امروز با امام: اول فروردین

ـ نامه تسلیت به آقای سید مهدی یثربی (1346)

ـ پیام به ملت ایران، به مناسبت سال نو؛ توصیه‏های سیزده‏گانه به مسلمانان (1359)

ـ پیام رادیو تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ وحدت مسلمین- قانون (1360)

ـ سخنرانی در جمع فرماندهان نیروهای مسلح؛ وحدت بین نیروهای مسلح (1360)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ تحول در اقشار مختلف مردم (1361)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام؛ مقایسه جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی (1361)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران؛ بیان الطاف الهی نسبت به مردم ایران (1362)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام جمهوری اسلامی؛ توجه به معنویات- ساده زیستی (1362)

ـ سخنرانی در جمع اعضای هیأت دولت؛ لزوم خنثی‏سازی تبلیغات سوء دشمنان (1362)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ عید از دیدگاه اهل معرفت (1363)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران و مسلمانان جهان؛ تقدیر از استقامت ملت (1364)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام اسلامی؛ توجه به بُعد معنوی در طاعات الهی (1364)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ مقصد انبیا، بازگشت به معرفة اللَّه (1365)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ وحدت و برادری (1366)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران؛ اقامه عدل، مهمترین هدف قیام سید الشهدا (1367

کد : 3571 | تاریخ : 01 فروردين 1400

امروز با امام: اول فروردین

 

ـ نامه تسلیت به آقای سید مهدی یثربی (1346)

«به عرض عالی می‏رساند، از قراری که آقای ابطحی اظهار داشتند به جنابعالی مصیبتی وارد شده است. امید است ان شاء اللَّه خداوند تعالی صبر و اجر عنایت فرماید و به بازماندگان، خصوصاً جنابعالی سعادت و سلامت مرحمت نماید.

این جانب بحمد اللَّه تعالی سلامت هستم و امیدوارم موفق شوم برای خدمت به اسلام و مسلمین و حوزه‏های علمیه. از جنابعالی در مظانّ استجابت دعوات رجای دعای خیر برای حسن عاقبت دارم. حواله‏ای که به وسیله آقای ابطحی فرستاده بودید رسید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 118)

ـ پیام به ملت ایران، به مناسبت سال نو؛ توصیه‏ های سیزده‏گانه به مسلمانان (1359)

«حلول سال جدید را- که ره آورد آن تمامیت ارکان جمهوری اسلامی است- به همه مستضعفین و ملت شریف ایران تبریک عرض می‏کنم. اراده خداوند متعال- و له الشکر- تعلق گرفت که این ملت مظلوم را از زیر بار ستمگریها و جنایات حکومت طاغوتی و از زیر سلطه قدرتهای ستم پیشه؛ خصوصاً دولت امریکای جهانخوار نجات دهد و پرچم عدل اسلامی را بر فراز کشور عزیزمان به اهتزاز درآورد. و وظیفه ماست که در مقابل ابرقدرتها بایستیم و قدرت ایستادن هم داریم؛ به شرط اینکه روشنفکران دست از غرب و شرق و غربزدگی و شرق‏زدگی بردارند و صراط مستقیم اسلام و ملیت را دنبال کنند.

ما با کمونیسم بین الملل به همان اندازه در ستیزیم که با جهانخواران غرب به سرکردگی امریکا؛ و با صهیونیزم و اسرائیل شدیداً مبارزه می‏کنیم. دوستان عزیزم! بدانید که خطر قدرتهای کمونیستی از امریکا کمتر نیست؛ و خطر امریکا به حدی است که اگر کوچکترین غفلتی کنید نابود می‏شوید. هر دو ابرقدرت، کمر به نابودی ملل مستضعف بسته‏اند و ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمی‏کنیم کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمی‏باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است. از طرفی دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودی‏مان بسته‏اند، و اگر ما در محیطی دربسته بمانیم قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد. ما باید حسابمان را صریحاً با قدرتها و ابرقدرتها یکسره کنیم و به آنها نشان دهیم که با تمام گرفتاریهای مشقت‏باری که داریم، با جهان، برخوردی مکتبی می‏نماییم.

جوانان عزیزم که چشم امید من به شماست، با یک دست قرآن را و با دست دیگر، سلاح را برگیرید و چنان از حیثیت و شرافت خود دفاع کنید که قدرت تفکر توطئه علیه خود را از آنان سلب نمایید. چنان با دوستانتان رحیم باشید که از ایثار هر چه دارید نسبت به آنان کوتاهی ننمایید. آگاه باشید که جهان امروز دنیای مستضعفین است و دیر یا زود پیروزی از آنان است و آنان وارثین زمین و حکومت کنندگان خدایند.

من بار دیگر پشتیبانی خودم را از تمام نهضتها و جبهه‏ها و گروههایی که برای رهایی از چنگال ابرقدرتهای چپ و راست می‏جنگند اعلام می‏کنم. من پشتیبانی خود را از فلسطین رشید و لبنان عزیز اعلام می‏دارم. من بار دیگر اشغال سَبُعانه‏[1] افغانستان را توسط چپاولگران و اشغالگران شرق متجاوز شدیداً محکوم می‏نمایم، و امیدوارم هر چه زودتر مردم مسلمان و اصیل افغانستان به پیروزی و استقلال حقیقی برسند؛ و از دست این به اصطلاح طرفداران طبقه کارگر[2] نجات پیدا کنند.

ملت شریف باید بداند که تمام پیروزیها به اراده خداوند قادر و با تحولی که در سراسر کشور تحقق پیدا کرد و روح ایمان و تعهد و تعاونی که در اکثریت قاطع ملت پیدا شد به دست آمد. توجه به خدای متعال و وحدت کلمه اساس پیروزی ما شد؛ و با از یاد بردن رمز پیروزی و سرپیچی از اسلام بزرگ و احکام مقدس آن و پیمودن راه اختلاف و تفرق، خوف آن است که عنایت حق تعالی سلب و راه برای مستکبرین باز و حیله‏ها و دسیسه‏های قدرت شیطانی، ملت عزیز ما را به اسارت کشد، و خونهای پاکی که در راه استقلال و آزادی ریخته شده و رنجهایی که جوانان و پیران عزیز ما برده‏اند به هدر رود، و بر کشور اسلامی تا ابد آن گذرد که در رژیم طاغوتی گذشت، و شکست خوردگان از انقلاب اسلامی با ما آن کنند که با مستضعفان مظلوم جهان کرده و می‏کنند. لهذا من با احساس وظیفه الهی و شرعی مطالبی را گوشزد می‏کنم و جناب آقای رئیس جمهور و شورای انقلاب و دولت و قوای انتظامی را اکیداً عهده‏دار اجرای آن می‏نمایم، و از عموم ملت می‏خواهم که با تمام قوا و تعهدی که به اسلام عزیز دارند در سرتاسر کشور از پشتیبانی جدی آنان خودداری نکنند. من توطئه‏های شیاطین ضد انقلاب را برای بازکردن دست شرق و غرب در حال گسترش می‏بینم؛ و برای دولت و ملت ما وظیفه الهی- انسانی، ملی است که با تمام توان از آن جلوگیری نمایند. اینک مسائلی را متذکر می‏شوم:

1- امسال سالی است که باید امنیت به ایران بازگردد و مردم شریف در کمال آسایش، زندگی نمایند. بار دیگر پشتیبانی کامل خودم را از ارتش نجیب ایران اعلام می‏دارم. ولی ارتش جمهوری اسلامی باید ضوابط و مقررات را کاملًا مراعات نماید. جناب آقای رئیس جمهور که به نمایندگی از طرف این جانب به فرماندهی کل قوا منصوب شده‏اند موظف هستند که هر کس با هر درجه و مقامی که خواست در ارتش اخلال کند و یا اعتصاب راه بیندازد و یا کم کاری کند و یا نظم و مقررات ارتش را نادیده گیرد و یا از قوانین ارتش سرپیچی کند شدیداً مؤاخذه نمایند؛ و در صورت اثبات جرم، بلافاصله از ارتش اخراج نمایند و تحت تعقیب قانونی قرار دهند. من دیگر بی‏نظمی در ارتش را به هیچ وجه تحمل نمی‏کنم و هر کس که در کار ارتش اخلال نماید بلافاصله به عنوان ضد انقلاب به ملت معرفی می‏شود تا ملت عزیز حسابش را با باقیمانده ارتش شاه جنایتکار روشن گرداند.

برادران عزیز ارتشی‏ام! ای کسانی که به شاه پلید و ایادی چپاولگرش پشت نمودید و به ملت پیوستید، امروز روز خدمت به ملت و ایران عزیز است. سعی کنید با تلاش پیگیر خویش، این مرز و بوم را از دست دشمنان اسلام و ایران نجات دهید.

2- بار دیگر پشتیبانی خود را از سپاه پاسداران اعلام می‏نمایم و به آنان و فرماندهان آنان گوشزد می‏نمایم که کوچکترین تخلف موجب تعقیب است و اگر خدای ناکرده کاری کنید که موجب اخلال در نظم سپاه شود، بلافاصله اخراج می‏گردید و تمام آنچه را که درباره ارتش گفتم درباره آنان به اجرا در می‏آید. فرزندان انقلابی‏ام! مواظب باشید که با همه با مهربانی و اخلاق اسلامی مواجه شوید.

3- شهربانی و ژاندارمری کشور باید نظم را رعایت نمایند. از قرار اطلاع کم کاری عجیبی در کلانتریها دیده می‏شود. اینان که از گذشته تجربیات خوبی ندارند برای هر چه بیشتر همگامی با مردم و نظم در سراسر ایران کوشش نمایند و مردم را از خودشان بدانند.

امید است در آینده تجدید سازمان اساسی برای ژاندارمری و شهربانی در نظر گرفته شود. قوای انتظامیه خود را از اسلام و مسلمین بدانند. انفجارات جنوب مرا شدیداً متأثر کرده است که چرا سپاه و شهربانی و ژاندارمری، عده‏ای خدانشناس- وابسته به رژیم فاسد خارجی متکی به امریکا- را دقیقاً شناسایی نمی‏نمایند و به مجازات نمی‏رسانند.

اینان مفسدین فی الارض هستند، چه آنان که مستقیماً در این گونه اعمال شرکت می‏نمایند و چه آنان که این گونه جریانات را هدایت می‏کنند، و حکم «مفسد فی الارض» روشن است. دادگاههای انقلاب هر چه بیشتر قاطعیت به خرج دهند تا ریشه آنان را برکَنند.

4- دادگاههای انقلاب در سراسر ایران باید نمونه کامل اجرای حدود اللَّه باشند. باید سعی کنند که قدمی از احکام خدای تعالی منحرف نشوند و احتیاط کامل را رعایت نمایند. باید با صبر انقلابی به قضاوت بنشینند. دادگاهها حق ندارند نیروی مسلح از خود داشته باشند. باید بر طبق قانون اساسی عمل نمایند و بتدریج دستگاه قضایی اسلامی مسئولیتهای این دادگاهها را بر عهده گیرند. قضات باید با تمام جدیت جلوی تخلفات را بگیرند، و اگر خدای ناکرده کسی از دستورات الهی سرپیچی کرد، بلافاصله به ملت معرفی شده و به مجازات برسد.

5- دولت موظف است اسباب کار و تولید را برای کارگران و دهقانان و زحمتکشان فراهم آورد، ولی اینان نیز بدانند که اعتصاب و کم کاری نه تنها موجب تقویت ابرقدرتها می‏شود، بلکه سبب می‏شود امید مستضعفان کشورهای اسلامی و غیر اسلامی‏ای که بپاخاسته‏اند به یأس مبدل شود. مردم هر شهر به محض اطلاع از اعتصاب هر کارخانه، خود را به آنجا برسانند و ببینند آنان چه می‏گویند. باید ضد انقلاب را شناسایی و به مردم معرفی نمایند. مردم شریف ایران دیگر نمی‏توانند حقوق بی‏جهت به عده‏ای از خدا بیخبر بدهند.

زحمتکشان عزیز! بدانید آنانی که هر روز در گوشه‏ای بلوا بپا می‏کنند و اصولًا با منطق اسلحه به میدان می‏آیند، دشمنان سرسخت شما هستند و می‏خواهند شما را از مسیر انقلاب منحرف نمایند. آنان دیکتاتورانی هستند که اگر روزی روی کار آیند به هیچ کس حق نفس کشیدن نمی‏دهند. با آنان در تمام زمینه‏ها مبارزه کنید و آنان را به عنوان دشمنان شماره یک خود به مردم معرفی نمایید و از بستگی آنان و وابستگی آنان به شرق متجاوز و یا غرب استثمارگر پرده بردارید. دولت موظف است اشخاصی که در این گونه اعمال دست دارند شدیداً مجازات کند.

6- من نمی‏دانم دولت چرا طرحهای متوقف‏شده خود را، که به سود ملت می‏باشد، به کار نمی‏اندازد. باید دولت هر چه سریعتر طرحهای به سود ملت را که متوقف شده و آنها که جدید است به اجرا گذارد تا وضع اقتصادی کشورمان سر و سامان یابد.

7- در ادارات دولتی باید همه از دولت برگزیده تبعیت کنند در غیر این صورت شدت عمل لازم است. باید بی‏درنگ هر کس در هر اداره‏ای که خواست اخلال کند او را اخراج و به ملت معرفی نمایند. من تعجب می‏کنم که چرا اولیای امور از نیروی مردم غفلت می‏کنند؟ مردم خود حساب ضد انقلاب را می‏رسند و او را رسوا می‏کنند.

