امروز با امام: سوم بهمن
ـ پیام به ملت ایران به مناسبت محاصره منازل آقایان خوانساری و بهبهانی (1341)
«مسلمین آگاه باشند که اسلام در خطر کفر است. مراجع و علمای اسلام بعضی محصور و بعضی محبوس و مهتوک[1] هستند. دولت امر داد حوزههای علمیه را هتک کنند، و طلاب بیپناه را کتک بزنند، و بازار مسلمین را غارت کنند و درب و پنجره مغازهها را بشکنند. در تهران حضرت آیت اللَّه خوانساری[2] و حضرت آیت اللَّه بهبهانی[3] را در محاصره شدید قرار دادند؛ و عدهای از علمای محترم و وعاظ معظم را محبوس نمودند. و ما از آنها به هیچ وسیله نمیتوانیم اطلاع پیدا کنیم. اراذل و اوباش را تحریک میکنند که به علما و روحانیون اهانت کنند. آقایان طلاب و مبلغین را مانع میشوند که برای تبلیغ اسلام در نواحی ایران بروند و تبلیغ احکام کنند. با ما معامله بردگان قرون وسطی میکنند. به خدای متعال من این زندگی را نمیخواهم.
إنی لا اری الموت إلا سعادة و لا الحیاة مع الظالمین إلا برما[4].
کاش مأمورین بیایند و مرا بگیرند تا تکلیف نداشته باشم. فقط جرم علمای اسلام و سایر مسلمین آن است که دفاع از قرآن و ناموس اسلام و استقلال مملکت مینمایند و با استعمار مخالفت دارند. این است حال ما، تا آقای عَلَم و ارسنجانی[5] چه بگویند.» (صحیفه امام، ج1، ص: 141)
ـ پیام به ملت مسلمان ایران؛ حمله ساواک به فیضیه (1341)
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ
بعد از نصایح بسیار و ادای وظیفه روحانیت، نتیجه این شد که امروز- که 26 شهر شعبان است- از اوایل روز عدهای رجّاله[6] با مأمورین دولت در شهر مقدس قم به راه افتادند و به مردم بیپناه قم و طلاب و روحانیون حمله کرده و اهانت نمودند و بسیاری را کتک زدند و به زندان بردند. جمعی از مأمورین و رجاله به مدرسه فیضیه، مجاور حرم مطهر، ریخته و تیراندازی کردند و با چوب و چماق طلاب مظلوم را کتک زدند؛ و به بازار و خیابان قم ریخته و بعضی دکانها را غارت کردند و درب و پنجره و شیشه مغازهها را شکستند؛ هیچ کس پیدا نشد که به داد مردم متدین و روحانیت برسد. این است حال ما در این ساعت که ظهر است. و عاقبت امر معلوم نیست چه خواهد شد. این است معنای طرفداری دولت از دیانت. و این است معنای آزادی رأی و رأی دهندگان. ما این وضع را در شهر مذهبی قم و در جوار حرم مطهر و در حوزه علمیه قم به قضاوت افکار عمومی میگذاریم. و از خداوند تعالی اسلام و استقلال مملکت را خواهانیم. خداوند تعالی ان شاء اللَّه اسلام و قرآن را حفظ کند.» (صحیفه امام، ج1، ص: 142)
ـ بیانات در جمع مراجع و روحانیون؛ ضرورت عزل نخست وزیر (1341)
«با یورش وحشیانه دیروز مأمورین دولت به علما و مردم شریف تهران و هتک مقام مقدس روحانیت پایتخت، و نیز رفتار غیر انسانی امروز مأمورین دولت با اهالی محترم قم و جامعه روحانیت این شهر و تجاوز به حریم این حوزه مقدسه، دیگر جای هیچ گونه تفاهم و حُسن مراوده با دستگاه حاکمه باقی نمانده است و هیچ راهی جهت ملاقات با شاه وجود ندارد مگر آنکه شاه برای جبران اهانت و تجاوزی که به حریم مقدس روحانیت شده، آقای عَلم را به عنوان مجرم اصلی از مقام نخستوزیری عزل نماید و به این بگیر و ببندها و اعمال پلیسی پایان بخشد تا راه برای ملاقات و مذاکره با او هموار گردد.» (صحیفه امام، ج1، ص: 143)
ـ پیام به ملت ایران، نگرانی از وضع فقرا در زمستان و اجازه استفاده از سهم امام (ع) برای رفع نیاز آنها (1342)
«وضع دلخراش فقرای محترم در این سرمای سخت زمستان موجب تأثر شدید و نگرانی اینجانب است. معالأسف نمیتوانم خدمت مستقیمی به آنها بکنم، لهذا از اهالی محترم و ثروتمندان تقاضا میکنم که از رسیدگی به آنها دریغ نکنند. اگر خدای نخواسته صدمهای به آنها وارد شود موجب مسئولیت در پیشگاه مقدس الهی میشود.
