امروز با امام: پانزدهم بهمن
ـ نامه به آقای سید محمدرضا سعیدی؛ سازمان ملل و سازمانهای خارجی (1344)
«به عرض میرساند، مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج شریف و از روی عِرْق سیادت و دیانت صادر شده بود، موجب تشکر گردید. از زحمات جنابعالی متشکرم. مطالبی که مرقوم شده بود چون جواب تفصیلی صلاح نیست، شرحی به آقای علم الهدی اهوازی گفتم که به جنابعالی تذکر دهند؛ و اجمالش آنکه دستگاههای خارجی، از قبیل سازمان ملل و غیره، جز اشخاص دست نشانده نیستند که برای مصالح ممالک بزرگ و اغفال ممالک کوچک ایجاد شده است. و اشخاص سیاسی از ممالک اسلامی که در خارج زندگی میکنند، تماس با آنها به صلاح روحانیت و اسلام نیست. و آنچه به من نسبت دادهاند، که قدری تندروی شده است، همان طور که حدس زدهاید دروغ است. من کاری نکردم که تندروی باشد. از خداوند تعالی امید عفو دارم در قصور و تقصیر؛ و از درگاه مقدسش توفیق خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. از جنابعالی امید دعای خیر دارم در حسن عاقبت. و السلام علیکم.
از اینکه تهران تشریف بردهاید از جهتی خوشوقت شدم. چون مرکزْ از هر جا بیشتر محتاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.» (صحیفه امام، ج2، ص: 65)
ـ پیام به دانشجویان ایرانی مقیم هند؛ لزوم پرهیز از تفرقه (1356)
«انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی هند- ایّدهم اللَّه تعالی
مرقوم شریف آقایان در وقتی واصل شد که جنایات رژیم منحط پهلوی سلب آسایش نموده و فرصت رسیدگی به امور را نمیداد، و لهذا تأخیر در جواب شد. باید جوانان غیور اسلامی ما بدانند که تا دست اتحاد به هم ندهند و هدف خود را اسلام که تنها مکتب نجاتبخش بشر است و یگانه کفیل آزادی و استقلال ملتهای مستضعف است، قرار ندهند، امید پیروزی را نباید داشته باشند. امروز که به خواست خدای قادر، ملت ما با همه طبقات و ابعادش آگاهانه و مردانه بپاخاسته و مجال را بر شاه و دار و دسته اراذلش چنان تنگ کردهاند که حتی از سایه خود وحشت دارند، و همین وحشتزدگی موجب حرکات وحشیانه و جنونآمیز شده که به قتل عام 19 دی (29 محرّم 98) پناه برده تا از ناراحتیهای روزافزون و دلهرههای پیاپی بکاهند و با خونآشامی ضحاک وار آسایش موقتی به دست آورند، لازم است شما جوانان دانشگاههای قدیم و جدید به هم پیوسته و با سایر طبقات ملت پیوند اخوت اسلامی برقرار کنید. وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛[1] این است دستور محکم نجاتبخش قرآن کریم که باید نصب عین خود قرار دهیم و از تفرقه و تشتت، که جز شکست در مقابل طاغوت نتیجهای ندارد، پرهیز نموده از خداوند تعالی نجات ملت را بخواهیم. من امید آن دارم که به فضل خداوند متعال بزودی دست این جنایتکاران قطع و آزادی و استقلال کشور تأمین شود.
خبر تظاهرات مردانه دانشجویان عزیز ایران در هند در مقابل شاه- این عنصر جنایتکار که با لاف و گزافْ همه ملت را پشتیبان خود معرفی میکند- رسید. با آنکه در داخل و خارج همه جا با موج تنفر و انزجار عمومی رو به روست و تظاهرات اخیر سرتاسر کشور چنان او را دیوانه کرد که به قتل رجال علمِ حوزه علمیه و مردم غیور محترم قم دست زد تا ناراحتی روحی خود را جبران کند. لکن مقاومت مردانه ملت معظم او را بیش از پیش رسوا نمود. اکنون میخواهد این شکست مفتضحانه را با جار و جنجال مشتی سازمانی[2] که در شهرستانها راه انداخته عربده «جاوید شاه» سر میدهند، سرپوش نهد که جز رسوایی سودی نخواهد برد.
