امروز با امام: پانزدهم دی

ـ نامه به خانم صدیقه مصطفوی؛ خانوادگی (1350)

ـ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده درباره رسید وجوه شرعیه (1354)

ـ وصیتنامه شخصی و تعیین وصی (1356)

ـ مصاحبه با تلویزیون «سی. بی. اس» آمریکا درباره فرار شاه و آینده اوپک (1357)

ـ مصاحبه با رادیو- تلویزیون آلمان، کانال 2 درباره کودتای نظامی (1357)

ـ مصاحبه با رادیو- تلویزیون «بی. بی. سی» درباره مسائل عمومی ایران (1357)

ـ پیام به سازمانهای آزادیبخش جهان؛ قیام برای آزادی و استقلال (1358)

ـ مصاحبه با مجله «تایم»؛ اعتراض ملت ایران به دولت امریکا (1358)

ـ سخنرانی در جمع نمایندگان ارامنه؛ کارشکنی مستکبرین در تحقق مکاتب الهی (1358)

ـ سخنرانی در جمع انجمن اسلامی کارکنان وزارت صنایع؛ وابستگی اقتصادی (1358)

ـ سخنرانی در جمع بانوان فرهنگی گیلان؛ انتخابات ریاست جمهوری و مجلس (1358)

ـ پیام به آقای ابو الحسن بنی صدر؛ تبریک پیروزی نیروهای مسلح در جبهه ‏ها (1359)

ـ پیام به رزمندگان؛ تقدیر و تشکر از پیروزیهای آنان در جبهه‏های غرب و جنوب (1360)

ـ حکم انحلال هیأتهای گزینش در سراسر کشور و تأسیس هیأتهای دارای صلاحیت (1361)

ـ نامه به میرحسین موسوی، نخست وزیر تأمین کسری بودجه جبهه از طریق بانک مرکزی (1364)

ـ پیام به ستاد تبلیغات جنگ؛ تأکید بر استمرار حضور رزمندگان در جبهه‏ ها (1365)

کد : 3451 | تاریخ : 15 دی 1399

ـ نامه به خانم صدیقه مصطفوی؛ خانوادگی (1350)

«صدیقه عزیزه‏ام‏[1]

نامه پر محبت شما واصل و موجب مسرت گردید. خداوند تعالی شماها را خوش و خرّم و عزیز و محترم نماید. ماها بحمد اللَّه تعالی سلامت هستیم لکن روحاً افسرده. امید است خداوند تعالی فرج عنایت فرماید. خدمت آقای اشراقی‏[2] سلام برسانید. نور چشمان را دعا می‏کنم. و السلام. پدرت‏» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 415)

ـ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده درباره رسید وجوه شرعیه (1354)

«قم- حضور مبارک حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای پسندیده- دامت برکاته‏

به عرض حضور مبارک می‏رساند، سلامت و سعادت حضرت عالی را از خداوند تعالی خواستار است. ضمناً تصدیع می‏دهد شخصی به نام حاج احمد فرحناک زاده در شهر ربیع الثانی حواله‏ای گرفته است و از قرار مذکور مفقود شده است این ورقه به منزله المثنی است. مبلغ یک هزار و سی و سه تومان و پنج ریال به شخص مذکور اگر داده نشده است.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 127)

ـ وصیتنامه شخصی و تعیین وصی (1356)

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

و الصلاة علی محمد و آله الطاهرین و لعنة اللَّه علی اعدائهم اجمعین.

چون با کمال تأسف فرزند بزرگم که وصی بود به رحمت ایزدی پیوست لهذا وصی خود نمودم، در حال صحت و سلامت، در تاریخ بیست و پنجم ماه محرّم الحرام 1398 فرزند خود نورچشم مکرم حاج سید احمد خمینی- ایّده اللَّه تعالی- را که پس از فوت و تجهیز به نحو متعارف، به اموری که توصیه می‏کنم اقدام و عمل نماید؛ و از خداوند تعالی توفیق و سلامت و تأیید او را خواهانم:

1- کلیه وجوهی که در منزل و نزد آقای خلخالی‏[3] و در قم نزد آقای اخوی‏[4] موجود است، وجوه شرعیه و سهم مبارک امام- علیه السلام- و سهم سادات عظام است، و یک فلس‏[5] آنها از ورثه نیست و تکلیف آنها را در وصیت علی حده تعیین نموده‏ام، و ورّاث این جانب حق معارضه با اوصیایی که امر وجوه شرعیه را به آنها واگذار نموده‏ام ندارند؛ و اگر نزد وکلای من در هر جا وجوهی به اسم من بوده باید برسانند به اوصیا، یا به مرجع عادل.

2- کتب و اثاثی را که از کتابخانه این جانب و منزل، دولت ایران به غارت برده است اگر برگرداندند، آنچه اهدایی آقای آقا نجفی مرعشی‏[6] بوده به کتابخانه ایشان برگردانند و بقیه به همین کتابخانه یا سایر کتابخانه‏ها واگذار شود. و کتبی که از خود این جانب غارت شده است، اگر برگشت، و کتبی که در نجف دارم در اختیار وصی است؛ هر چه مورد احتیاج اوست یا مورد احتیاج نورچشمی حسین پسر مرحوم مصطفی- رحمه اللَّه تعالی- بردارند و باقی را به یک کتابخانه واگذار کنند.

3- منزل شخصی که در قم دارم- نزدیک باغ قلعه- و جزئی مِلکی که در کَمَره‏[7] دارم و نمی‏دانم چی است و چقدر است و آقای پسندیده اطلاع دارند، بین ورثه- کما فَرَضَه اللَّه‏[8]- تقسیم شود ولی ورثه موظفند مادامی که مادرشان‏[9] در قید حیات است، اگر مایل باشد در آنجا اقامت کند، با او مزاحمت نکنند؛ و به عبارت دیگر سُکنی‏ و منافع آن تا زمان حیات، حق ایشان و واگذار به ایشان نمودم و کسی حق مزاحمت ندارد.

4- اثاث البیت- غیر از کتاب که ذکر شد- واگذار نمودم پس از موت به مادر فرزندانم؛ و کسی حق مزاحمت ندارد.

5- دو- سه سال احتیاطاً نماز و روزه از قِبَل این جانب قضا شود، اگر در کَمَره مِلکی دارم یا منافع شخصی در آن، بدهند و الّا احمد تبرّع‏[10] کند و مختار است در این تبرّع.

6- کتب خطی این جانب را در صورت امکان طبع کنند؛ و اگر کسی خواست طبع کند در اختیار او بگذارند به طوری که ضایع نشود، خصوصاً کتب اخلاقی را.

