادگرایاندن و به فحشا کشاندن نسل جوان ما نقش بزرگی داشتند و الحق مأموریت را خوب انجام دادند، در سوگ بنشینیم و در هدر دادن مخازن زیرزمینی و از آن مهمتر مخازن روی زمینی که نسل جوان است در عزا باشیم. در کودتای انگلیس به دست رضا خان و امریکا به دست محمد رضا خان، در سوگ باشیم.
در منطق شاه و مزدوران وابستهاش، اهالی محترم تبریز که یکپارچه بپاخاستند و با فریاد «مرگ بر شاه» زمین را لرزاندند، تعدادی از بیگانگان بودند که از خارج مرز به طور قاچاق وارد شده بودند! و شما اهالی محترم یزد که دلاورانه قیام نمودید و با تعطیل عمومی و شعار متدوال «مرگ بر شاه»، عامل امریکا را دیوانه تر کردید، معدودی هستید که از آن طرف مرز به صورت غیر قانونی وارد یزد شدید! اهالی ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب که یکپارچه از شاه متنفرند ایرانی نیستند! اینان همگی به صورت قاچاق وارد ایران شدهاند!! در این منطق، ایرانی خلاصه میشود در شاه و دار و دستهاش و از مستشاران و کارمندان امریکایی و انگلیسی و روسی و صهیونیستی؛ غارتگران بین المللی که اقتصاد ایران را قبضه کردهاند.
ما که با این منطقها روبه رو هستیم به خواست خداوند تعالی تا برچیده شدن بساط ارتجاعی شاهنشاهی و برپا کردن حکومت عدالتگستر اسلامی دست از مبارزه برنمیداریم تا حکومت دموکراسی به معنی واقعی جایگزین دیکتاتوریها و خونریزیها شود. اکنون برای نیل به این مقصد عالی انسانی و اسلامی بر همه طبقات است که یکدل و یک جهت بپاخیزند و با درک شرایط زمانی و مکانی شعار دهند، و از خواستهایی که در نهایت اثبات نظام شاهنشاهی و زیر پا گذاشتن خونهای به ناحق ریختهشده مردم این مرز و بوم است احتراز کنند، و نقطه اصلی همه جنایات را که شخص شاه است نشان دهند، و گرفتاریهای ملت را در این حکومت ارتجاعی گوشزد جهانیان کنند. سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است و دشمن را شناخته به قیام دست زده است، هدایت و پشتیبانی کنند، و در این موقع بسیار حساس ملت را از مسیر انتخابیاش با کجرویها منحرف نکنند.
امروز ملت شجاع با یافتن راه خود بپاخاسته، و به بهانه بهانهجویان خاتمه داده، راه عذرها منقطع شده و در پیشگاه ملت پذیرفته نیست، و در پیشگاه مقدس حق تعالی هیچ گاه پذیرفته نبوده است. آیا کسانی که عذرتراشی میکنند و مُهر سکوت را نمیشکنند و گاهی به سکوت توصیه میکنند، میدانند چه تحولاتی در شرف تکوین است؟ روزنامه اطلاعات شماره 15575 را دیدهاند که نوشته است در عریضه سپاس زرتشتیان در جواب شاه آمده است که: «جامعه زرتشتی سراسر جهان نسبت به شاهنشاه آریامهر سپاسگزاری و حقشناسی عمیق در خود احساس میکنند، زیرا از زمانی که پارسیان از ایران مهاجرت کردند، هیچ کس دیگر تا این حد در احیا و حفظ تاریخ، مذهب و فرهنگ زرتشتیان از آنان حمایت نکرده است». توجه کردهاند که تغییر تاریخ اسلام به تاریخ گبرها برای احیای زرتشتیگری و احیای مذهب و آتشکده آنها به رغم اسلام و برای سرکوبی آن است؟ آیا مطلع هستند که در یک مصاحبهای در خارج گفته است: «مذهب در حکومت من نقشی ندارد». اکنون با اختناق همه جانبه و سلب آزادی به تمام ابعاد و فشارهای توانفرسا، ایران بیدار در آستانه یک انفجار عظیم است و به سرعت جلو میرود.