8- مصادره اموال متجاوزین از طرف افراد غیر مسئول و یا محاکم غیر صالحه شدیداً محکوم است. تمام مصادرات باید از روی موازین شرعیه با حکم دادستان و یا قضات دادگاهها باشد و هیچ کس حق دخالت در این گونه امور را ندارد. متخلفین باید شدیداً مؤاخذه شوند.

9- زمینها باید روی موازین شرعیه توزیع گردد و بعد از اثبات این موضوع، محاکم صالحه حق اخذ دارند. هیچ کسی حق تجاوز به زمین و یا مسکن و یا باغ کسی را ندارد و اصولًا اشخاص غیر مسئول حق دخالت در این گونه امور را ندارند، ولی اطلاعات خود را درباره زمین و مسکن و باغ طاغوتیانی که به ناحق اموال مردم را غصب نموده‏اند به مسئولین امور برسانند، و اگر کسی بر خلاف موازین اسلامی و قانونی اقدامی بنماید شدیداً قابل تعقیب است.

10- بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفین هر چه زودتر بیلان کار خودشان را بدهند تا مردم از فعالیت این دو نهاد انقلابی مطلع گردند. بنیاد مسکن باید روشن کند که چه میزان کار کرده است و بنیاد مستضعفین صورت اموال منقول و غیر منقول طاغوتیان خصوصاً شاه و خاندان و دارودسته کثیفش در سراسر ایران را به روشنی برای مردم بیان دارند و بگویند چه کرده‏اند، اموال شاه خائن را به چه کسانی داده‏اند؟ آیا راست است که بنیاد مستضعفین، بنیاد مستکبرین گردیده است؟ اگر چنین است تصفیه ضروری است و غفلت از این امر مهم حرام. باید این دو نهاد دقیقاً برای مردم شرح دهند که چرا از این سریعتر نتوانسته‏اند کار نمایند، و اگر کسانی به اسم مستضعفین خلاف می‏کنند، بر دادگاههای سراسر ایران است که سریعاً اقدام نمایند.

11- باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بوجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غربند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی. باید از بدآموزیهای رژیم سابق در دانشگاههای سراسر ایران شدیداً جلوگیری کرد، زیرا تمام بدبختی جامعه ایران در طول سلطنت این پدر و پسر از این بدآموزیها به وجود آمده است. اگر ما ترتیبی اصولی در دانشگاهها داشتیم، هر گز طبقه روشنفکر دانشگاهی‏ای نداشتیم که در بحرانی ترین اوضاع ایران در نزاع و چند دستگی با خودشان باشند و از مردم بریده باشند و از آنچه که بر مردم می‏گذرد چنان آسان گذرند که گویی در ایران نیستند. تمام عقب‏ماندگیهای ما به خاطر عدم شناخت صحیح اکثر روشنفکران دانشگاهی از جامعه اسلامی ایران بود، و متأسفانه هم اکنون هم هست. اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشنفکران دانشگاه رفته‏ای، که همیشه خود را بزرگ می‏دیدند و می‏بینند و تنها حرفهایی می‏زدند و می‏زنند که دوست به اصطلاح روشنفکر دیگرش بفهمد، و اگر مردم هیچ نفهمند، نفهمند. زیرا دیگر چیزی که مطرح نیست مردمند، و تمام چیزی که مطرح است خود اوست، برای اینکه بدآموزیهای دانشگاهی زمان شاه، روشنفکر دانشگاهی را طوری بار می‏آورد که اصولًا ارزشی برای خلق مستضعف قائل نبود و متأسفانه هم اکنون هم نیست.

روشنفکران متعهد و مسئول، بیایید تفرقه و تشتت را کنار گذارید و به مردم فکر کنید و برای نجات این قهرمانان شهید داده، خود را از شرّ «ایسم» و «ایست» شرق و غرب نجات دهید. روی پای خود بایستید و از تکیه به اجانب بپرهیزید.

طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید دقیقاً روی مبانی اسلامی مطالعه کنند و شعارهای گروههای منحرف را کنار گذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمام کج‏اندیشیها نمایند. این دو دسته باید بدانند اسلام خود مکتبی است غنی که هر گز احتیاجی به ضمیمه کردن بعضی از مکاتب به آن نیست. و همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمره تلخ این نوع تفکر در سالهای آینده روشن می‏گردد. با کمال تأسف گاهی دیده می‏شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسائل اسلامی، بعضی از این مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کرده‏اند و معجونی بوجود آورده‏اند که به هیچ وجه با قوانین مترقی اسلام سازگار نیست.

دانشجویان عزیز! راه اشتباه روشنفکران دانشگاهی غیر متعهد را نروید و از مردم خود را جدا نسازید.

12- مسئله دیگر مطبوعات است. من بار دیگر از مطبوعات سراسر ایران می‏خواهم که بیایید و دست در دست یکدیگر نهید و آزادانه مطالب را بنویسید، ولی توطئه نکنید.

من بارها گفته‏ام که مطبوعات باید مستقل و آزاد باشند، ولی متأسفانه و با کمال تعجب تعدادی از آنها را در مسیری دیدم که با کمال بی‏انصافی مقاصد شوم راست و یا چپ را در ایران پیاده می‏کردند و هنوز می‏کنند. مطبوعات در هر کشوری نقش اساسی را در ایجاد جوّی سالم و یا ناسالم دارند. امید است که در خدمت خدا و مردم در آیند.

و همچنین رادیو- تلویزیون باید مستقل و آزاد باشند و همه گونه انتقاد را با کمال بیطرفی منتشر سازند تا بار دیگر شاهد رادیو- تلویزیون زمان شاه مخلوع نگردیم.

رادیو- تلویزیون باید از عناصر طرفدار شاه و یا منحرف پاکسازی شود.

13- این روزها حملات به روحانیت اصیل که براستی چه در زمان شاه و چه در زمان پدرش از بارزترین اقشاری بودند که با قیامهای متعدد خود در مقابل فساد دستگاه به افشاگری و مبارزه پرداختند و مبارزات ضد شاهی- امریکایی را در طول مبارزات بر حق مردم شریف هدایت می‏کردند و به پیروزی رساندند، از طریق ایادی شاه و دارودسته‏اش گسترش پیدا کرده است. درست زمانی که روحانیت، مبارزه سرسختش را در سالهای 41- 42 علیه شاه خائن شروع کرد، شاه روحانیت متعهد و مسئول را «ارتجاع سیاه» نامید، زیرا تنها خطر جدی برای او و سلطنتش روحانیون مبارزی بودند که ریشه در عمق جان مردم داشتند و در مقابل او و ستمکاری‏اش ایستادند.

درست اکنون ایادی شاه برای خرد کردن روحانیت که اساس استقلال و آزادی این مملکت است کلمه «ارتجاع» را در دهان فرزندانم که از عمق جریانات مطلع نیستند انداخته‏اند.

فرزندان عزیز و انقلابی‏ام! امروز توهین و تضعیف روحانیت ضربه به استقلال و آزادی و اسلام است. امروز راه شاه خائن را رفتن و کلمه ارتجاع را به این طبقه محترم که از نادرترین قشرهایی هستند که زیر بار شرق و غرب نمی‏روند، خیانت است. خواهران و برادران عزیزم! بدانید آنانی که روحانیون را مرتجع می‏دانند در نهایت راه شاه و امریکا را می‏روند. ملت شریف ایران با پشتیبانی از روحانیت اصیل و متعهد ایران که همیشه حافظ و سنگربان این مرز و بوم بوده‏اند، دیْن خود را به اسلام ادا می‏نمایند و طمع ستمکاران تاریخ را از کشور قطع می‏نمایند. از طرف دیگر من به روحانیین محترم در هر جا هستند اعلام می‏کنم، ممکن است شیاطین با ایادی خود تبلیغات سوئی علیه جوانان عزیز خصوصاً جوانان دانشگاهی بکنند، باید روحانیون بدانند که امروز تکلیف آن است که همه قشرهای ملت خصوصاً دو قشر معظم که مغز متفکر ملت هستند دست به دست هم داده و علیه قدرتهای شیطانی و مستکبرین کوشش نموده و در صف واحد، نهضت اسلامی را جلو رانده و استقلال و آزادی را چون جان عزیز خود نگهبانی کنید. نقشه جهانخواران و عمال آنان، جدا کردن این دو طبقه مؤثر متفکر در زمان رژیم طاغوتی بود و مع الأسف موفق شد و کشور را به تباهی کشاند، و آن نقشه بار دیگر در دست اجرا است که با غفلت جزئی رو به تباهی خواهیم رفت. امیدوارم که همه طبقات ملت بخصوص این دو طبقه محترم در این سال جدید از توطئه‏ها و دسیسه‏ها غافل نباشند و با وحدت کلمه نقشه‏های شوم را باطل کنند.

در خاتمه لازم است در این سال جدید بعد از طلب مغفرت برای شهدای انقلاب اسلامی و قدردانی از فداکاریهای آنان به بازماندگان آنان، مادران و پدران آنان تبریک عرض نمایم که چنین شیرزنان و شیرمردانی تربیت نمودند. و نیز به معلولین و آسیب دیدگان انقلاب که در پیشبرد نهضت ملت و تحقق جمهوری اسلامی پیشقدم بودند، تبریک عرض کنم. الحق انقلاب اسلامی ما مرهون فداکاریهای این دو قشر عزیز است. این جانب و ملت ما این دلاوریها را فراموش نمی‏کنیم و یاد آنان را گرامی می‏داریم.

از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.

1/ 1/ 1359 روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 202ـ 210)

ـ پیام رادیو تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ وحدت مسلمین- قانون (1360)

«من این سال نو را به همه مسلمین جهان و ملتهای مظلوم تحت فشار ابرقدرتها و ملت شریف رزمنده ایران تبریک عرض می‏کنم. مبارک باد بر شما ملت بپاخاسته و بیدار که تمام توان خودتان را در مقابل قدرتهای بزرگ، که همه بسیج شده‏اند بر ضد شما، به میدان آوردید؛ و همان طور که در اول نهضت با هم همدست و متحد بودید، امروز هم در این سال جدید هم با هم هستید. و من امیدوارم که بیشتر از پیش با هم برادر و همفکر و هم رزمنده باشید.

آن روز مبارک است بر ما که سلطه جهانخواران بر ملت مظلوم ما و بر سایر ملتهای مستضعف شکسته شود؛ و تمام ملتها سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگیرند؛ و دولتها بیدار بشوند و ببینند که با داشتن آن همه ابزار و آن همه انسان و قوای انسانی و آن همه اراضی وسیع و ذخایر زیرزمینی، برای اینکه ما توجه نکردیم به دستورات اسلام که بین همه مسلمانها عقد اخوت بسته است‏[3] و همه را دعوت به اعتصام به حبل اللَّه‏[4] و پیروی از خط اسلام می‏فرماید نکردیم.

من امیدوارم که در این سال جدید هم ملت ما و دولت ما و همه آنهایی که در اداره کشور دخالت دارند، از لشکریها و کشوریها، همه با هم برادر باشند. و این نعمت بزرگی که در قرآن کریم او را نعمت «اخوت» ذکر می‏فرماید، و همین نعمت اخوت را موجب این می‏داند که ما از همه گرفتاریها نجات پیدا کنیم، من در این سال جدید امیدوارم که همه با هم برادر باشند؛ و همه با هم در مصالح این کشور پیش بروند؛ و دست قدرتها را از کشور خودشان کوتاه کنند؛ و همه مسلمین جهان توجه بکنند به این آیاتی که در قرآن کریم برای وحدت مسلمین نازل شده است و مسلمین را دعوت به وحدت و اعتصام به حبل اللَّه، که همان اسلام است، فرموده است، همه توجه کنند؛ و این سال نو را با مبارکی و میمنت در زیر پرچم پر افتخار اسلام و دستورات نورانی خدای تبارک و تعالی مجتمع بشوند؛ و دست قدرتهای بزرگ را که هیچ فکر نمی‏کنند الّا برای مصالح خودشان و چپاول کردن ذخایر ملتهای ضعیف، با هم باشند همه تا این دستهای چپاولگر قطع بشود. و ملتها و دولتهای اسلامی همه با هم مجتمع باشند؛ همه با هم برادر باشند؛ برابر باشند.

حکومتها در فکر سلطه بر ملت خودشان و سرکوبی ملت خودشان نباشند؛ و ملت در فکر خنثی کردن اعمال دولتها نباشند. اگر آنها به اسلام برگشتند و توجه به احکام اسلام کردند، همان طوری که ملت ما با دولتش، با همه ارگانهای دولتی، دوست هست؛ و نه ارگانهای دولتی می‏خواهند بزرگی به ملت بفروشند، سلطه‏گری کنند به ملت؛ و نه ملت درصدد این است که به دولت خودش یک کاری بکند که خنثی بشود اعمالش. همه با هم هستند. و همه با هم ان شاء اللَّه این کشور را به پیش می‏برند. و نمی‏گذارند که قدرتهایی که در کمین نشسته‏اند و تفاله‏های آنها در بین کشور ما هم هست، [ملت‏] نمی‏گذارند اینها بتوانند کاری انجام بدهند.

و ما امیدواریم که امسال سال اخوت ایمانی و وحدت کلمه و عود به اوایل نهضت باشد. همان طوری که می‏بینیم که بحمد اللَّه هست، باز تحکیم بشود این وحدت. و تمام افراد این مملکت در صدد این باشند که برای این کشور خدمت کنند و خدمتگزاری به اسلام و کشور اسلامی داشته باشند؛ تا اینکه این سال بر همه ما نوروز باشد و بر همه ما مبارک باشد و پیروزی اسلام در این سال ان شاء اللَّه تحقق پیدا بکند؛ و تمام اقلیتهایی که در این کشور هستند، اقلیتهای مذهبی که در این کشور هستند و رسمی هستند، در زیر لوای اسلام با رفاه و آسودگی زندگی کنند.

