امروز با امام: بیستوهفتم اسفند
ـ نامه به آقای میرزا محمد ثقفی؛ تبریک عید سعید مبعث و فرارسیدن عید نوروز (1333)
«تصدقت شوم، در این عید سعید مبعث ختمی مرتبت (ص) که مصادف با سال جدید است، تبریک عرض و سلامت و سعادت حضرت عالی و بستگان محترم را از خداوند تعالی مسألت مینماید. اگر چند روزی برای رفع خستگی و تجدید عهد تشریف بیاورید قم، موجب تشکر است. خانم قدس ایران[1] عرض دستبوسی دارند. حضرت آقای حاج سید ابوالحسن قزوینی- دامت برکاته- چندی است قم هستند. مباحثه هم شروع فرمودهاند. عجالتاً تا ماه مبارک علی الظاهر هستند. ایام سعادت مستدام باد. روح اللَّه الموسویی» (صحیفه امام، ج1، ص: 36)
ـ نامه به آقای سید مهدی طباطبایی؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1351)
«خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای طباطبایی- دامت افاضاته
مرقوم شریف مدتی است واصل شد لکن شخص مطمئنی که بتوان جواب داد کم است.[2] از جنابعالی امید دعای خیر دارم. امید است ان شاءاللَّه همیشه موفق و سلامت و سعید باشید. اینجانب بحمداللَّه تعالی سلامت هستم مزاجاً، ولی ناراحتیهای روحی بسیار است. امید است خداوند اصلاح فرماید. والسلام علیکم و رحمةاللَّه.» (صحیفه امام، ج2، ص: 489)
ـ سخنرانی در جمع گروهی از ارتشیان؛ اختلاف افکنیهای استعمار (1357)
ما کمتر با شما دوستان مواجه بودیم. ما را دست استعمار از شما جدا کرد... به خواست خدای متعال و قیام ملت، با پشتیبانی شما نیروی هواییها و بعض اقشار دیگر از ارتش، بحمداللَّه این نهضت به نتیجه خود رسید و دست ستمکاران را از کشور ما قطع کرد. و من امیدوارم که دیگر ستمکاران نتوانند در این مملکت ریشه پیدا کنند، یا به شما و ما حکومت کنند. من امیدوارم که این مملکتْ مال خود شما باشد و مال خود ما باشد...
بیدار باشید، باز کیْد[3] آنها نخوابیده است؛ در کمین هستند. آنها میخواهند تفرقه بیندازند باز بین ما و شما و بین شما با هم. بیدار باشید، و اگر چنانچه خدای نخواسته بین شما کسانی باشند که بخواهند تفرقه بیندازند، آنها را بیدار کنید. به آنها بگویید که این تفرقه انداختن، برگشتن به زمان اختناق و استبداد است؛ برگشتن به زمانی است که تمام ذخایر ما را بردند و میخواهند ببرند. دستهای اجانب در کار است که شماها را با هم، و شماها را با ما، و ما را با شما جدا کنند؛ ما را از هم جدا کنند. ما و شما باید بیدار باشیم، باید هوشیار باشیم. شما دوستان ما هستید، ما دوستان شما هستیم؛ ما با ملت و شما با ملت هستید؛ همه ما از یک ملت هستیم، همه ما از یک کشور هستیم، همه ما از یک دین هستیم؛ باید ما همه در راه اعتلای اسلام و اعتلای کشور خودمان کوشا باشیم و اگر خدای ناخواسته اجانب بخواهند بین ما جدایی بیندازند، با بیداری و هوشیاری، کارهای آنها را فلج کنیم. من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت شما نیروی هوایی و سایر اقشار ملت را خواستارم. خداوند شما را پایدار نگاه دارد؛ و همه ما آشنا به وظایف اسلامی خود باشیم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 382 ـ 383)
ـ پیام به ملت ایران؛ توصیه به جوانان در استفاده از آثار شهید مطهری (1358)
«گرچه انقلاب اسلامی ایران- به رغم بدخواهان و ماجراجویان- به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی- انقلابی یکی پس از دیگری در ظرف تقریباً یک سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لکن بر ملت ما و به حوزههای اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد؛ همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلامشناس عظیم الشأن حجت الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری- رحمة اللَّه علیه.