7- فرزندان من عموماً و احمد خصوصاً موظفند از مادر خود اطاعت کنند و با احترام با او رفتار کنند، و رضای او را به دست آورند که خیر دنیا و آخرت آنها در آن است. و اگر خواست مستقلًا زندگی کند، در صورت امکان، اسباب آن را فراهم کنند.

8- آخرین وصیت من آن است که فرزندان من با صلح و صفا، و مهر و وفا عمل کنند و با فرزندان و عیال مرحوم مصطفی- رحمه اللَّه- با کمال مهر و محبت رفتار نمایند؛ و احمد از همراهی با آنها- حتی المیسور و المقدور- مضایقه نکند.

از خداوند تعالی توفیق و تأیید همه را خواستار و امید است که خداوند تعالی همه را از شرور، خصوصاً از آلودگی به دنیا و زخارف آن، محفوظ نگه دارد. و امید آن دارم که پدر آلوده و عاصی و آثم‏[11] خود را که با بار گران و گرفتاری فراوان دنیا را ترک و به سوی حضرت «قابل التّوب و غافر الذّنوب»[12] کوچ نموده، از دعای خیر و طلب مغفرت فراموش نکنند. «إنّه خیرُ معینٍ»[13] و الحمد للَّه أوّلًا و آخراً و ظاهراً و باطناً. و السلام علیکم.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 292 ـ 294)

ـ مصاحبه با تلویزیون «سی. بی. اس» آمریکا درباره فرار شاه و آینده اوپک (1357)

سؤال: [حضرت آیت اللَّه، ما گزارشات مستمری دریافت کرده‏ایم که شاه بزودی کشور را ترک می‏کند یا ترک کرده است. آیا شما دولتی را که به دست بختیار تشکیل می‏شود به رسمیت خواهید شناخت؟ و به تظاهرات پایان خواهید داد؟]

جواب: ما با بودن رژیم سلطنتی هیچ دولتی را به رسمیت نخواهیم شناخت.

[حضرت آیت اللَّه، شما فرموده بودید که شاه باید کشور را ترک کند. اما حالا می‏فرمایید که او بایستی بر طبق قوانین اسلامی محاکمه و مجازات شود و اگر محکوم شود حد اقل محکوم به زندان ابد خواهد بود. آیا این به این معناست که شاه یک فراری محسوب خواهد شد، اگر از کشور خارج بشود؟]

- بله ایشان باید محاکمه بشود. و چنانچه فرار هم بکند هر جا باشد باید محاکمه بشود. و اقل چیزی که بر اوست، علاوه بر اینکه باید جرایمی را که مرتکب شده جبران بکند، حبس ابد است. ولی همه می‏دانند که او دست به کشتارهای عمومی زده است و باید اعدام بشود.

[حضرت آیت اللَّه، اگر چنانچه بختیار مورد قبول حضرت عالی نیست، چه کسی هست؟ و آیا شما خودتان لیستی از کسانی که مسئولیتها را در دست بگیرند در اختیار دارید؟]

- ما اشخاصی را در نظر داریم، ولی تا پایان کار از معرفی کردن آنها معذوریم.

[حضرت آیت اللَّه، اگر رژیم مورد نظر جناب عالی روی کار بیاید، آیا سیاست نفتی ایران در چهارچوب روابط اوپک خواهد بود و یا اینکه امریکا همچنان مثل زمان شاه به عنوان یک مشتری خوب نفتی برای شما تلقی خواهد شد؟]

- راجع به اوپک بعد از تشکیل حکومت مطالعه خواهد شد و متخصصین تصمیم خود را خواهند گرفت. اما امریکا تا کنون مشتری خوبی نبوده است، برای اینکه پول نمی‏داده است.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 343 ـ 344)

ـ مصاحبه با رادیو- تلویزیون آلمان، کانال 2 درباره کودتای نظامی (1357)

«سؤال: [حضرت آیت اللَّه، آیا هیچ راه حلی یا حکومتی در چهارچوب سلطنت برای شما قابل قبول خواهد بود؟]

جواب: با وجود سلطنت و رژیم سلطنتی راه حلی نخواهد بود.

[حضرت آیت اللَّه، از شما دعوت شده است که به ایران برگردید. آیا حاضرید در تحت این شرایط به ایران برگردید؟]

- من هر وقت مقتضی بدانم به ایران می‏روم؛ چه دعوت بشود و چه دعوت نشود.

[اگر شاه حاضر نباشد ایران را ترک کند و شما هم حاضر نباشید به ایران برگردید، به نظر می‏رسد که تنها یک راه حل باقی بماند و آن کودتای نظامی است و در نتیجه اختناق و تخریب و خونریزی بیشتر. نظر حضرت عالی چیست؟]

- کودتای نظامی هم همین دولت نظامی است. چه کودتا بشود و چه نشود، ما بنای این داریم که به مخالفت خودمان ادامه بدهیم؛ و ما تحمل مصایب را به خاطر رسیدن ملتمان به آزادی و استقلال خواهیم داشت.

[آیا از این بیم ندارید که اغتشاش ایران موجب برخورد بین المللی گردد و احتمالًا این برخورد بین امریکا و شوروی باشد؟]

- اگر چنین مسئله‏ای پیش بیاید برای جهان است؛ ولی این دو ابرقدرت هم برای چنین موضوعی دست به یک جنگ جهانی نخواهند زد.

[حضرت عالی اعلام کردید که در آینده، کشورهایی که از شاه پشتیبانی کرده‏اند نفت دریافت نخواهند کرد. همچنین اعلام شده است که ارسال نفت به اسرائیل و آفریقای جنوبی متوقف گردد؛ و همه ممالک صنعتی روابط تجارتی با شاه داشته‏اند؛ آیا این کشورها تا کنون دشمنان شما بوده‏اند؟]

- ما با کشورها مخالفتی نداریم. ما با دولتهایی که ظالم هستند، چه به ما ظلم کرده باشند و چه به برادران مسلمان ما ظلم کرده باشند و بکنند، با آنها دشمن هستیم.

[حضرت عالی طرح یک حکومت اسلامی سوسیالیست را می‏ریزید؛ چه نوع سوسیالیزمی مورد نظر جنابعالی است؟ آیا به «حزب توده» اجازه خواهید داد که در دولت شما شرکت داشته باشند. آیا قرآن قانون اساسی ایران خواهد بود؟]

- ما یک جمهوری اسلامی‏ای تشکیل می‏دهیم که خود حکومت و تعیین حکومت به آرای ملت متکی است. قانون چنین جمهوری‏ای بدیهی است که قوانین اسلام است. ما به حزبی که مطرود جامعه اسلامی است اجازه ورود به حکومت اسلامی را نخواهیم داد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 345 ـ 346)

ـ مصاحبه با رادیو- تلویزیون «بی. بی. سی» درباره مسائل عمومی ایران (1357)

سؤال: [اکنون که شاه قبول کرده است که برود- گر چه برای مدتی نامشخص- آیا دعوت بختیار را در مورد بازگشتن به ایران قبول خواهید کرد؟]

جواب: من هر وقت مقتضی بدانم خودم به ایران خواهم رفت و رفتنم متوقف به دعوت کسی نیست؛ چه دعوت بشود یا نشود.