و ان شاء اللَّه این آثار شوم جنگ نابکار صدامی، که دست نشانده قدرتهای بزرگ است، از بین برود. و تمام کشور ما توجه به این معنا داشته باشند که [در] آثار جنگ البته این مسائل هست. و ما همه این آثار را از دشمنها می‏دانیم، نه از دوستها. دولت با تمام قوا مشغول این است که امور را به پیش ببرد و مردم را در رفاه نگه دارد، لکن آثار جنگ است. در آن سالی که متفقین آمدند به ایران، من خوب یاد دارم که در قم که ما بودیم، تقریباً تمام دکانهای نانوایی بسته شده بود و قحطی وجود پیدا کرده بود، حتی یک روز، که اواخر امور بود، من با یک بچه‏ای که همراهم بود داشتیم می‏رفتیم، یکدفعه این بچه به من گفت: آی نون! که نان را، مدتها بود نان سنگک را ندیده بود. شما می‏دانید که ما الآن در حال جنگ هستیم؛ و به حسب حال جنگ، آن هم جنگ با تمام ابرقدرتها و آن هم اینکه ما را محصور کرده‏اند، مدتهاست ما محصور اقتصادی هستیم و مشغول جنگ هستیم، مع ذلک با کوشش خود ملت و با کوشش دولت اینجا باز رفاه نسبی هست. و من امیدوارم که این جنگ بزودی تمام بشود و لشکر اسلام بر کفر غلبه کند. و ان شاء اللَّه این مملکت یک مملکت با رفاهی، یک مملکت با سعادتی، باشد که ملتهای ما، ملت ما، در این کشور با سعادت و سلامت باشند.

و خداوند متحول کند قلوب و ابصار ما را و بصیرت ما را به یک قلوب نورانی و یک بصیرت واقعی که مسائل را درست ارزیابی کنیم. و کسانی که می‏خواهند این ملت را سست کنند و می‏خواهند به واسطه تبلیغات سوئی، که اخیراً بیشتر می‏کنند، که این مملکت در آن کاری نشده است. این مثل رژیم سابق است. مثل اوقاتی است که آنها بودند. این تبلیغات از کمبودها تبلیغ می‏کنند؛ از وضع اقتصادی انتقاد می‏کنند. اینها توجه ندارند که در عین حالی که ما در این دو سال تمام توانمان صرف این شده است که آن قدرتهای بزرگ را نگذاریم دخالت کنند و تفاله‏های آنها را نگذاریم به این ملت ظلم کنند، مع ذلک در همین مدت کوتاه از تمام زمانی که مدرسه ساخته شده است و این پنجاه سالی که آنها راجع به کارهایی که کرده‏اند، اسفالتهایی که کرده‏اند، ساختمانهایی که کرده‏اند، این دو سال چندین برابر آن بوده است. لکن کوردلان اینها را به حساب نمی‏آورند، و می‏گویند دولت نمی‏تواند کار بکند و اسلام نمی‏تواند اداره بکند مملکت را! این اسلام است که امروز اداره می‏کند مملکت را. و این اسلام است که تمام افراد این مملکت را دور خودش جمع کرده است و نمی‏گذارد که این جنگ تأثیر سوء خودش را زیادتر از این مقدار که در آن محیطها هست [بگذارد].

و من امیدوارم که خداوند این سال را سال رحمت، سال برکت، سال صفا، سال برادری، سال برابری، قرار بدهد؛ و تمام ملت و دولت و دست‏اندرکارها تماماً مجتمع باشند و با هم این کشور را به سلامتی و سعادت، همه چیزهایی که احتیاج دارد تهیه کنند و کارسازی کنند و از کارهای ناشایستی هم که در کشور واقع می‏شود، و این لازمه یک انقلاب است، جلوگیری کنند؛ و مملکت ما در سال آینده و در این سال، در همین سالی که هستیم، مملکتی باشد که قانون فقط حکم کند. هیچ کس غیر قانون حکم نکند و تمام مجری قانون باشند؛ و کسی در حدود غیر قانونی عمل نکند، و همه در حدود خودشان عمل کنند.

و ان شاء اللَّه سعادت و سلامت برای تمام مسلمین و برای خصوص کشور ما و کشور عراق باشد؛ که این جرثومه فساد[5] کنار برود و مسلمین عراق و ایران آزاد باشند. و امیدوارم که سعادت و سلامت برای همه باشد.

و ان شاء اللَّه فلسطین آزاد بشود و بیت المقدس، آنکه مسجد همه مسلمین است به حال اول برگردد. و آنهایی که به مسلمین ظلم و ستم می‏کنند ان شاء اللَّه خداوند دفع شرّ آنها را بکند.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 226ـ 230)

ـ سخنرانی در جمع فرماندهان نیروهای مسلح؛ وحدت بین نیروهای مسلح (1360)

«من متقابلًا به آقایان تبریک عرض می‏کنم. امیدوارم که این سال، سال وحدت و پیروزی و رحمت باشد. در رأس همه امور قضیه وحدتی است که باید بین همه نیروها و همه ملت باشد. شما می‏دانید که در رژیم سابق یک کار خود محمد رضا داشته است که به من گفته‏اند و آن این بود که بین سران ارتش اختلاف می‏انداخته است، نظرش به این بوده که از او به او بد می‏گفته، از او به او بد می‏گفت. این کار برای این بوده است که خوف از خود ارتش داشته، می‏ترسیده که مبادا اینها یک وقت با هم بشوند و کلکش را بکنند.

ان شاء اللَّه، حالا دیگر این حرفها نیست. شما همه باید احساس این مطلب را بکنید که یک کشوری که همه نیروهای تبلیغاتی و نظامی و همه چیزها در همه جا- تقریباً- به ضدش قیام کردند و مشغول توطئه هستند و ما ماندیم خودمان و به حسب ظاهر بعضی از کشورها که یک اظهار دوستی می‏کنند، لکن این ملتها- یعنی ملتهای اسلامی- و آنها هم که رنج دیدند از حکومتهای خودشان و سایر جاها، این نهضت را شاید یک بارقه امیدی برای خودشان حساب بکنند. ان شاء اللَّه، سایر کشورها هم توجه بکنند و شاید حکومتها هم بفهمند این مطلب را که اگر با ملتها باشند، بهتر از این است که علیه ملتها با ابرقدرتها. ترتیب تقریباً حالا از سابق هم همین بوده است، اشخاصی را آنها انتخاب می‏کردند و با جهاتی آنها را سرکار می‏آوردند، آنها ملتهایشان را تحت فشار و تحت ظلم قرار می‏دادند و منافع کشورهایشان را می‏دادند به آن قدرتهای بزرگ، پشت به ملتها می‏کردند و رو به کسانی که دشمن بودند با ملتها و با اساس این ملتهای اسلامی بخصوص. و این یک اشتباهی از حکومتها بوده است که خیال می‏کردند که اگر قدرتهای بزرگ را به دست بیاورند، بهتر از این است که قدرت ملت خودشان را به دست بیاورند و این علاوه بر اینکه یک خیانت به ملتها بوده است، آن کامیابی که باید برای یک انسان باشد و آن ارزشی که باید برای یک انسان باشد اینها از دست داده بودند. ارزش یک انسان به این است که مکتبی که تابع آن مکتب است حفظ کند و ملتی که او- مثلًا- الآن حکومت می‏خواهد بکند بر این ملت، حفظ کند و همراه او باشد، نه اینکه یک جنایتکاری را با خودش همراه کند و ملت خودش را که ارزش دارد برای یک حکومت از دست بدهد...

الآن ملت است و ارتش است و ژاندارمری است و پاسدار است و پاسبان است و رئیس جمهور است و همه مخلوطاند به هم و همه با هم هستند. این باهمی را باید حفظ کنید شما. پاسدارها شما را مقابل خودشان قرار ندهند؛ شما هم خودتان را مقابل آنها قرار ندهید. شما همه با هم برادر هستید. چرا برادرها با هم نباشند و مقابل هم بایستند؛ دولت با- مثلًا فرض کنید- شما، شما با دولت. همه، اجزای یک خانواده الآن هستید، این خانواده را باید حفظ کنید. در یک خانواده آن اشخاصی که مدیر آن خانواده هستند اگر با هم اختلاف داشته باشند این خانه را نمی‏شود اداره کرد، چه برسد به یک کشوری که به این طول و عرض است و با این همه مخالفتهایی که از خارج دارد می‏شود و از داخل مفسدین دارند می‏کنند. ما نباید آلت دست این گروههایی قرار بگیریم که آمدند و می‏خواهند فساد کنند در اینجا و هر کدام هم ریشه دارند به یک جایی؛ این یکی ریشه دارد به شوروی، یکی ریشه دارد به امریکا. ما نباید خودمان را دست اینها بدهیم که اینها ما را بازی بدهند، اغفال کنند ما را. آنها خیلی می‏خواهند و در نظر دارند که ماها را اغفال کنند...

یک نکته دیگر این است که یک ذائقه تلخی از زمان سابق ناچار مانده است؛ اینها می‏دیدند که در کلانتری وقتی می‏خواهند وارد بشوند، باید با چه زحمت [بروند] و کلانتری که باید پناه مردم باشد، باید [مانع‏] ظلم و جور و این طور چیزها نسبت به مردم باشد، در آن وقت این طور بود که یک کسی اگر گرفتار می‏شد و می‏خواست برود به کلانتری، عزا می‏گرفت که حالا برود آنجا چه خواهد شد! اینها ذائقه ملت را تلخ کرده است.

و شما باید جدیت کنید به اینکه این ذائقه تلخ را مبدل کنید به یک ذائقه شیرین. الآن دست شماست که می‏توانید این کار را بکنید. مردم همه حاضرند، طبقه میلیونی مردم خیلی مردم خوبی هستند، اینها حاضرند برای همه مسائل. اگر قوایی که در رأس هستند دستشان را دراز کنند به سوی مردم، همه مردم حاضرند برایشان. پشت نکنند به مردم، رویشان به مردم باشد، پشتشان به ابرقدرتها. قدرت شما باید از خود مردم باشد. آنها نمی‏توانند به شما قدرت بدهند. شما باید خودتان قدرتمند بشوید. اگر آنها می‏توانستند، محمد رضا را حفظش می‏کردند، همه می‏خواستند حفظ بکنند، نتوانستند حفظ بکنند.

در هر صورت، باید امروز همه قوای مسلح که هستند، همه با هم، دست به هم بدهند و همه ذائقه تلخی که از رژیم سابق در ذایقه مردم آن طور تلخ بود این را شیرینش کنند به رفتار خوش، به کردار خوش، به اینکه مردم احساس بکنند که من حالا که توی خانه هستم، پاسدارها، پاسبانها، از من حفاظت دارند می‏کنند نه اینکه بترسد که خود آنها نبادا بیایند خانه مرا غارت کنند! سابق این وضع بود، حالا باید این طور باشد که احساس اطمینان بکنند مردم به این قوایی که هست. احساس بکنند آنهایی که در مرزها هستند دارند اینها را حفظ می‏کنند، حالا این احساس هست. البته یک دسته‏ای افتاده‏اند توی همان طبقات، آنجا هم دارند فساد می‏کنند، لکن باید ما توجه داشته باشیم که به مردم اطمینان بدهیم، اطمینان خاطر بدهیم. مردم صبح وقتی از خانه بیرون می‏آیند بفهمند که نه، اینها همه چیزشان محفوظ است؛ هم دیانتشان محفوظ است و هم دنیایشان محفوظ است و هم بازارشان محفوظ است. این طور نباشد که وقتی که می‏آیند با دلهره بیرون بیایند. شما می‏دانید و من می‏دانم که آن وقت وقتی ما از منزل می‏خواستیم برویم بیرون، چون ما معمّم هم بودیم دیگر بدتر، گناه زیاد بود. از منزل هم که می‏خواستیم برویم یک جایی، در یک پناهی بنشینیم با هم یک قدری درد دل کنیم، وقتی می‏خواستیم برویم، باید یک وقتی برویم که نبادا گرفتار بشویم بین راه. ما گاهی می‏رفتیم در یک جا و از صبح تا شب در همان جا می‏ماندیم. گاهی وقتها من یک مباحثه که داشتم، یک عده‏ای بودند، یک روز من آمدم دیدم یک نفر است. گفت که همه‏شان فرار کردند توی باغها! از ترس اینها که می‏آمدند تو مدرسه‏ها می‏گردیدند هر که بود می‏بردند، احساس تزلزل و خوف و همه چیز، در ایشان بود. الآن شما باید کاری بکنید که تمام اینها برگردد به یک حال طمأنینه، به یک حال آرامش. وقتی کشوری آرامش داشته باشد، از حیث قلبش مطمئن باشد. که ارتشش آنجا که او دارد زندگی می‏کند برای حفاظت اوست و ژاندارمریش هم در راهها می‏خواهد حفاظت کند. و پاسبانش و پاسدارش هم در شهر دارد حفاظت می‏کند از او، این آرامش خاطری پیدا می‏شود و این آرامش خاطر از همه نعمتها بالاتر است. این اطمینان از همه نعمتها بالاتر است. انسان ممکن است که صد تا پارک داشته باشد، لکن اطمینان خاطر نداشته باشد. شما خیال می‏کنید که الآن این رئیس جمهوری امریکا خیلی اطمینان خاطر دارد؟ دلهره ندارد؟ او در مقابل خودش یک قدرت دیگر می‏بیند، نمی‏تواند او را ببیند و الآن تمام کوشش او صرف این است که یک کاری بکنیم که بر آنها غلبه بکنیم. خوف و دلهره دارد. شماها کمتر از آنها دلهره دارید. و آنهایی که درویش مسلک‏اند و- عرض می‏کنم که- گوشه‏نشین‏اند از شما کمتر دلهره دارند. شماها باید کاری بکنید که مردم دلهره نداشته باشند، مردم خوف نداشته باشند که آیا ما حالا از خانه که بیرون آمدیم پاسدارها چه خواهند کرد با ما، پاسبانها چه خواهند کرد، توی خانه که هستیم چه خواهد شد. اطمینان به مردم بدهید، وقتی اطمینان به مردم دادید، هم دنیای شما اداره می‏شود و هم آخرت شما اداره می‏شود.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 231 ـ 238)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ تحول در اقشار مختلف مردم (1361)

