دوازدهم بهمن

ـ سخنرانی در فرودگاه مهرآباد؛ بیان چگونگی جریان انقلاب (1357)

ـ سخنرانی در بهشت زهرا؛ غیر قانونی بودن مجلس و رژیم (1357)

ـ پیام به افسران و سربازان ارتش؛ عدم حمایت از دولت بختیار (1357)

ـ سخنرانی در جمع اعضای کمیته استقبال؛ دستاوردهای انقلاب- شعار ملیت (1357)

ـ بیانات در حضور جمعی از طلاب؛ بازگشت به قم (1357)

ـ نامه به آقای جواد فکوری، وزیر دفاع؛ خانواده‏های معدومان کودتای نوهد (1359)

ـ حکم انتصاب آقای ابوالقاسم خزعلی به عضویت در شورای نگهبان (1359)

ـ پیام به پزشکان و پرستاران به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب؛ تقدیر و تشکر (1360)

ـ بیانات در جمع مسئولان آستان قدس رضوی؛ خلوص نیت در کارها (1360)

کد : 3506 | تاریخ : 12 بهمن 1399

امروز با امام: دوازدهم بهم

ـ سخنرانی در فرودگاه مهرآباد؛ بیان چگونگی جریان انقلاب (1357)

«من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می‏کنم. عواطف ملت ایران به دوش من بار گرانی است که نمی‏توانم جبران کنم. من از طبقه روحانیون که در این قضایای گذشته جانفشانی کردند، تحمل زحمات کردند، از طبقه دانشجویان که در این مسائل مصایب دیدند، از طبقه بازرگانان و کسبه که در زحمت واقع شدند، از جوانان بازار و دانشگاه و مدارس علمی که در این مسائل خون دادند، از اساتید دانشگاه، از دادگستری، قضات دادگستری، وکلای دادگستری، از همه طبقات، از کارمندان، از کارگران، از دهقانان، از همه طبقات ملت تشکر می‏کنم.

آن زحمتهای فوق العاده شماست که با وحدت کلمه پیروز شدید؛ البته در قدم اول، پیروزی شما ... الآن [در مرحله اول است‏] و آن اینکه خائن اصلی را که محمد رضا نام دارد، از صحنه کنار زدید. گرچه گفته می‏شود که در خارج از کشور به دست و پا افتاده است؛ و حالا که اربابها هم دست رد بر سینه او زده‏اند و او را راه نمی‏دهند، حالا متوسل شده به بعضی همجنسهای خودش، شاید بتواند باز راهی پیدا کند. و این یک خیال خامی است که بعد از پنجاه سال خیانتهای این سلسله و بعد از سی و چند سال جنایات و خیاناتِ این شخص خائن به این مملکت، که مملکت ما را به عقب راند، مملکت ما را- فرهنگش را فرهنگ استعماری کرد، زراعتش را به باد فنا داد، خزاینش را به باد فنا داد، مملکت را ویران کرد، و جُندیِ او و ارتش او را تابع ارتش غیر کرد، تابع مستشاران غیر کرد و اینها تأسفاتی است که ما داریم و ملت ما دارند، [بار دیگر بتواند به قدرت بازگردد].

ما پیروزی‏مان وقتی است که دست این اجانب از مملکتمان کوتاه شود و تمام ریشه‏های رژیم سلطنتی از این مرز و بوم بیرون برود و همه رانده بشوند. و این کارها و این چیزهایی که اخیراً واقع می‏شود و دست و پا می‏زنند عمال اجانب که یا شاه را برگردانند- یعنی شاه سابق- و یا رژیم دیگری و یا رژیم سلطنتی را حفظ کنند، این مطلب را باید بدانند که گذشته است مطلب؛ و این طور مسائلی که شما پیش می‏آورید دست و پایی بیش نیست. و اگر تسلیم ملت نشوید، ملت شما را به جای خودش می‏نشاند.

ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین- همه، وحدت کلمه اقلیتهای مذهبی با مسلمین، وحدت دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت طبقه روحانی و جناح سیاسی. باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه رمز پیروزی است؛ و این رمز پیروزی را از دست ندهیم و- خدای نخواسته- شیاطین بین صفوف شما تفرقه نیندازند. من از همه شما تشکر می‏کنم و از خدای تبارک و تعالی سلامت و عزت همه شما را طالب، و از خدای تبارک و تعالی قطع دست اجانب و ایادیِ بسته به آنها را خواهان هستم.» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 8 ـ 9)

ـ سخنرانی در بهشت زهرا؛ غیر قانونی بودن مجلس و رژیم (1357)

«ما در این مدت مصیبتها دیدیم؛ مصیبتهای بسیار بزرگ. و بعضِ پیروزیها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود. مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‏اند می‏افتد، سنگینی در دوشم پیدا می‏شود که نمی‏توانم تاب بیاورم. من نمی‏توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم. من نمی‏توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد. خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض می‏کنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می‏کنم. من به جوانهایی که پدرانشان را در این مدت از دست داده‏اند تسلیت عرض می‏کنم.

خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد. مگر این ملت چه می‏گفت و چه می‏گوید که از آن وقتی که صدای ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه می‏گفتند که مستحق این عقوبات شدند. ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایه گذاری شد بر خلاف قوانین بود. آنهایی که در سن من هستند می‏دانند و دیده‏اند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سرنیزه تأسیس شد. ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان. مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند، و با زورْ وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضا شاه رأی سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود؛ بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه...

ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ما را نداشته است که سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض می‏کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تأسیس شد ما فرض می‏کنیم که به اختیار مردم بود و مجلس مؤسسان را هم به اختیار مردم تأسیس کردند، این اسباب این می‏شود که- بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد- فقط رضا خان سلطان باشد؛ آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند. و اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الآن بیشترشان- بلکه الّا بعضِ کم، بعض قلیلی از آنها- ادراک آن وقت را نکرده‏اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟ بنا بر این سلطنت محمد رضا اولًا که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تأسیس شده بود، مجلس غیر قانونی است، پس سلطنت محمد رضا هم غیر قانونی است. و اگر سلطنت رضا شاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کند؟ هر کسی سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهای ما ولیّ ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می‏توانند سرنوشت ملتی را که بعدها وجود پیدا می‏کنند آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمد رضا سلطنت قانونی نیست. علاوه بر این، این سلطنتی که در آن وقت درست کرده بودند و مجلس مؤسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد در این زمان می‏گوید که ما نمی‏خواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رأی دادند به اینکه ما سلطنت رضا شاه را، سلطنت محمد رضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمی‏خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.

دولتهای دست نشانده و مجالس فرمایشی‏

حالا می‏آییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمد رضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت- الّا بعض از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا- مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا! شما الآن اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست- چه مجلس شورا و چه مجلس سنا- و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی‏ دارید، من از شما مردم تهران سؤال می‏کنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند- چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا- شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید؟ اکثر این مردم می‏شناسند این افرادی را که به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس مجلسِ غیر قانونی است. بنا بر این اینهایی که در مجلس نشسته‏اند و مال ملت را گرفته‏اند به عنوان اینکه حقوق هر ... وکیلی این قدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهایی هم که در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند...

ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم، ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کیْ مخالفت کردیم با تجدد؟ با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت- خصوصاً در ایران- مرکز [عظیمی‏] که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد؛ و شما می‏دانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیده‏اند. و همین طور سایر این [مراکز]. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده‏اند به مملکت ما...

من دولت تعیین می‏کنم! من تو دهن این دولت می‏زنم! من دولت تعیین می‏کنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‏کنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد...

ما می‏خواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظامِ ناشی از ملت در خدمت ملت؛ نه نظامی که دیگران سرپرستی‏اش بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 10 ـ 19)

ـ پیام به افسران و سربازان ارتش؛ عدم حمایت از دولت بختیار (1357)