[آیا از نظر شما نقش قابل قبولی در آینده برای شاه وجود دارد؟]

- هر گز او نقشی ندارد.

[نقش آتی شما در امور کشور چیست؟]

- من همان کسی که قبلًا بودم بعداً هم هستم. من مردم و حکومت را هدایت می‏کنم.

[شما از بازسازی ایران و تأسیس جمهوری اسلامی صحبت کرده‏اید. برای ما مشکل است مقصود شما را درک کنیم. عملًا چگونه به این هدف دسترسی پیدا خواهید کرد؟ و زندگی مردم ایران چگونه عوض خواهد شد؟]

- قضیه، تغییر زندگی نیست؛ قضیه این است که تا کنون مردم تحت فشار شاه بودند و مملکت هم استقلال نداشته است. ما می‏خواهیم که مملکت را مستقل کنیم و به مردم هم آزادی بدهیم. و حکومت جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مثل سایر جمهوریها و لکن قانونش قانون اسلامی است.

[بعضی از منتقدین ادعا می‏کنند که شما مسائل مدرن و پیچیده و مسائل جامعه صنعتی آینده ایران را- که به سوی صنعتی شدن می‏رود- به خوبی در نمی‏یابید و همچنین انتقاد می‏کنند که شما مدت زیادی از ایران دور بوده‏اید. به این انتقادات چگونه پاسخ می‏دهید؟]

- البته ما برای قضایای پیچیده کارشناس داریم؛ ولی ما آنچه را درک می‏کنیم این است که شاه ظالم است و خائن، و به مملکت و ملت خیانت کرده است؛ این دیگر یک مطلب واضحی است که همه می‏دانند. ما می‏دانیم که مملکت ما استقلال ندارد و اجانب در همه امور مملکت ما دخالت می‏کنند؛ این هم که مطلب معلومی است. ما برای استقلال و آزادی مبارزه می‏کنیم.

[غیر مسلمانان تصویری مملو از بی‏رحمی از جامعه اسلامی دارند؛ تنبیهاتی برای جرایم نسبتاً کوچک و یا قطع ید، چنانکه نمونه‏ای از آن را در پاکستان و عربستان می‏بینیم، گفته می‏شود که این قوانین وحشیانه هستند؛ نظر شما چیست؟]

- آنهایی که نظر سوء نسبت به اسلام دارند از باب این است که اسلام را درک نکرده‏اند. حکومت اسلامی تا کنون در کار نبوده؛ حکومت اسلامی در صدر اسلام بود و هیچ وحشتی هم در زمان حکومت علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- نبود و مردم در امان بودند. این حکومتهای فعلی است که مردم را به وحشت انداخته و هیچ گونه امنیتی در آن نیست و مردم را دسته دسته می‏کُشند. ذائقه تلخی که می‏گویید، از این حکومتهاست نه از حکومت اسلامی که رفتاری عادلانه و منصفانه دارد.

[بسیاری از زنانی که در ایران به سطحی از آزادی و تحصیل رسیده‏اند، ترس این را دارند که به یک رژیم مذهبی مرتجع بازگشت داده شوند. شما برای اطمینان خاطر آنان چه می‏گویید؟]

- اسلام به زنان آزادی داده است و این دولت و شاه است که آزادی را از آنان سلب کرده است و آنان را از هر جهت به بند کشیده است.

[سؤالی که مجبورم بکنم این است که بسیاری از منتقدین غربی شما می‏گویند که شما رهبر مذهبی‏ای هستید که دستتان به خون بسیاری از مردم رنگین است. آیا شما هیچ از این بابت احساس پشیمانی و ندامت نمی‏کنید که هزاران نفر در خیابانهای ایران به واسطه فرمانهای شما مبنی بر اعمال مستقیم علیه رژیم، جان خود را از دست داده‏اند؟ و یا فکر می‏کنید که هیچ راه حلی جز این وجود نداشت؟]

- این دست شاه است که تا مرفق به خون ملت ما رنگین است. ما دفاع از حق خودمان می‏کنیم و هر انسانی حق دارد که از حق خود دفاع کند. بنا بر این ما طالب آزادی و استقلال هستیم؛ و این شاه است که مردم را وحشیانه می‏کشد.

[وقتی که به ایران برگشتید، نظرتان راجع به تأمین نفت اسرائیل و آفریقای جنوبی چه خواهد بود؟]

- اسرائیل در حال جنگ با مسلمین است و غاصب سرزمینهای برادران ماست؛ ما به آن نفت نخواهیم داد. کشورهای دیگری که روش عادلانه‏ای با ما داشته باشند از نفت برخوردار خواهند شد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 347 ـ349)

ـ پیام به سازمانهای آزادیبخش جهان؛ قیام برای آزادی و استقلال (1358)

«من نمی‏دانم که از کجا شروع کنم. از مصیبتهایی که در طول تاریخ و در قرن اخیر بر ملت ما وارد شده است؟ یا مصیبتهایی که از مستکبرین و ابرقدرتها بر مستضعفین جهان وارد شده است؟ و نمی‏دانم از چه کسی شکایت نمایم؟ از قدرتمندان و ستمکاران و چپاولگران و جنایتکاران و یا از مردمی که ظلم ظالمین را می‏بینند و قیام نمی‏کنند- و خود را با دست خود اسیر اجانب نموده‏اند؛ و از مردم دلیر و مبارز ایران برای شکست قدرتها و ابرقدرتها پیروی نمی‏کنند؟ مردم مبارز ایران با دست خالی ولی با نیروی ایمان، دولت امریکای جنایتکار را به زانو درآورده‏اند، و شاه مخلوع را بیرون کرده‏اند، و به امید خدا به مبارزاتشان تا قطع تمام وابستگیها ادامه خواهند داد و یا از دولتهای کشورهای اسلامی که با داشتن سلاح بُرنده منابع نفت و غیر آن- که با یک تصمیم می‏توانند غرب و شرق را به تسلیم وادار کنند- خود تسلیم و از این حربه برای آزادی کامل از یوغ استعمارگران شرق و غرب استفاده نمی‏کنند؟

شما ای جنبشهای آزادیبخش؛ وای گروههای در خط به دست آوردن استقلال و آزادی! بپاخیزید و ملتهای خود و ملل اسلامی را هشدار دهید که زیر بار ستم رفتن بدتر و قبیح‏تر از ستمکاری است. و به دولتها اخطار کنید که از زبونی و ذلت، خود را نجات دهند. و به همه تذکر دهید که به اسلام بازآیید و به اخوت اسلامی بگرایید. ای مستضعفین جهان! بپاخیزید و خود را از چنگال دشمنان بشر نجات دهید؛ و بیش از این زیر بار ظلم نروید که خداوند با مظلومان است. و السلام علی عباد اللَّه الصالحین.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 32 ـ 33)

ـ مصاحبه با مجله «تایم»؛ اعتراض ملت ایران به دولت امریکا (1358)

سؤال: [احساسات ضد امریکائی در ایران وسیع است، امریکائیان هم به نوبت خود از ایران عصبانی هستند، دورنمای روابط دو جانبه را پس از قطعنامه شورای امنیت چگونه می‏بینید؟].

