امروز با امام: نهم بهمن
ـ نامه به آقای سید احمد خمینی درباره وجوه شرعیه (1353)
«احمد عزیزم
ان شاء اللَّه تعالی سلامت باشید. ماها بحمداللَّه تعالی سلامت هستیم. از سلامت خودتان مطلعم نمایید. اگر مبلغ 65 تومان برای نماز از طرف آقای هاشمیان رفسنجانی به شما یا آقای آقا شیخ قرهی[1] رسید، بدهید به طرف آقای حاج شیخ برساند. به آقا عرض کنید سیصد تومان وسیله آقای قرهی برای نماز و روزه واصل شد لکن معلوم نشد چقدر از خود شماست و چقدر از آقای قرهی؛ لابد بعد معلوم میشود.
راجع به منزل قبلًا نوشتهام که ترتیب قانونی آن را برای انتقال به دستور حضرت آقا درست کنید و اطلاع دهید. عجالتاً مرقوماتْ مرتب میرسد؛ لازم نیست از طریق دیگر بفرستید. به خواهرها و به مخدره خودتان سلام برسانید. حسن[2] را میبوسم، از سلامتش مسرورم کنید. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج3، ص: 66)
ـ پیام به ملت ایران و افشای جنایات دولت بختیار (1357)
«باز کشتارها و قتل عامهای دسته جمعی را در تهران و شهرستانها شروع کردند، باز دژخیمان محمد رضا با مسلح شدن به ادعای قانون و استقلال کشور و سرپوش ملیت به جان مردم بیپناه افتادهاند، باز دست ناپاک خیانتکار عمال بیگانه از آستین نوکرهای محمد رضا پهلوی درآمد و ملت را به جرم آزادیخواهی و استقلال طلبی به عزا نشاند.
تا دیروز محمدرضای خائن، ارتش را با آتش گشودن روی ملت و برادران و خواهران خود ننگین کرد، اکنون نوکر یا نوکران خائنش، این خدمت به استعمار را به عهده گرفتند. هر روز مواجه با یک دسته نیرنگ باز هستیم که میخواهند منافع اجنبی را تأمین کنند، اگر چه به کشتار هزاران نفر از این ملت رنجدیده شجاع بینجامد. ملت دلیر با خون جوانان عزیز خود محمد رضا را از صحنه خارج کرد، لکن اجانب یک مُهره دیگر[3] را با نقاب ملیت به صحنه آوردند. اینان از این مهرهها فراوان دارند که سالها با ماسک فریبنده در خدمت هستند و به مجرد رفتن مُهرهای، مُهره دیگری را مورد تأیید قرار دادهاند و نمیدانم پس از این چه خواهند کرد، ولی باید بدانند که ملت هوشیار، از این نیرنگها غافل نیست و یکی پس از دیگری را مدفون خواهد کرد.
ملت عزیزم! دوستان من! نه به وعدههای پوچ دولتهای غیر قانونی اعتنا کنید و نه از هیاهوی دژخیمان بهراسید. نهضت مقدس را به پیش برانید و به آخر رسانید و دست اجانب و نوکرهای از خدا بیخبرشان را از کشور عزیز قطع کنید. خائن اصلی را با خفت بیرون کردید، همت کنید و این تتمه که حُشاشه[4] ای بیش نیستند از صحنه خارج کنید. خداوند با شماست.
اکنون بر جمیع جناحهای ملی و دولتی است که چون گذشته دولت غیر قانونی را محکوم کنند و اطاعت از آن نکنند که اطاعت طاغوت حرام و مخالف رضای خداست. من از طبقه شریف ارتش که دستشان به خون جوانان آلوده نشده است میخواهم که ننگ اطاعت از جنایتکاران را تحمل نکنند و با قاطعیت آنان را از مقابله با ملت بازدارند. ملت از خود شماست، برای منافع اجانب برادرکشی نکنید و با پشتیبانی از اسلام و ملت، نام خود را در تاریخ جاوید کنید.