دستگاه جبار با اعصاب خرد شده و با ادامه قتل و چپاول در بلاد مختلف، مثل جهرم و اهواز، و با دست زدن به خرابکاری و انفجار منازل آزادیخواهان و دزدی و ضرب و جرح علنی افراد مبارز، و حمله سبعانه به جوانان مسلمان در کوهها توسط «گروه انتقام»[1] ساخته شاه و بستن مالیاتهای کمرشکن به کسبه متعهد به انتقام شرکت در اعتصاب همگانی، اجازه تنفس را هم از ایرانیان سلب کرده است.
کسانی که از حال این ملت رنجدیده در این پنجاه سال آگاهند و به سرنوشت ایران علاقه دارند، از جمیع طبقات، از کارگر تا دهقان، از دانشجویان قدیم تا دانشگاهیها، از لشکری تا کشوری باید بدانند به دست آوردن آزادی در برکنار شدن شاه و دودمان او است که دشمن سرسخت ملت و نقطه اصلی بدبختی است؛ و تصور آنکه بدون کنار رفتن و انتقام از او آرامش ملتی که همه چیزش به دست او به باد رفته است به او برگردد، خیالی است باطل.
از خداوند متعال وحدت کلمه مسلمین و خصوص ملت سربلند ایران را خواستار و قطع ایادی اجانب و عمال آنها را امیدوارم. و السلام علی من اتبع الهدی.» (صحیفه امام، ج3، ص: 378)
ـ حکم به شورای انقلاب جهت تهیه آیین نامه اجرایی شوراهای شهر و روستا (1358)
«در جهت استقرار حکومت مردمی در ایران و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، که از ضرورتهای جمهوری اسلامی است، لازم میدانم بیدرنگ به تهیه آیین نامه اجرایی شوراها برای اداره امور محلی شهر و روستا در سراسر ایران اقدام، و پس از تصویب به دولت ابلاغ نمایید تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا درآورد.» (صحیفه امام، ج7، ص: 167)
ـ پیام به آقای محمد صدوقی؛ حمله نظامی امریکا (1359)
«خدمت جناب مستطاب، عمدة العلماء الاعلام و حجت الاسلام و المسلمین، آقای صدوقی- دامت افاضاته
مرقوم محترم که حاکی از سلامت مزاج شریف و حاوی تفقد از این جانب بود واصل و موجب تشکر گردید. مطالبی که مرقوم شده بود ان شاء اللَّه تعالی مورد توجه قرار خواهد گرفت.
آنچه که امروز لازم است با کمال کوشش به آن توجه شود قضایایی است که اخیراً برای کشور و ملت اسلامی ایران به دست امریکا و عمال داخلی و خارجی آن پیش آمده، و ناچار خواهد آمد. حمله نظامی امریکا، که مخالف جمیع موازین و قراردادهای بین المللی است و اگر با شکست مفتضحانه در هم کوبیده نشده بود منطقه را به آتش کشیده بود و دست و پا زدن عمال داخلی و چپنماهای امریکایی و درباری در دنبال آن، و انفجارهای متعددی که در تهران، در مجامع عمومی، با دست این عمال خبیث موجب شهادت بعض از کارگران و زحمتکشان مظلوم گردید، باید با دقت مورد بررسی مقامات مسئول و بیداری و توجه دقیق عموم ملت قرار گیرد. جنابعالی، که سوابق ممتدی در خدمت به اسلام و حوزههای علمیه دارید و از شناخت و آگاهی خاص برخوردار هستید، لازم است به عموم برادران محترم آن ناحیه هشدار دهید و راهنماییهای لازم را بنمایید که همگان با تمام توان و قدرت اسلامی مهیا و در حال آمادهباش باشند، و از این خرابکاریهای ناجوانمردانه، که صد درصد به ضرر خلق بپاخاسته ایران و نفع جهانخواران خصوصاً امریکای شکست خورده است، نهراسند که خداوند متعال با ما است.