اگر از وجوه بریه و زکات کفاف خاکه ذغال و سایر ضروریات آنها داده نشد مؤمنین محترم مجازند از محل سهم مبارک امام- علیهالسلام- به مقدار رفع ضرورت آنها صرف نمایند و البته سهم امام- علیهالسلام- باید با نظر هیأتی از علمای اعلام محل و معتمدین صرف شود.
از خداوند تعالی رفاه و آسایش فقرا و توفیق برکت اغنیا را خواستارم.» (صحیفه امام، ج21، ص: 511)
ـ نامه تشکر به آقای محمد کیایی نژاد (1348)
«خدمت جناب مستطاب عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقای کیایی نژاد- دامت افاضاته
مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستار است. مرجوّ آنکه این جانب را در مظانّ استجابت دعوات منظور نظر داشته باشید. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج2، ص: 258)
ـ نامه اول به آقای سید مهدی طباطبایی؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1349)
«خدمت جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای حاج سید مهدی طباطبایی- دامت افاضاته
معروض میدارد، مرقوم شریف واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را خواستار است. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج2، ص: 320)
ـ نامه دوم به آقای سید مهدی طباطبایی؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1349)
«خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای طباطبایی- دامت افاضاته
معروض میدارد، مرقومه شریف چندی قبل واصل، لکن چون وسیله مطمئن نبود و نخواستم به وسیله پست ارسال دارم[7] معوّق شد. از جنابعالی امید دعای خیر دارم. امید است ان شاء اللَّه همیشه با سلامت مقرون باشید. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج2، ص: 327)
ـ نامه به آقای سید احمد دعایی؛ اعلام وصول نامه ارسالی (1354)
«خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و ثقة الاسلام آقای حاج سید احمد دعایی- دامت افاضاته
پس از اهدای سلام و تحیت، مرقوم محترم واصل، سلامت و توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستارم. امید دعای خیر برای حُسن عاقبت و برای حوزه علمیه دارم. جناب آقای اخوی محترم بحمد اللَّه تعالی سلامت، و ملالی ندارند. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.» (صحیفه امام، ج3، ص: 129)
ـ مصاحبه با روزنامههای «اطلاعات» و «کیهان» درباره مسائل جاری انقلاب، پیش از پیروزی انقلاب در پاریس (1357)
سؤال: [نخستین اقدام شما در بازگشت به ایران که روز جمعه آینده پیشبینی شده چه خواهد بود؟ و آیا اعضای کمیته انقلابی حکومت اسلامی قبلًا اعلام خواهد شد یا نه؟]
جواب: اولین اقدام من نصیحت به ملت عزیز ایران است. و ان شاءاللَّه اگر امکان باشد در بهشت زهرا راه خودمان را اعلام میکنیم؛ و کارهایی را که مقدمتاً باید انجام داد اعلام خواهم کرد.
[شکل طبقاتی شورا آیا از طبقات کارگر، روشنفکر انقلابی- اسلامی خواهد بود و دهقانان در آن خواهند بود یا اکثر اعضای این شورا روحانیون میباشند؟]
- خیر، اکثر از روحانیون نخواهند بود؛ بلکه روحانیون هم مثل سایر طبقات نماینده خواهند داشت.
[ممکن است خطوط اساسی حکومت اسلامی را در زمینه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی- به طور خلاصه- بفرمایید؟]
- اینها اموری نیست که بتوانم الآن برای شما تشریح کنم. اسلام، هم آزادی خواهد داد و هم توجه به اقتصاد خواهد کرد و هم توجه به سایر احتیاجات کشور که باید کارشناسان در این موارد به موقع اقدام کنند.