من امید پیروزی دارم و به شما وعده میدهم. با توکل به خدای تعالی، پیوستن شما به اتحادیه دانشجویان اروپا بجاست. باید تمام اقشار به هم بستگی داشته و با یک صدا، آزادی و استقلال خود را به دست آورند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج3، ص: 318 ـ 319)
ـ نامه تشکر از آقای سید کاظم شریعتمداری؛ تبریک بازگشت به ایران (1357)
«حضرت آیت اللَّه آقای شریعتمداری- دامت برکاته
مرقوم شریف در تفقد از این جانب واصل، و موجب تشکر گردید. سلامت و سعادت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. امید است پس از چند روزی به زیارت حضرات آقایان نایل شوم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج6، ص: 53)
ـ حکم تشکیل دولت موقت به آقای مهدی بازرگان (1357)
«جناب آقای مهندس مهدی بازرگان
بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حَسَب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصاً انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید.
مقتضی است که اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نمودهام تعیین و معرفی نمایید.
کارمندان دولت و ارتش و افراد ملت با دولت موقت شما همکاری کامل نموده و رعایت انضباط را برای وصول به اهداف مقدس انقلاب و سامان یافتن امور کشور خواهند نمود.
موفقیت شما و دولت موقت را در این مرحله حساس تاریخی از خداوند متعال مسألت مینمایم.» (صحیفه امام، ج6، ص: 54 ـ 55)
ـ پیام به مسلمانان ایران و جهان؛ قیام مستضعفین جهان علیه مستکبرین (1358)
«ولادت سراسر با سعادت و هجرت با برکت حضرت خاتم النبیین و افضل المرسلین را که مبدأ نهضت اسلامی و الهی و مصدر بسط عدالت و فرهنگ انسانساز و منشأ حرکت به سوی برچیدن اساس ظلم و نابکاری و ارتقا به مقام والای انسانی و هجرت از تمام ظلمها و خصلتهای شیطانی- حیوانی به سوی نور مطلق و سرچشمه کمال و مؤسس امت و امامت است به جمیع مستضعفین و محرومین و تمام ملتهای جهان خصوصاً عموم مسلمین تبریک عرض میکنم. باید مسلمین در آستانه قرن پانزدهم هجری بپاخیزند و در زیر پرچم الهی- اسلامی از حقوق حقه خود دفاع کنند و دست ستمکاران، خصوصاً ابرقدرتهای شرق و غرب را قطع کنند و دیکتاتورهای مدعی دموکراسی و کمونیستی را به جای خودشان نشانند.
انقلاب اصیل و عظیم الهی، اسلامی، ایرانی ما که اکنون سالروز آن است، جلوهای از نهضت پر عظمت حضرت محمد رسول اللَّه (ص) است که ولادت سعادتمند و هجرت حرکتبخشَش در عصری واقع شد که ظلمات جهالت سراسر جهان را فراگرفته بود و قدرتمندان چون حیوانهای آدمخوار، روزگار مستضعفین را تباه نموده بودند. و نهضت اسلامی مردم ایران در عصری که نمونه همان عصر جاهلیت است و در محیطی که سرنیزه، جانشین عدالت و حبس و شکنجه و اختناق به جای آزادی، و فقر و فلاکت جایگزین رفاه و آسایش گردیده بود، پاگرفت و ملت ما قیام کرد، چرا که چنگال سباع به صورت آدم، تا مرفق به خون جوانان عزیز ما فرو رفته و نفسها در سینهها قطع شده بود و میرفت تا آثار اسلام و انسانیت محو و کنگره عدالت فرو ریزد. اختناق و وحشت چنان حکمفرما بود که مردان در مقابل همسرانشان و برادران در مقابل خواهران خود جرأت شکایت نداشتند و قلمها و رسانههای گروهی جز در خدمت ظالم نبودند. در این هنگام دست قدرت الهی از آستین عدالت بیرون آمد و در پرتو «اللَّه اکبر» متبلور شد و ملت ایران را از ضعف به قدرت، و از جُبن به شجاعت، و از رخوت به حرکت متحول نمود و سیل خروشان انسانهای الهی که شهادت را سعادت، و ایثار خون را بزرگترین عبادت میدانستند، دیوار دیومنشان و تخت و تاج 2500 سال ستمگری و آدمخواری و تنپروری را چنان در هم کوفتند که نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان.