من از کارمندان وزارتخانهها میخواهم که زیر بار ننگ اطاعت از غاصبان حقوق ملت نروند، کمک به این یاغیان و اطاعت از آنان حرام و مخالف شرع و عقل است.
من از ملت ایران که تحمل این همه مصیبت و زحمت را کرده و میکنند، تشکر صمیمانه میکنم و از خداوند تعالی سلامت آنان را خواهانم. من در اولین فرصت خودم را نزد شما میبینم تا در شادی و غم با شما سهیم باشم و با هم در صف واحد به اعمال عمّال اجانب خاتمه دهیم. من امیدوارم به فوز إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ[5] نایل شوم، یا پیشرفت مقصود و اقامه عدل و حق، یا شهادت در راه آنکه راه حق است. از خداوند تعالی غلبه حق بر باطل را خواهان و پیروزی ملت شریف ایران را خواستارم. و السلام علی من اتبع الهدی.» (صحیفه امام، ج6، ص: 1 ـ 2)
ـ مصاحبه با خبرنگاران جهان؛ دولت غیر قانونی بختیار- لزوم پایداری (1357)
سؤال: [آیا بختیار را قبل از استعفا خواهید پذیرفت؟]
جواب: من مکرر گفتهام که اصولًا شاه سابق قانونی نبود، مجلسین قانونی نیست، بختیار قانونی نیست. پس کسی را که قانونی نیست نخواهم پذیرفت. من به ملت ایران توصیه میکنم که در این وقت حساس درست بیدار باشند؛ متوجه باشند که توطئهای باید در کار باشد. من میبینم که همان کسانی که از شاه سابق طرفداری میکردند حالا از بختیار پشتیبانی میکنند. هم دولت انگلستان و هم دولت امریکا از او پشتیبانی میکنند. اگر این شخص ملی است- همان طور که خودش اظهار میکند- چرا آنها از او پشتیبانی میکنند؟ اگر ملی است چرا بدون مجوز قانونی و بر خلاف میل ملت، پست نخستوزیری را اشغال کرده است؟ اگر احترام به آرای عمومی میگذارد چرا کنار نمیرود؟
ملت ایران باید بداند که من در کنار آنان تا آخرین نفس برای حفظ قوانین اسلام و مصالح مملکت به مبارزه خود ادامه میدهم. و بر همه ملت واجب است تا در این امر پایداری کنند و سستی و سردی به خود راه ندهند. مطمئن باشید که ما پیروزیم و مطالب ما مطالب حق است و حق لا جرم پیروز است.
[در صورتی که بختیار استعفا بدهد یا ندهد و کودتای نظامی بشود چه خواهید کرد؟]
- ما از کودتای نظامی ترسی نداریم. ملت ایران به کودتاهای نظامی عادت کرده است. ما پنجاه سال است زیر بار کودتا هستیم: کودتای رضا خان،[6] کودتای محمد رضا.[7] ما با فشارهای اینها عادت کردهایم. ما از کودتا هیچ ترسی نداریم. من تعجب میکنم که ما میخواهیم ارتشی را از شرّ استعمار خارج کنیم و آنها خودشان نمیخواهند بعضی از بلندرتبهها میخواهند نوکر باشند. اصولًا ارتش با ماست. خلاصه ما از کودتای نظامی هیچ ترسی نداریم؛ برای اینکه ملت ایران مهیاست تا آخرین نفس به قیام و نهضت خود ادامه دهد. ملت ایران تا پیروزی نهایی را به دست نیاورد، دست از نهضت خود برنمیدارد.
[چرا تصمیم رفتن به ایران را به تأخیر انداختید؟]
- تصمیم من همان طور که بوده است هست ولی دولت غیر قانونی، برای حفظ منافع اجانب، مانع ورود من به ایران شده است. و من در اولین فرصت به ایران خواهم رفت و حقوق ملت ایران را خواهم گرفت. آنهایی که به ملت ایران خیانت میکنند، باید کنار بروند. و من چون گذشته در تصمیم خود باقی هستم و ملت ایران باید در تصمیم خود باقی باشد. بر احدی از افراد ملت جایز نیست که در این موقع حساس که امر بین موت و حیات است بنشیند و ساکت باشد.