این جانب نمیتوانم در این حال احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم درباره او آن است که او خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزههای علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن، محروم نمود.
مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانهای محکم برای حوزههای دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.
اکنون شنیده میشود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه میکنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسههای غیر اسلامی فراموش شود. از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم.» (صحیفه امام، ج12، ص: 187 ـ 188)
ـ نامه تشکر به آقای گلپایگانی؛ بهبودی امام و ترک بیمارستان (1358)
«حضرت آیت اللَّه گلپایگانی- دامت برکاته
تلگراف[4] شریف واصل و موجب تشکر گردید. امید است ملت شریف ایران، راه نهضت اسلامی را به پیش برده و از ارشادات جنابعالی بهرهمند شوند، و انتخاباتی که در دوره دوم صورت میپذیرد- چون این دوره- با تعهد و وظیفه اسلامی انجام گیرد.» (صحیفه امام، ج12، ص: 189)
ـ نامه به آقای حسنین هیکل؛ لزوم قطع وابستگی همه جانبه به امریکا (1358)
«جناب آقای محمد حسنین هیکل
نامه شما وقتی به تهران رسیده بود که من مریض و در بیمارستان بستری بودم؛ و به همین جهت مطلع نشدم. و اکنون که آن را خواندم، لازم است این حقیقت را گوشزد نمایم که مسائل امریکا چنان نیست که با این قضایا حل شود. و برای اینکه کشورهای اسلامی بخواهند روی پای خود بایستند باید وابستگی نظامی و فرهنگی و اقتصادی و هر نوع وابستگی دیگر خود را با امریکای جهانخوار و کشورهای استعمارگر قطع نموده و استقلال خود را حفظ کنند. و به هر ترتیب از اظهار محبت جنابعالی متشکرم؛ و امیدوارم عموم مسلمانان جهان در پیروی از دستورات مقدس اسلام کوشا و موفق باشند.» (صحیفه امام، ج12، ص: 190)
ـ نامه تشکر به آقای خالد بن عبدالعزیز؛ بهبودی امام و ترک بیمارستان (1358)
«حضرت آقای خالد بن عبد العزیز، پادشاه کشور عربستان
وصول تلگراف آن حضرت نسبت به وضع کسالت و بهبودی این جانب موجب تشکر گردید. خوشوقتی کامل ما آن روزی است که سلطه همه استعمارگران شرق و غرب و بخصوص امریکای جهانخوار از سر مسلمانان قطع و عموم پیروان مکتب مقدس اسلام بتوانند با کمال برادری و محبت استقلال خود را به دست آورده و عظمت از دست رفته خود را بازیابند.» (صحیفه امام، ج12، ص: 191)
ـ نامه تشکر به آقای فهد بن عبدالعزیز (بهبودی امام و ترک بیمارستان (1358)
«جناب آقای فهد بن عبد العزیز، ولیعهد کشور عربستان
تلگراف آن جناب در مورد بازگشت این جانب از بیمارستان و رفع کسالت واصل و موجب تشکر گردید. امید است عموم مسلمانان جهان به پیروی از تعلیمات عالیه اسلام، قطع هر گونه وابستگی خود را از دوَل استعمارگر جهان و بخصوص دولت جهانخوار امریکا بنمایند و استقلال کامل خود را بازیابند. و السلام.» (صحیفه امام، ج12، ص: 192)
ـ حکم تفویض اختیارات در امور نیروی انتظامی به آقای علی اکبر ناطق نوری (1360)
«جناب حجت الاسلام آقای علی اکبر ناطق نوری[5]- دامت افاضاته
به منظور رفع مشکلات جاری ژاندارمری و شهربانی که تحت نظر وزارت کشور انجام وظیفه مینمایند، بدین وسیله به جنابعالی اجازه داده میشود تا با مشورت با آقای رئیس جمهور محترم از اختیارات فرماندهی کل قوا در امور نیروهای انتظامی مزبور تا اصلاح مقررات استفاده و نسبت به ترفیع و تشویق افسران و درجه داران و کارمندان و سایر مواردی که از اختیارات فرماندهی نیروهاست اقدام مقتضی معمول نمایید.» (صحیفه امام، ج16، ص: 116)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان واحد سیاسی و اخبار صدا و سیما؛ نقش صدا و سیما (1360)
«این یک دستگاهی است که در خدمتگزاری میتواند بهترین دستگاهها باشد و در خیانت میتواند بالاترین خیانت را بکند. از تمام دستگاههای تبلیغاتی الآن، امروز نقش رادیو تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته- انحراف در این باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند... مسئولیت این، یک مسئولیت بسیار بزرگی است و خدمت در اینجا هم یک خدمت ارزنده بسیار بزرگی است. شما هم بار مسئولیت به دوشتان هست و هم ارزش خدمت...