[منظور این است که در حکومت اسلامی، ملی شدن صنایع قطعی خواهد بود یا نه؟]
- این مسأله هم باید مورد مطالعه قرار گیرد.
[ممکن است بفرمایید اقلیتهایی که در ایران وجود دارند، در حکومت اسلامی چه وضعی خواهند داشت؟]
- اقلیتهای مذهبی در اسلام احترام دارند، و آنها هم مثل سایر اقشار ملت با رفاه در آنجا زندگی خواهند کرد و هیچ گرفتاری برای آنها نخواهد بود.
[در مورد آزادی بیان و عقیده، شما چه حدودی را در نظر دارید؟ آیا فکر میکنید باید محدودیتهایی قائل شد یا نه؟]
- اگر مضر به حال ملت نباشد، بیان همه چیز آزاد است. چیزهایی آزاد نیست که مضر به حال ملت ما باشد.
[آیا فکر میکنید که گروههای چپ و مارکسیست که در ایران هستند، آزادانه فعالیت خواهند داشت؟]
- اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری میشود؛ اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد.
[یعنی منظورتان این است که احزاب آزاد خواهند بود یا نه؟]
- همه مردم آزادند مگر حزبی که مخالف با مصلحت مملکت باشد.
[نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ آیا مثلًا در امور کشور هم شرکت خواهند داشت؟ برای مثال وکیل و وزیر خواهند شد- البته اگر استعداد و لیاقتی نشان دهند؟]
- در مورد این گونه مسائل، حکومت اسلامی تکالیف را معین میکند. و الآن وقت اظهار نظر در این زمینهها نیست. زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامی فردا شرکت دارند. آنان از حق رأی دادن و رأی گرفتن برخوردارند. در مبارزات اخیر ایران، زنان ایران نیز سهمی چون مردان دارند. ما همه گونه آزادی را به زن خواهیم داد. البته جلوی فساد را میگیریم و در این مورد دیگر بین زن و مرد فرقی نیست.
[یکی از خبرنگاران زن: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید، این نشان دهنده این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است؛ اگر چه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقب مانده است. فکر میکنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلًا چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟]
- اینکه من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام! شما آمدهاید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا! و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما آمدید اینجا، اسلام مترقی است. مترقی هم به این معنی نیست که بعضی زنها یا مردهای ما خیال کردهاند. ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است، و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و دانس بروند. و اینها ترقیاتی است که برای شما درست کردهاند و شما را به عقب راندهاند؛ و باید بعداً جبران کنیم. شما آزادید در کارهای صحیح. در دانشگاه بروید و هر کاری را که صحیح است بکنید؛ و همه ملت در این زمینهها آزادند. اما اگر بخواهند کاری خلاف عفت بکنند و یا مضر به حال ملت- خلاف ملیت- بکنند، جلوگیری میشود؛ و این، دلیل بر مترقی بودن است.
[شکل مالکیت در حکومت اسلامی و بخصوص مالکیت اراضی چگونه خواهد بود؟]
- اینها بعداً روشن خواهد شد.
[به نظر شما وضع روزنامهها چگونه باید باشد؟]
- روزنامههایی که مضر به حال ملت نباشد و روزنامههایی که نوشتهشان گمراهکننده نباشد، آزادند.
[دوَلی که در جریان انقلاب کنونی ایران آشکارا از شاه حمایت کردند، در صورتی که اظهار ندامت کنند، آیا مناسبات خود را با آنها ادامه میدهید؟]
- بلی؛ مگر اسرائیل. اسرائیل مستثناست؛ همچنین آفریقای جنوبی و کشورهایی که از تبعیض نژادی پشتیبانی میکنند.
[شما در بیاناتتان فرمودید که اسرائیل دشمن اسلام است؛ آیا حکومت اسلامی ممکن است به این کشور اعلان جنگ بدهد؟]
- بسته به مقتضای زمان است.