این جانب از اهالی محترم یزد، و خصوصاً جوانان عزیز اسلامی، میخواهم که از توطئه ضد روحانی- که مقدمه توطئه ضد اسلامی است، و با دست عمال اجانب در دست اجراست- جداً جلوگیری نمایند؛ و به پشتیبانی از علمای اعلام ناحیه، خصوصاً حضرت آقای صدوقی که حقاً غمخوار اسلام و ملت هستند، برخیزند و به ارشاد آنان توجه نمایند.
از خداوند متعال توفیق و سعادت همگان خصوصاً جنابعالی را خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج12، ص: 262 ـ 263)
ـ پیام به ملت ایران در سالگرد شهادت استاد مطهری؛ تجلیل از خدمات ایشان (1360)
«سالروز شهادت شهیدی مطهر است که در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود. او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی، با زبان مردم و بیقلق[2] و اضطراب، به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بیاستثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت میگرفت، برای عارف و عامی سودمند و فرحزا است امید آن بود که از این درخت پر ثمر، میوههای علم و ایمان بیش از آنچه به جا مانده، چیده شود و دانشمندانی پر بها تسلیم جامعه گردد. مع الأسف دست جنایتکاران مهلت نداد[3] و جوانان عزیز ما را از ثمره طیبه این درخت برومند محروم نمود، و خدای را شکر که آنچه از این استاد شهید باقی است، با محتوای غنی خود مربی و معلم است. مرحوم شهید استاد مرتضی مطهری به ابدیت پیوست، خدایش با رحمت خود با موالیانش محشور فرماید.» (صحیفه امام، ج14، ص: 325)
ـ بیانات در جمع مسئولان وزارت راه و ترابری؛ گسترش راههای روستایی (1361)
«بایستی اهم فعالیتهای این وزارتخانه در جهت گسترش شبکه راههای روستایی، بویژه در نقاط محروم باشد، که باعث توسعه فعالیتهای کشاورزی و رساندن محصولات به شهرها و افزایش درآمد کشاورزان و محرومین جامعه، و علاوه بر آن گسترش فعالیتهای درمانی و پزشکی برای طبقات محروم باشد.
لازم است از نیروهای متعهد و متخصص مسلمان، جهت خودکفایی و استقلال هر چه بیشتر استفاده شود. به این معنا که ما بایستی استقلال فکری داشته باشیم و بحمد اللَّه مقدار زیادی حاصل شده و باورمان بشود که خودمان میتوانیم بسازیم.
آنهایی که الآن در دنیا فعالیت و اختراع میکنند، همه همنوع و انسان هستند. شما مطمئن باشید که هر کاری را میتوانید انجام دهید، فکر نکنید رژیم سابق نمیتوانست برای محرومین کار کند، بلکه نمیخواست؛ و در این اندیشه نیز نبود که کاری انجام دهد، کار رژیم گذشته فقط وعده دادن بود.