یک وقت میبینید که در این دستگاه یک کلمه گفته میشود، یک جمله گفته میشود و یک بازار به هم میخورد. اینهایی که میگویم، شکایت شده که یک آدم غیر مسئول میآید که یک جمله میگوید و این جمله تکان دهنده است نسبت به بازرگانها، نسبت به جاهای دیگر. نباید این دستگاه به طور هرج و مرج اداره بشود. این دستگاه در زیر نظر هر سه قوه است از باب اینکه اهمیت داشته. دستگاهی که تمام قوایی که در ایران هست در او نظر دارند و در او نماینده دارند، این دستگاه نباید این طور باشد که هر کس هر چه دلش میخواهد در آنجا بگوید، افراد غیر مسئول یک وقت واقع بشوند آنجا مصاحبه بکنند، در مصاحباتشان یک وقت مسائل اعوجاجی باشد. یک جمله ممکن است که شما را به وضعی مبتلا کند که نتوانید یک سال جبرانش کنید. این باید یک طوری منظم باشد، تحت نظر اشخاصی که آشنایی دارند به مسائل سیاسی، آشنایی دارند به مسائل اجتماعی، آشنایی دارند به وضع خود کشور، باید در تحت نظر خود آنها پخش بشود...
اگر بخواهید شما واقعاً، یک دستگاهی باشد که این دستگاه در خدمت خود کشورتان باشد و بخواهد نجات بدهد این کشور را از آن گرفتاریهایی که در طول تاریخ و خصوصاً، در این پنجاه سال اخیر ما داشتیم و شما داشتید. بخواهید نجات بدهید این ملت را، باید طوری بکنید که افرادی که آنجاهایی که حساس است، بسیار زیاد باید مطالعه کنید رویش و در سایر جاها هم همین طور. علی ایّ حال، یک توجه خاصی در اینجا لازم است که باید بشود و افراد کارشناسی لازم دارید که همه چیزها را، پیچ و مهرههای همه امور را بتوانند یک عده کارشناس که درست مطالعه کنند و بفهمند، هم در فیلمها و هم در گفتارها و هم در مصاحبهها، همه اینها باید این طور باشد تا اینکه ان شاء اللَّه، موفق بشوید...» (صحیفه امام، ج16، ص: 117 ـ 124)
ـ حکم عفو جمعی از زندانیان به رئیس دیوان عالی کشور
[محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی- رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
احتراماً، به پیوست آمار 58 نفر از محکومین دادگاههای انقلاب اسلامی چهار شهر در اجرای بخشنامه 15595/ 1- 29/ 3/ 62 شورای عالی قضایی و 128 نفر از محکومین دادسراهای عمومی و انقلاب که از طریق اداره عفو و بخشودگی واصل و استحقاق عفو و تخفیف مجازات دارند تقدیم میگردد.
رئیس دیوان عالی کشور- عبد الکریم موسوی اردبیلی].
بسمه تعالی
موافقت میشود. 27/ 12/ 62 روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج18، ص: 391)
ـ نامه به فرمانده سپاه پاسداران؛ تقدیر از دلاوریهای رزمندگان اسلام (1366)
«جناب آقای محسن رضایی، فرمانده محترم کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
از عنایات خداوند بزرگ و توجه رسول معظم او به این ملت مقاوم و ایثارگر و رزمندگان سلحشور اسلام در پیروزی بزرگ و برقآسای «و الفجر 10» سپاسگزارم. به یقین این هدیه الهی، از ختم این سال پر حادثه، تحقق وعده إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ،[6] از ثمره مقاومت بینظیر این ملت بزرگ در برابر حملات بزدلانه عفلقیان[7] در بمباران شهرهاست. اخبار پیروزیها و حماسههای دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما، که قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود؛ و صدام و عفلقیان و حامیان و اربابان او، خصوصاً امریکا و اسرائیل را عزادار کرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزیز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پیروز سپاه و بسیج و ارتش و هوانیروز و نیروی هوایی و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و کلیه نیروهای مردمی و کُرد ابلاغ کنید.
