امروز با امام؛ پنجم اسفند
ـ نامه به علمای شیراز؛ کوشش در تهذیب جامعه (1349)
«خدمت ذی شرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام شیراز- دامت برکاتهم
به عرض محترم عالی میرساند، صورت تلگرافی که در رحلت مرحوم آیت اللَّه حکیم- رحمة اللَّه علیه- فرموده بودید، اخیراً پس از گذشت چندین ماه واصل گردید و موجب تشکر شد. امید است در سایه عنایات و توجه حضرات علمای اعلام- کثّر اللَّه أمثالهم- حوزههای علمیه هر چه بیشتر بتوانند در تهذیب جامعه، خصوصاً نسل جوان، قدمهای مؤثری بردارند و کوششهای ارزنده آنها نقشههای شومی که یکی پس از دیگری در دست اجراست خنثی نمایند. با کمال تأسف و تألم باید اعتراف کرد که اهل باطل در باطل خود متحد و متفق هستند، اهل حق در حق خود چنین نیستند؛ لکن نباید مأیوس شد بر اسلام و مسلمین، روزگارهای بسیار تاریک و مشکل گذشته و خداوند تبارک و تعالی به قدرت خود، بدخواهان را به جای خود نشانده. نغمه اخیر «سپاه دین» اساس روحانیت و استقلال آن را سخت تهدید میکند و بر ماست که با کمال جدیت با آن مبارزه کنیم و نگذاریم این ودیعه الهی در عهد ما پایمال هوسهای از خدا بیخبران شود. کوشش کنید در آگاه کردن ملت از نقشههای شوم دشمنان اسلام.
از خداوند تعالی سلامت و سعادت و توفیق حضرات اعلام را خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج2، ص: 334)
ـ نامه به آقای حیدر میری در نحوه اخذ اجازه نامه (1354)
«خدمت جناب مستطاب مروّج الاحکام آقای آقا شیخ حیدر میری- دامت برکاته
مرقوم شریف واصل شد. ان شاء اللَّه تعالی موفق و مؤید باشید. در موضوع اجازه اگر مقصود حفظ جهات شرعیه است شما مجازید در اخذ وجوه شرعیه و صرف ثلث در محال مقرره شرعیه؛ و ارسال ما بقی را به قم نزد حضرت حجت الاسلام آقای پسندیده و اخذ قبض از ایشان، و ایصال به این جانب تا ... «1» به صاحبانش بدهند. و اگر اجازه کتبی خواسته باشید باید اول به قم مراجعه کنید نزد آقای پسندیده و ایشان تصدیق کنند [تا اگر] بیمانع بود، اجازه دهم؛ چون کسانی اجازه گرفتهاند و کارهای مخالف عقل و شرع مرتکب شدهاند. از این جهت بنا بر آن است که ذکر شد. ان شاء اللَّه تعالی سلامت باشید. و السلام.» (صحیفه امام، ج3، ص: 132)
ـ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده و سفارش به رسیدگی به یکی از آقایان (1356)
«حضور مبارک حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای پسندیده- دامت برکاته
به عرض حضور مبارک میرساند، سلامت و سعادت حضرت عالی را خواستار است. ضمناً تصدیع میدهد که جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج آقا مصطفی طباطبایی- دامت افاضاته- علی المحکی در آن محل که هستند خیلی اداره نمیشوند حضرت عالی ماهی دو هزار تومان (2000) به ایشان بپردازید. از خداوند تعالی اصلاح امور را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج3، ص: 352)
ـ حکم به آقای صادق خلخالی جهت تشکیل دادگاه انقلاب اسلامی (1357)
«جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ صادق خلخالی- دامت افاضاته
به جنابعالی مأموریت داده میشود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل میشود، حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه، با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید.» (صحیفه امام، ج6، ص: 215)
ـ حکم به آقای شریفی جهت حفظ کاخها و اموال در مردآباد کرج (1357)
«جناب حجت الاسلام آقای شریفی- دامت افاضاته
لازم است جنابعالی به مردآباد کرج بروید و در مورد حفظ کاخها و ضبط اموال آن و زمینهای مزروعی و تراکتورها و اموال دیگری که مربوط به خاندان شاه مخلوع و غاصب سابق بوده است اقدام نموده و از آنها محافظت و نگهداری کنید؛ و از تصرف غاصبان در اموال مذکوره جلوگیری نمایید. و بر مردم و اهالی محترم است که از دستورات جنابعالی در این باره پیروی و تبعیت نموده و با شما همکاری کنند. ادامه توفیقات آن جناب را از خدای تعالی خواستارم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 216)
ـ گفتگو با اسداللَّه مبشری و علی شایگان درباره اموال دولتی و وجوهات شرعی (1357)
«باید مأمورین کلانتریها در محل کارشان مستقر شوند. مردم در کارهای آنان دخالت نکنند تا نظم برقرار شود.
اینها «1» با ماسک میخواهند به صورت تازهای، نفوذ امریکا و شوروی را مجدداً در ایران برقرار کنند و به اشکال جدید ظاهر میشوند. در اجتماعاتشان داخل نشوید، و آنها را نصیحت کنید.
[در مورد حفر چاهها و تصرف اراضی:] «2» باید دولت در این مورد اقدام کند. [در مورد مصرف وجوهات شرعیه:] به مردم بدهید، به مردمی که در مبارزه شرکت داشته و شهید دادهاند و صدمه دیدهاند. [در مورد برنجهایی که از پادگانها به مساجد منتقل شده:] به مردم بدهید.