«ان شاء اللَّه این عید سعید و این سال نو بر همه مسلمین و بر ملت شریف ایران، بر خواهران، بر برادران مبارک و مسعود باشد. مبارک باشد عید بر تمام کسانی که در این سالِ در راه- در سالِ جلو- تمام توان خودشان را صَرف برای پیشرفت اسلام کردند. و امیدوارم که این دعایی که در اول سال و در حال تحویل خوانده می‏شود:

یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْابْصارْ یا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهارْ یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْاحْوالْ حَوِّلْ حالَنا الی‏ احْسَنِ الْحالْ‏[6]

برای ملت ما در آن سال تحقق پیدا کرده است و برای این سال بالاتر از آن تحقق پیدا کند. تمام قلوب و تمام ابصار و بصیرتها در دست خدای تبارک تعالی و ید قدرت اوست. اوست که تدبیر می‏کند جهان را، لیل و نهار را، و اوست که قلوب را متحول می‏کند، و بصیرتها را روشن می‏کند، و اوست که حالات انسان را متحول می‏کند، و ما آن را در ملت عزیز خودمان، در زن و مرد، در کوچک و بزرگ یافتیم. این تقلیب قلوب که قلبها از آمال دنیوی و از چیزهایی که در طبیعت است بریده بشود و به حق تعالی پیوسته بشود، و بصیرتها روشن بشود و صلاح و فساد خودشان را به وسیله بصیرت بفهمند، در ملت ما بحمد اللَّه تا حدود چشمگیری حاصل شده است. و من امیدوارم که در این سال جدید به اعلا مرتبه خودش برسد. این قلبهایی که قبل از انقلاب توجه به دنیا داشت، توجه به آمال دنیوی داشت و از غیب کمتر توجه داشت به غیب، و از غیب کمتر جلوه‏ای در او حاصل می‏شد، ما امروز می‏بینیم که این جلوه‏ها حاصل شده است، و این شوق و شعفها به لقاء اللَّه برای آنها حاصل شده است، و دست عنایت خدای تبارک و تعالی به سر این ملت کشیده شده است، و ایمان آنها را تقویت فرموده است که یکی از علائم ظهور بقیة اللَّه- ارواحنا فداه است. بی‏انگیزه نیست که در یک ملتی که در طول مدت شاهنشاهی ستمشاهی، و در این پنجاه سالی که پنجاه سال سیاه بود برای این ملت، متحول بشود به یک قلبی که روشنی او از آفتاب روشنتر و یک بصیرتی که نور او برای ملک و ملکوت روشنایی می‏دهد، و یک تحول معجزه‏آسایی که در تمام قشرهای ملت تحقق پیدا کرده است.

مبارک باشد این روز جدید و این سال نو بر همه کسانی که قدرت ایمانشان به رشد رسیده است، و امید است به حد اعلای رشد برسد، و نثار کردن خون پیش آنها با شجاعت و با تصمیم عزم، یک چیز تازه‏ای است و یک چیزی است که تحقق پیدا کرده است. ایثار در این ملت به حد رشد رسیده است و ان شاء اللَّه در آتیه خواهد رسید. و من امیدوارم که این سال مثل سال سابق و مثل همیشه سالی باشد که هم مبارک باشد، و هم تمام ارگانهای دولتی بر طبق قوانین اسلامی عمل کنند، و مشکلات را به قدرت ایمان و پشتیبانی ملت یکی را بعد از دیگری از بین ببرند. ما اگر چه مشکلات زیاد داریم، لکن در برابر آن مشکلات یک قدرت انسانی عجیب و یک قدرت خداوندی در دنبالش و در پشتیبانی از او ما داریم. و ما که خدای تبارک و تعالی را پشتیبان خود می‏دانیم و مقصد ما و مقصد ملت ما آزادی از چنگال دشمنان اسلام است. و مقصد و مقصود ما استقلال کشور اسلامی است، به طوری که هیچ یک از قدرتهای عالم نتوانند آسیبی به آن برسانند، و ما برای خاطر خدای تبارک و تعالی این نهضت را و این ادامه نهضت را دنبال کردیم، و ملت ما بحمد اللَّه با رشد ایمان و با قدرت الهی این انقلاب را به پیش می‏برد. و من امیدوارم که در این سال آتیه بهتر از سالهای قبل بر امور مسلط باشیم و باشید، و راه را برای خدا بهتر طی کنید، و صراط مستقیم انسانیت را بیشتر طی کنید، و به مقصود که رسیدن به مقامی است که خدای تبارک و تعالی برای مؤمنین و برای عارفان به خودش وعده داده است ما برسیم. و دست همه قدرتها از کشور ما ان شاء اللَّه کوتاه شود و کوتاه شده است. و ما بحمد اللَّه به مقامی رسیده‏ایم که دیگر با این وضعی که کشور ما دارد، با این وضعی که جوانان ما دارند، با این تعهدی که بانوان ما دارند، با این تعهدی که کشور ما تمام افرادش دارد، ما در مقابل هیچ مشکلی ان شاء اللَّه ضعیف نخواهیم شد. و بحمد اللَّه تا کنون هم هر سال از سال دیگر بهتر بود و بهتر خواهد شد. و من امیدوارم که با ناگواریهایی که بر ما وارد شد لکن ایمانی که در ما و در شما و در همه ملت ما حاصل شد جبران آن را بکند. و امیدواریم که این انقلاب یک انقلاب جهانی بشود، و مقدمه برای ظهور حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا له الفداء- باشد. من تبریک می‏گویم بر همه مؤمنین، بر همه مستضعفین جهان، بر همه مسلمین جهان و از همه مسلمین می‏خواهم که با قدرت و قوّت در راه اسلام قدم بردارند، و اسلام را پشتیبانی کنند تا اینکه ان شاء اللَّه دشمنان اسلام، آنهایی که نمی‏توانند اسلام را ببینند مقصور بشوند و منزوی.» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 129 ـ 231)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام؛ مقایسه جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی (1361)

«متقابلًا حلول سال جدید را بر شما آقایان که خلاصه یک ملت مظلوم و یک ملت فداکار هستید، [تبریک‏] عرض می‏کنم. و به همه ملت و ملتهای جهان و مسلمین جهان و مستضعفین جهان تبریک عرض می‏کنم، و من امیدوارم که این سال طلیعه پیروزیهای بسیار باشد که بزرگترین آنها پیروزی معنوی است.

من یک کلمه راجع به بعدهایی که در سال گذشته تحقق یافت و آقایان از بعدهای مختلفش صحبت کرده‏اند، من هم مختصراً یک کلمه عرض کنم، و آن اینکه سال گذشته سال آزمایش قدرتها، آزمایش قلمها، آزمایش زبانها و آزمایش فعالیتهای ضد انقلاب بود؛ ضد انقلاب به معنای وسیع که از خارج و داخل؛ [در خارج‏] دولتهای ابرقدرت و وابستگان به آنها و در داخل، گروههای مختلف روی هم رفته آزمایش کرده‏اند و ما هم آزمایش کردیم، هم قدرتها را و هم تبلیغات خارجی و داخلی را. اگر چنانچه، جمهوری اسلامی ایران شبیه به جمهوری‏های دیگر یا رژیمهای دیگر بود، ما باید با این همه تبلیغات دامنه‏دار همه گروههایی که در خارج و داخل هستند و توطئه‏های داخل و خارج، باید ما فاتحه جمهوری اسلامی را بخوانیم، لکن آزمایشها برای ما و برای خود آزمایشگران روشن کرد. گرچه آنها به روی خودشان نمی‏آورند، لکن مطلب روشن شد که یک ملت نظیر ملت ایران، که در تحت پرچم بزرگ اسلام می‏خواهد ادامه حیات بدهد، با این توطئه‏ها، با این قدرتها و با این شیطنتهای قدرتها و تفاله آنها در داخل و خارج آسیب نمی‏بیند. این یک مطلب ادعایی نیست، این یک مطلب عینی است؛ مطلب ملموس است...

کاشکی اسم [اسلام‏] روی این جمهوری نبود و برای آن اشخاصی که به خیال خودشان، برای اسلام اشک تمساح می‏ریزند و من می‏دانم که باطن قلبشان چه است. در یک کشور، متصدیان آن کشور و کسانی که دولتمردان این کشور هستند و در تشکیل یک دولت دخالت دارند، ارگانهای مختلف است و من مقایسه می‏کنم:

از رئیس جمهور شروع می‏کنم. این آقایانی که می‏گویند که زمان شاه بهتر بود، آقای خامنه‏ای‏[7] را می‏گویند از شاه ظالمتر است! آقای خامنه‏ای را می‏گویند که اموال این ملت را در داخل و خارج دارد می‏چاپد و بیشتر از زمان شاه ایشان دارد می‏چاپد! این مسأله را می‏گویند! می‏توانند مقایسه کنند ما بین رئیس جمهور فعلی ما و رئیس جمهور قبل از ایشان با رؤسای جمهور تمام دنیا و با سلاطینی که به مال و جان مردم آن طور تعدی می‏کنند؟ مقایسه می‏شود کرد؟! من برای آنهایی که چشم و گوششان را هوای نفس بسته و مرضهای داخلی خودشان را نمی‏توانند ببینند، این مطلب را می‏گویم. اگر می‏گویند این طور است خوب، اعلام کنند. املاک و- عرض بکنم که- کاخها و ویلاها و امثال اینها را اعلام کنند که ایشان این قدر تهیه کرده است یا مشغول است [تهیه کند]...

عمده این است که آقایان یا بی‏اطلاع‏اند و وارد در مسائل نبوده‏اند؛ یک مسجدی رفته‏اند ویک درسی هم گفته‏اند و دیگر جهات دیگر را به آنها نگفته‏اند، یا مطلع‏اند، لکن می‏خواهند بگویند. شمایی که می‏گویید زمان رضا شاه بهتر از حالا بود، در زمان رضا شاه، شما چه وضعی داشتید؟ نه شما، مرحوم شیخ ما[8]- رضوان اللَّه علیه- چه حالی داشت؟ در یک قضیه‏ای، که شاید قضیه کشف حجاب بود، مرحوم شیخ- رحمه اللَّه- مرحوم آقا شیخ عبد الکریم- رضوان اللَّه علیه- یک کاغذی به رضا شاه نوشت و راجع به این معنا تذکری داد. جواب نداد. نخست وزیر گفت: به عرض اعلیحضرت رسید، ایشان گفتند: شما خوب است که مشغول کار خودتان باشید. یک دانه پاسبان اگر می‏آمد در این شهر مذهبی که چقدر جمعیت مذهبی و چقدر اهل علم داشت می‏آمد، هر کاری با هر یک از شما می‏کرد، احدی صحبت نمی‏کرد.

شهربانی حالا مثل شهربانی زمان رضا شاه است؛ محمد رضا شاه است؟! چرا باید ما قدر نعمت خدا را ندانیم؟ من از آقایان می‏پرسم: بسیار خوب، تمام اینها، همه‏شان یک اعوجاجاتی دارند. اگر اینها- خدای نخواسته- از بین بروند، حکومت را می‏دهند دست شما؟ می‏آیند می‏گویند آقای فلان، بیایید شما حکومت کنید؟ اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد، به جای آن، یک جمهوری بهتر از این جمهوری اسلامی می‏آید؟...

من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی عنایت کند به همه این ملت، به اشخاصی که مخالف هستند با جمهوری اسلامی و اشخاصی که مخالف هستند با اسلام، عنایت کند و آنها را به راه صحیح هدایت بفرماید. من امیدوارم که در این سال که وارد شده‏ایم، به مبارکی و میمنت، یک سالی باشد که ما و همه ملت دست به هم بدهند و این خرابیها را بسازند. و من امیدوارم که این جوانها، این بچه‏ها، این بچه‏های کم سنی که بازی خوردند- آنها هم بیچاره‏ها به خیال اینکه «اسلام راستین» به خیال خودشان می‏خواهد پیاده بشود و این جمهوری نمی‏گذارد این کار بشود، بازیشان دادند، چشم و گوششان را بستند تا بدون اینکه توجه به مسائل بکنند، وارد کارهایی بشوند- امیدواریم که آنها هم بیدار بشوند و با ملت همدوش و همصدا باشند. و من امیدوارم که تمام کسانی که دست به کار هستند در دولت، با هم دست به هم بدهند، با هم دوست باشند؛ افرادی که در مجلس هستند همه با هم رفیق باشند. همه یک مقصد دارید، همه می‏خواهید که اسلام تحقق پیدا بکند. چرا پس با هم ما دلخوری داشته باشیم؟...» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 132 ـ 241)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران؛ بیان الطاف الهی نسبت به مردم ایران (1362)

«از خداوند تعالی مسألت می‏کنم که این سال جدید را به همه مسلمین جهان و مسلمانهای ایران و خصوصاً قشرهای مجاهد، بازماندگان شهدا، بازماندگان خود معلولین و متعلقین آنها و بسیجیها و همه قوای مسلح ارتش و غیر ارتشی، سپاه پاسداران و همه اینها مبارک کند. و بر ملت ایران ان شاء اللَّه این سال مبارک باشد و سالی باشد که پیروزی دنبالش باشد. ان شاء اللَّه در این سال پیروزی برای ملتهای مظلوم جهان و مسلمانان جهان مقدر شود، و برای ما و برای ملت عزیز ایران این نعمتهایی که خدای تبارک و تعالی به آنها عنایت فرموده است قدردانی کنیم و قدردانی کنند. خداوند به همه عالَم نعمت فراوان داده است و قابل احصا نیست. و ما هم قدرت بر اینکه احصا کنیم نعمتهای خدای تبارک و تعالی را نداریم، لکن‏ وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ‏[9] تا آن اندازه‏ای که می‏توانیم. آن چیزی که به ملت ما خدای تبارک و تعالی عنایت فرموده است بسیار است.