ملت ایران! به نهضت خود ادامه دهید که قدرت با شماست. از قدرتها نترسید. شما میتوانید با قدرت ملی خود کشور خود را نجات دهید و سرنوشت خود را خودتان در دست بگیرید. به هیاهوی این و آن گوش ندهید. به توطئههای زیر پرده توجه کنید. خداوند شما را حفظ کند، ان شاءاللَّه تعالی.» (صحیفه امام، ج6، ص: 3 ـ 4)
ـ پیام رادیو- تلویزیونی؛ تشکر از ملت ایران جهت شرکت در انتخابات (1358)
«من قبلًا از عواطف گرم ملت ایران تشکر میکنم و به همه دعا میکنم. و در اینجا در این فرصت کمی که هست به اندازهای که اجازه دارم چند کلمه با شما صحبت میکنم.
یکی قدردانی از حضورتان در رأی، که باید بگویم کم سابقه است یک همچون شرکتی که قریب از چهار ده میلیون بیشتر، در صورتی که کوهستانیها، دهات دور دست نتوانستند رأی بدهند. مع ذلک ملت شرکت کرد و رأی خودش را داد.
و یکی هم که از این بالاتر است و باید بگویم بیسابقه است در دنیا، شاید بیسابقه باشد، این آرامشی که در اخذ آرا شد، که مردم، ملت ما ثابت کردند رشد خودشان را، و با این اثبات رشد، دست رد به سینه اشخاصی که، دولتهایی که باز طمع دارند به ایران زدند. و من امیدوارم که بعد از این هم ملت خودش زنده باشد، و ابداً خوف از اینکه شخصی برود شخصی بیاید، ابداً نیست. ملت بحمد اللَّه روشن شده است؛ ملت بحمد اللَّه بیدار شده است؛ ملت بیدار را با رفتن اشخاص هیچ نمیشود عقب راند. البته در بعضی از رادیوها مسائلی گفتهاند، لکن این دلشادیها برای آنها اثری ندارد.
ملت ما امروز اتکا به هیچ کس ندارد جز به خدای تبارک و تعالی. و اما یک کلمه دیگری که میخواستم عرض کنم این است که من استدعا میکنم از تمام گروهها، از تمام دستجات مختلف که در این وقتی که یک نفر از آقایان[8] رأی را برده است و ملت به او رأی داده است، دیگران عقبنشینی نکنند. دیگران کمک کنند.» (صحیفه امام، ج12، ص: 131)
ـ پیام به عموم مردم؛ تجلیل از رزمندگان و شهدا (1359)
«از جانفشانی و فداکاری همه جنگندگان راه اسلام و استقلال میهن اسلامی قدردانی و تشکر میکنم. ملت مبارز و آگاه این فداکاران نیروهای مسلح را ارج مینهند. از خداوند تعالی رحمت برای آنان و سلامت و سعادت برای بازماندگانشان درخواست مینمایم.» (صحیفه امام، ج14، ص: 25)
ـ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم؛ پشتیبانی مردم از نیروهای مسلح (1359)
«برادران و عزیزان من! چه آنهایی که از قوای مسلّح هستند، از ارتش و نیروهایی که در ارتش هست، و از پاسداران و از آنهایی که از مردم غیر نظامی هستند- چه از عشایر و چه از شهرستانها- که در این جهاد مقدس شرکت کردند تقدیر میکنم. و شما اشخاصی که در جبهه هستید- چه نیروی هوایی و چه نیروی دریایی و نیروی زمینی و چه پاسداران و عشایر و سایر نیروهای انسانی ملت- میبینید که تمام ملت ایران سرتاسر کشور، زن، مرد، کوچک، بزرگ پشتیبان شما هستند. و این یک مسئله معنوی است، روحانی است، اسلامی است که در جاهای دیگر نظیرش را نمیبینید. این طور نیست که این جوانهایی که از شهرستانها، از عشایر و از سایر نیروهای ملت میآیند و در جبههها از شما پشتیبانی میکنند، یک زوری در کار باشد. اینها عشقی است که به اسلام و به کشور اسلامی دارند، و با این عشق پشتیبانی شما میکنند.