جواب: احساسات ایرانیان علیه ملت امریکا نبوده، بلکه دولت امریکاست. ما سالها از بی‏عدالتی فریاد می‏زدیم و از اختناق شکایت داشتیم. اما امریکا شاه را بر تخت نشاند یعنی در 1941 متفقین او را به جای رضا خان که نوکر انگلیس بود نشاندند و دولت امریکا در برابر مخالفت مردم ایران پیوسته از او حمایت کرد. شاه همه منابع ما را غارت کرد، شرف ملی ما، سرمایه‏های ما، استعدادهای جوانان ما را بر باد داد، بدین ترتیب ایرانیان نمی‏توانند نظر خوبی به دولت امریکا داشته باشند و اخیراً ملت ما به این نتیجه رسید که دولت کارتر، به اصطلاح سفارتخانه خود را به صورت پایگاهی برای جاسوسی و توطئه علیه ایران درآورده است. جاسوسان تحت عنوان مأموران سفارت فعالیت می‏کردند و اکنون که ملت ما این حقیقت را دریافته، امریکا را دشمن شماره یک خود می‏شناسد. به عقیده ما، ملت امریکا به خاطر رفتار دولتشان در ایران، به هیچ وجه قابل سرزنش نیستند.

اگر امریکا بخواهد از طریق دخالت نظامی یا محاصره اقتصادی و یا شیوه‏های ارعاب، ما را از عدالت محروم کند، هر گز بحران حل نشده و در اندیشه مردم باقی خواهد ماند.

مردم امریکا نباید بگذارند کارتر چنین شیوه‏ای را ادامه دهد، در غیر این صورت ملت ما متدرجاً تصور خواهد کرد که مردم امریکا هم در سوء نیت کارتر نسبت به ایران سهیمند.

راه دیگری که در برابر دولت امریکا وجود دارد این است که به اقدامات ناصوابی که در ایران کرده اعتراف کند. از دیدگاه ما راه حل بحران، تحویل شاه مخلوع به ایران و اقداماتی برای جبران ضایعاتی است که دیکتاتوری او بر ملت وارد آورده است. البته ضایعاتی جبران ناپذیر هم وجود دارد من جمله شهادت صد هزار نفر در مبارزه علیه شاه، نیرو و استعدادهای انسانی که در راه سرنگونی او به کار گرفته شد قابل اعاده نیست، اما ما انتظار پس دادن ثروتهایی را داریم که از این ملت غارت کرده است. در صورتی که ملت ایران قانع شود که رئیس جمهور شایسته‏ای به جای کارتر مایل به انجام عمل ناروا علیه ما نیست، می‏تواند رفتاری عادی با امریکا داشته باشد، آن نوع روابطی که ما با دیگر کشورها داریم.

[اینکه بیشتر کشورهای عالم گروگان‏گیری را محکوم کرده‏اند، تردیدی در شما در مورد موضعتان پدید نمی‏آورد؟]

- بیشتر کشورهائی که این کار را کرده‏اند، زیر فشار امریکا بوده است. ما می‏خواهیم به همه دنیا نشان دهیم که قدرت‏های فائقه را هم می‏توان به نیروی ایمان شکست داد. ما در برابر دولت امریکا با همه قدرتش مقاومت می‏کنیم و از هیچ قدرتی نمی‏ترسیم.

[آیا می‏دانید که شما ایران را منزوی کرده‏اید؟ حتی ملتهای اسلامی هم گروگان‏گیری را محکوم کرده‏اند. شما امریکا را از ایران بیرون کرده‏اید ولی چه کسی می‏تواند شما را از فشار شوروی رها سازد؟]

- ما امریکا را بیرون کردیم که دولتی اسلامی به وجود آوریم، نه اینکه شوروی را جانشین آن کنیم. شعارهای ملت ما این حقیقت را جلوه‏گر می‏سازد. ما مرتباً گفته‏ایم نه غرب و نه شرق. اگر روزی شوروی به ما فشار آورد، با همان نیروئی با آن مقابله خواهیم کرد که به ما امکان بیرون راندن امریکا را داد یعنی نیروی ایمان.

[شما باید قبول کنید که امریکا هرگز شاه را تحویل ملت ایران نخواهد داد. اگر تردیدی دارید، معلوم است که امریکا را نشناخته‏اید. اگر سازمان ملل حاضر به تحقیق در شکایات شما شود، گروگان‏ها را آزاد خواهید کرد؟ در عین حال آیا همه دیکتاتورهای عالم باید مورد تحقیق سازمان ملل قرار گیرند؟]

- ما امریکا را خوب می‏شناسیم و می‏دانیم که می‏توانیم در برابرش مقاومت کرده و از شرفمان دفاع کنیم. ما نشان داده‏ایم که در برابر بیعدالتی بزرگ او که پناه دادن شاه است می‏توانیم مقاومت کنیم. ما باید بر امریکا غلبه کنیم و او را در همه منطقه شکست دهیم.

خروج شاه از امریکا معما را حل نمی‏کند. یک سازمان بین المللی باید تلاش‏های جدی را صورت دهد تا امریکا را وادار به تحویل شاه خائن به ایران کند. این سازمان باید ثروتی را که شاه غارت کرده، به صاحبان اصلیش که ملت ایرانند، برگرداند. چنین سازمانی همچنین باید همه دیکتاتورها را محاکمه کند. ما تسلیم بی‏عدالتی نخواهیم شد و با ستمکاران کنار نخواهیم آمد.

[اگر بحران گروگان‏ها حل شود، آیا پیش‏بینی عادی شدن روابط نظیر از سر گرفتن خرید اسلحه و معاملات تجارتی را از امریکا می‏کنید؟]

- ما با هر نوع معامله‏ای که مصالح مسلمین را آسیب رساند مخالفیم. پیوندهای تجارتی و دیگر مبادلات، ما دام که به مصلحت ملت ما باشد برای ما مورد قبول است. در عین حال دولت مسئول امضای چنان موافقت نامه‏هائی است نه من.