از آن جمله نجات از آن انحطاط فرهنگی و اخلاقی و وصول به مراتبی از مراتب اخلاق و فرهنگ، و پیروزی در جبهه‏ها، و بالاتر از آن پیروزی بر نفس که برای جوانهای ما در قشر وسیعی حاصل شده است. و من امیدوارم که برای همه ما این پیروزی معنوی و این تسلط بر نفس و این تسلط بر شیطان نفس حاصل بشود. و ما امروز غرق به نعمتهایی هستیم که نمی‏توانیم آن نعمتها را شکرگزاری کنیم الّا به طور اجمال که از خدای تبارک و تعالی تشکر می‏کنیم که به ما یک همچو ملتی عنایت فرموده است که در همه جبهه‏ها، در همه صحنه‏ها حاضرند. و ما را و جوانهای ما را و بانوان ما را از آن منجلابی که برای آنها درست کرده بودند، خداوند نجات مرحمت فرمود. و جوانهایی که می‏رفت بکلی از دست اسلام و از دست مسلمین بروند خداوند به ما برگرداند، و آنها را همچو متعهد کرد که الآن برای شهادت داوطلب می‏روند، و در جبهه‏ها در حالی که جنگ می‏کنند تکبیر می‏گویند، نماز می‏خوانند و در شبها مناجات با خدا می‏کنند. و اینها از نعمتهایی است که ما باید تشکر کنیم. بانوان ما را که البته یک حدودی‏شان را به راه غیر صحیح هدایت کرده بودند و می‏رفت که باز بیشتر بشود، خداوند به ما عنایت فرمود و نجات داد از آن چیزهایی که به دست استکبار و به دست اشخاصی که نوکر استکبار بودند. خدای تبارک و تعالی ما را از آنها نجات داد، بانوان ما را نجات داد که امروز بانوان ما به طوری غرق در نعمت خدا هستند و خودشان هم شاید از آن نعمتهای بزرگ الهی غافل باشند که حدی ندارد. و من امیدوارم خداوند تبارک و تعالی به این ملت که در حال مظلومیت است- و همه کشورهای دنیا الّا معدودی که با ما دشمن هستند. با این ملت برای خاطر اسلام- خداوند این ملت را تقویت کند و دشمنان اینها را از بین ببرد، و این روز سعید را بر همه سعادتمند کند.

نکته‏ای که می‏خواستم عرض کنم این است که در اعیادی که اسلام به ما عنایت فرموده است، در همه آن اعیاد آنچه که انسان ملاحظه می‏کند همه‏اش مسئله ذکر و دعاست، نماز است، روزه است، ذکر است، دعاست. و در این عید هم که عید ملی است و اسلامی نیست لکن اسلام هم مخالفتی با آن ندارد باز می‏بینیم که در روایتی که وارد شده، از آداب امروز روزه گرفتن است؛ از آداب امروز دعا کردن است؛ نماز خواندن است؛ و این به ما می‏فهماند اگر ملتی بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال خودش را، آزادی خودش را بخواهد حفظ کند باید در عیدش و غیر عیدش تذکر داشته باشد؛ ذکر خدا بکند، یاد خدا باشد، برای خدا باشد. حتی در عیدش دستور روزه است، دستور استحبابی، روزه‏ای که باید انسان منقطع بشود از شهوات خودش و متوجه به خدای تبارک و تعالی شود. و این دلیل بر این است که ما باید هر قدمی که برای پیروزی پیش می‏رویم، هر قدمی که برای ساختن کشورمان پیش می‏رویم، چند قدمی برای ساختن خودمان، برای پیروزی بر نفس خودمان، برای پیروزی بر شیطان باطنی خودمان قدم برداریم.

من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که خداوند این ملت را و این جوانهای عزیز ما را و این شهدای ما را و تمام معلولین ما را، همه را غرق رحمت خودش کند، و ما را به هدایت خودش به راه راست هدایت بفرماید.» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 368 ـ 370)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام جمهوری اسلامی؛ توجه به معنویات- ساده زیستی (1362)

«من در این آغاز سال جدید به همه آقایانی که در این محفل حاضرند و تمام ملت و خصوصاً رزمندگانی که در جبهه‏ها مشغول به فداکاری هستند و بازماندگان شهدای عزیز و به معلولین و متعلقین به آنها تبریک عرض می‏کنم. و من امیدوارم که همان طوری که خداوند تبارک و تعالی از ابتدای این نهضت قدم به قدم ما را هدایت فرموده‏اند به راه پیروزی، عنایات خودشان را برای پیروزی اسلام و مسلمین مستدام بدارند. آنچه که در این چند سال شده است آقایان شمّه‏ای از آن را فرمودند و البته احصای تمام آنها نمی‏شود که به این گفتارها و مجالس احصا کرد و نه ما قدرت این را داریم که احصا کنیم. و من کراراً به متصدیان امور عرض کرده‏ام که کارهایی که انجام داده‏اید با آن حجم بسیار، به ملت بازگو کنید؛ خصوصاً می‏بینید که تمام رسانه‏های گروهی و تمام اشخاص منحرف دنیا دائماً به گوش جهانیان القا می‏کنند که این پیروزی برای اسلام تا کنون حاصل نشده است، بلکه این جمهوری رو به زوال است.

انسان گمان می‏کند سعادتش به این است که چند تا باغ داشته باشد، چند تا ده داشته باشد، در بانکها سرمایه داشته باشد، در تجارت چه باشد، شاید انسان این گمان را می‏کند، لکن ما وقتی که ملاحظه می‏کنیم و سعادتها را سنجش می‏کنیم، می‏بینیم که سعادتمندها آنهایی بودند که در کوخها بودند. آنهایی که در کاخها هستند سعادتمند نیستند. آن مقداری که برکات از کوخها در دنیا منتشر شده است هیچ در کاخها پیدا نمی‏شود. ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم، و آن کوخ فاطمه زهرا- سلام اللَّه علیها- است. از این کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخ‏نشینان در کوخ محقر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمی‏رسد؛ و در جنبه‏های تربیتی آن قدر بوده است که هر چه انسان می‏بیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست. خود رسول اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- که در رأس همه واقع است زندگی کوخ‏نشینی داشته است. خیال نشود که یک اتاق، حتی یک اتاق نظیر اتاق متوسط این جامعه داشته‏اند. چند تا حجره داشته‏اند، حجره‏های محقر. و این شخص عالیمقام از همین حجره محقر نورش به ملک و ملکوت افتاده است و سِعِه تربیتش در تمام جهان توسعه پیدا کرده است. در صورتی که آنچه او می‏خواست باز نشده است و بشر به این زودی نمی‏تواند برسد به او مگر ان شاء اللَّه خلف صالح او[10] بیاید و با دست مبارک او تربیت عالیه تحقق پیدا بکند. از این معنویات که گذشتیم، در این امور فرهنگی، در این امور مادی، در این اموری که اختراعات و کشفیات هست، شما اگر گردش کنید در بین کاخ‏نشینان، گمان ندارم که پیدا کنید یک کاخ‏نشین موفق شده است به یک اختراع. کوخ‏نشینان بودند که موفق شده‏اند به این اختراعات. طبع قضیه کاخ‏نشینی، توجه به عیش و عشرت و توجه به دنیا و توجه به مال و منال است و نمی‏تواند شهوت و شکم، این طبقه را مهلت بدهد که در یک امر تفکری وارد بشوند و فکر بکنند.

آنهایی که اختراع کرده‏اند، آنهایی که زحمت کشیده‏اند و کتابهای ارزنده تحویل جامعه داده‏اند در هر رشته‏ای، این کوخ‏نشینان بوده‏اند. طبع کاخ‏نشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع و تصنیف و تألیف و زحمت. اگر در سرتاسر دنیا هم بخواهید گردش کنید و پیدا کنید، اگر موفق بشوید، یکی دو تا و چند تاست. تمام مصنفین از این کوخ‏نشینان بودند تقریباً، و تمام مخترعین از همین کوخ‏نشینان بودند تقریباً. ما وقتی که در مذهب خودمان ملاحظه می‏کنیم که فقه ما آن طور غنی است و فلسفه ما آن طور غنی است، آن اشخاصی که این فقه را به این غنا رساندند و آن اشخاصی که این فلسفه را به این غنا رساندند کاخ‏نشینان نبودند، کوخ‏نشینان بودند. «شیخ طوسی»[11] که مبدأ این امور و ارزنده ترین اشخاص در جامعه تشیع بوده است یک کاخ‏نشین نبوده است؛ اگر کاخ‏نشین بود نمی‏توانست این کُتبی که تحویل جامعه داده است و این شاگردهایی که تحویل جامعه داده است تحویل بدهد. در قشر مرفه نمی‏شود یک همچو کاری انجام بگیرد. وقتی که در متأخرین از علما ملاحظه می‏کنیم می‏بینیم که «صاحب جواهر»[12] یک همچو کتابی نوشته است که اگر صد نفر انسان بخواهند بنویسند شاید از عهده برنیایند و این کاخ‏نشین نبوده. آن طور که نقل می‏کنند در آن وقتی که ایشان این کتاب را نوشته‏اند سرداب در نجف نبوده، سرداب را «شیخ انصاری»[13] از ایران برای نجف سوغات برده، یک منزل محقر داشتند و در یک اتاقشان باز بوده به یک دالانی- از قراری که نقل می‏کنند- که در آن هوای گرم نجف یک نسیمی، نسیم داغی می‏آمده است و ایشان مشغول تحریر «جواهر» بودند. از یک آدمی که علاقه به شکم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اینها دارد این کارها نمی‏آید؛ طبع قضیه این است که نتواند...

ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ‏نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‏خواهد، در جامعه ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ‏نشینی به پایین بکشید، خود کاخ‏نشینی این خوی را می‏آورد، ممکن است که در بین آنها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخ‏نشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها، این کوخ‏نشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخ‏نشینی و خوی اینکه توجه به کاخها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخ‏نشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لکن خود او، این خوی را دنبال دارد. کسی که تمام توجهش به دامداری است او نمی‏تواند آدم بشود. کسی که تمام توجهش به باغداری است این نمی‏تواند یک انسان مفید واقع بشود. آنهایی که دامداریشان مفید است برای جامعه، آنها توجه به دامداری ندارند. آنهایی که دامداریشان برای حفظ جامعه است آنها جزء همان کوخ‏نشینانند. و آنهایی که باغداریشان برای حفظ جامعه است آنها هم این طور؛ لکن وقتی خوی زمینخواری و باغداری و کاخ‏نشینی در بین مردم باشد، این اسباب این می‏شود که انحطاط اخلاقی پیدا بشود. اکثر این خویهای فاسد از طبقه مرفه به مردم دیگر صادر شده است. و شما امروز در جامعه خودتان وقتی ملاحظه بکنید، در جامعه اهل علم و- عرض می‏کنم که- مدرسه‏نشینها، اینها که زحمت می‏کشند و کار برای این جمهوری اسلامی می‏کنند، اینها همین کوخ‏نشینهایند. حجره‏های مدرسه را بروند ببینند که چی است وضعش و فعالیتشان چیست. منزل علمای اسلام را بروند ببینند چی است وضعش و کارشان چی است. منزل مدرسین جامعه‏های ما را بروند ملاحظه کنند ببینند که منازلشان چی هست و کارشان چی است. و ما بحمد اللَّه امروز همه دست اندر کارهایمان کاخ‏نشین نیستند. دولت ما یک دولت کاخ‏نشین نیست. آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ‏نشینی بیرون برود و به کاخ‏نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می‏شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‏نشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزنده کوخ‏نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. ما در طول مشروطیت از این کاخ‏نشینها خیلی صدمه خوردیم. مجلسهای ما مملو از کاخ‏نشین بود و در بینشان معدودی بودند که از آن کوخ‏نشینها بودند، و همین معدودی که از کوخ‏نشینها بودند از خیلی از انحرافات جلو می‏گرفتند و سعی می‏کردند برای جلوگیری. آن روزی که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خدای نخواسته در آنها تأثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم...