اکنون مسلمین در آستانه قرن پانزدهم هجری، و ایران در آستانه سالگرد انقلاب و هجرت، این ولادت سعید و هجرت بزرگ و انقلاب اسلامی را جشن میگیریم و مبارک باد میگوییم. ولی جشن بزرگتر در وقتی است که مستضعفین بر مستکبرین غلبه کنند و آنان را تا ابد منزوی نمایند و مسلمین با وحدت کلمه زیر پرچم توحید، دست بیدادگران را از کشورهایشان قطع کنند و ملت ایران که بحمد اللَّه تعالی در عرض یک سال پس از انقلاب دارای جمهوری اسلامی و قانون اساسی و رئیس جمهور شدند، ان شاء اللَّه با رشد معنوی و آرامش، مجلس شورای اسلامی را تأسیس خواهند نمود تا خرابیهای عصر طاغوت، خصوصاً پنجاه سال اخیر را با همت والای خود جبران نمایند؛ خرابیهای معنوی و مادیای که با برنامههای ابرقدرتها خصوصاً امریکا انجام گرفت و ملتهای مسلمان خصوصاً ملت ایران را تا آستانه سقوط کشاند. گرچه جبران تمام خسارتها امکانپذیر نیست، زیرا جبران ضررهای خونبار جوانان غیوری که در دفاع از اسلام و کشور به شهادت رسیدند، و عزیزانی که در این مدت معلول و ناقص الاعضاء شدند چگونه میسر است. ای کاش ملت ما میتوانست از متفکران جهان، آن گاه که خیابانها و کوی و برزنها از خون جوانان برومند ما رنگین شده بود و آسمان ایران به رنگ شفق سرخ درآمده بود، دعوت کند. ای کاش مردم آزاده جهان آه و ناله مادران و خواهران داغدیده ما را میشنیدند تا مشتی از خروار جنایتهای امریکای جهانخوار و شاه مخلوع را مشاهده میکردند.
ملت آزاده ایران هم اکنون از ملتهای مستضعف جهان در مقابل آنان که منطقشان توپ و تانک و شعارشان سرنیزه است کاملًا پشتیبانی مینماید. ما از تمام نهضتهای آزادیبخش در سراسر جهان که در راه خدا و حق و حقیقت و آزادی مبارزه میکنند، پشتیبانی میکنیم. ملتهای برادر عرب و برادران لبنانی و فلسطینی بدانند که هر چه بدبختی دارند از اسرائیل و امریکاست، هر چه گرفتاری دارند از اختلاف بین سران کشورهای اسلامی است. باید متحد شوند و با نیروی ایمان، «اسرائیل» ریشه فساد منطقه را از بُن برکنند.
ما بار دیگر پشتیبانی بیدریغ خود را از برادران مسلمان و مظلوم افغانی اعلام میداریم و اشغال اشغالگران را شدیداً محکوم مینماییم. ما مسلمانیم و شرق و غرب برایمان مطرح نیست. ما از مظلوم دفاع میکنیم و بر ظالم میتازیم. این یک وظیفه اسلامی است.
هان ای ملتهای جهان که همه مستضعفید! از جای برخیزید و حق خود را بستانید و از عربدههای قدرتمندان نهراسید که خداوند با شماست و زمین ارث شماست. و وعده خداوند متعال تخلف ناپذیر است. از خداوند تعالی غلبه محرومین را خواستار و وحدت کلمه اهل حق را امیدوارم. و اخیراً امیدوارم که آقایان محترمی که برای مشاهده نمونهای از جنایات شاه مخلوع در بهشت زهرا بر بالین سرخ شهدای به خون خفته اسلام جمع شدهاند و صحنه کوچکی از صحنههای بزرگ جنایات بیدریغ امریکا و شاه را از نزدیک مشاهده کردهاند، فریاد مظلومانه ملت ایران را به جهانیان برسانند و تبلیغاتی را که با خرج سخاوتمندانه امریکا و صهیونیسم بر ضد ملت ما انجام میگیرد خنثی کنند، باشد که در محضر انسانیت سرفراز شوند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج12، ص: 136 ـ 138)
ـ حکم تنفیذ ریاست جمهوری آقای بنی صدر (1358)
«بر اساس آنکه ملت شریف ایران با اکثریت قاطع جناب آقای دکتر سید ابو الحسن بنی صدر را به ریاست جمهوری کشور جمهوری اسلامی ایران برگزیدهاند، و بر حسب آنکه مشروعیت آن باید به نصب فقیه جامع الشرایط باشد، این جانب به موجب این حکم، رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به این سمت منصوب نمودم؛ لکن تنفیذ و نصب این جانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی اسلامی ایران.