«ارتش معظم ایران، افسران محترم، درجه داران، سربازان- اعزّهم اللَّه تعالی‏

با ابراز احترام خاطرنشان می‏کند، از نظر ملت بزرگ ایران، شورای سلطنتی و مجلسیْن و دولت ناشی از آنها غیر قانونی و فاقد اعتبار ملی است؛ و چون ارتش از ملت و ملت از ارتش است و پشتیبانی هر یک از دیگری از وظایف ملی است، لازم است به احترام ملت و رأی قاطع آن، ارتشْ خود را از دولت غاصب‏[1] برکنار کند و این مطلب را اعلام کند. این جانب به واسطه رهبری مبتنی بر حکم شرع و آرای اکثریت قریب به اتفاق ملت، دولت موقت را برای تشکیل مجلس مؤسسان و دیگر امور مقدماتی معرفی می‏کنم تا ارتش محترم به وظیفه قانونی و ملی خود رفتار نماید؛ و ان شاء اللَّه تعالی به ناسامانیها و آشفتگیها خاتمه داده شود. مطمئن باشید در صورتی که به وظیفه ملی و قانونی خود عمل نمایید، ملت و دولت ناشی از آن، در احترام و پشتیبانی شما کوشا خواهد بود.

لازم به تذکر نیست که در این موقع حساس و خطیر، اختلاف کلمه موجب انهدام ارکان کشور خواهد شد و همه ما مسئول آن هستیم. و السلام علیکم.روح اللَّه الموسوی الخمینی‏» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 20)

ـ سخنرانی در جمع اعضای کمیته استقبال؛ دستاوردهای انقلاب- شعار ملیت (1357)

«تا اراده خدای تبارک و تعالی نباشد برای بشر امکان ندارد که به یک همچو وحدت کلمه‏ای برسد. شما می‏دانید، شما که در ایران بودید بهتر می‏دانید که در سرتاسر ایران، از آن دهات تا مرکز، همه یکدل و یکصدا این خاندان را طرد کردند. بچه‏هایی که تازه زبان درآوردند با جوانها و پیرمردها همه هم صدا شدند. دست خدا با جماعت است. برادرهای من، این وحدت کلمه را حفظ کنید. رمز پیروزی شما وحدت کلمه است. اختلاف را کنار بگذارید.

من بزرگترین پیروزی را آشتی بین دانشگاه و مدارس علمی [حوزه‏های علمی‏] می‏دانم. اگر ما هیچ پیروزی پیدا نکرده بودیم الّا همین معنا که بین دانشگاه و طبقه روحانی نزدیک کردیم و تفاهم حاصل شد ... و این دست خیانتی که سالهای طولانی جدایی انداخته بود بین این دو طبقه قطع شد. و بحمد اللَّه، هم روحانی فهمید که دانشگاهی آنچه اجانب گفته‏اند نبود و هم طبقه جوان و دانشگاهی فهمیدند که روحانی آن طور که برای اینها توصیف کرده بودند نبود. آنها می‏خواستند که ملت را از هم جدا کنند و تمام هستی ملت را ببرند، و خود ملت [را] باز به هم ریزند- اختلاف با هم- از مصالحشان غافل باشند. شما ملت ایران ثابت کردید که با وحدت کلمه، یدِ اجانب، دست آنها را قطع کردید؛ دست این شاه ظالم، دست این محمد رضای ظالم را که می‏خواست تمام هستی ما را به باد فنا بدهد قطع کردید.» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 21 ـ 22)

ـ بیانات در حضور جمعی از طلاب؛ بازگشت به قم (1357)

«من ان شاء اللَّه بعد از چند روز دیگر می‏آیم خدمت شما به قم، ان شاء اللَّه آنجا در خدمتتان خواهم بود. امیدوارم که همه‏مان با هم در یک صف باشیم؛ نه جلو و عقب، در یک صف همه با هم به پیش برویم و ان شاء اللَّه مقاصد شرعی اسلامی را به پیش ببریم. من خادم شما هستم.[2]» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 23)

ـ حکم انتصاب آقای ابوالقاسم خزعلی به عضویت در شورای نگهبان (1359)

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

25 ربیع الاول 1401

جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ ابو القاسم خزعلی- دامت افاضاته‏

چون جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد رضا مهدوی کنی عضو شورای نگهبان به خاطر مشاغل مهم دیگری که دارند نمی‏توانند در جلسات شورا شرکت نمایند، از این رو طبق اصل نود و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی که به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی تشکیل می‏شود و انتخاب اعضای آن بر طبق شرایط تعیین شده به عهده این جانب می‏باشد، بدین وسیله جنابعالی را به عنوان یکی از شش فقیه به عضویت شورای نگهبان منصوب می‏نمایم. از خدای تعالی موفقیت هر چه بیشتر شما را امیدوارم.