وقتی مجلس خوب کار کند برای مردم، پشتیبان هستند. مردم باید پشتیبان ملت و پشتیبان دولت باشند، پشتیبان مجلس باشند، پشتیبان قوّه قضایی باشند و همه به هم خدمت کنند. همه حسن نیت داشته باشند برای خدمت کردن به هم؛ و بدانند این خدمت عبادتی است که کمتر عبادت به این بزرگی هست. امروز برای حفظ اسلام باید ما از همه چیزهایی که در ذهنهایمان هست و کدورتهایی که فرض کنید یک وقتی داریم، دست برداریم، برای خدا با هم باشیم. اگر این طور شد شما حفظ خواهید شد و اسلام را خواهید صادر کرد به همه دنیا. و من به شما عرض کنم که اگر خدای نخواسته، خدای نخواسته اسلام در ایران سیلی بخورد، بدانید که در همه دنیا سیلی خواهد خورد؛ و بدانید که به این زودی دیگر نمی‏تواند سرش را بلند کند. این الآن یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه تکالیف بالاتر است، حفظ اسلام در ایران. و حفظ اسلام در ایران به وحدت شماهاست، وحدت روحانی و مردم، مردم و روحانی، ارتشی و ژاندارمری و قوای مسلح با دولت، همه اینها با هم، همه وقتی دست به هم دادیم و همه شدیم‏

یَدٌ واحِدَةٌ علی‏ مَنْ سِواه‏[14]

همان طوری که فرمودند که اینها دست واحد هستند بر سوایشان...» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 371 ـ 385)

ـ سخنرانی در جمع اعضای هیأت دولت؛ لزوم خنثی‏سازی تبلیغات سوء دشمنان (1362)

«من امیدوارم که در این سال آینده- یعنی همین سالی که در آن هستیم- نیّتهایمان یک نیّتهای خالص الهی باشد، که در زیر سایه این نیّت خالص الهی، هیچ توجه نکنیم به اختلافاتی که گاهی پیش می‏آید. گاهی افرادی که ممکن است خیلی توجه به همه مسائل نداشته باشند و گاهی دامن‏می‏زنند به آن، اشخاصی که می‏خواهند اختلاف باشد، ما به کلّی قلم سرخ بکشیم روی این طور چیزهایی که هست. البته بینشهای مختلف هست؛ این اشکالی نیست، در عمل ممکن است که انسان خودش را تطبیق بدهد. ان شاء اللَّه این راه را پیش ببریم و این طور نباشد که دیگران به ما هجمه کنند و خودمان از آن غافل باشیم و خودمان مشغول باشیم. و عمده نظر به این است که در این سال به این آوارگان، زیاد رسیدگی بشود، و به این مستمندان، به این روستاها زیاد رسیدگی شود. رسیدگیها هم به ملت گفته بشود. مثل اینکه گاهی آقایان، مقدّس مآبی می‏کنند و خیال می‏کنند که این «ریا» ست مثلًا، و حال آنکه گاهی لازم است این، اگر در مقابل شما، هِی گروههایی به گوش مردم خواندند که این دولت هیچ کاری نکرده است، هیچ تغییری واقع نشده است، این همان رژیم سابق است، بزرگترهایشان دارند پدر مردم را درمی‏آورند، اموالشان را چه می‏کنند. رادیو خارج [از قول آنها] گفته بود که- البته فحّاشیهای زیاد به آخوند، آخوندیسم، و به مرحوم آقای کاشانی‏[15] و به ما و به همه آقایان و به دولتیها- نه، آنها می‏خواهند این طور باشد...» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 386ـ 387)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ عید از دیدگاه اهل معرفت (1363)

«از خدای تبارک و تعالی خواستارم که به برکت حضرت ولی امر- سلام اللَّه علیه که این کشور، کشور اوست، این سال جدید را بر همه مسلمین جهان خصوصاً بر ملت عزیز ما مبارک کند. مبارک باد این پیروزی بزرگ اسلام بر کفر، و مبارک باد این جهاد بزرگ مجاهدین ما در راه اسلام. ان شاء اللَّه این روز عید مبارک باشد بر همه. و امید است که خدای تبارک و تعالی با عنایات خاص خودشان این ملت را، همان طوری که تا کنون به پیروزی رسیده است به پیروزی بیشتر برساند. و امیدوارم که خدای تبارک و تعالی شهدایی که در این پیروزی جان خودشان را از دست دادند، به رحمت خودش واصل کند و به همه ملت ما، خصوصاً به بازماندگان شهدا و به مجروحین و معلولین ما و به مفقودین و به خانواده‏های همه اینها، به همه مجاهدین از هر طریقی که هستند، از هر قشری که هستند ان شاء اللَّه این عید مبارک باشد. و در سایه عنایات حق تعالی و در سایه عنایات حضرت ولی امر- سلام اللَّه علیه- روحی فداه، این ملت آن چیزی را که خدای تبارک و تعالی از او خواسته است به او برساند و دست ستمکاران را از این کشور کوتاه کند. این عید و این روز جدید طلیعه‏ای است ان شاء اللَّه بر اینکه این ملت به آن خواستی که دارد، به آن خواستی که آن خواست، خواست خدای تبارک و تعالی است به زودی برسد و همان طوری که تا کنون با قدرت به پیش رفته است و دست ستمکاران را از این کشور کوتاه کرده است، باز هم با همین قدرت به پیش برود و کشور خودش را نگه دارد.

و امیدوارم که اسلام پرچم خودش را بر سر همه مسلمین جهان افراشته کند و دست ستمکاران را از کشورهای اسلامی کوتاه کند، و این ملت را توفیق بدهد که در راه رضای او صرف بشود، و در راه رضای او عمل کند....» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 394 ـ 397)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران و مسلمانان جهان؛ تقدیر از استقامت ملت (1364)

«حلول سال جدید را به همه مسلمین جهان خصوصاً ملت قهرمان ایران و قشرهای مختلف ملتمان، و آن کسانی که در جبهه‏ها دارند برای اسلام خدمت می‏کنند، کسانی که در پشت جبهه‏ها خدمت می‏کنند و خانواده شهدا و خود معلولین و وابستگانشان و به همه تبریک عرض می‏کنم. ان شاء اللَّه این سال، سال مبارکی باشد برای مسلمین جهان و خدای تبارک و تعالی مقدر بفرماید که دست این ابرقدرتها و کسانی که به آنها مرتبط هستند قطع بشود و مردم دنیا با آرامش زندگی کنند.

همه گرفتاریهای جهان مال این قدرتهای بزرگی است که ادعا می‏کنند که ما برای صلح این کارها را میکنیم. این همه جنایت می‏کنند، این همه کشورها را به خون می‏کشند و ادعا می‏کنند که ما نمی‏توانیم ببینیم که حقوق بشر از بین می‏رود. اینها ادعایی است که آنها می‏کنند که هیچ واقعیت ندارد، بلکه خلافش واقعیت دارد و مسلمین در غفلت هستند، مستضعفین جهان غفلت دارند. این بارقه‏ای که در ایران پیدا شد اگر چنانچه ملت‏های سایر کشورهای مسلمین به اینجا ملحق بشوند و همه با هم دست به هم بدهند و در مقابل این همه جنایاتی که به بشر و بشریت می‏شود، بایستند کارها اصلاح می‏شود، لکن مع الأسف نشده است این کار و نمی‏دانم که چه خواهد شد. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به ما قدرت استقامت بدهد، امروز استقامت لازم است. پیغمبر اکرم- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- نگران بود راجع به این که آیا ملتش استقامت می‏کنند یا نه؟ تا آن حد که در روایت است که فرموده که‏

شیَّبَتْنی سُورَةُ هُود[16]

برای این آیه‏ای که آمده است که‏ فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ‏[17] در عین حال که این آیه در سوره دیگری هم- سوره شوری‏ هم- آمده لکن آن ذیل را ندارد، سوره هود که این ذیل را دارد فرموده است. این به نظر می‏رسد که نگران بوده است از این که ملتش و امتش مبادا خدای نخواسته استقامت نکند. باید ملت ایران، دولت ایران، ارتش ایران، سپاه پاسداران ایران، همه قشرهای ایران توجه کنند که استقامت در مقابل ظلم، در مقابل این قدرتهای بزرگ از اموری است که امر شده است، استقامت در مقابل دشمن است، امر شده است که استقامت بکنید و اگر استقامت بکنید پیروز هستید. بحمد اللَّه ایران به این صفت، بسیاری از قشرها به این صفت متصفند و من فراموش نمی‏کنم قصه روز جمعه را که آن طور با شکوه، با نورانیت، با استقامت گذشت. آن طور مردم با طمأنینه، با آن صداهایی که می‏آمد، با آن رگبارهایی‏[18] که می‏آمد، من ملاحظه می‏کردم، نگاه می‏کردم، مخصوصاً نگاه می‏کردم ببینم در بین مردم چه وضعی هست، ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی درش پیدا باشد. و آن وقت امام جمعه آن طور با آن طنین قوی صحبت کرد،[19] مردم آن طور گوش کردند، آن طور فریاد زدند که ما برای شهادت آمدیم. یکی از اینهایی که شهید شده است- یا اینکه چند نفر، یکی- دو نفر ازشان- به من گفتند که این وصیت هم کرده است، همین که من می‏روم برای شهادت، وصیت کرده و از همانهایی است که در همین جا شهید شده. با یک همچو ملتی کسی نمی‏تواند مقابله کند. ملتی که این طور است؛ آن روزی که اعلام می‏کنند که می‏خواهیم بمباران کنیم نماز جمعه را، بیایند و بیشتر بیایند، حتی آنهایی که نمی‏آمدند برای نماز، [از] قراری که برای من نقل کرده‏اند، آنهایی که برای نماز جمعه هم نمی‏آمدند هفته‏های دیگر، این هفته آمده‏اند؛ این یک همچو ملتی است. یک همچو ملتی را نمی‏تواند کسی به واسطه بمباران کردن یک جایی، به واسطه شرارتهایی که دارد می‏شود، این را منصرفش کند از اینکه دارد .... ملت ما، در مقابل چی‏چی منصرف بشود. اسلام است و امانت خدا به دست ما؛ اسلامی است که- از صدر اسلام- با زحمت و با مشقت، این اسلام تولد پیدا کرده است و هر چه جلو رفته است باز مشقت درش بوده...

بنا بر این، یک ملتی ما می‏خواهیم و خودشان، خود ملت ما هم بحمد اللَّه این طور است که فشارها برایشان اشکالی ندارد. اگر ما، اگر اسلام، مسلمین مثل سایر قشرهای عالَم بودند که برای مال و منال و منصب و این طور چیزها می‏رفتند دنبال کار و بالاخره برای شکم و برای شهوت می‏رفتند، اگر چنانچه کسر می‏آمد باید ناراحت بشوند. اما ملتی که برای شهادت می‏رود، ملتی که زن و مردش عاشق شهادت هستند و فریاد شهید شدن می‏زنند، یک همچو ملتی دیگر از اینکه فلان چیز کم است، فلان چیز زیاد است، این نمی‏نالد. اقتصادش چطور است، این مال آنهایی است که وابسته به اقتصاد هستند، دل به اقتصاد دادند. آنهایی که دل به خدا دادند، آنها این طور نیستند که دنبال این باشند که فلان چیز فراوان باشد؛ فلان چیز کم باشد، زیاد باشد، نرخش کم باشد، نرخش زیاد باشد....» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 194 ـ 199)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان نظام اسلامی؛ توجه به بُعد معنوی در طاعات الهی (1364)

«من سال جدید را به همه مسلمین جهان، مستضعفان جهان و به ملت شریف خودمان و به آقایان و به همه کسانی که در جبهه‏ها مشغول خدمت هستند، یا در پشت جبهه‏ها و تمام کسانی که در این انقلاب دخالت داشتند و فداکاری کردند، شهید شدند، مفقود شدند، اسیر شدند، به همه اینها تبریک عرض می‏کنم و امیدوارم که این سال جدید یک سال خوشی برای ملت ما و برای ملت‏های تحت ستم دنیا باشد.

تمام این پیروزی‏ها و عدم پیروزی‏ها و سلطنت‏ها و ابرقدرتی‏ها و همه، گذراست. ما این جا نشستیم، بلااشکال در صد سال دیگر از ما خبری نیست، گذشته است، رفته است، پیروز بشویم رفته است، شکست بخوریم رفته است، قدرت داشته باشیم رفته است، نداشته باشیم گذشته است. آن که باقی است، آن است که در پیش خودمان است. آنچه باقی می‏ماند، ما و چیزهایی که حمل می‏کنیم به عالم دیگر است. ما باید فکر این معنا باشیم که خدمت بکنیم؛ خدمتی که برای ما سرمایه باشد برای آن جهان. زدن و پیروز شدن و فتح کردن و همه اینها اگر آن بُعد معنوی‏اش نباشد، همه‏اش شکست است، بلکه آنهایی که بیشتر در نظر مردم پیروزند، شکسته‏ترند. این قدرت‏های بزرگی که در عالم بوده است و هست و خواهد بود، اینها اگر آن بُعدی که آنها را به سعادت می‏رساند نداشته باشند، تمامش شکست است. چند روز خورد و خواب و جنایت و خیانت و بعدش تمام، این جا بسته می‏شود و درِ آن عالم باز می‏شود، صحیفه ما باز می‏شود. همه این عالم شهادت می‏دهند برای ما، همه حاضرند. ما باید که فکری بکنیم که نصرت کنیم خدا را؛ إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ‏. جنگ نیست، انزوا هم نیست پیشرفت نیست، شکست هم نیست. نصرت یک معنایی است که در خود انسان باید متحقق بشود. ما اگر چنانچه در همه جبهه‏ها پیروز بشویم، لکن به عنوان نصرت خدا نباشد، برای نصرت خودمان باشد، بخواهیم که خودمان یک جایی را بگیریم، ما نصرت خدا را نکردیم و خدا هم آن وعده‏ای را که داده‏اند، عمل نمی‏کنند، اگر عمل کنند یک عنایت خاصی است، ربطی به ما ندارد. آنی که وعده کرده است که‏ إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ‏[20]، آن این است که شما جبهه نصرت را بازکنید، خدا هم باز می‏کند. شما برای خدا کار کنید. برای خدا پیش بروید، برای خدا زحمت بکشید، برای خدا همه کارها را انجام بدهید. آن که در جبهه هست برای خدا باید جبهه باشد. آن که پشت جبهه است برای نصرت خدا باشد...