از جناب ایشان میخواهم که مسئولیت خطیری که به موجب اراده ملت و بر اساس قانون اساسی به عهده ایشان گذارده شده است همچون امانتی الهی از آن پاسداری نمایند، و به پیمان خود در مقابل خداوند تعالی و خلق وفادار باشند، و با اعتماد به فضل خداوند و اعتماد ملت همچون محوری استوار برای هماهنگی نهادهای مسئول، حمایت از مبانی جمهوری اسلامی، در حوزه اختیارات و مسئولیتهای خود قرار گیرند، و در راه هدف ملت- که آن تداوم بخشیدن به انقلاب اسلامی و استقرار نظام عدل اسلامی است- با تمام توان بکوشند، و خداوند متعال را ناظر و حاضر دانند، و به وظیفه سنگینی که به عهده گرفتهاند قیام کنند.
و از قشرهای مختلفه ایران خصوصاً متفکران و دانشمندان و احزاب اسلامی و سیاسی و قوای انتظامی میخواهم که در این لحظات حساس که بر کشور میگذرد با حسن نیت از ایشان و دولت اسلامی پشتیبانی نمایند، و از تفرقه و اختلاف و کارشکنی بپرهیزند؛ و تا ایشان بر محور عدل اسلامی عمل میکند و جانبدار مستمندان و مستضعفان هستند و از اعمال شِبه طاغوت اجتناب میکنند از همکاری و معاونت دریغ ننمایند.
از خداوند تعالی توفیق ایشان را در راه خدمت به بندگان خدا و به کشور اسلامی خواستارم. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.» (صحیفه امام، ج12، ص: 139 ـ 140)
ـ نامه به آقای محمدحسین لواسانی؛ تکذیب نمایندگی شخص مورد سؤال (1359)
[** بسمه تعالی
دفتر امام خمینی
پیرو نامههای شماره 4/ 1958 مورخ 18/ 8/ 1359 و شماره 4/ 2056 مورخ 6/ 9/ 1359 درباره آقای مهدی خراسانی- مبنی بر نمایندگی امام جهت جمعآوری اعانه در امریکا، فتوکپی نامه شماره 13966/ 3- 660 مورخ 26/ 9/ 1359 جهت استحضار و اعلام نظر به پیوست ایفاد میگردد.
مدیر کل سیاسی- محمد حسین لواسانی**]
بسمه تعالی
این شخص وکیل این جانب نیست و ترتیب اثر قبول او در این مورد جایز نیست. روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج14، ص: 44)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ نظم در امور- بررسی احزاب داخلی و خارجی (1359)
«کارگران کارخانهها، کارگران معادن، و همه کارگران در هرجا که هستند، و کارمندان در هر جای کشور هستند، توجه به آن بکنند این است که نظم را در هر جا که هست مراعات کنند. اگر در یک کارخانهای، در یک معدنی، در یک ادارهای بنا باشد که با بینظمی بخواهند انجام عمل کنند، این بینظمی موجب این میشود که آنها نتوانند به وظایف اسلامی خودشان، به وظایف ملی خودشان عمل کنند، پس لازم است که همه کارگرها و کارمندان به یک نظم خاصی و با گوش کردن به آنهایی که در رأس هستند عمل کنند، که به نتیجه مطلوب- ان شاء اللَّه- برسند...
آنهایی که میخواهند این نهضت و این انقلاب را از بین ببرند و کشور ما را میخواهند به حال زمان طاغوت برگردانند آن کنار نشستند، و اشخاص را که در داخل هستند وادار به عملهایی و نوشتههایی و گفتاری میکنند که در این انقلاب اختلاف واقع بشود و ملت ما و ملت بزرگ ما، طایفههای مختلف بشوند؛ یک طایفه به اسم یک گروه تظاهر کنند، و یک طایفه به اسم یک گروه دیگر. این از اموری است که القا شده است به اشخاص یا گروهها. و شاید خودشان هم مطّلع نیستند...
اگر ملت اشخاصی را دید، گروههایی را دید که بر خلاف مصالح کشور دارند جبههگیری میکنند و این طایفه آن طایفه را میکوبند و آن طایفه آن طایفه را، تکلیف شرعی ملت این است که از آنها اعراض کنند و آنها را پذیرا نباشند.
شماها توجه باید داشته باشید که آن ناطق یا آن قلمزن که دارد صحبت میکند چه میگوید، کی را تضعیف میکند، جز ملت خودش را؟ و جز ارگانهای دیگر را؟...