[آیا در جهان اسلام، کشورهایی که بخواهند به پیروی از ایران، جمهوری اسلامی تشکیل دهند، الزاماً باید مذهب شیعه را بپذیرند یا نه؟]
- خیر، الزام در مذهب نیست.
[بعضی از گروههای کوچک طی نامه و تلفنی به ما میگویند که ما از زیر «چکمه استبداد» به زیر «نعلین استبداد» میرویم]
- آنها عمال شاه هستند. آنهایی که این حرفها را میزنند، سالهاست که میزنند. و اینها را هم شاه به آنها دیکته کرده است و آنها هم برای شما میگویند برای اینکه میخواهند شاه را برگردانند. به آنها بگویید شاه دیگر بر نمیگردد. و شما اگر حکومت اسلامی را ببینید، خواهید دید که دیکتاتوری در اسلام اصلًا وجود ندارد.
[در بازگشت به ایران احیاناً اگر مواجه با یک کودتای نظامی شدید چه خواهید کرد؟]
- هیچ، مبارزه خواهیم کرد.» (صحیفه امام، ج5، ص: 519 ـ 522)
ـ مصاحبه با تلویزیون فرانسه درباره وضعیت ارتش (1357)
سؤال: [منظورتان در یکی از سخنرانیها که قدرت را از راه قانون به دست میگیریم چیست؟]
جواب: برای تغییر رژیم، فشار افکار عمومی به معنی قانون است. ما به استناد همین قانون، قدرت را به دست میگیریم و حکومت را مستقر میکنیم.
[به نظر شما میزان وفاداری ارتش به ملت چقدر است؟]
- ما امیدواریم که ارتش با تمام افسران آن برگردد. البته در حال حاضر قشرهایی در ارتش رو به ملت هستند ولی من صلاح ارتش میدانم که همه برگردنند به طرف مردم و با شاهی که کنار رفت و دیگر برگشتی ندارد، تماس نداشته باشند و توهّم نکنند که باید تماس داشته باشند. ارتش باید ارتش ملت باشد. ما ارتش را از خودمان میدانیم. اگر چند نفری جنایتکارند، حسابشان جداست. و امیدواریم همه افراد ارتش به آغوش ملت بازگردند و از آنها پذیرایی خواهیم کرد.
[برای تغییر رژیم و سپردن قدرت به دوستانتان، از طرق قانونی استفاده میکنید و یا با توسل به افکار عمومی؟]
- فشار افکار عمومی همان قانون است. در آن وقت که در ایران رژیم سلطنتی بود، به خیال آنها سلطنت با نظر مردم به وجود آمده بود، در حالی که از اول هم، چنین نبود. اکنون آرای عمومی، شاه را خلع کرده است. ما به استناد همان فشار افکار عمومی که قانون واقعاً همان است، باید قدرت را به دست بگیریم و حکومت را مستقر کنیم.
[پیرامون شایعه ثروتمند بودن روحانیت و همچنین گرفتن کمک از کشورهای دیگر و احتمال بازگشت به نظام قرون وسطی چه میگویید؟]
- قضیه ثروتمند بودن روحانیون در ایران مطلب کذبی است. کمک از جاهای دیگر نیز تکذیب میشود. از هیچ مملکتی و از هیچ جایی، روحانیون ایران پشتیبانی و کمک مالی نمیگیرند. مردم ایران علاقه اسلامی دارند به روحانیون و هر کمکی روحانیون بخواهند به آنها میدهند و احتیاجی به کمک خارجی ندارند. اینکه گفتهاند میخواهیم مملکت را به عقب برگردانیم، مطلبی است که شاه منتشر کرده، برای اینکه دست و پا بزند و خلاص شود از این گرفتاریهایی که دارد. ما با آثار تمدن موافقیم. مایلیم که مملکت ما مجهز شود به همه آثار تمدن، ولی نه آن طور که شاه عمل کرد. شاه تمام آثار تمدن را به صورت فاسدکننده درآورد. سینما به صورت ترویج فساد شد. اخلاق جوانها را فاسد کرد، مراکز فحشا را زیاد کرد، و وسایل اعتیاد جوانان را فراهم ساخت. جوانهای ما را به هروئین مبتلا کرد. ما با اینها مخالفیم. با آثار تمدن و پیشرفت مخالف نیستیم. با پیشرویهای شاه مخالفیم که ما را به عقب رانده. حالا ملت ایران سالها باید زحمت بکشد که ایران را ترمیم کند و خساراتی را که شاه در ایران ایجاد کرده و خرابیهایی را که به بار آورده جبران نماید.» (صحیفه امام، ج5، ص: 523 ـ 524)