ما دنبال این باشیم که اطاعت خدا بکنیم. خدا فرموده است که شماها باید با هم باشید، اتحاد داشته باشید، وحدت. اگر کسی یک کلمه بگوید که به این وحدت صدمه بزند، این معصیت کار که هست هیچ، خائن که هست هیچ، معصیت یک معصیتی است که ممکن است که یک کشوری را به هم بزند. اگر کارشکنی برای این وحدت بشود، این وحدتی که الآن در بین ملت ما موجود است، بین دولت و ملت ما موجود است، اگر یک نفر خدشه بکند بر این، بخواهد به هم بزند این وحدت را، این معصیت خدا را کرده است و در حضور خدا، معصیت خدا را کرده است و علاوه بر این جنایت بر جمهوری اسلام کرده. اگر این معنا در ذهن انسان باشد که خدا فرموده است که با هم باشید، تنازع با هم نداشته باشید، خدا فرموده است که وحدت داشته باشید، و ما برای خدا وحدت می‏خواهیم داشته باشیم، این وحدت را کسی نمی‏تواند به هم بزند، این وحدت الهی است، این «ید اللَّه» است. «ید اللَّه» فوق همه «أیدی‏[21]» است، این را کسی نمی‏تواند به هم بزند. اما اگر برای خودم هی می‏خواهم بکشم، اگر هم می‏گویم وحدت پیدا کنید که خودم به نوایی برسم، این مال شیطان است، هیچ اثری ندارد، یعنی اثر سوء دارد برای انسان.

ما باید دنبال تحکیم وحدت خودمان باشیم. ملت و دولت‏مان خیال نکند که او دولت است و آن ملت. همه مال یک کاروان هستیم که رو به آن عالم می‏رویم و باید اطاعت خدا بکنیم و با هم باید باشیم. اگر این طور باشد، پیروزی هیچ اشکال ندارد، که نصیبتان می‏شود و این پیروزی‏ای است که خدا می‏دهد، این نصرتی است که خدا می‏دهد، او را ما با جان و دل قبول می‏کنیم چون هدیه خداست. و اگر خدای نخواسته، این طور نباشد و ما با زور شمشیر فرض کنید و با زور تفنگ پیروز بشویم و پیروزی را از خودمان بدانیم، این پیروزی نیست، این شکست است، حالا شما خیال می‏کنید پیروزی است اما اگر پرده برداشته بشود، می‏بینید یک شکست بزرگ است. باید با هم باشید. برای اطاعت خدا که فرموده است که باید با هم باشید، وحدت باید داشته باشید، اختلاف نباید داشته باشید. ما باید وحدت داشته باشیم، یعنی حفظ کنیم وحدت را. وحدت هست، لکن ادامه می‏خواهد. ادامه باید بدهیم ما این وحدت را و او این است که به حرف کسانی که خدای نخواسته می‏خواهند تفرقه بیندازند، به حرف آنها گوش ندهیم اصلش. البته در هر جایی هستند اشخاصی که بخواهند که فساد بکنند، لکن وقتی یک ملتی برای خدا وحدت را می‏خواهد ایجاد کند و واحد باشد با دیگران، این دیگر گوشش به حرف این کسی که فساد می‏خواهد بکند، بدهکار نیست. گوش آن آدمی بدهکار است که در او یک سستی هست در این جهت. در جهت معنویت و الهیت وقتی که یک سستی باشد، آن وقت آن چیزهایی که گفته می‏شود، در انسان تأثیر می‏کند. تأثیرش هم کم کم زیاد می‏شود، یک وقتی انسان هم می‏شود از آن وری. اما اگر این جهت را محکم کردیم ما که ما برای خدا، از خدا هستیم و برای خدا باید عمل بکنیم و به خدا مراجعه می‏کنیم، إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏[22] ما از اوییم، به او برمی‏گردیم، او فرستاده، برمی‏گردیم، اگر ما این را تحکیم کنیم در قلبمان که ما از او هستیم، و هر چه او گفته است باید بکنیم. گفته است که با هم باید باشید که اگر با هم باشید کسی نمی‏تواند شما را چه بکند، ما هم با هم باید باشیم برای اطاعت خدا...» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 201 ـ 209)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ مقصد انبیا، بازگشت به معرفة اللَّه (1365)

«یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَ الْأَبصارِ، یا مُدَبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهارِ، یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوالِ، حَوِّلْ حالَنا الی‏ أَحْسَنِ الْحال».[23] خدایا! ما را در این سال نو از این حالی که داریم عوض کن. ما گرفتار هواهای نفسانی هستیم و تو می‏دانی، و تو می‏توانی ما را نجات بدهی.

خداوندا! این پیروزیهای چشمگیری که برای ما و ملت ما و برای اسلام حاصل شده است، طوری کن که در قلوب ما تأثیر سوء نگذارد و ما را مغرور نکند. ما را از آن راهی که انبیا- علیهم السلام- داشتند منحرف نکند. من امیدوارم که این سال نو، به همه ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت تحت ستم ایران که سالهای طولانی در گرفتاری بودند، مبارک کند، و همان طوری که این رزمندگان عزیز ما، اینها در جبهه‏ها حاضر هستند و ان شاء اللَّه بیشتر هم حاضر خواهند شد و آن طور آن روح آنها را تبدیل کردی، روح ما را هم متحول کن به یک روحی که مورد رضایت تو باشد.

تمام مقاصد انبیا، برگشتش به یک کلمه است و آن «معرفة اللَّه». تمام، مقدمه این است.

اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است، تمام برگشتش به این است که آن نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانها هست، حجاب را ازش بردارند تا انسان برسد به او، و او معرفت حق است، مقصد عالی همین است. انبیا نمی‏خواستند که جنگی باشد و نمی‏خواستند که دعوتی باشد به غیر از این دعوت، دعوت به گرفتن کشور و دعوت به اینها، هیچ وقت در آنها نبوده است. ما اگر چنانچه در این پیروزیها که بحمد اللَّه به طور چشمگیر حاصل شده است، ما از آن راهی که انبیا دارند منحرف نشدیم، این سال نو بر ما مبارک است و ما پیروز هستیم. و اگر خدای نخواسته، اینها اسباب یک غروری شد، اسباب یک دلبستگی به دنیا شد، ما هم بخواهیم یک توسعه‏ای در کشورمان حاصل بشود، حکومتی بکنیم بر مردم، ما هم با سایر ابرقدرتها فرقی نداریم، بلکه ما عقبتر از آنها هستیم. آنها به صراحت حرفهای خودشان را می‏زنند که «ما می‏خواهیم دنیا را بگیریم». این را می‏گویند که «ما همه باید چیزهایی که منافع ماست محفوظ باشد و لو به لگدمال شدن همه کشورها». ما که این طور نمی‏گوییم، ما که خودمان را تابع اسلام می‏دانیم، اگر خدای نخواسته، در قلب ما این معنا باشد که ما هم یک قدرت زیادتری پیدا بکنیم، ما هم برای خودمان یک شخصیت بیشتری پیدا بکنیم، یک حکومتی بکنیم، توسعه‏ای در مِلک خودمان حاصل کنیم، ما از آنها حالمان بدتر است، برای اینکه مسئله ریا هم در کار می‏آید.

من باید تشکر کنم از این جوانهایی که، طبقات مختلفی که الآن از همه جای ایران مدتهاست به طرف جبهه‏ها می‏روند. اینها متحول شدند. اینها این دعایی که در روز عید می‏کنیم، در حق آنها به یک مقدار زیادی مستجاب شده است. آنها وضع روحی‏شان یک وضع روحی دیگری است، غیر از آنی است که ما داریم. آنها به میدان جنگ می‏روند، به میدان قتال می‏روند، به آغوش مرگ می‏روند با آن روی گشاده، با آن قلب قوی. انسان وقتی هر یک از اینها را می‏بیند، می‏بیند که با ما فرق دارند. ما از خدا می‏خواهیم که ما را هم نظیر آنها متحول کند. ما از آنها باید تشکر کنیم. ما باید دعا کنیم به آنها و من دعا می‏کنم به آنها. وظیفه همه‏مان، همه‏مان هست که به این جوانهایمان، به این راهیان کربلا، به این پاسدارها، به ارتش، به همه قوای مسلحه، به بسیج، به همه دعا بکنیم. آنها دارند اسلام را حفظ می‏کنند و در این سال نو من امیدوارم که پیروزی چشمگیری عایدشان بشود و اسلام تقویت بشود و آن چیزهایی که در دنیا الآن دنبالش هستند که تقویت کنند دشمنهای ما را، و ما را به عقب بزنند، ان شاء اللَّه که در این سال، کیْد اینها به خودشان برگردد. چنانچه تا حالا خدای تبارک و تعالی این طور فرموده است و عمل کرده است. و ما باید همه شکرها را در محضر او بکنیم.

من از همه خانواده‏های شهدا، خانواده‏های معلولین، مفقودین، اسرا، آنهایی که رنج دیدند در این کشور، و در این جنگ رنج دیدند و بحمد اللَّه برای خدا دیدند و خدا اجر می‏دهد، لکن ما هم وظیفه داریم که برای آنها دعا کنیم و به آنها هم تبریک بگوییم که یک همچو جوانهایی دارند، یک همچو دامنهای پاکی دارند که این جوانها را تربیت کردند، یک همچو قلوب قوی‏ای دارند که جوانهایشان را می‏فرستند به جنگ و به جایی که احتمال این معنا هست که خدای نخواسته، یکوقتی شهید بشوند ما از آنها تشکر می‏کنیم. به آنها دعا می‏کنیم و از خدا می‏خواهیم که اینها را صبر عنایت کند و اجر عنایت کند و این سال را، این نوروز را بر آنها مبارک کند. و ما از خدا می‏خواهیم که قلوب ما را تغییر دهد. ما بفهمیم که برای چی در این دنیا آمدیم و باید چه بکنیم و چه جور برویم از این دنیا. یک مرگ حیوانی نباشد. یک نحوی نباشد که ما انبار کنیم معاصی را، در آنجا روسیاه باشیم.

خداوند تأیید کند ما را و همه را تأیید کند که همه ما آدم بشویم. اسلام آمده است که آدم درست کند. همه انبیا برای این معنا آمدند که این انسان را به آن چیزی که در باطن ذاتش هست و آن فطرت الهی است که توجه به خداست، همه چیز مربوط به اوست ما را یک اندکی معرفت عنایت کند که این را بفهمیم. بفهمیم که خودمان چی هستیم و دنیا چی است، نسبت به حق تعالی چه وضعی دارد. گفتنش آسان است که همه فانی‏اند، همه چه‏اند، اما یافتنش مشکل است، که ما بیابیم این مطلب را که انبیا چه خواستند از ما و خود انبیا چه بودند. در عین حالی که آن طور بودند، مع ذلک اظهار عجز می‏کردند و حق هم همان است. برای اینکه عظمت حق، فوق این مسائل است. و من امیدوارم که این رزمندگان ما و تمام این قوای مسلحه با هم متحد بشوند. یک جهت داشته باشند- همان طوری که هستند- و جبهه‏ها را محکم کنند و این شرّی که برای مسلمانها، برای ملت عراق پیش آمده و برای ملت ما، این شرّ را رفعش کنند و همان طوری که خودشان می‏خواهند، خود رزمندگان ما می‏خواهند بدون یک وقفه، کار را انجام بدهند و ان شاء اللَّه پیروزی را به دست بیاورند. خداوندا! اینها را پیروز کن. ما را در جهاد نفس پیروز کن. همه را در جهاد نفس پیروز کن. ما را به تکالیف خودمان آشنا کن. ما را به وظایفی که با این ملت داریم آشنا کن. خدمت ما را پیش خودت که خدمت به اینها خدمت به تو است، این را بپذیر. دین و دنیای ما را حفظ کن. این سال را مبارک کن بر همه قشرهای ملت ما. خدایا! دلهای اینهایی که مخالف با این جمهوری هستند، این دلهای اینها را برگردان، تو مقلب القلوب هستی. اینها را برگردان که آدم بشوند. توجه داشته باشند اینهایی که کنار نشستند و جوانها این طور پرپر می‏شوند، و آنها یا شادی می‏کنند یا بی‏تفاوت هستند، دلهای اینها را برگردان به یک دلهای سالمی، و این حجابها را از پیش چشم همه ما بردار. و ما را موفق کن که در تعقیب مسائل الهی کُندی نکنیم، قلب ما به نور معرفت تو روشن بشود. قلب همه ملت ما به نور معرفت تو روشن بشود.

خدایا! «ارِنِی الْاشْیاءَ کَما هی‏».[24]- و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 16 ـ 19)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران در آغاز سال نو؛ وحدت و برادری (1366)

«یا مُقَلِّبَ اْلقُلوُبِ وَ اْلَابصار، یا مُدَبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهار، یا مُحَوِّل الْحَولِ وَ الْاحوال، حَوِّل حالَنا الی‏ احْسنِ الْحال»

نوروز امسال یک خصوصیاتی دارد که برای ما خصوصیات مبارک است. و من به ملاحظه آن خصوصیات به تمام مسلمین جهان و مظلومین جهان و ملت مجاهد و عزیز خودمان تبریک عرض می‏کنم. بعض از آن خصوصیات این است که بحمد اللَّه ما سالی را تجدید می‏کنیم که قبلش پیروزیهای چشمگیری بود که همه می‏دانند.