شما اگر در تمام جبههها نگاه کنید، یک نفر از مردم بالانشین و سرمایهدار را نخواهید دید و تمامی افراد جبههها از همین مردم محروم و زاغهنشین هستند، و این انقلاب مال آنهاست و بقیه فقط تماشاچی هستند.» (صحیفه امام، ج16، ص: 231)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام به مناسبت عید مبعث؛ موانع تحقق اسلام در جامعه (1363)
«متقابلًا این عید سعید را به همه حضار و به همه مسلمانهای عالم و مستضعفین جهان تبریک عرض میکنم. مسائلی که در اطراف بعثت و بعدهای مختلفی که این پدیده دارد، امکان ندارد که ما حتی آن مقدار ضعیفی که فهمیدیم، بتوانیم در این مجالس بیان کنیم. اصل بعثت چی هست؟ نزول وحی یعنی چه؟ کیفیت نزول وحی چی هست؟ اینها از اموری است که سربسته و دربسته باقی میماند. آنچه که ما از بعثت میتوانیم بفهمیم برکاتی است که از این پدیده حاصل شده است. و مع الأسف برای خاطر گرفتاریهایی که در زمان خود رسول اکرم بود، در مدینه آن همه گرفتاریها که نتوانست پیغمبر در آنجا آن طور که بخواهد عمل بکند، و در مدینه آن همه جنگ که از اول ورود ایشان تا آخر مبتلا بهشان بودند، نشد که یک حکومتی که دلخواه خود ایشان بود عرضه کند، و نه آن معارفی که دلخواه خود ایشان بود عرضه کند به بشر. فقط قرآن آمد و قرآن همه چیز است. اما بیانات خود ایشان برای ابتلائاتی که داشتند نشد، و آن حکومتی که دلخواه خود ایشان هم بود نشد، و حتی در حجاز هم نتوانستند برای خاطر آن مخالفتهایی که میشد انجام دهند. و پس از ایشان هم حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- ابتلایشان بیشتر از ایشان بود. و ما باید این تأسف را به گور ببریم که نگذاشتند آن طوری که حضرت امیر میخواست حکومت تشکیل بدهد. جنگهایی که در داخل پیش آوردند آنهایی که مدعی اسلام بودند و با اسم اسلام با ایشان معارضه کردند، و با اسم اسلام، اسلام را کوبیدند و با اسم قرآن کریم ایشان را از مقصد بازداشتند. اگر آن حیلهای که معاویه و عمرو عاص به کار برده بودند، آنهایی که از طبقه مقدسین باصطلاح بودند مانع نشده بودند از این که حضرت امیر بشکند آن حیله را و آن حیله شکسته میشد، سرنوشت اسلام غیر از این بود که حالا هست، نه غیر از آن بود که بعدها بود. شاید قضایای امام حسن- سلام اللَّه علیه- و آن ابتلائاتی که او پیدا کرد و قضیه کربلا پیش نمیآمد. و جرم گناه همه این امور به گردن آن مقدسین نهروان بود که لعنت خدا از ابد تا آخر با آنها باشد. اگر آن روز در خود زمان پیغمبر ابتلائات- گذاشته شده بود- میگذاشت، ایشان آن حکومتی که میخواهد، و آن وضعی که میخواست پیش بیاورد، پیش میآمد، باز هم این مسائل پیش نمیآمد، لکن نگذاشتند. یک دسته به اسم اسلام به دشمنی برخاستند، و یک دسته احمق هم که در اطراف ایشان بودند باز به اسم قرآن دست ایشان را بستند، دست امیر المؤمنین را. و این یک تأسفی است که برای مسلمین تا ابد باید باشد. اگر از اول آن نحوی که میخواست ایشان، تحقق پیدا کرده بود، و دنبال او هم حضرت امیر آن نحوی که میخواست عمل شده بود این گرفتاریها پیش نمیآمد، لکن تقدیرات الهی این طور بود. و ما بخواهیم مسائل آنجا را بگوییم، از مسائل روز خودمان که شبیه همان مسائل است بازمیمانیم. ما امروز هم گرفتار به همان مسائل هستیم. همان مسائلی که آنها مبتلا به آن بودند با وضع دیگری هستیم. دامنهاش، منتها توسعهاش برای خاطر وضع دنیا عوض شده و بیشتر شده است. آن روز اگر چنانچه حضرت رسول- سلام اللَّه علیه- و حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- مبتلا بودند به یک نحو محدودی و نگذاشتند صدای آنها برسد، و همان مقدار که رسید میبینید که نورانیتش عالم را گرفته است، امروز با یک وضع بسیار توسعه داری، اسلام مبتلا به آن هست. آنها نگذاشتند که یک حکومت اسلامی تحقق پیدا بکند، با اسم اسلام. امروز هم ما مبتلای به همین معنا هستیم که با اسم اسلام میخواهند نگذارند که حکومت اسلام محقق بشود؛ یک دسته غیر متوجه و جاهل و یک دسته عالم متهتّک.[4] پیغمبر اکرم فرمود که- منقول از ایشان است که- دو طایفه کمر من را شکستند: آن عالمهایی که متهتک هستند و آن جاهلهایی که متنسّک[5] هستند. و من نمیدانم اسلام از کدام طایفه بیشتر صدمه دیده است، آیا از عالم متهتک یا جاهل متنسک. در هر صورت از هر دو طایفه صدمه دیده است اسلام. و این هم هست، و بعدها هم خواهد بود، و خواهد بود، حتی در زمان حضور حضرت ولی امر که در بعضی روایات هست، که علما تکفیرش میکنند. این ابتلایی است که در دنیا هست. شیطان هم از اول به خدا عرض کرد یا- عرض کنم- تهدید کرد خدا را که من تا آخر نمیگذارم کار انجام بگیرد، و خیلی هم موفق است. ما باید توجه بکنیم به اینکه مسائلی که خودمان داریم چی هست.