روح اللَّه الموسوی الخمینی.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 42)

ـ نامه به آقای جواد فکوری، وزیر دفاع؛ خانواده‏های معدومان کودتای نوهد (1359)

[** بسمه تعالی‏

پیشگاه امام خمینی رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران‏

پیرو اوامر آن رهبر در مورد بررسی وضع بازماندگان معدومین کودتای نافرجام، به سه نفر از پرسنل نیروی هوایی، تیپ نوهد و نیروی زمینی جمهوری اسلامی مأموریت داده شد که به پیگیری این امر بپردازند. اینک خلاصه اقدامات انجام شده و پیشنهادها را به عرض می‏رساند:

پیشنهادها: 1- چون سکونت این عده در خانه‏های سازمانی مغایر با اصول حفاظتی بوده، برای سهولت بیشتر آنان قرار شد منازل سازمانی آنها تخلیه گردد.

2- با توجه به هزینه زندگی و مسکن، به هر خانواده با یک فرزند مبلغ سی هزار ریال و در ازای هر فرزند اضافی مبلغ پنج هزار ریال به خانواده‏ها پرداخت شود.

3- وامی جهت خرید خانه به خانواده‏ها پرداخت و در ازای بازپرداخت این وام مقدار کمی از مستمری آنها کم شود.

ضمناً گزارش هیأت بررسی مشکلات خانواده‏های معدومین به پیوست جهت مقتضیات اوامر عالی تقدیم می‏گردد.

وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران- سرهنگ خلبان جواد فکوری**]

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

مراتب فوق مورد موافقت است امید است خانواده این اشخاص در دامان اسلام و ملت اسلامی با رفاه زندگی کنند و سعادت خویش را در دنیا و آخرت تأمین نمایند. از خداوند تعالی سعادت و سلامت ملت مسلمان را خواهانم.» (صحیفه امام، ج‏14، ص: 43)

ـ پیام به پزشکان و پرستاران به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب؛ تقدیر و تشکر (1360)

«سالروز پیروزی ملت عزیز ایران بر هم میهنان محترم مبارک و بر مجروحان و آسیب دیدگان جنگ مبارکتر. قلم و بیان قاصرتر از آن است که بتوان از این فداکاران تشکر کرد. باید از دکترهای محترم و پرستاران و کارکنان عزیز بیمارستانها که فداکاران اسلام و کشور را با گشاده رویی و مهر برادری و خواهری پذیرایی می‏کنند و به کمک قشری از ارزشمندترین قشرها بپاخاسته‏اند تقدیر و تشکر کنم. خدمت به همه بیماران محترم خصوصاً فداکارانی که در راه هدف مقدس فداکاری کرده‏اند ارزشی است که با موازین طبیعی و مادی نتوان ارزیابی نمود. از خداوند تبارک و تعالی برای آنان که در خدمت بیماران و فداکارانِ در راه هدف مقدس کوشش شبانه روزی می‏نمایند طلب سعادت و رحمت می‏نمایم. امید است از این نعمت و رحمتی که خداوند تعالی نصیب آنان فرموده است هر چه بیشتر بهره‏برداری نموده و بر حجم خدمت بر این فداکاران ارزشمند و سایر بیماران که برادران و خواهران آنانند با لطافت و مهر و عطوفت بیفزایند.

از خداوند تعالی پیروزی برای اسلام و صحت و سلامت برای آسیب دیدگان و بیماران و رحمت برای شهیدان خواستارم. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 7)

ـ بیانات در جمع مسئولان آستان قدس رضوی؛ خلوص نیت در کارها (1360)

«بسمه تعالی‏

ان شاء اللَّه کارها زیر نظر آقای طبسی که مورد اعتماد همه می‏باشند، خوب و از روی خلوص نیت انجام گیرد. اصولًا، وقتی انسان می‏تواند کارهای عادی‏اش را به صورت معنوی انجام دهد، چرا این گونه عمل نکند؟ یعنی، چرا در تمام کارها خدا را حاضر و ناظر قرار ندهد.» (صحیفه امام، ج‏16، ص: 8)



[1] - دولت شاپور بختیار.

[2] - نوار سخنرانی مزبور نامفهوم و ناقص بوده است.

انتهای پیام /*