و امیدوارم که خداوند در این سال نو هم آن پیروزیهایی که باید عنایت بفرماید به ما عنایت بفرماید. و از خصوصیاتی که کمتر اتفاق می‏افتد این است که امسال، این سال نو بین دو عید بزرگ واقع شده است؛ بین سیزدهم و مبعث. مبعث که مال بعثت ولی اللَّه اعظم، ولی اللَّه مطلق بالأصاله است، و مولود که باز عید ولی اللَّه بالتبع است. و این دو بزرگوار در عوالم غیب با هم بودند، متحد بودند و در شهادت در این عالم یکی مظهر آن غیب مطلق است در بعثت و یکی مظهر آن غیب مطلق است در امامت.

امامت و بعثت دو امر هستند که اینها به ظهور آن معنویت بزرگ عام است و آن ولایت است. و به این لحاظ این عید، این روز بزرگ به واسطه محفوف‏[25] بودنش به این دو عید بزرگ، این عید ملی هم مبارک است. و دنبال این مطلب این معنا را باید عرض کنم که ما واقع شدیم در بین این دو عید که یکی عید ولادت حضرت امیر و یکی عید بعثت که بزرگترین اعیاد اسلامی است.

و این دو بزرگوار همان طوری که در عالم غیب و غیبِ غیب با هم بودند و متحد بودند، در عالَم هم که آمدند، در این دنیا هم که آمدند اینها اخوت داشتند، برادری داشتند و یک بودند.

و این برای ما باید عبرت باشد که مایی که الآن در این عید، در این روز نوروز واقع شدیم، بین دو عیدی واقع شدیم که صاحبان آن دو عید در همه نشئات با هم بودند و در این نشئه هم برادر بودند، ما باید از این عبرت بگیریم که ما هم برادری خودمان را حفظ کنیم. تمام کسانی که در این کشور متصدی امور هستند، باید برادری خودشان را حفظ کنند. و اخوتی که بین آن دو بزرگوار بوده است ما تبعیت کنیم از آنها و اخوت داشته باشیم. همان طوری که آنها در تمام ایام عمرشان در این عالم در تمام اوقات با هم بودند و پشتیبان هم بودند و یکی به تبعیت آن دیگری همه امور را محول به او کرد و همه امور را به تبعیت او به جا آورد و با او بود و برادر او بود در همه امور. کسانی هم که در این کشور هستند، از هر قشر و از هر طایفه خصوصاً متصدیان امور، اینها تبعیت کنند از این بزرگوار در اینکه اخوت خودشان را حفظ کنند، برادر باشند. خصوصاً در این مقطع از زمانی که اگر چنانچه یک خللی واقع بشود در برادری این آقایان، خلل به اسلام واقع می‏شود. علی هذا مسأله، مسأله مهمی است و ما در یک مقطع بزرگ و عظیمی واقع شدیم. و چنانچه اخوت خودمان را حفظ کنیم، و همین طور ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای مسلحه از عشایری و غیره، اینها هم اخوت خودشان را حفظ کنند، تبعیت کردیم از مولاهای خودمان و به سعادت ان شاء اللَّه می‏رسیم...

خداوند ان شاء اللَّه همه قشرها را سعید کند و موفق کند به این خدمت به اسلام و به خدمت به ملت و مسلمین.» (صحیفه امام، ج‏20، ص: 232 ـ 235)

ـ پیام رادیو- تلویزیونی به ملت ایران؛ اقامه عدل، مهمترین هدف قیام سید الشهدا (1367)

««یا مقلب القلوب و الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال».

خداوند این سال جدید را بر همه مسلمانها، بر ملت ما، بر همه مستضعفین جهان مبارک کند. و این سال یک خصوصیاتی دارد که کم اتفاق می‏افتد. نوروز در آستانه ولادت حضرت سید الشهدا، که ما باید انگیزه قیام ایشان را ببینیم چی بود و مقصد ایشان چی بود و وضع زندگی ایشان و همه ائمه- علیهم السلام- چی بود، خصوصاً در ماه شعبان چه وضعی داشتند.

سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- از همان روز اول که قیام کردند برای این امر، انگیزه‏شان اقامه عدل بود. فرمودند که، می‏بینید که معروف، عمل بهش نمی‏شود و منکر، بهش عمل می‏شود. انگیزه این است که معروف را اقامه کند و منکر را از بین ببرد، انحرافات همه از منکرات است، جز خط مستقیم توحید هر چه هست منکرات است، اینها باید از بین برود و ما که تابع حضرت سید الشهدا هستیم باید ببینیم که ایشان چه وضعی در زندگی داشت، قیامش، انگیزه‏اش نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین برود. مِن جمله قضیه حکومت عدل، جور، حکومت جور باید از بین برود، از آن طرف وقتی که مناجاتشان را می‏بینیم، مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک و تعالی مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است. شاید بعضی از جُهّال ما هم این طور اعتقاد دارند که این ادعیه وارد شده و این چیزهایی که از ائمه وارد شده است اینها تشریفات است. می‏خواهند ما را یاد بدهند و حال اینکه مسأله این نیست، مسأله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها، آنها می‏دانند که در مقابل چه عظمتی ایستادند، آنها معرفت دارند به خدای تبارک و تعالی و می‏دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته- نه از این عارفهای لفظی- بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است، چنانچه همه ادعیه ائمه- علیهم السلام...

من باید تشکر کنم از این ملت، این ملت شریف خودمان و خصوصاً از این کسانی که در جبهه‏ها مشغول هستند یا پشت جبهه‏ها مشغول به این هستند که آنها را کمک کنند، ما باید تشکر کنیم از اینها و خصوصاً از این جوانهایی که همه چیزشان را در راه اسلام دادند. شما ملاحظه می‏کنید که اشخاصی می‏آیند اینجا، همه چیزشان را کأنّه دادند، مع ذلک می‏گویند کاش که ما یک بچه کوچکی که داریم بزرگ بشود، برود جنگ بکند، اینها حجت بر ما هست، اینها حجت بر آن اشخاصی هست که تو خانه نشستند و نق می‏زنند، تو خانه نشستند و به مردم تزریق می‏کنند که نه، نروید جایی؛ خدا ان شاء اللَّه بیدار کند اینها را، خداوند ان شاء اللَّه اشخاصی را که مخالفت می‏کنند یا از روی عمد یا از روی- عرض می‏کنم- نفهمی مخالفت می‏کنند، اینها را بیدار کند و اینها را در این سال نو تجدید کند. و خداوند ان شاء اللَّه این اسرای ما را، این کسانی که محبوب ما هستند، محبوب ملت ما هستند، این معلولین را، این اسرا را و این تمام کسانی که در آنجا دربند هستند، همه اینها را خداوند ان شاء اللَّه آزاد کند و ما را هم به وظیفه خودمان آشنا کند. و ای کاش کسی می‏آمد و این ادعیه ائمه- علیهم السلام- را ترجمه می‏کرد، این را شرح می‏کرد، این ادعیه خیلی محتاج به شرح است. و ما اگر این ادعیه را بتوانیم یک اشخاص عارفی، عارف صحیح، دلسوخته پیدا بشود که اینها را برای مردم تشریح بکند، همه چیز در اینها هست، در عین حالی که دعاست. شما ادعیه حضرت سجاد را می‏بینید، دعاست اما چه می‏کند در این دعاها! هم معنویات هست، هم قضیه حکومت هست، همه چیز هست، هم از بین بردن حکومت ظلم است، چنانچه سیره همه ائمه- علیهم السلام- بر این بوده و ما به قدری در گوشمان خواندند که بابا بروید سراغ کارتان، کار نداشته باشید به حکومت، که حتی اشخاص که آگاه هم بودند، اینها هم بازی خورده بودند. من بعضی از اشخاصی که ازشان هیچ توقع نداشتم، در سابق [فعّال‏] بودند، ... داخل در این مسائل ما بودند، لکن مع ذلک، اینها می‏گفتند آخر ما چه کار داریم به این کار، حالا آنها می‏خواهند این کار را بکنند، این کار آنهاست، ما کار دیگر داشته باشیم. این یک همچو چیزی بود که ما را بازی داده بودند و مردم الآن باید بدانند که هر مطلبی را که این خارجیها می‏گویند تمام مطالب این خارجیها برای گول زدن ماهاست، گول زدن همه ماست. کسانی هم که تابع آنها هستند مطالبی می‏گویند، برای این است که ما را باز به دامن آنها بیندازند. و ما باید بیدار باشیم و هوشیار باشیم و هیچ وقت لغزش پیدا نکنیم.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 1 ـ 6)

ـ آخرین پیام نوروزی رادیو تلویزیونی به ملت ایران (1368)

«یا مُقَلِّب الْقُلُوبِ و الأبْصار یا مُدَبِّر اللیلِ وَ النَّهار، یا مُحَوِّلَ الحَوْلِ و الأحوال، حوّل حالَنا الی احْسَنِ الْحال.

تحویل حال الی احسن الحال این است که ان شاء اللَّه در این سال نو ما تغییرات روحی بدهیم، یعنی واقعاً تحول بر ایمان حاصل بشود. و او به این است که همان طوری که سیره انبیا از اول تا آخر بوده است که جنگ و صلحشان برای خدا بوده است، هیچ پیغمبری جنگ نکرد الّا برای خدا و صلح نکرد الّا برای خدا.

و امسال نوروز ما بین دو عید واقع شده است: یکی عید سعید ولادت حضرت امام حسین- سلام اللَّه علیه- که احیاکننده دین اسلام بود از صدر اسلام تا آخر الزمان، و یکی هم عید 15 شعبان ولی عصر- ارواحنا له الفداء- که او تا ازل احیا می‏کند دین خدای تبارک و تعالی را. و ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا بوده است. به طوری عمل بکند که سیره اولیا بوده است. و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است. و من که گوینده‏ام موفق نشدم به این عمل. و من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سال نو که برای خدا کار کنند. برای سلطه خودشان نباشد. برای پیروزی خودشان نباشد. برای هواهای نفسانی نباشد. و خداوند ان شاء اللَّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند. و ان شاء اللَّه این روز بر همه مبارک باشد، و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 324)



[1] - وحشیانه

[2] - رژیم مارکسیستی- وابسته به شوروی- حاکم بر افغانستان.

[3] - بخشی از آیه 10 سوره حجرات:« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» هر آینه همه مؤمنین با هم برادرند

[4] - بخشی از آیه 103 سوره آل عمران:« وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید.

[5] - صدام حسین.

[6] - ای دگرگون‏کننده دلها و چشمها، ای تدبیرکننده شب و روز، ای تغییر دهنده سال و سالها، حال ما را به بهترین حالات دگرگون ساز.

[7] - آقای سید علی خامنه‏ای، رئیس جمهور

[8] - آقای عبد الکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیّه قم و استاد امام در علوم نقلی.

[9] - سوره ضُحی، آیه 11:« و اما نعمت پروردگارت را[ به امت‏] بازگوی».

[10] - حضرت قائم آل محمد، مهدی موعود( عج)

[11] - محمد بن حسن طوسی، از بزرگترین فقهای شیعه که به« شیخ الطائفه» مشهور است و در نیمه اول قرن پنجم هجری در نجف درگذشته است.

[12] - محمد حسن نجفی، از بزرگترین فقهای شیعه در قرن 13 هجری که به نام کتاب فقهی خود« جواهر الکلام» به صاحب جواهر مشهور شده، وی به سال 1267 ه. ق. در نجف درگذشته است

[13] - مرتضی انصاری معروف به« شیخِ اعظم» از فقهای عظیم الشأن شیعه که دو تألیف فقهی و اصولی وی هنوز در حوزه‏های علمیّه تدریس می‏شود. وی اشتهاری خاص به زهد نیز داشته و در سال 1282 ه. ق. در نجف درگذشته است.

[14] - بحار الأنوار، ج 28، ص 104:« یکدستند، علیه بیگانگان».

[15] - آقای سید ابو القاسم کاشانی، از رجال دینی- سیاسی فعال ایران در دو دهه 20 و 30.

[16] - علم الیقین، فیض کاشانی، ج 2، ص 971

[17] - بخشی از آیه 112 سوره هود:« آن گونه که امر شده‏ای استقامت و پایداری کن همراه کسانی که با تو رجوع کردند»

[18] - اشاره به شلیک پدافند هوایی تهران بعد از صدای انفجار نماز جمعه تهران به گمان حضور هواپیماهای دشمن در منطقه هوایی تهران است

[19] - روز جمعه 24 اسفند 1363 عوامل استکبار، بمب دست سازی را که به شکل فرش کوچک به محل نماز جمعه تهران آورده بودند، در ساعت 23: 12 دقیقه در میان انبوه جمعیت نمازگزار در هنگام استماع خطبه‏ها منفجر کردند که تعدادی از نمازگذاران جمعه شهید و مجروح شدند و بعد از این حادثه مردم یکپارچه شعار« حسین، حسین شعار ماست- شهادت افتخار ماست»،« مرگ بر امریکا»،« جنگ جنگ تا پیروزی» را سر دادند و علی رغم این حادثه، امام جمعه تهران آقای خامنه‏ای با صلابت و قدرت قرائت خطبه‏های خود را ادامه دادند.

[20] - سوره محمد( ص)، آیه 7:« اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری کرده و قدمهایتان را استوار می‏کند»

[21] - جمع ید: دست.

[22] - سوره بقره، آیه 156:« ما همه از خداییم و به سوی او بازمی‏گردیم».

[23] - ای دگرگون‏کننده دلها و چشمها، ای گرداننده شب و روز، ای تبدیل‏کننده حال و حالها، دگرگون کن حال ما را به بهترین حال. دعای لحظه سال تحویل.

[24] - خدایا، چیزها را همان گونه که هست به من بنما.

[25] - گرداگرد، پیرامون، فراگرفته.

انتهای پیام /*