امروز با امام: نوزدهم اسفند

ـ نامه به آقای ابراهیم یزدی و تشکر از فعالیت جمعیت‏های مختلف (1355)

ـ نامه به آقای مهدی بازرگان؛ ممنوعیت دخالت منسوبین (1357)

ـ تلگراف تسلیت فوت همسر آقای سید محمود طالقانی (1357)

ـ حکم تشکیل کمیته امداد به آقایان: کروبی، عسکر اولادی، شفیق (1357)

ـ نامه به پدر شهید احمد جعفرزاده گراشی؛ تقدیر از شهدا (1360)

ـ سخنرانی در جمع ائمه جمعه مازندران و دشت گرگان؛ تحول درونی ملت ایران (1360)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان وزارت اطلاعات؛ عدم وابستگی حزبی در این وزارت (1363)

ـ نامه به رئیس جمهور؛ رسیدگی به مشکلات عراقیهای مقیم ایران (1367)

کد : 3557 | تاریخ : 19 اسفند 1399

امروز با امام: نوزدهم اسفند

 

ـ نامه به آقای ابراهیم یزدی و تشکر از فعالیت جمعیت‏های مختلف (1355)

«جناب آقای دکتر یزدی- ایّده اللَّه تعالی‏

پس از اهدای سلام و تحیت، تلگرافاتی از خارج دنباله کسالت این جانب واصل شد؛ جواب جنابعالی و بعضی دیگر را که آدرس معلوم داشتند دادم و چون آدرس دیگران را نمی‏دانستم، لهذا از جنابعالی خواستارم که مراتب تشکر این جانب را از جمعیتهای مختلفه دانشجویان به آنها ابلاغ فرمایید.

توفیق و تأیید همه را در روشنگری احکام نورانی اسلام و خدمت به مسلمین از خداوند تعالی خواستار است و از جنابعالی و سایرین امید دعای خیر برای حُسن عاقبت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 195)

ـ نامه به آقای مهدی بازرگان؛ ممنوعیت دخالت منسوبین (1357)

«جناب آقای نخست وزیر

لازم است به جمیع وزارتخانه‏ها و ادارات دولتی اخطار نمایید کسانی که از منسوبین و یا اقربای این جانب هستند و برای توصیه اشخاص و یا نصب و عزل اشخاص به مراکز مربوطه مراجعه می‏کنند، به هیچ وجه به آنان ترتیب اثر ندهند. منسوبین و نزدیکان مطلقاً حق دخالت در این گونه امور را ندارند. و السلام.» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 365)

ـ تلگراف تسلیت فوت همسر آقای سید محمود طالقانی (1357)

«تهران- حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای طالقانی- دامت افاضاته‏

پس از اهدای تحیت، از مصیبت وارده به جنابعالی متأسفم. سلامت جنابعالی و غفران مرحومه محترمه را از خداوند متعال خواستارم. خمینی» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 366)

ـ حکم تشکیل کمیته امداد به آقایان: کروبی، عسکر اولادی، شفیق (1357)

«جناب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقای آقا شیخ مهدی کروبی- دامت افاضاته‏

به جنابعالی مأموریت داده می‏شود که به اتفاق آقایان حاج حبیب اللَّه عسکر اولادی و آقای حاج حبیب اللَّه شفیق در تشکیل کمیته‏های امداد در تهران و شهرستانها اقدام لازم را نموده و حسابی تحت همین عنوان امداد باز کرده و وجوهی که تعیین شده، در حساب مزبور واریز نموده و با حُسن تدبیر کمیته‏های مزبور را سرپرستی کنید.» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 367)

ـ نامه به پدر شهید احمد جعفرزاده گراشی؛ تقدیر از شهدا (1360)

«سلام و درود بر شما ای رحمت خدا بر مسلمین و مستضعفین جهان. اینک به عرض می‏رساند این بنده کمترین محمد جعفرزاده گراشی، پدر شهید احمد جعفرزاده متولد 1343 ه. ش. که در تاریخ 25/ 2/ 60 در جبهه آبادان در سنگر مبارزه شربت شهادت را نوشید و ندای حق را لبیک گفت، مفتخرم که در چنین عصری و در وقت قیام امامی چون شما و رهبری پیامبرگونه، توانستم فرزندی تحویل جمهوری اسلامی دهم که آیه‏ وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ- أَنْفُسِهِمْ‏[1] در باره‏اش وفق می‏کند. و مرا وصی خود نموده، تا آنچه ما یملکش باشد جمله در ید تصرف رهبر عالیقدر قرار دهم. اینک کلًا مبلغ نود هزار تومان ترکه مرحوم شهید بوده، بنده و مادرش نیز از ارث شهید صرف نظر کرده و خالصانه دون الاکراه و الاجبار در سه قطعه چک تقدیم نموده و در اختیار شما قرار می‏دهم، تا به وصیت فرزندم عمل کرده باشم. در پایان، عمری پر برکت از خدای توانا جهت رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران خواهانم.