شما باید توجه داشته باشید که هر قشری از این کشور تضعیف بشود، هر شخصی که در این کشور مسئول کاری است تضعیف بشود، هر ارگانی که در این کشور مشغول خدمت هست تضعیف بشود. این تضعیف، تضعیف همه هست، و این انتحار[3] است! بدون اینکه گوینده و نویسنده توجه داشته باشد، این روزنامههایی که هر کدام به جان هم افتادهاند و یک راهی را دارند باز میکنند برای انتقاد از کشور، برای انتقاد از جمهوری اسلامی، برای انتقاد از گروه یا اشخاص، اینها شیاطینی هستند و قلمها در دست شیاطین است، خودشان توجه ندارند. روزنامهها و مطبوعات باید در خدمت این ملت و در خدمت اسلام باشند. باید همه با هم با برادری رفتار کنند. اگر انتقاد دارند، انتقاد برادرانه داشته باشند؛ مصلحت گویی باشد. اگر روزنامهها، تبلیغات، همه اینها در این معنا با هم متحد بشوند که قلمهایشان و گفتارشان گزنده نباشد، مثل عقرب نباشد؛ شما بدانید که زبان انسان اگر گزنده شد و از عقرب گزندهتر شد، در آن عالم به صورت یک عقرب گزنده بیرون میآید. و آنهایی که دیگران را تضعیف میکنند و غیبت دیگران را میکنند زبانهایشان در روز قیامت به قدری بلند میشود که مردم از روی آن زبانها میگذرند.» (صحیفه امام، ج14، ص: 45 ـ 52)
ـ سخنرانی در جمع جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی؛ اسناد جنایت امریکا و صدام (1360)
«...ملت ایران امروز همه ثابت کردند به دنیا که ملتی هستند زنده، ملتی هستند متعهد به عقاید خودشان و در راه عقیده شهید شدند یا تا مرز شهادت رفتند و ما هر روز شاهد اشخاصی هستیم که از ما میخواهند که دعا کنیم به شهادت برسند و دعا میکنیم که به پیروزی برسند. مشکلات انقلابات زیاد است و انقلاب ما به حسب قاعده، به حسب موازین طبیعی و مادی باید نسبت به مشکلات انقلاب دیگر، صد چندان باشد؛ برای اینکه ما یک ملتی بودیم تحت ستم در طول شاهنشاهی و بخصوص در طول پنجاه سال سلطنت کثیف خاندان پهلوی و ما هیچ یار و یاوری جز خدای تعالی نداشتیم و ما و ملت، ملت عزیز ما خود قیام کرد و نهضت کرد و همه قدرتها را عقب زد. نهضتها و انقلابهای دیگر در مقابلش اگر یک قدرتی ایستاده بود، یک قدرت دیگر هم پشتیبان داشت؛ ما خود ایستادیم و از هیچ کشوری پشتیبانی نشد و ما اتکال به غیر خدا، به کشوری پیدا نکردیم. و این قدرت معنوی و الهی است که در همه پیدا شده است و در شما جوانان عزیزی که الآن در اینجا حاضر هستید، با سند جنایت امریکا، قدرت روحی خودتان از حسین و صدام بیشتر است. آنها به قدرت مادی اتکال دارند و شما به قدرت الهی اتکال دارید. کشور ما و ملت عزیز با اینکه هیچ کس و هیچ کشوری از او حمایت نظامی نکرد و در دست خودش هم هیچ چیزی که بتواند مقابله کند با قدرت شیطانی محمد رضا نداشت الّا ایمان راسخ به مکتب، قیام کرد و در 22 بهمن نظام فاسد شاهنشاهی را شکست داد و نظام مترقی اسلامی را برپا کرد و همه برای خدا بود. فریادها از سرتاسر کشور فریاد الهی بود، ندای حق بود از حلقوم شما. و خداوند وعده نصرت به شما داده است، لکن باقی باشید به آن تعهداتتان؛ شماها وفا کنید به عهد خدا، خداوند وفا میکند به عهد شما؛ شماها نصرت بدهید به دین خدا و خداوند نصرت میدهد به شما. نصرت خدا در این سه سال واضح و روشن بود؛ هر توطئهای بر ضد شما و جمهوری شما بپا شد خدای تبارک و تعالی یا با دست شما یا با دست دیگران آن توطئهها را خنثی کرد. و از حالا به بعد هم دلخوش باشید، دلگرم باشید که شمایی که با این سند، با این سند گویا، با این سند صریح در مقابل خدا هستید و شهدای شما با آن سند در محضر خدای تبارک و تعالی هستند، خداوند شما را نصرت میکند و توطئهها را خنثی میفرماید. من تکرار باید بکنم وقتی که امثال شما قدرتمندان روحی را ببینم با این روحیه بزرگ و با این عظمت روح خجالت میکشم که خودم را یک انسان متعهد بدانم. من از خدای تبارک و تعالی برای شهدا رحمت و برای شما سعادت و سلامت، برای متعلقان و بازماندگان همه، عزت و سعادت و سلامت خواستارم.» (صحیفه امام، ج16، ص: 14 ـ 16)