[اقتصاد ایران زنده نشده، فقیران جنوب تهران مثل گذشته‏اند؛ نیروهای مسلح احتمالًا نمی‏توانند از ایران در برابر حمله دفاع کنند؛ فعالیت سیاسی عادی به چشم نمی‏خورد، با توجه به این خصوصیات نباید بگویم که انقلاب موفق نشده است؟]

- ممکن است همه این مشاهدات درست باشد اما انقلاب موفق بوده است، حتی ارکان انقلاب محکم‏تر شده است. این حقیقتی است که ملت ما به انقلاب عادت کرده‏اند و امروز همه انقلابی و آماده شهادت هستند. من جداً اعلام می‏کنم که ما می‏توانیم به آسانی در برابر تجاوز امریکا بایستیم. امریکا ممکن است ما را شکست دهد ولی نه انقلاب ما را و به همین دلیل است که من به پیروزی خودمان اطمینان دارم. دولت امریکا مفهوم شهادت را نمی‏فهمد. ما با چنین روحیه‏ای است که همه مشکلات ایران را حل می‏کنیم. به شعارهای مردم نگاه کنید که می‏گویند، «کارتر نمی‏داند منطق شهادت چیست». باید به شما بگویم که ضایعاتی که با آن روبرو هستیم زائیده پنجاه سال خیانت خاندان پهلوی است و حد اقل بیست سال ترمیم آن طول می‏کشد. آزادی و جمهوری اسلامی برقرار شده اما استقلال کامل نیازمند قطع وابستگی به شرق و غرب است و آن هم هدفی است که ما به آن خواهیم رسید.

[پاره‏ای اوقات شما با صدور اعلامیه‏هائی به مردم می‏گویید چه کار بکنند و در عین حال وقتی که می‏خواهید از مسئولیت اجتناب کنید می‏گویید من نمی‏توانم کاری بکنم، این در اختیار مردم یا دانشجویان است؟]

- این حقیقتی است که من هم مثل دیگران نظرم را ابراز کرده و در مورد آنچه که باید انجام شود اظهار نظر می‏کنم اما شما نباید تردیدی داشته باشید که گروگان‏ها در دست دانشجویانند.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 34 ـ 37)

ـ سخنرانی در جمع نمایندگان ارامنه؛ کارشکنی مستکبرین در تحقق مکاتب الهی (1358)

«مکتبهای الهی- توحیدی از اولی که در بین بشر بوده است مع الأسف به واسطه کارشکنیهایی که از مستکبرین شده است، آن طور که باید پیاده نشده است. و خصوص مذهب حضرت عیسی- سلام اللَّه علیه- که به دست یک طایفه‏هایی افتاده است. یک تحریفهایی شده است، و یک چیزهایی که سزاوار حضرت مسیح نیست ذکر شده است...

از اولی که مذهبها در عالم پیدا شده است جفتش یک طاغوتی یا طاغوتهایی هم بوده‏اند، و صاحبان مذاهب کوشش کردند برای اینکه مردم را آدم کنند. این انسانی که اگر سر خود باشد از همه حیوانات سرکش‏تر و بدتر است. انبیا از اول خدا فرستاده که اینها را از آن سرکشی بیرون بیاورند و مهار کنند. لکن انبیا هم آن طوری که می‏خواستند موفق نشدند. مع ذلک همان مقداری هم که موفق شدند، الآن سلامت دنیا هر جا باشد به تابع مذاهب است که هست...

مع الأسف تا کنون در هیچ عصری ندیدیم که مردم به اسلام آن طوری که هست آشنا باشند...

اسلام اگر تحقق پیدا بکند ان شاء اللَّه آن وقت شما خواهید دید که با مسیحیّین، با سایر اقوام چه خواهد کرد و با آنها با چه سِلمی، با چه مسالمتی، با چه محبتی رفتار خواهد کرد.» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 38 ـ 40)

ـ سخنرانی در جمع انجمن اسلامی کارکنان وزارت صنایع؛ وابستگی اقتصادی (1358)

«ایران امروز محتاج به کار است. حتی من این اجتماعاتی که در اینجا و در بیرون منزل می‏شود خیلی صحیح نمی‏دانم. برای اینکه نباید اینها از کار دست بردارند و همه‏اش باب تظاهر باشد. تظاهر البته در پیشرفت امور مملکت یک تقویت روحی می‏کند، لکن دائمی نباید باشد. باید کار بکنند مردم. کشاورز مشغول کشاورزی باشد. آنهایی که کارخانه دارند مشغول تولید باشند. صنایع کوچک و بزرگ مشغول کار باشند. افراد خودشان را موظف بدانند که امروز مملکت احتیاج دارد. یک مملکتی که الآن اقتصادش شکست خورده است محتاج است. نگذارند که این احتیاج باقی باشد که ما در هر چیزمان که آن رژیم ما را مبتلا کرد به وابستگی این ادامه پیدا کند. البته یک وابستگی است که رژیم سابق ایجاد کرد در ایران، به اسم اصلاحات ارضی، زراعت را اوضاعش را به هم زد، و ما وابستگی در زراعت و در این چیزها که ارزاق عمومی است داریم...

این چه دستی است که در بین مردم است که دارد از هر طرف می‏کوبد اسلام را؟ این چه دستی است که در بین مردم است که جوانها را وادار می‏کند که به علمای اسلام بدگویی کنند. هر جا می‏رویم می‏بینیم یک دسته جوان بازی خورده، یک دسته ملّا را عقب می‏زند- عرض کنم که- چه می‏کند. ارتجاع! از این الفاظ نامعلوم که پیش آمده...

امروز اعتصاب حرام است شرعاً. اینهایی که اعتصاب می‏کنند خائن به اسلامند...

این چه معنایی است که ما گرفتارش هستیم در این مملکت. چرا باید اوضاع یک مملکت این طور باشد؟ چرا باید خود اهل مملکت به جان هم افتاده باشند حالا...» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 41 ـ 46)

ـ سخنرانی در جمع بانوان فرهنگی گیلان؛ انتخابات ریاست جمهوری و مجلس (1358)