پدر شهید احمد جعفرزاده گراشی‏].

بسمه تعالی‏

خدای را شکر که مثل شما پدران و مادران شهیدپرور و متعهد در راه اسلام را دیدیم.

خداوند تعالی به شهید عزیز بزرگترین رحمت خود را عطا، و به شما و مادر محترمش و سایر بازماندگان صبر و اجر بزرگ عنایت فرماید.

19 اسفند 1360- روح اللَّه الموسوی الخمینی‏» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 95)

ـ سخنرانی در جمع ائمه جمعه مازندران و دشت گرگان؛ تحول درونی ملت ایران (1360)

«توده‏های میلیونی مردم، چقدر خوبند. و من با جرأت می‏توانم عرض کنم که در طول تاریخ یک همچه وضعی در هیچ جا نبوده است؛ یعنی، ایران با سی و چند میلیون جمعیت- به استثنای یک اقلیت بسیار کم- متحول شده‏اند به یک کشور اسلامی که همه در فکر این هستند که اسلام در اینجا تحقق پیدا بکند و در همه چیزی که برای دولت پیش می‏آید، مشکلاتی که برای دولت پیش می‏آید، پیشقدم هستند و گمان نکنید که جای دیگری بلکه در عصرهای دیگر، یک همچه مسئله‏ای بوده...

امروز من معتقدم که خدای تبارک و تعالی موفق کرده است این کشور را که این طور باشد و این طور تحول که همه مردم، همه توده‏ها، خصوصاً، این توده‏های مستضعف، اینهایی که محروم بودند در طول تاریخ، اینها همه، در همه چیز حاضرند. اگر نبود این همراهی توده‏ها، نمی‏توانست حکومت برقرار باشد و نمی‏توانستند ارتش این جنگ را به این طور که الآن به پیروزی رسانده‏اند به پیروزی برسانند. این اسباب تشکر است از همه...

از هر جا که ملاحظه می‏کنید حمله می‏کنند، خصوصاً، به روحانیون؛ هی رژیم آخوندی چطور، رژیم آخوندی چطور. هر روز راجع به این مسائل، آنها بدون اینکه یک دلیلی داشته باشند حمله می‏کنند. باید ما فکر این مطلب باشیم که- خدای نخواسته- یک وقت بهانه‏ای دست اینها ندهیم. ما خدمت بکنیم؛ به ملت خدمت بکنیم، شما آقایان خدمت بکنید به ملت. شماها میل ندارید که یک وقت- خدای نخواسته- خلافی پیش بیاید. اگر- فرض کنید- در مرکز یک خلافی پیش آمد مستقیماً دخالت نکنید. همان طور که آقا گفتند که «نمی‏خواهم مستقیماً دخالت کنیم» مستقیماً دخالت نکنید و به دولت و به آنجاهایی که باید مراجعه بشود، به مرکز قضاوت و امثال اینها مراجعه بفرمایید. ارشاد کنید مردم را، مردم را دلگرم کنید به انقلاب. الآن از همه جا دارند آیه یأس می‏خوانند که خیر، ایران ورشکسته شده، ایران نمی‏تواند دیگر اداره کند، ایران چطور شده. این حرفهایی که خوب دشمنان دارند می‏زنند، شما آقایان باید جبران کنید این تبلیغات را. آنها البته در سطح دنیا دارند تبلیغ می‏کنند و ما دستمان از آن تبلیغات وسیع کوتاه است...

و آن چیزی که من از آقایان تقاضا می‏کنم این است که آقایان ارشاد کنند مردم را، دعوت کنند مردم را. اگر- فرض کنید- که این جوانها، اینها هم نه اینکه سوء قصد دارند، اینها هم یک اشتباهاتی دارند، یک خطاهایی دارند، البته ممکن است که از گروههای مختلفی که همه منحرف هستند نفوذ کرده باشند در بین اینها، لکن شما نصیحتشان کنید، با برادری با آنها رفتار کنید. وقتی نصیحت کردید و آنها فهمیدند راه چیست، اکثراً این طور هستند که تابع می‏شوند و باید با اینها با برادری رفتار کرد و موعظه کرد و نصیحت کرد. و اگر فرض کنید یک خطایی از این گونه افراد می‏شود، در نماز جمعه طرح نشود، چون این اسرار را که گفتند، بعضی وقتها در یک جاهایی- از مازندران نشنیده‏ام من، اما در بعضی جاها هست که- یک مطلبی که واقع می‏شود آقای امام جمعه می‏روند و اظهار می‏کنند که کِیَکْ یک همچه کاری کرده است، فلانی این کار را کرده؛ این شأن امام جمعه نیست که در محضر همه مردمی که هستند- فرض کنید- حیثیت یک آدمی را که خطا کرده، اشتباه کرده، یا- فرضاً- تعمّد کرده، این را از بین ببرند. باید آقایان ارشاد کنند، دعوت کنند. همان طوری که مأموریم به دعوت، ما دعوت کنیم و ان شاء اللَّه، امور اصلاح بشود و شما مطمئن باشید که هیچ انقلابی به این آسانی نشده است. شوروی با آن یال و کوپالش و آن قدرتی که دارد باز در کشور خودش با سرنیزه عمل می‏کند، غیر از آن نمی‏شود، نمی‏تواند کاری بکند، با سرنیزه دارد عمل می‏کند و سرنیزه‏ها هم همین طورهاست. هر جا انقلاب شده فساد زیاد هستش، کشتار زیاد هستش. و بحمد اللَّه ایران با همه ابتلائاتی که همه قدرتها برایش پیش آوردند مع ذلک، راهش را دارد می‏رود و بحمد اللَّه خوب هم دارد راه را می‏رود.» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 96 ـ 100)