و سلام و تشکر ملت ایران را به مردم شهرهای آزادشده عراقی، که بدون اینکه حتی یک گلوله هم به طرف آنان و شهرهای آنان شلیک شود، با آغوش باز و فریاد «اللَّه اکبر» از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانید؛ و به آنها بگویید که میبینید صدام چگونه دیوانه وار شما و شهرهایتان را بمباران خوشهای و شیمیایی میکند. و خواهیم دید که جهانخواران چگونه در تبلیغات مسموم خود از کنار این پیروزیهای بزرگ و جنایات صدامیان خواهند گذشت.
این جانب با تشکر مجدد از ملت مقاوم ایران و رزمندگان عزیز، از جوانان غیرتمند کشور سرافراز اسلامی ایران میخواهم که به جبههها عزیمت کنند؛ و با تداوم عملیات خود، مجال تجدید سازمان و تنفس عفلقیان شکست خورده و مستأصل را بگیرند. دست قدرت و نصرت بیانتهای خداوند یار و ناصرتان باد.» (صحیفه امام، ج20، ص: 501)
ـ حکم به آقای موسوی خوئینی ها؛ رسیدگی سریع به وضعیت زندانیان بلاتکلیف (1367)
«جناب حجت الاسلام آقای حاج سید محمد موسوی خوئینی- دامت افاضاته
با سلام، گزارش شما از وضع افراد بلاتکلیف در زندانها تلخ و تکان دهنده است.
جنابعالی و آقایان حجتی الاسلام موسوی اردبیلی[8] و مقتدایی[9] هر یک در حوزه مسئولیت خویش افرادی را برای خاتمه دادن بدین وضع ناهنجار انتخاب نموده و هر چه زودتر این مشکل را حل نمایید.
از قول من به تمامی دستاندرکاران امور قضایی تهران و شهرستانها بگویید خدا را خوش نمیآید افرادی بلاتکلیف در زندانها باشند و آقایان هیچ گونه حساسیتی در این زمینه نداشته باشند. توفیق شما و همه افرادی که در دستگاه قضایی زحمت میکشند را از خداوند متعال خواستارم.» (صحیفه امام، ج21، ص: 321)
[1] - خانم خدیجه ثقفی ملقب به قدس ایران، همسر امام خمینی.
[2] - در آن زمان رژیمهای ایران و عراق بر ارتباطات و مکاتبات امام خمینی محدودیتهای شدید اعمال میکردند وهمراه داشتن نامه و پیامی از امام خمینی، مجازاتی سخت از زندان و شکنجه را در پی داشت.
[4] - در پی بهبودی حال امام خمینی و ترک بیمارستان، تلگرافی از سوی آقای گلپایگانی( از مراجع بزرگ تقلید) به این شرح صادر شد:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
حضرت آیت اللَّه آقای خمینی- دامت برکاته- خداوند متعال را از اینکه ادعیه مسلمانان و علاقهمندان به وجود شریف را استجابت و حضرت عالی را به سنگر حمایت از احکام دین مبین اسلام و حریم تشیع و ولایت بازگرداند سپاسگزارم. ان شاء اللَّه تعالی در ظل عنایات خاصه حضرت بقیة اللَّه امام عصر- ارواح العالمین له الفداء- در نظارت بر جریان امور کشور و حفظ مصالح اسلام و مسلمین و ارغام عَنْف مغرضین و جلوگیری از ابتذال مبتذلین و تأویلات و مداخلات مبتدعین بیش از پیش موفق و منصور باشید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
16 ربیع الثانی 1400/ 14 اسفند 58
الگلپایگانی
[5] - آقای ناطق نوری در زمان صدور فرمان امام خمینی، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران بود
[6] - بخشی از آیه 7 سوره محمد( ص):« ای اهل ایمان، اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را( همه جا) یاری میکند و ثابت قدم میگرداند»
[7] - ارتش رژیم بعث عراق.
[8] - آقای سید عبد الکریم موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور
[9] - آقای مرتضی مقتدایی، عضو شورای عالی قضایی