«یک کشوری که لا اقل در این پنجاه و چند سال که ما شاهد بودیم آن طور به هم ریخته و خراب و آشفته و همه چیزش عقب مانده و اقتصادش ورشکسته تقریباً و همه چیزش عقب رانده و فرهنگش یک فرهنگ فاسد استعماری. یک همچو کشوری الآن به دست شما افتاده است و به دست ملت. کشوری که پنجاه و چند سال لا اقل در طول تاریخ از همه اطراف کوشش کردند که عقب مانده باشد و آشفته. شما امید این را نداشته باشید که به مجرد اینکه آن سد بزرگ شیطانی شکسته شد ما به بهشت موعود برسیم. ما به یک خرابه رسیده‏ایم. یک خرابه‏ای که فرهنگش سالهای طولانی لازم دارد تا عوض بشود. مغزها که در آن رژیم تربیت شده است به تربیت خاصی، طول یک نسل می‏خواهد تا اینکه تغییر بکند. همه چیز باید تغییر بکند. فرهنگ هم از امور مهمی است که در رأس امور تقریباً واقع شده است. این طور نیست که مطلب معلوم نباشد و این طور نیست که در استان گیلان تنها مشکلات باشد. هرجا شما بروید همین مسائل هست، منتها کم و زیاد دارد. و شما از مشکلات خودتان که مشاهده می‏کنید، اطلاع بیشتر دارید، از مشکلات دیگر کمتر و هر گروهی که می‏آیند همان مشکلات منطقه خودشان که مشاهدشان هست ذکر می‏کنند و گمان می‏کنند که جاهای دیگر این طور نیست. این تبلیغاتی که در طول مدت سلطنت اینها و خصوصاً دوّمی انجام گرفته است، باور [برای‏] مردم آورده است که یک مملکتی که در آستانه تمدن بزرگ است دست ماست، منتها هر جمعیتی در منطقه خودشان دیدند این طور نیست، لا بد خیال کردند منطقه‏های دیگر این طور شده و بعد نوبت می‏رسد. علی‏ هذا از هرجا می‏آیند مشکلاتشان را می‏گویند، آن چیزهایی که در زندگی ابتدایی لازم دارند. حالا شما در گیلان دیگر مبتلای به اینکه باید بروید آب از یک فرسخ بیاورید و مبتلای به همین که، در اطراف خود تهران در حاشیه تهران هست که این زنها آن طوری که من در نجف که بودم این را برای من نوشته بودند که شاید بیشتر از سی تا محله است در این حاشیه تهران، یعنی از تهران است، اما حاشیه هست، بعضی‏شان هم در خود متن است که اینها مبتلای به این هستند که اینهایی که حاشیه هستند نه آب دارند، نه اسفالت دارند، نه فرهنگ دارند، هیچ چیز ندارند، این زنهای بیچاره باید بروند از پله‏های زیاد، بیشتر از پنجاه تا بروند بالا کوزه‏هایشان را آب کنند، از این پله‏ها باز برگردند بیایند برای این بچه‏هایی که توی آن زاغه نشسته‏اند...

این ریشه‏های فاسدی که در مملکت هست، و این توطئه‏هایی که در همه جا هست، مجال نمی‏دهد که یک فکر اساسی بشود، و آن فکرهای اساسی که دارد می‏شود پیاده بشود. خوب شما دیروز که آمدید قم مشاهد قم بودید. قم که مرکز علم است و مرکز اسلام است، یک وقت می‏بینید که یک همچو توطئه‏ای هست که این توطئه مربوط به قم تنها هم نبوده است. در همان حالی که قم یک همچو مسائلی بوده، تبریز هم در همان حال بوده است و از یک دست بوده. یعنی توطئه بوده و توطئه هم اختصاص به اینجا ندارد، با خارج هم روابط هست. الآن ما گرفتار این هستیم که این کشور را از دست دیگران که بیرون کردیم، بتوانیم حفظش کنیم. همه قوّه‏ها باید دنبال این معنا باشد. همه افکار دنبال این معنا که این توطئه‏هایی که هست اینها خنثی بشود و یک استقراری برای کشور حاصل بشود. شما دیدید که در هر قدمی که این کشور می‏خواست برای یک پیشرفت- پیشرفت راجع به اصل تأسیس حکومت که درجه اول است- هر قدمی که می‏خواست بردارد، مخالفتها شروع شد، و توطئه‏ها و کارشکنیها در همه جا. الآن هم این آشفتگی تازه‏ای که در قم و در تبریز تحقق پیدا کرد برای این است که آن قدمی که می‏خواهند باز ملت بردارند که تعیین رئیس جمهور است، این را نگذارند. یک نقشه حساب شده است که قدم به قدم هر چه ملت می‏خواهد یک کاری را انجام بدهد، در آن قدم کارشکنی می‏کنند، و الحمد للَّه شکست می‏خورند. لکن در قدم بعد هم دست بردار نیستند، باز همان مسائل پیش می‏آید. حالا که ریاست جمهور می‏خواهد تعیین بشود و مردم می‏خواهند با فکر آزاد، با رأی آزاد یک کسی را تعیین بکنند، باز آن توطئه‏ها پیش آمده است. چنانچه قبلًا که قانون اساسی را می‏خواستند طرح‏ریزی کنند، آن مسائل پیش آمد. آن وقت که مجلس خبرگان تأسیس شد باز کارشکنی کردند. بعداً که تصویب شد قانون اساسی، باز کارشکنی می‏کنند، باز تعقیب می‏کنند و همینها هستند که روابط با خارج، با دیگران دارند و قدم به قدم با جمهوری اسلامی مخالفت می‏کنند. و حالا این مخالفتی که، آشفتگی که تازه دیدید، این روی زمزمه ریاست جمهور است و در این هم شکست می‏خورند، لکن اینها دست برنمی‏دارند. بعد در مجلس شورا که می‏خواهند مردم وکیلشان را معین کنند منتظر مصیبتهای زیادتر باشید. آنجا دیگر آشفتگی بیشتر خواهد شد. لکن باید با قدرت [بایستید] هیچ مأیوس نباشید. هیچ این آشفتگیها شما را مأیوس نکند [تا] آن روزی که ما باید به آن مسائل اساسی برسیم و بعد ان شاء اللَّه این مسائل دوم را شروع بکنیم...» (صحیفه امام، ج‏12، ص: 47 ـ 52)

ـ پیام به آقای ابو الحسن بنی صدر؛ تبریک پیروزی نیروهای مسلح در جبهه‏ها (1359)

«جناب آقای رئیس جمهور- ایّده اللَّه تعالی‏

إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ‏[14] خبر پیروزی چشمگیر قوای مسلح اسلام، با هماهنگی بین جمیع رزمندگان عزیز موجب تقدیر و تشکر گردید.[15] سلام و تقدیر این جانب را به فرماندهان محترم و سران عزیز و سربازان و پاسداران معظم اسلام ابلاغ نمایید. انتظار دارم که با پشتکار و هماهنگی و انسجام همه رزمندگان محبوب بزودی کشور اسلامی از لوث وجود کفار- خذلهم اللَّه-[16] پاکسازی شود. از خداوند تعالی سلامت و پیروزی همگان را خواستارم. امیدوارم خبر پیروزی نهایی را به خواست خداوند تعالی بزودی دریافت دارم. سلامت جنابعالی و رزمندگان عزیز و فرماندهان و افسران و درجه داران و پاسداران و بسیج و شبه نظامیان و تمامی نیروهای مسلح و نیروهای مردمی که ستون فقرات انقلاب اسلامی ما می‏باشند از خداوند تعالی خواستارم.» (صحیفه امام، ج‏13، ص: 492)

ـ پیام به رزمندگان؛ تقدیر و تشکر از پیروزیهای آنان در جبهه‏های غرب و جنوب (1360)

«إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ‏[17] خبر پیروزی چشمگیر قوای مسلح اسلام با هماهنگی بین جمیع رزمندگان عزیز موجب تقدیر و تشکر گردید. سلام و تقدیر این جانب را به فرماندهان محترم و سران عزیز و سربازان و پاسداران معظم اسلام ابلاغ نمایید. انتظار دارم که با پشتکار و هماهنگی و انسجام، همه رزمندگان محبوب بزودی کشور اسلامی را از لوث وجود کفار- خذلهم اللَّه-[18] پاکسازی کنند.