ما گمان نکنیم که دستهای قدرتهای بزرگ قطع شده است از اینجا. ملت ایران باید توجه کنند به اینکه توطئهها هست. الآن، شما ملاحظه بفرمایید که در همین انتخاباتی که با آن خوبی و آزادی انجام گرفت و بحمد اللَّه مردم همه در صحنه حاضر بودند، و امید است که در دوره دوم هم، در آن بعد هم که باید انتخابات بشود آن هم حاضر باشند مردم، و این تکلیف الهی را به آن عمل کنند، الآن دستهایی از داخل و خارج هست که بین آقایانی که در انتخابات دخالت داشتند اختلاف بیندازند. شما گمان نکنید که خارجیها و اذناب آنها در این کشور کودتا میکنند، نمیکنند، چون نمیتوانند. کشوری که همهاش مهیاست برای شهادت، نمیتوانند که آنها در اینجا وارد بشوند، لکن از داخل ما را میپوسانند. یکی از مواردی که الآن انگشت آنها در کار است و با جدیت دارند توطئه میکنند این است که، دو دستگی بیندازند بین اشخاصی که در انتخابات بردند یا باصطلاح باختند. با این تعبیر زشت برد و باخت، شکست و پیروزی، با این تعبیرهای زشت میخواهند بین ملت ما اختلاف بیندازند. انتخاباتی که باید همه دست به هم بدهند و آن را به وجه صحیح به آخر برسانند، و باید وحدت زیادتر بشود از اول، من میترسم که خدای نخواسته، موجب اختلاف بشود. و این از مکاید[6] شیطان است به دست شیاطین. اگر برای خدا کسی میخواهد کار بکند خودش را انتخاب کرده است که خدمت کند به اسلام و مسلمین. اگر چنانچه پیروز بشود پیروزی نباید بگوید، برای اینکه یک خدمتی است به عهدهاش آمده است و گرفتاری این خدمت بسیار شدید است. و اگر چنانچه در این دوره او کنار رفته است خیال نکند که کنار رفته است و این عیبی است. قضیه برد و باخت نیست، قضیه خدمت است در این پست یا در آن پست. باید ایران بداند که دستهایی الآن در کار است که حتی بین خانهها اختلاف بیندازد. در یک خانه بین افراد اختلاف بیندازد. ما باید از تاریخ عبرت ببریم و این تاریخ در زمان مشروطه این طور بود. در زمان مشروطه آنهایی که میخواستند ایران را نگذارند به یک سامانی برسد و چماق استبداد تا آخر باقی بماند، بین افراد، دستجات، احزاب اختلاف انداختند، حتی آنهایی که آن وقت بودند میگفتند که در یک خانه بین برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود، یک دسته مستبد، یک دسته مشروطه. این اختلاف موجب شد که نتوانست مشروطه آن طوری که علمای اسلام میخواستند تحقق پیدا بکند. بعد هم این اختلافات موجب شد که یک دسته از آن غربزدهها بریزند و به اسم مشروطه بگیرند مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر این ملت تحمیل کنند و دیدید که چه شد.
امروز همان روز است اگر ملت ایران بیدار نشود، اگر علماء اسلام بیدار نباشند، غفلت کنند، اگر علمای قم، مدرسین قم، طلاب قم، علماء تهران، روحانیت مبارز تهران، علماء همه بلاد و روحانیون همه بلاد و مردم بیدار نشوند، الآن دارند وضعی را، یعنی میخواهند وضعی را کار کنند که زمان مشروطه کردند، و بدانید گناهش به گردن همه ماست.