ـ نامه به آقای پسندیده درباره وجوه موجود در بانکها (1358)
«حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای پسندیده
کلیه وجوهی که در بانکها هست؛ چه در بانک تعاونی شماره هزار و چه در سایر بانکها، ارتباط به شخص من ندارد و مربوط به وجوه عامه است. آنچه در بانک مذکور است «سهمین مبارکین» است، و آنچه در شماره هزار و دویست است مربوط به مواردی است که آقای صانعی[8] و آقای رسولی[9] میدانند. شما را به خدای متعال سپردم.» (صحیفه امام، ج12، ص: 124)
ـ سخنرانی در جمع مسئولان بخشهای مختلف صدا و سیما؛ ضرورت توسعه تبلیغات (1361)
«تبلیغات مسئلهای است پر اهمیت و حساس، یعنی دنیا با تبلیغات حرکت میکند. آن قدری که دشمنان ما از حربه تبلیغات استفاده میکنند از طریق دیگری نمیکنند. و ما هم باید به مسأله تبلیغات بسیار اهمیت دهیم و از همه چیزهایی که هست، بیشتر به آن توجه کنیم. باید تبلیغات فرهنگی ما خصوصاً در رادیو و تلویزیون بیشتر باشد؛ چرا که الآن وضع طوری شده است که آن روستایی که در صحرا مشغول امر کشاورزی میباشد هم، به رادیو گوش میدهد و در بعضی نقاط تلویزیون هم هست. آن قدری که رادیو و تلویزیون میتواند به مردم خدمت کند، روزنامهها و دستگاههای دیگر نمیتوانند خدمت کنند. شما میدانید که تبلیغات خارجی علیه ما زیاد است؛ شما باید با تبلیغ فرهنگ اسلامی، به دروغپراکنیهای صداهای خارجی پاسخ دهید...
شما که مسئولیت بسیار سنگینی به عهدهتان میباشد، مطمئن و استوار به کار خودتان ادامه دهید؛ هر روز برنامههایتان را بیشتر و بهتر توسعه دهید و کوشش نمایید تا برنامههای اصولی و منطبق با موازین اسلام، ارائه نمایید و حیثیت ملت و مذهب خودتان را حفظ کنید. باید برنامهها بر اساس بینش و فرهنگ اسلام تنظیم شود. امیدوارم با دلی محکم و گرم در کاری که دارید موفق شوید. امروز کشور مال خودتان است. امروز همه میدانند و میفهمند که برای خودشان کار میکنند، برای آتیه کشور خودشان. به خدا اعتماد کنید که هر چه داریم از اوست و برای بندگان اوست؛ پس برای او و بندگان او خدمت کنید. خداوند همه شما را حفظ فرماید.» (صحیفه امام، ج17، ص: 243 ـ 244)
ـ پاسخ استفتاء شورای عالی قضایی در مورد احکام غیر مسلمانها (1362)
[بسمه تعالی. محضر مبارک آیت اللَّه العظمی الامام خمینی- دام ظله العالی علی رؤوس المسلمین
بعد التحیة و السلام، تقاضا میشود سؤال ذیل را جواب مرقوم فرمایید:
آیا غیر مسلمانان که در مملکت ایران زندگی مینمایند از اهل کتاب یا غیر آنها اگر مرتکب جرمی بشوند که حد یا تعزیر دارند مانند سرقت و زنا یا جاسوسی یا افساد یا محاربه یا قیام علیه حکومت و همانند اینها آیا مانند مسلمانان باید مجازات شوند یا آنکه مجازات آنها در مانند جاسوسی به بعد احتیاج به اشتراط ترک دارد و یا آنکه چون با مثل جاسوسی حربی شوند به مانند کفاری که شرایط ذمه عمل نکنند با آنان معامله گردد، یعنی برگرداندن به مأمن و یا تخییر حاکم بین قتل یا فدیه یا استرقاف که حضرت عالی در مسئله هشت تحریر الوسیله، ج 2، ص 503 در تخییر اشکال فرمودید.