اگر خدای نخواسته، شخص یا گروههایی در بین شما ارتشیان یا سپاه پاسداران یا سایر کسانی که در جبهه هستند، تبلیغ کردند که ملت با شما نیست یا یک قشری از ملت با شما نیست، یا روحانیت با شما نیست، اینها اشخاصی هستند که نمیخواهند این مملکت به سر و سامان خودش برسد...
گوش به حرفهای اشخاصی که میخواهند شما را از هم جدا کنند یا ملت را از شما جدا کنند یا روحانیت را از شما جدا کنند، گوش شما به آنها نباشد. شما خودتان قضاوت کنید و خودتان حکم کنید، و به حرف دیگران- هر کس باشد و هر جا باشد- گوش ندهید. خودتان ببینید که آیا ملت با شما خوب است یا بد؟ و خودتان ببینید که آیا روحانیت با شما مخالف است یا موافق؟
در نطقهای روحانیین، در حرفهای گویندگانی که از ملت هستند، و در اعمالی که خود ملت دارند میکنند شما آنها را توجه کنید و هر چه که بر خلاف این مسیر بود و هر قولی که بر خلاف این مسیر بود باور نکنید. و...
ما امروز دشمنهای زیاد داریم و بعدها هم این دشمنها هستند. شما آن سیلی که به ابَرقدرتها زدید، در طول تاریخ کسی نزده است. متوقع نباشید که آنها بنشینند و تماشاچی باشند. آنها مشغول فعالیت هستند. بتوانند، با قوای نظامی به ما حمله میکنند، نتوانند، با تبلیغات سوء در داخل کشورمان به ما حمله میکنند. اختلاف میاندازند بین اینها. از قراری که بعض رسانهها نقل کردهاند، این بعض از این سران کشورهای اسلامی- که کشور، اسلامی است نه آن سر- در این کنفرانسی که در طایف داشتند، قرار دادند بعضی از اینها، البته نه همه آنها، بعضی از آنها گفتهاند که ما باید در ایران بین شیعه و سنی اختلاف ایجاد کنیم و کاری بکنیم که بعضی اینها، بعضی دیگر را بکشند تا اینکه این حکومت از بین برود...» (صحیفه امام، ج14، ص: 26 ـ 31)
ـ سخنرانی در جمع پرسنل نیروی هوایی؛ وجوب دفاع تا دفع فتنه (1364)
«بدانید آنکه فرمان داده است به همه ما، خداست. فرمانده همه خداست. اوست که دفاع را واجب کرده است برای رفع فتنه، مقاتله را واجب کرده است، امر کرده است و او است که فرمانده کلّ قواست و شما باید متکی به او باشید. و جمله دوم اینکه: شما مسئول او هستید نه مسئول کسی دیگر. ماها آن قدر که میفهمیم یک ظواهری است و بیشتر نیست، همه عالم این طور است. آن چیزی که در باطن افراد میگذرد در سر افراد میگذرد، در قلب افراد میگذرد، آنها را غیر از خدا کسی نمیداند، و او حاضر است پیش خدا، مثل اینکه ظاهر و حاضر است، فرقی ندارد و شما مسئول او هستید. شما میتوانید که در اینجا نسبت به هر کسی تعمیه[9] کنید و اظهار نکنید ما فی الضمیرتان را[10] و همه به این معنا که ما فداکار هستیم و چه هستیم و چه هستیم و مهیا هستیم و یا- خدای نخواسته- نباشید، میتوانید این را بگویید، لکن شمایی که فرماندهتان خداست و ناظر به امورتان خداست، باید توجه کنید که مسئول او هستید، آنجا دیگر نمیشود دغل بازی کرد، هیچ، ابداً. و شما باید خودتان، همه، چه ارتشی و چه سپاهی، چه بسیجی، و چه هر کس هست، شما خودتان را یک قوه بدانید در اسلام. وقتی که گفته میشود به حسب روایت «ید واحده» باشند بر کفّار، «ید واحده»، یعنی قدرت واحده و قدرت واحده، معنایش همین است...