مسئله کرسی مجلس در اسلام مطرح نیست، مسأله ریاست مطرح نیست، مسئله ریاست جمهور مطرح نیست، مسئله وزارت مطرح نیست، اگر کسی اینها را خیال کند مطرح هست اسلام را نشناخته است. شماها شیعه همان هستید که میگوید که من به اندازه این کفش کهنهای که هیچ نمیارزد امارت شما را به اندازه این برایش ارزش قائل نیستم مگر اینکه حقی را ایجاد کند. شما که میخواهید حق را ایجاد کنید، شما که میخواهید اسلام را به پیش ببرید، چه در مجلس پیش ببرید یا در مدرسه پیش ببرید یا در محافل دیگر، باید پیشتان فرق نکند. باید توجه کنید به اینکه مبادا آن گرفتاریهای آن زمان برای ما پیش بیاید. نمیآید ان شاء اللَّه. حالا فردا رسانههای گروهی نگویند که معلوم شد ایران به هم خورده است و دیگر نخیر، نوبت ما رسیده است. خیر آنها باید آرزوهایشان را به گور ببرند. اینکه من عرض میکنم، نه اینکه ما الآن مبتلا به قضیهای هستیم، ما همیشه میخواهیم جلوی فسادها را که آنها میخواهند ایجاد کنند جلویش را بگیریم. آنها گمان نکنند که الآن، ایران یک خبری شده. ایران یک انتخاباتی آزاد که در تمام دنیا یک همچو انتخابات آزادی نبوده است. این طور نیست که کسی گمان کند که حالا وقت این شده است که ما نتیجه بگیریم. نه این وقت برای شما نخواهد آمد و نتیجهای از این مسائل دست شما نخواهد رسید و چیزی نیست در کار. من تنبه میدهم که مبادا بشود و الّا مسأله نیست. در هر صورت من باید تذکر بدهم به اینکه آقایانی که در انتخابات دخالت کردند باز هم با کمال خلوص نیت دخالت بکنند و هر گز از این معنا که من نبردم و او برده است دلخور نباشند. شما همه برادر هستید، دوستید. این دوست باشد در مجلس یا آن دوست باشد یا من باشم، اینها مطرح نباید باشد پیش ملت ایران و مطرح نیست ان شاء اللَّه. من امیدوارم که در این دورهای که باز پیش میآید و باید انتخابات بعد از چند روز دیگر با جدیت آقایانی که دست اندر کار هستند، مثل وزیر کشور و مثل شورای نگهبان، بزودی این امر شروع بشود که مجلس ما، ایران ما یک روز بدون مجلس نباشد. و آقای امامی[7] مژده این معنا را الآن به من دادند که نه، همین طور خواهد شد. و من امیدوارم که ملت ایران به همان طوری که این دفعه آمدند پای صندوقها، این دفعه دیگر هم بیایند و آراء خودشان را در صندوقها بریزند، و قدر این آزادی را بدانند که تحت تأثیر هیچ کس نبودند و احدی در سرتاسر ایران الزام نکرده است کسی را که رأی به این بده یا به او بده. الزام به رأی دادن هم نکرده است، لکن تکلیف شرعی گفته است.