ـ اجازه نامه به میرحسین موسوی، نخست وزیر؛ خانهسازی برای پرسنل سپاه پاسداران (1364)
[محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی، رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و فرمانده معظم کل قوا- روحی له الفداء
احتراماً با توجه به نیاز شدید پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- که عموماً از قشر مستضعف میباشند- به مسکن، و با توجه به مشکلات موجود، استدعا دارد موافقت فرمایید بنیاد مستضعفان باغ قدس ...[4] را که برای این منظور مناسب است در اختیار وزارت سپاه قرار دهند تا با همکاری وزارت مسکن و شهرسازی نسبت به خانهسازی برای برادران سپاهی اقدام گردد. این مسأله با برادر گرامی حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی در میان گذاشته شد. ایشان کاملًا موافق هستند.[5] همچنین برادر گرامی جناب آقای مهندس میر حسین موسوی، نخست وزیر محترم و نماینده حضرت عالی در بنیاد مستضعفان موضوع را به موافقت حضرت عالی موکول نمودهاند. خداوند وجود حضرت عالی را تا قیام ولیّاش سالم و تندرست باقی بدارد.
وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- محسن رفیقدوست].
بسمه تعالی
جناب آقای نخست وزیر
با پیشنهاد مذکور بر وفق آنچه جناب حجت الاسلام آقای هاشمی گفتهاند موافقت میشود، و مانع ندارد.» (صحیفه امام، ج19، ص: 471)
ـ نامه به وزیر اطلاعات در مورد منع جستجو در برخی پرونده ها (1366)
[آقای ریشهری وزیر اطلاعات طی نامهای به تاریخ 13/ 11/ 66 با بیان آثار زیانبار در اختیار نهادن پروندههای در حال پیگیری آن وزارتخانه به نمایندگان مجلس، و اینکه از اطلاعات موجود در این گونه پروندهها- که از نظر سیر قضایی و شرعی هنوز به اثبات نرسیدهاند- چه بسا بهرهبرداری سیاسی شود؛ خواستار کسب نظر امام خمینی شده است. امام در پاسخ چنین مرقوم فرمودهاند:].
بسمه تعالی
فحص از پرونده متهمین با خصوصیات ذکر شده خلاف شرع و قانون اساسی است و وزارت اطلاعات مجاز به اجازه فحص از این گونه پروندهها نمیباشد.» (صحیفه امام، ج20، ص: 461)
ـ تقریظ بر رساله توضیح المسائل چاپ دفتر انتشارات جامعه مدرسین (1366)
«بسمه تعالی
چون در رساله توضیح المسائل، پارهای از اغلاط مشاهده شده بود، جمعی از فضلای محترم حوزه علمیه قم، اقدام به تصحیح و غلطگیری آن نمودند، و پس از تصحیح و غلطگیری دقیق به صحت آن شهادت دادهاند، که ضمن تقدیر و تشکر از زحمات ایشان، عمل به این رساله تصحیح شده، ان شاء اللَّه تعالی مجزی است، و امید آنکه عاملین به آن، عند اللَّه مأجور باشند.» (صحیفه امام، ج20، ص: 462)
[1] - بخشی از آیه 103 سوره آل عمران:« به ریسمان خدا چنگزنید و متفرق نشوید».
[4] - شهرک شهید محلّاتی فعلی واقع در شمال شرقی تهران
[5] - آقای سید احمد خمینی، ذیلِ نامه وزیر سپاه، خطاب به آقای میر حسین موسوی( نخست وزیر) نوشته است:« جناب آقای هاشمی نوشتهاند برای امام خمینی که: این جانب با تحویل ملک فوق به سپاه پاسداران برای ایجاد مسکن و تأسیسات غیر نظامی موافقم- احمد خمینی»