شما همهتان باید با هم باشید، هر وقتی میبینید نقصی در قدرت آن یکی هست کمک کنید، آن میبیند در شما نقصی هست از قدرت و از ابزار خود کمک کند شما را و مثل یک آدمی که میخواهد برود و یک کاری را بکند همه قوایش متوجه به این است که آن کار را بکند. شما شخص واحد باشید و «ید واحد» و قدرت واحد؛ برای اینکه نجات بدهید کشورتان و بالاتر اینکه اسلام را. و شما همه میدانید اگر- خدای نخواسته- در ایران، اسلام شکست بخورد شکست اسلام تا قرنها بعد جبران نخواهد شد؛ این چیز واضحی است. اینکه میبینید همه قدرتها قوایشان را سر هم گذاشتند و دنبال این هستند که نگذارند که این انقلاب ما نضج پیدا کند، برای این است که همین مطلب را میبینید که اگر اسلام درست قدرت پیدا کند، نمیگذارد دیگر آنها به مطامعشان برسند. و الآن هم میبینید که بحمد اللَّه همه جا از این مسأله هست، چون اسلام است در همه جا و مردم بیدار شدند در همه جا. در کنار کاخهای کرملین و کاخ سفید هم مردم بیدار شدند و میترسند. امریکا که میگوید باید ببینم که اسلام چه هست و میخواهد اسلامشناسی بکند برای این است که میخواهد اسلام را بفهمد، برای این است که این مسأله را چه جوری باید جلویش را گرفت. و اینکه در کرملین هم میگویند که باید خدازدایی کرد، برای اینکه میدانند اتکال به خدا، این کارها ازش میآید.
شما که همه توجه به خدا و توجه به اسلام دارید و میخواهید از زیر بار قدرتهای دیگر خارج بشوید، نمیخواهید دوباره انگل باشد و بیایند اینها بر ارتشمان حکومت کنند و بر سپاهمان حکومت کنند. شما اگر با هم باشید میتوانید این کار را بکنید. اگر جدای از هم بشوید که نمیتوانید این کار را بکنید. با هم بودن است که میشود کار را انجام داد و تا حالا هم هر چه کار انجام گرفته است برای این جهت بوده است که با هم بودید. از این به بعد همه با هم باشید و مطمئن باشید که خدای تبارک و تعالی وقتی که شما برای او واقعاً خالص باشید او برای شما بیشتر کار انجام میدهد و همین طور که ایشان گفتند، ما خودمان چیزی نیستیم. هر چه هست قدرت او هست. ما چیزی نیستیم که بخواهیم قدرتنمایی کنیم، ما مأموریم از طرف خدا دفاع کنیم. مأموریتی که ما انجام میدهیم مأموریت از طرف خداست، در عبادات هم همین طور است. اگر خدا امر نکرده بود به عبادات، آدم نمیتوانست بگوید من عبادت کنم. من چهام که عبادت کنم؟
عبادت که را بکنم؟ اما امر کرده است، امر کرده است نماز بخوان، ما نماز میخوانیم. امر کرده است روزه بگیر، ما روزه میگیریم، امر کرده است شما دفاع کنید از خودتان، دفاع میکنیم، همان طور که انبیا میکردند. این منافات ندارد به اینکه همه چیز از خداست.» (صحیفه امام، ج19، ص: 467 ـ 470)
ـ نامه به رئیس دیوان عالی کشور؛ تقدیر و دلجویی از اعضای شورای عالی قضایی (1367)
«جناب حجت الاسلام آقای حاج سید عبد الکریم موسوی اردبیلی، ریاست قوه قضاییه- دامت افاضاته
با سلام و دعا برای شما و تمامی دستاندرکاران قوه قضاییه و امید موفقیت برای همه، شنیده میشود که مسائل و نصایح پدرانه پدر پیرتان موجب رنجش بعضی از دستاندرکاران قضای کشور شده است؛[11] و آنان که با فرهنگ حوزه سر و کار نداشتهاند گمان بردهاند تلخی و شیرینی این گونه بحثها و گوشزدها موجب شده است که علاقه من به شما و سایر عزیزان شورای عالی قضایی و دستاندرکاران دستگاه قضا کم شده است. این گونه نیست. من شما را مردی صالح و متدین و از یاران خوب خود و انقلاب میدانم. و از شما و سایر اعضای شورای عالی قضایی، که مورد علاقه من هستید، میخواهم تا هر چه بیشتر و بهتر و دقیقتر به امور قضایی رسیدگی نمایید؛ و کمیها و کجیها را با جدیت برطرف نمایید. انقلاب اسلامی ما انقلاب خود شماهاست. من هم مانند شما در خدمت انقلاب هستم. در جمهوری اسلامی همه باید با انتقادها و طرح اشکالها راه را برای سعادت جامعه باز کنند.