ما اگر میگوییم، تکلیف شرعی میگوییم، و الّا نه این است که ما الزامشان بکنیم. این مکلفند شرعاً به اینکه حفظ بکنند جمهوری اسلامی را، و حفظ به این است که در صحنه باشند، و حفظ به این است که اختلافات نداشته باشند، و حفظ به این است که مبادا آن کسی که فرض کنید که برده است باصطلاح برود به رخ او بکشد، آن کسی که نبرده است خیال کند که یک چیزی از دستش رفته است. این حرفها نیست در کار. چیزی نیست اصلش. اسلام است، اسلام در دست همه شما هست شما میخواستید آنجا خدمت بکنید نشد حالا در جای دیگر خدمت میکنید. میخواستید در مجلس خدمت کنید نشد حالا در دولت خدمت میکنید، حالا در پستهای دیگر خدمت میکنید، حالا در مدرسه خدمت میکنید، حالا مشغول به [تدریس] میشوید. من این امر را که عرض میکنم از همه ملت تقاضا میکنم که مبادا تحت تأثیر این عناصری که الآن در کار هستند و میخواهند القاء اختلاف بکنند، تحت تأثیر اینها واقع بشوید. و همه برادر هم هستید و برادروار با هم باشید، و اگر چنانچه در انتخابات اشتباهاتی شده یا فرضاً تقلبی شده است، خوب، مواردی هست که رسیدگی میشود و شورای نگهبان هم یا ابطال میکند یا فرض کنید بعضی صندوقها را یا اصل انتخابات را. یک مسئله عادی است که در همه جا هست و این امر مهمی نیست. من امیدوارم که آقایان با کمال اخلاص این دفعه هم وارد بشوند و آراء خودشان را بریزند. و این مبعثی که نورش به همه عالم رسیده است، در صورتی که نتوانستند آن طوری که میخواستند بشود ما دنبالش باشیم که زحمات انبیا را حفظ کنیم.
و نگذاریم که خدای نخواسته، آن زحمتی که تا حالا در ایران کشیده شده است و بحمد اللَّه به قدرت خودش رسیده است ایران، و الآن در همه دنیا مطرح است و تنها چیزی که مطرح است الآن بیشتر در همه جا همین معناست، و این هم برای این است که اینها میترسند که مبادا اسلام تحقق پیدا بکند و آرزوهای خودشان از بین برود. لا بد شما میبینید که الآن صلح طلبها دور هم جمع شدند، امریکا رفته چین و با هم شعر میخوانند. این برای او شعر میخواند، او برای او شعر میخواند، و همه هم دم از صلح میزنند و دم از صفا و «ما میخواهیم جوانانمان در صفا و در صلح و در آرامش زندگی کنند»! وضع دنیا این شده است که آنها آن طور آرامش را در دنیا میخواهند و ما هم که واقعاً میخواهیم این طور، نمیگذارند آنها. پس ما باید خودمان توجه کنیم به مسائل. ما دنبال این باشیم که خودمان ملت را حفظ کنیم. و ان شاء اللَّه همان طوری که ایران را نجات دادیم از شرّ شاهنشاهی، عراق را هم نجات بدهیم از دست این حزب بعث فاسد.
خداوند ان شاء اللَّه همه شما را توفیق عنایت کند و به همه ما توفیق خدمت عنایت کند. و خدا ان شاء اللَّه پشتیبان همه شما باشد و ملت ایران و عراق را پیروز کند.» (صحیفه امام، ج18، ص: 408 ـ 414)
ـ پاسخ استفتاء دادستان کل کشور؛ پرداخت دیه نقدی (1364)
[2592/ 1/ 3 مورخ 9/ 2/ 1364 محضر مبارک آیت اللَّه العظمی الامام خمینی- دام ظله العالی علی رؤوس المسلمین. بعد التحیة، لطفاً به سؤال ذیل پاسخ مرقوم فرمایید:
آیا مقدار دیناری[8] که در موارد زیاد از جراحتها تعیین شده، دارای خصوصیت است که حتماً باید «جانی»[9] دینار بپردازد، یا مانند شتر که فتوا بر عدم موضوعیت آن دادهاید،[10] موضوعیت ندارد و به نسبت مقدار دینار در دیه اخذ میشود؟
6/ 2/ 64- دادستان کل کشور- یوسف صانعی].
بسمه تعالی
موضوعیت ندارد و میتواند قیمت عادله آن را بدهد. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج19، ص: 242)
ـ نامه به رئیس مجلس خبرگان؛ متمم قانون اساسی و عدم لزوم شرط مرجعیت برای رهبری (1368)
«حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ علی مشکینی- دامت افاضاته
پس از عرض سلام، خواسته بودید نظرم را در مورد متمم قانون اساسی بیان کنم.