ـ سخنرانی در جمع مسئولان وزارت اطلاعات؛ عدم وابستگی حزبی در این وزارت (1363)

«از افتخارات جمهوری اسلامی این است که افراد متدین و متعهد و شخصیتهای روحانی در چنین وزارتخانه‏ای [اطلاعات] هستند... قضیه اطلاعات از امور بسیار مهم و حساسی است که با همه چیز مردم سر و کار دارد.

شما باید خداوند را حاضر و ناظر بدانید. انسان ممکن است چیزی را از چشم همه مخفی کند، ولی همه چیز ما در نزد خدا حفظ می‏شود و اعمال ما را به خود ما بر می‏گرداند. شما باید خیلی مواظبت کنید. البته همه باید مواظبت کنند، ولی از آنجا که شما کار حساسی در دستتان است باید مواظبت بیشتری داشته باشید. باید به قلبتان برسانید که هر کاری انجام می‏دهید در محضر خدا هستید.

مطلب دیگری که اهمیت دارد این است که تمام کسانی که در این وزارتخانه هستند باید در هیچ گروه و حزبی نباشند. وابستگی به گروهها، وابستگی فکری و عملی می‏آورد و این با کار شما منافات دارد. باید همه شما بیطرفِ بیطرف باشید؛ دشمنی، دوستی، آشنایی و غریبی در کار نباشد. این کار خطرش بسیار است، آن طرف هم چون اسلام است اجرش زیاد است...

باید افراد اطلاعات مستقل، منزه و متقی باشند. من امیدوارم که شما همین طور باشید و دوستانتان را موعظه کنید که مبادا تندروی کنند. مبادا به خاطر تنداندیشی، یک بیچاره‏ای بیجهت گرفتار شود. در مورد زندانیانی که اسامی آنها به آقای ری‏شهری داده می‏شود، زودتر اقدام کنید که بیخود کسی در زندان نماند. ولی دقت در امور برای شما لازم است، چرا که با امثال منافقین و گروههای دیگر سر و کار دارید، باید دقت کنید...» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 179 ـ 181)

ـ نامه به رئیس جمهور؛ رسیدگی به مشکلات عراقیهای مقیم ایران (1367)

«جناب حجت الاسلام آقای خامنه‏ای- دامت افاضاته‏

با سلام، جناب حجت الاسلام آقای محمد باقر حکیم از میهمانان عزیز این جانب و جمهوری اسلامی ایران است.[2] از قرار مسموع کار برادران عراقی در ایران با مشکلاتی روبروست که بارها اقدام شده است، ولی به نتیجه نرسیده است. از شما صمیمانه می‏خواهم آقای حکیم و آقای صدر و آقای سالک را بخواهید و زمان بگذارید تا کار تمام شود. ان شاء اللَّه موفق باشید. گزارش کار را به این جانب بدهید.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 315)



[1] - اشاره است به آیه 20 سوره توبه:« الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ» آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و کوشیدند در راه خدا به اموال و جانهای خود، مرتبه آنان نزد خدا بزرگتر است و آنان، از رستگارانند

[2] - آقای سید محمد باقر حکیم، رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در نامه مورخ 28 رجب 1409( 16 اسفند 1367) خود به محضر امام خمینی ضمن تشریح وضع نابسامان عراقی‏های مقیم ایران از لحاظ مشخص نبودن هویت و جایگاه قانونی آنان، مشکلات رفت و آمد در داخل کشور و سفر به خارج، نداشتن مسکن و مأوا، وجود مقررات دست و پاگیر برای آنها و ترس از بازگشت به عراق و ... از رهبر کبیر انقلاب، استدعا کرده است نسبت به حل مشکلات این گروه، دستور لازم صادر فرمایند. آقای حکیم در نامه خود، یادآور شد که در این زمینه‏ها پیشنهادهایی تسلیم مسئولان کرده است

انتهای پیام /*