خداوند به جنابعالی و حجج اسلام، آقایان دادستان کل کشور، موسوی خوئینیها، اعضای شورای عالی قضایی، مقتدایی و بجنوردی، و همچنین آقای مرعشی، که با موافقت این جانب در جای دیگری تصمیم دارند خدمت کنند، اجر و ثواب عنایت فرماید؛ و به همه نیرویی عطا فرماید که هر چه زودتر اشکالات بسیار قوه قضاییه را برطرف نمایند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج21، ص: 249 ـ 250)
ـ نامه به مدیر عامل صدا و سیما؛ اعتراض به توهین به مقدسات و تنبیه عاملین آن (1367)
«بسمه تعالی
آقای محمد هاشمی، مدیر عامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی
با کمال تأسف و تأثر روز گذشته[12] از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج میگردد، و دستاندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فرد توهینکننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینهها قوه قضاییه اقدام مینماید.[13]- 9/ 11/ 67 روح اللَّه الموسوی الخمینی» (صحیفه امام، ج21، ص: 251)
[1] - آقای عبد العلی قرهی، مسئول امور مالی امام خمینی.
[2] - آقای سید حسن خمینی، فرزند آقای سید احمد خمینی.
[4] - پَرِ کاه، باقی مانده روح در تن بیمار.
[5] - اشاره به آیه 52 سوره توبه:« یکی از دو کار نیک و پسندیده».
[6] - کودتای انگلیسی 3 حوت( اسفند) 1299.
[7] - کودتای امریکایی 28 مرداد 1332.
[8] - آقای ابو الحسن بنی صدر.
[11] - اشاره به نامه امام خمینی خطاب به اعضای شورای عالی قضایی، به تاریخ 27/ 10/ 1367؛ مندرج در همین مجموعه.
[13] - پس از ارسال نامه امام خمینی، تلفنگرامی از سوی آقای سید عبد الکریم موسوی اردبیلی( رئیس دیوان عالی کشور) به این شرح مخابره شد:
[ بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- مد ظله العالی
درباره محکومیت مسئولین چهارگانه پخش الگوی زن، من با قاضی محکمه صحبت کردم جرم آنها تسامح و سهل انگاری در انجام وظیفه خطیری است که در عهده دارند و از نظر قضایی با توجه به حساسیت مسئولیت، مجازات نامتناسب نیست ولی گفته میشود این افراد خدمتگزاران خوبی هستند و قرینهای بر سوء نیت موجود نیست و این ایام هم به وجود آنها نیاز است به نظر میرسد این برخورد موجب تنبه آنان شود که دیگر این قبیل سهلانگاریها تکرار نشود. بنده درخواست عفو آنها را از همه مجازاتهای تعیین شده در حکم از حضورتان دارم. 12/ 11/ 67- عبد الکریم موسوی]
[ بسمه تعالی. خدمت حضرت امام متن قرائت شد، فرمودند: عفو نمودم. 12/ 11/ 67- انصاری]