امام خمینی
و جشن باستانی نوروز
محمد رجائی نژاد
اشاره
باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا
جامه عید بپوشند، چه شاه و چه گدا(دیوان امام)
عید نوروز یکی از گستردهترین و تاریخیترین جشنهای جهان است که در حوزۀ تمدنی ایرانزمین، بهویژه در کشور ایران برگزار میشود. یک سنت دیرینۀ پیش از اسلام که به تأیید پیامبر اسلام(ص) و دیگر ائمۀ معصومان(ع) رسیده است. امام خمینی نیز یک نگاه مثبتی به این جشن ملی و مذهبی داشته و اشعاری در این زمینه سروده است.
مقدمه
نوروز در آغاز بهار، سرآغاز غبار روبی جسم و جان است که هرساله با شکوفایی طبیعت همسو میشود. شاید بزرگان دین و مذهب نیز با این نگاه جشن نوروز را تأیید کرده و اعمال و ویژگیهایی را برای آن توصیه کردهاند. از آن میان:
1. صلۀ رحم که قهرها را به آشتی، کینهها و دشمنیها را با غبارگیری خانه دل به دوستی برمیگرداند. در کنارش، دیدار سالمندان و بزرگان بستگان یادآور خاطرات و سپاس از زحماتی است که آنها بر دوش کشیدهاند.
2. نظافت و پاکیزگی از دیگر ویژگی جشن نوروز است که هم خانهها و هم کوچه و خیابان، شهر و بازار همه پاکیزه میشوند.
3. انقلاب اسلامی و نوروز؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شماری از متحجران و افراطیون مذهبی به نام حفظ ارزشهای دینی و مذهبی میخواستند جشن نوروز را به حاشیه رانده و از اعتبار ساقط کنند؛ اما شدنی نبود، چراکه هم رویدادهای مهم تاریخ انقلاب به گونهای با نوروز گره خورده بود که امکان جدایی نداشت و هم رهبر و پایهگذار نظام و انقلاب خود پشتیبان و مشوق برگزاری آن بود. نوروز یادآور رخدادهای تلخ و شیرینِ تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. تصمیم هوشمندانۀ امام خمینی در آستانۀ نوروز 1342 و اعلام عزای عمومی به منظور اعتراض به ظلم ستمشاهی (صحیفه امام؛ ج 1، ص 157)، برگزاری رفراندم جمهوری اسلامی در 12 فروردین 1358 (صحیفه امام؛ ج 6، ص 431) و رهنمودهای که ایشان بعد از حلول سال جدید از سال 1357 تا آخرین پیام که در سال 1368 فرمودند، همه بیانگر توجه ایشان به استفاده مفید از این روزهای خجسته است. ایشان در پیامهای نوروزشان متناسب با حوادث روز با مردم سخن میگفتند و همگان را به پرهیز از هواهای نفس و تبعیت از سیرۀ انبیاء و ائمۀ معصومین(ع) دعوت میکردند. (صحیفه امام؛ ج 21، ص 324) در اینجا به یک نونه از آن اشاره میکنم.
نگاه اخلاقی امام به نوروز
نگاه حضرت امام خمینی به جشن نوروز با دیگر نگاههای همسلکهای خود تفاوت داشت. برداشت او نیز بسیار مهم و با آنچه دیگران در این باره پنداشته و میپندارند، تفاوت بسیار دارد. این نوع نگاه و این اختلاف در برداشت از آنجا ناشی میشود که امام خمینی در عین حال که اسلام را خوب و به دور از تحجر و دگماندیشی شناخته بود و نظراً و عملاً در آن ذوب شده بود، از دیگر سو فرهنگ ملی مردم و ملیت کشور را در تضاد با دین و مذهب نمیدید. هر دو را در کنار و پیوند هم تلقی میکرد. به همین دلیل اندیشههایش از سطح عبور میکرد و به عمقِ دلِ مردم راه مییافت.
در نگاه امام خمینی عید واقعی با تغییر و تحول در جانها تحقق مییابد و با طی مراتب عالی معنویت و درجات والای تقرب به درگاه الهی امکان پذیر میشود. با همین نگاه بود که همۀ عیدهای نوروز پس انقلاب در پیامهای شفاهی و کتبی خود بر تحویل حال الی الحسن الحال تأکید داشت و میفرمود: انشاءالله در این سال نو ما تغییرات روحی بدهیم، یعنی واقعاً تحول برایمان حاصل بشود.
یکی از پیامهای مهم امام خمینی، نوروز سال 1365 بود که پر از مفاهیم اخلاقی است. این پیام که با دعا آغاز میشود، میفرماید: خدایا! ما را در این سال نو از این حالی که داریم عوض کن. ما گرفتار هواهای نفسانی هستیم و تو میدانی، و تو میتوانی ما را نجات بدهی.
در اینجا اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است، تمام برگشتش به این است که آن نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانها هست، حجاب را ازش بردارند تا انسان برسد به او، و او معرفت حق است، مقصد عالی همین است.
در ادامه میفرماید: انبیا نمیخواستند که جنگی باشد و نمیخواستند که دعوتی باشد به غیر از این دعوت، دعوت به گرفتن کشور و دعوت به اینها، هیچوقت در آنها نبوده است.
ما اگر چنانچه از آن راهی که انبیا دارند منحرف نشدیم، این سال نو بر ما مبارک است و ما پیروز هستیم و اگر خدای نخواسته، اینها اسباب یک غروری شد، اسباب یک دلبستگی به دنیا شد، ما هم بخواهیم یک توسعهای در کشورمان حاصل بشود، حکومتی بکنیم بر مردم، ما هم با سایر ابرقدرتها فرقی نداریم، بلکه ما عقبتر از آنها هستیم.
آنها به صراحت حرفهای خودشان را میزنند که ما میخواهیم دنیا را بگیریم. این را میگویند که ما همه باید چیزهایی که منافع ماست محفوظ باشد ولو به لگدمال شدن همه کشورها. ما که این طور نمیگوییم، ما که خودمان را تابع اسلام میدانیم، اگر خدای نخواسته، در قلب ما این معنا باشد که ما هم یک قدرت زیادتری پیدا بکنیم، ما هم برای خودمان یک شخصیت بیشتری پیدا بکنیم، یک حکومتی بکنیم، توسعهای در مِلک خودمان حاصل کنیم، ما از آنها حالمان بدتر است، برای اینکه مساله ریا هم در کار میآید.