هر گونه آقایان صلاح دانستند عمل کنند. من دخالتی نمیکنم. فقط در مورد رهبری، ما که نمیتوانیم نظام اسلامیمان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط «مرجعیت» لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت میکند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولیّ منتخب مردم میشود و حکمش نافذ است. در اصل قانون اساسی من این را میگفتم، ولی دوستان در شرط «مرجعیت» پافشاری کردند، من هم قبول کردم. من در آن هنگام میدانستم که این در آینده نه چندان دور قابل پیاده شدن نیست. توفیق آقایان را از درگاه خداوند متعال خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج21، ص: 371)
ـ حکم انتصاب آقای فاضل هرندی به نمایندگی در هیأت هفت نفره واگذاری زمین (1368)
[بسمه تعالی. محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت للَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی
احتراماً، چنانچه استحضار دارید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به منظور حل مسائل مربوط به زمین توسط حضرات آیات منتظری، مشکینی و شهید مظلوم دکتر بهشتی، حسب الامر مقام معظم رهبری قانونی تدوین و به تصویب شورای انقلاب رسید که بر اساس آن هیأت هفت نفره واگذاری زمین و ستاد مرکزی متشکل از نمایندگان تام الاختیار:
1- حاکم شرع و ولی امر 2- وزارت کشور 3- وزارت کشاورزی 4- وزارت جهاد سازندگی 5- وزارت دادگستری، تشکیل گردیده (در استانها به جای نماینده وزارت دادگستری نیز نماینده وزارت کشاورزی شرکت مینماید)
به دنبال آن در طول سالهای اخیر قوانین دیگری مربوط به زمین شامل قانون اراضی کشت موقت، قانون ابطال اسناد اراضی موات و قانون اراضی بایر به تصویب رسیده که در این قوانین نیز برای نمایندگان ولی امر و حاکم شرع هیأتها مسئولیتهای ویژهای در نظر گرفته شده است.
از آنجایی که حضرت حجت الاسلام و المسلمین محیی الدین فاضل هرندی از بدو امر بر اساس تفویض اختیار مقام معظم رهبری به آیت اللَّه منتظری به عنوان نماینده ولی امر و حاکم شرع ستاد مرکزی هیأتهای هفت نفره منصوب و تا کنون عهدهدار این مسئولیت بودهاند.
لذا مستدعی است نظر مبارک را آن گونه که مصلحت میدانند در مورد نماینده ولی امر در نهاد مزبور امر به ابلاغ فرمایند.
23/ 1/ 68- سید علی اکبر محتشمی، وزیر کشور. غلام رضا فروزش، وزیر جهاد سازندگی. عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی].
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای فاضل هرندی از این پس نماینده من در ستاد مذکور [ستاد مرکزی هیأتهای هفت نفره واگذاری زمین] میباشند.» (صحیفه امام، ج21، ص: 372 ـ 373)
[1] - گروهی ساخته ساواک که با بمب گذاری در منازل افراد مبارز، و گاه ضرب و شتم آنها قصد توقف نهضت اسلامی را داشت.
[2] - قَلَق: ناآرام و بیقرار( زبانِ بیقلق: گفتار آرام و آرامش بخش)
[3] - آقای مرتضی مطهری، فیلسوف و متفکر بزرگ و عضو شورای انقلاب، در 11 اردیبهشت سال 1358 به دست گروهک تروریستی فرقان به شهادت رسید.
[4] - عالِم پرده در( رسوا و بیحیا)
[7] - آقای محمد امامی کاشانی.
[8] - دینار: سکه طلای رایج در قدیم بوده است
[9] - جنایتکننده؛ کسی که محکوم به پرداخت دیه گردیده است
[10] - در برخی از موارد که مرتکب جنایت بر طبق احکام فقهی محکوم به پرداخت دیه میباشد، شتر به عنوان دیه در نظر گرفته شده است که فتوای امام خمینی بر عدم موضوعیت شتر و کفایت پرداخت وجه آن به نرخ عادله روز میباشد