امام: فرهنگ باید متحول شود. دادگستری باید متحول شود. رسیدگیهای سابق باید ملغی شود. در رسیدگی به امور قضایی مراتب [فعلی] غلط است. باید موازینِ شرعیه باشد و رسیدگی، یک مرحلهای و قطعی باشد. باید دقت شود. موازین اروپایی از بین برود. ایران باید ایران باشد نه اروپا.
[وزیر دادگستری: در امر خصوصی، رسیدگی یک مرحلهای اشکالی ندارد؛ ولی در امور دیگر، به ویژه اعدام، دقت لازم است]
امام: در مورد دیوان عالی کشور یک نفر از علمای شرع باید باشد که با نظر او رسیدگی شود.
[آقای شایگان: شایعهای در مورد ریاست جمهوری من در روزنامه بود که از طرف من نبوده و تکذیب میکنم]
امام: میدانم که از شما چنین کاری ساخته نیست!
[امام خطاب به شاعری که شعری در مدح ایشان سروده بود:] بهتر است شما برای پابرهنهها شعر بگویید و آنان که فداکاری کردهاند.» (صحیفه امام، ج6، ص: 217)
ـ سخنرانی در جمع هیأتی از اتحاد جماهیر شوروی؛ رابطه با دولتها (1357)
«آنچه که الآن میگویم این است که من از اینکه رهبران شما یک همچو پیامی فرستادهاند محبتآمیز، تشکر میکنم...
ما مصمم هستیم که تا آخر با کسانی که بخواهند در کشور ما مداخلهای بکنند مبارزه کنیم. ما برای حیات زیر سلطه غیر، ارزش قائل نیستیم. ما ارزش حیات را به آزادی و استقلال میدانیم. دستورات مذهبی ما، که مترقی ترین دستورات است، راه ما را معین فرموده است. ما با آن دستورات و تحت رهبری بزرگمرد دنیا، محمد- صلی اللَّه علیه و آله- با تمام قدرتهایی که بخواهند تجاوز کنند به مملکت ما، مبارزه خواهیم کرد. امروز مثل روزهای سابق نیست که یک نفر بر یک امت سلطه داشته باشد، و این یک نفر هم دست نشانده اجانب باشد، و بخواهند به مملکت ما با دست او خیانت و تجاوز کنند. امروز اراده ملت است؛ و ملت با اراده قوّی خود و ایمان به دستورات اسلامی موظف است که هر قدرتی باشد، در دفاع از ملت، دفاع از کشور خود، با هر قدرتی مبارزه کند. ما از همه قدرتها میخواهیم که در کشور ما، در امور داخلی کشور ما دخالت به هیچ وجه نکنند. در صورتی که دخالت نکنند، ما با همه روابط حَسَنه خواهیم داشت. و آن طوری که کراراً من گفتهام، ما بشر دوست هستیم و پیغمبر ما- پیغمبر عظیم الشأن ما- بشر دوست بود و برای بشر زحمتها [کشید] و تحمل مَشاق «1» کرد؛ و ما هم پیروی از آن دستور میکنیم. و با همه اقشار بشر، با تمام مستضعفین عالم، روابط حسنه داریم، به شرط اینکه روابط متقابل و احترام متقابل باشد...» (صحیفه امام، ج6، ص: 219 ـ 221)
ـ نامه به آقای سید احمد خوانساری؛ تسلیت مصیبت وارده (1359)
«حضرت آیت اللَّه آقای خوانساری- دامت برکاته
امروز مسموع شد که به حضرت عالی مصیبت بزرگ واقع شده است. این واقعه اسفناک موجب تأثر گردید. از خداوند تعالی برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای حضرت عالی و بازماندگان آن محترم صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم و سلامت و سعادت حضرت عالی را خواستارم و امید دعای خیر برای حسن عاقبت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج14، ص: 151)
ـ نامه به خانم مهین محمدی؛ ابراز تشکر از هدیه ایشان (1361)
[بسمه تعالی. محضر مبارک امام عزیز، سلام علیکم
راستی این چه روزی است. فکر میکنم خواب میبینم و اصلًا باورم نمیشود چنین روزی را که امام، این پیر جماران، نامهام را بخواند و هدیه ناقابلم را بپذیرد. ای خدا من، میتوانم این سعادت را داشته باشم!؟ امام عزیز، اینک با پول خود و با دست خود برایت ژاکتی بافتم به این امید که وسیلهای باشد در قیامت شاهد بگیرم که ای خدا، من امام عزیز را و نایب امام زمانت را دوست دارم. تو روا مدار دستی که برای این امام ژاکت بافته از درگاهت ناامید برگردد. امام عزیز از شما خواهش میکنم که این هدیه ناقابل را که فرسنگها راه طی نموده بپذیری و دلم را نشکنی زیرا که آرزو دارم. ولی امام جان، دوست دارم چنانچه قابل استفاده نبود حد اقل یک بار هم که شده ژاکت را تن کنی و آن را تبرک کنی که مایه افتخار من است. امام عزیز، خواهش دیگری هم دارم اگر لطف نموده به وسیله خط خودتان چند کلمهای برایم بنویس. بینهایت فرزندت را خوشحال میکنی و خدا را خیلی شکر میکنم و وصیت میکنم که آن چند کلمه را در قبرم همراه با خودم دفن کنند. التماس دعا. دخترت: مهین محمدی].
بسمه تعالی
دخترم، نامه محبتآمیز شما با هدیه ارزشمندی که با دست خود بافتهاید واصل شد.
از ارزشهای معنوی این نحو هدیهها باید یاد کرد که آن ارزشها نزد خداوند متعال ثبت میشود. خداوند تعالی امثال شما فرزندان متعهد را برای اسلام حفظ و افزون نماید، و ماها و شماها را با رحمت خویش قرین فرماید. و السلام علیکِ و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج17، ص: 348)