3/ 11/ 62- از طرف شورای عالی قضایی- ابو الفضل میر محمدی].
بسمه تعالی
کفار مزبور در پناه اسلام هستند و احکام اسلام مانند مسلمانهای دیگر درباره آنها جاری است و محقون الدّم[10] بوده و مالشان محترم است.» (صحیفه امام، ج18، ص: 304)
ـ حکم به میرحسین موسوی، نخست وزیر؛ برخورد شایسته با مردم در فرودگاهها (1367)
[بسمه تعالی. رهبر کبیر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی- مد ظله العالی
با سلام و اهدای تحیات، پیرو صدور فرمان حضرت عالی مبنی بر مسئولیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قبال ربوده شدن هواپیماها،[11] در اقدام جهت تهیه و تدوین آیین نامه اجرایی حفاظت از هواپیماها و نحوه اداره فرودگاههای کشور، این سؤال پیش آمده است که آیا منظور حضرت عالی از حفاظت هواپیماها مسئولیت سپاه پاسداران در کل امور فرودگاه، شامل حفاظت پارکینگ هواپیماها، باند پرواز، دربهای ورودی و خروجی باند و سالنها، همچنین مسئولیت نیروهای انتظامی شهربانی و گمرکات و اطلاعاتی (حراست مستقر در فرودگاه) بوده؟ یا مسئولیت سپاه صرفاً در قالب گارد پرواز به منظور مقابله با ربودن هواپیما در هوا میباشد؟ خاطر نشان میسازد کنترل ترددها، امور مربوط به حراستها، امور انتظامی، امور گمرکی و ... بر اساس قوانین و مقررات جاری هم اکنون توسط ارگانهای مسئول در حال انجام است. خواهشمند است این جانبان را راهنمایی و ارشاد فرمایید.
محمد سعیدی کیا، وزیر راه و ترابری- محمد محمدی ریشهری، وزیر اطلاعات- محمد جواد ایروانی، وزیر امور اقتصادی و دارایی].
بسمه تعالی
بنا بر گزارشات واصله، وضع فرودگاه بسیار خراب است. گاهی برای یک قطعه کوچک طلا و چیزهایی از این قبیل که خارج نگردد مردم را اذیت میکنند. فرودگاه هر کشوری چهره ظاهری آن کشور در برابر بیگانگان است. قبلًا گفتهام حفاظت هواپیماها با سپاه است. مقدمات و مؤخرات آن هم با نخست وزیر است، که با مسئولین مربوطه جلسه بگذارد و مسأله را حل کند. اکنون نیز تأکید میکنم که آقای نخست وزیر در اسرع اوقات این مسأله را حل نماید، و گزارش آن را به این جانب بدهد؛ و نگذارد مردم بیش از این در رنج باشند. و السلام.» (صحیفه امام، ج21، ص: 247)
[1] - کسی که به او هتک و بیاحترامی شده است.
[2] - آقای سید احمد خوانساری.
[3] - آقای سید محمد موسوی بهبهانی.
[4] - بحار الأنوار، ج 75، ص 117. از فرمایشات حضرت امام حسین( ع):« مرگ را جز خوشبختی، و زندگی با ستمکاران را، مگر ننگ نمیبینم.»
[5] - اسد اللَّه عَلَم( نخست وزیر)؛ حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی کابینه علی امینی که در زمان صدارت اسد اللَّه عَلم نیز در همین پُست، ابقا شد و از گردانندگان تبلیغات اصلاحات ارضی بود.
[7] - یادآوری میشود، ساواک نامهها و مکاتبات امام را شدیداً کنترل میکرد و گیرندگان نامهها را شناسایی میکرد و ایشان را تحت فشار و اذیت قرار میداد.
[8] - آقای حسن صانعی، سرپرست بنیاد 15 خرداد
[9] - آقای سید هاشم رسولی محلاتی
[10] - خونشان محترم و محفوظ است و کسی حق تعرض ندارد
[11] - حکم مورخ 1/ 10/ 1367، مندرج در همین مجموعه.