از خداوند تعالی سلامت و پیروزی همگان را خواستارم. امیدوارم خبر پیروزی نهایی را به خواست خداوند تعالی بزودی دریافت دارم. سلامت رزمندگان عزیز و فرماندهان و افسران و درجه داران و پاسداران و بسیج و شبه نظامیان و تمامی نیروهای مسلح و نیروهای مردمی که ستون فقرات انقلاب اسلامی ما می‏باشند، از خداوند تعالی خواستارم.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 466)

ـ حکم انحلال هیأتهای گزینش در سراسر کشور و تأسیس هیأتهای دارای صلاحیت (1361)

«ستاد پیگیری تخلفات قضایی و اداری‏

اخیراً چند کتاب به عنوان سؤالات دینی و ایدئولوژی اسلامی را ملاحظه نمودم و بسیار متأسف شدم از آنچه در این کتابها و جزواتی از این قبیل به اسم اسلام، این دین انسان‏ساز الهی، برای گزینش عمومی مطرح شده است و آنها را میزان رد و قبولی افراد قرار داده‏اند. این نوشته‏ها که مشحون از سؤالات غیر مربوط به اسلام و دیانت و احیاناً مستهجن و أسف‏آور است از آنجا که به اسم دیانت اسلام منتشر شده است، از کتب و جزوات انحرافی است که برای حیثیت اسلام و جمهوری اسلامی مضر است، و به وزیر ارشاد توصیه نمودم که امثال این کتب را در اسرع وقت جمع‏آوری و فروش و خرید و نشر آنها را ممنوع شرعی اعلام نمایند. شاید بسیاری از افرادی که در تدوین آنها دخالت داشته‏اند دارای حسن نیت بوده‏اند، لکن احتمال نفوذ شیاطین در این نحو مسائل قوی است که برای مشوه نمودن چهره نورانی اسلام یا جمهوری اسلامی به این امر اقدام نموده‏اند. لهذا مراتب زیر را از ستاد محترم خواستارم:

1- تمام هیأتهایی را که به نام گزینش در سراسر کشور تشکیل شده‏اند، منحل اعلام می‏نمایم، چه در قوای مسلح یا در وزارتخانه‏ها و ادارات، و چه در مراکز آموزش و پرورش تا برسد به دانشگاه‏ها، تمام آنها منحل است و ستاد انحلال را اعلام نماید.

2- ستاد موظف است در اسرع وقت دستور دهد تا هیأتهایی به جای هیأتهای منحله، از افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب اخلاق کریمه و فاضل و متوجه به مسائل روز تعیین تا در گزینش افراد صالح، بدون ملاحظه روابط اقدام نمایند، و گزینش زیر نظر آنها. انجام گیرد، و دقت شود تا این افراد، تنگ نظر و تندخو و نیز مسامحه کار و سهل انگار نباشند. و چنانچه قبلًا تذکر داده‏ام میزان در گزینش، حال فعلی افراد است، مگر آنکه از گروهکها و مفسدین باشند، یا حال فعلی آنها مفسده‏جویی و اخلالگری باشد. و اما کسانی که در رژیم سابق به واسطه جو حاکم یا الزام رژیم ستمگر مرتکب بعضی نارواها شده‏اند ولی فعلًا به حال عادی و اخلاق صحیح برگشته‏اند، تندرویهای جاهلانه در حق آنها نشود که این ظلم است و مخالف دستور اسلام، و باید ممنوع اعلام شود.

3- از آنجا که بسیاری از سؤالهای اسلامی این کتابچه‏ها از مسائل غیر محل اطلاع می‏باشد که شاید فضلا و علمای زحمتکش نیز در جواب آنها عاجز باشند، و نیز بعض آنها غلط و بعضی از سؤال و جوابها بر خلاف است، این نحوه سؤالات به هیچ وجه معیار در گزینش افراد نیست، و ندانستن آنها برای آنان اشکال و عیبی ندارد. لازم است ستاد محترم، اشخاصی را مأمور کند که اگر افرادی، چه به واسطه سؤالهای شرعی، که دانستن آنها برای این اشخاص لزوم ندارد، و چه سؤالهای ناروایی که به اسلام ارتباط ندارد، از ادارات و یا وزارتخانه‏ها یا دیگر مراکز اخراج شده‏اند و یا به واسطه آن استخدام نشده‏اند، تشخیص داده تا اگر اخراج یا عدم پذیرش به صرف این امور یا اشباه آن بوده است، آنان را به محل خود برای خدمت برگردانند که این نحوه عمل که با آنها شده است ظلم فاحش است، و محروم نمودن کشور از اشخاص مفید می‏باشد که از همه اینها باید جلوگیری شود. و نیز از افراد صحیحی که در هیأتهای گزینش بوده‏اند، قدردانی شود و به افراد دیگر آنها نصیحت شود تا نظیر این افعال در کشور اسلامی واقع نشود.

4- ستاد محترم دستور دهد کتابچه‏های مختصری شامل بعضی از مسائل شرعی که محل اطلاع عمومی است، و مسائل اعتقادی که دانستن آنها در اسلام لازم است به طور ساده، بدون معماها که در این کتب و نشریات انحرافی موجود است، و بعضی مسائل مناسب با شغل افراد، با نظارت اشخاص مطلع از احکام اسلام و متوجه به اطراف مسائل سیاسی و اجتماعی تهیه شود و آنها را در دسترس افراد قرار داده، و در صورت احتیاج اشخاص را آموزش دهند، و بدون آموزش، سؤال از آنها نشود و میزان رد و قبول، موازین اسلام و انسانی باشد که هدایت جاهلان، منظور نظر اصیل است.

5- تجسس از احوال اشخاص در غیر مفسدین و گروههای خرابکار مطلقاً ممنوع است، و سؤال از افراد به اینکه چند معصیت نمودی، چنانچه بنا به بعضی گزارشات این نحوه سؤالات می‏شود، مخالف اسلام تجسس‏کننده، معصیت‏کار است. باید در گزینش افراد این نحوه امور خلاف اخلاق اسلامی و خلاف شرع مطهر ممنوع شود.

6- بنا به گزارش رسیده، بعضی از کلاسهای درسی که در ارتش و سپاه و سایر مراکز نظامی و انتظامی تأسیس شده است، بسیار مستهجن و مبتذل است. باید این کلاسها به وسیله اشخاص عالم، عاقل و متعهد اداره شود، و نمایندگان این جانب در نیروهای نظامی و انتظامی با کمال جدیت به اصلاح آنان پرداخته و به کار خود ادامه دهند. این ستاد موظف است برای هر وزارتخانه یا مراکز دیگر کتابچه‏هایی مناسب با کار آنان به صورتی معقول و اسلامی تهیه نموده و از تعلیمات جاهلانه و احیاناً ضد انقلابی جلوگیری نمایند.» (صحیفه امام، ج‏17، ص: 219 ـ 220)

ـ نامه به میرحسین موسوی، نخست‌وزیر تأمین کسری بودجه جبهه از طریق بانک مرکزی (1364)

«... 1- استقبال خارج از حدّ تصور امت اسلامی از شرکت در کاروانهای راهیان کربلا، دولت را با بُعد نوینی از سازماندهی و مدیریت جنگ و هزینه‏های جدید روبه ساخته است و در حقیقت دولت تأمین هزینه‏های لازم برای مشارکت این کاروانهای عظیم و تکان دهنده مردمی را که جان بر کف برای سرکوبی رژیم متجاوز، سراپا آماده گشته‏اند، بر خود یک امر مسلم و قطعی می‏داند.

2- ارگانها و نهادهای نظامی و انتظامی علاوه بر انجام وظایف قانونی و اسلامی خود تا سر حد امکان، نیروی انسانی، بودجه و منابع فیزیکی خود را در راه جنگ بسیج نموده و این امر حتی موجبات بدهیهای قابل توجهی را به سایر ارگانها فراهم آورده است.

3- بودجه مصوب سال 1364 برای تأمین هزینه‏های اضافی مورد نیاز جنگ کافی نمی‏باشد و فشار این قبیل هزینه‏ها به بودجه عمومی دولت بسیار قابل توجه است ...».

نخست وزیر در ادامه گزارش خویش با اشاره به ارقام مورد نیاز و بر اساس نظر آقای هاشمی رفسنجانی، نماینده امام در شورای عالی دفاع، درخواست نموده است اجازه واگذاری مبلغ درخواستی به دولت از طریق بانک مرکزی را صادر فرمایند. امام خمینی در پاسخ چنین نوشته‏اند:].

بسمه تعالی‏

در صورتی که ضرورت اقتضا کند و موافقت اکثریت رؤسای سه قوه جلب شود، مجازید. ان شاء اللَّه تعالی موفق باشید.» (صحیفه امام، ج‏19، ص: 463)

ـ پیام به ستاد تبلیغات جنگ؛ تأکید بر استمرار حضور رزمندگان در جبهه‏ها (1365)

[محضر مبارک فرمانده کل قوا، امام خمینی. سلام علیکم.

مواردی در جبهه پیش می‏آید در هنگامی که فرماندهان محترم نظامی لشکرها و تیپهای سپاه اسلام به حضور بیشتر و ادامه فعالیت برادران عزیز بسیجی در جبهه‏ها برای آمادگی و ادامه عملیات نیاز مبرم و حیاتی دارند برخی از این عزیزان به این دلیل که مأموریت چند ماهه آنان پایان یافته است تقاضا و اصرار به مراجعت به شهر و گرفتن پایانی می‏نمایند که در صورت توافق مسئولین جایگزینی سریع آنها ممکن نبوده و رفتن آنها ضربه کاری و جبران ناپذیری در وضعیت تثبیت خطوط پدافندی و یا نتیجه عملیات و ... وارد نموده و باعث تضعیف روحیه رزمندگان نیز می‏گردد. متمنی است نظر مبارک خود را در این مورد بیان فرمایید تا رزمندگان اسلام به گوش جان پذیرا باشند و سرلوحه عمل قرار دهند. از خداوند تبارک و تعالی صحت و سلامت و طول عمر حضرت عالی را عاجزانه مسألت داریم. 27/ 9/ 65- تبلیغات جبهه و جنگ‏].

بسمه تعالی‏

در فرض مذکور باید در جبهه باشند و نمی‏توانند به هیچ عذری جبهه‏ها را ترک نمایند. ان شاء اللَّه موفق باشند.» ‏ (صحیفه امام، ج‏20، ص: 180)



[1] - دختر امام خمینی.

[2] - آقای شهاب الدین اشراقی، داماد امام خمینی.

[3] - آقای نصر اللَّه خلخالی، مسئول امور مالی امام در نجف.

[4] - آقای سید مرتضی پسندیده.

[5] - کمترین واحد پول خُرد رایج در عراق.

[6] - آقای سید شهاب الدین مرعشی نجفی( از مراجع تقلید).

[7] - نام سابق خمین و مناطق اطراف آن.

[8] - آن چنان که خداوند واجب فرموده است.

[9] - خانم خدیجه ثقفی.

[10] - در راه رضای خدا بخشیدن.

[11] - گناهکار.

[12] - پذیرنده توبه و بخشنده گناهان.

[13] - براستی او( خداوند) بهترین یاری‏کننده است.

[14] - بخشی از آیه 7 سوره محمد( ص):« اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری کرده و گامهایتان را استوار خواهد ساخت»

[15] - پیام امام خمینی در پاسخ به تلگراف 15/ 10/ 59 رئیس جمهور صادر شده است. در قسمتی از این تلگراف می‏خوانیم:« حضرت آیت اللَّه العظمی امام خمینی- دامت برکاته. به ساعت 10 صبح امروز ... نیروهای پیروز جمهوری اسلامی ایران حمله خود را آغاز و مرحله اول را با موفقیتی بی‏نظیر به پایان برده، یقین است با توجه امام نسبت به بالا بردن روحیه امتشان و دعای خیر عموم مردم و پشتیبانی بیدریغشان، مراحل بعدی نیز با پیروزی کامل به انجام خواهد رسید ...- ابو الحسن بنی صدر»

[16] - خداوند، آنها را رسوا کند

[17] - بخشی از آیه 7 سوره محمد( ص):« اگر خدا را یاری کنید، خداوند شما را یاری می‏کند و گامهایتان را استوار می‏گرداند»

[18] - خداوند، آنها را خوار کند

انتهای پیام /*