امروز با امام: دهم دی

ـ سخنرانی در جمع روحانیون و ایرانیان مقیم عراق؛ ضرورت حفظ حوزه‏ها (1350)

ـ مصاحبه با مجله هفتگی «بیروت» درباره پیش‏بینی سال 1979 (1357)

ـ گفتگو با نویسنده فرانسوی درباره آینده نهضت (1357)

ـ گفتگو با کلود شایه (نماینده مخصوص کاخ الیزه) و ژاک روبر (مدیر کل سیاسی و مسئول امور خاورمیانه و ایران و رئیس امور کنسولی در وزارت امور خارجه فرانسه) درباره ویژگیهای جمهوری اسلامی (1357)

ـ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج؛ عدم صلاحیت پهلوی برای حکومت (1357)

ـ سخنرانی در جمع روحانیون ارومیه؛ مسئولیت علما در مبارزه بین حق و باطل (1358)

ـ سخنرانی در جمع بانوان؛ انحراف اذهان ملت از مشکلات داخلی توسط امریکا (1358)

ـ سخنرانی در جمع کفن‏پوشان شهر کرد و بابل؛ ارتجاع (1358)

ـ حکم انتصاب آقای محمدصادق حائری شیرازی به سمت امامت جمعه شیراز (1360)

ـ حکم به میرحسین موسوی، نخست وزیر؛ عفو زندانیان و محکومین مواد مخدر به نحو مشروط (1367)

کد : 3446 | تاریخ : 10 دی 1399

امروز با امام: دهم دی

ـ سخنرانی در جمع روحانیون و ایرانیان مقیم عراق؛ ضرورت حفظ حوزه‏ها (1350)

«اکنون [نهم دی ماه سال 1350] اگر چه عده کثیری از ایرانیان، بر اثر اختلافی که بین دولتهاست، وجه المصالحه شدند و با این وضع فجیع از این مملکت بیرونشان می‏ریزند لکن ممکن است مصالح بزرگ در کار باشد که ما نمی‏دانیم؛ و خداوند تعالی همان‌طور که حضرت رسول اکرم‏- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- را فاتح و غالب به مکه برگردانید شما را به این حوزه‏ها بازگرداند و روزی برسد که نجف بیش از حالا قوی باشد. ما اطمینان داریم که دیر یا زود حوزه علمیه به حال اول خود بازمی‏گردد و شما ان شاء اللَّه اگر به وظایف دینی و علمی خود عمل کردید باز به نجف برمی‏گردید.

بار علمْ بار سنگینی است که به عهده شماست. آن طور نیست که تنها وظیفه شما تحصیل مشتی الفاظ و مفاهیم باشد بلکه حفظ اسلام و احکام اسلام است که به شما سپرده شده و شما امین وحی الهی هستید، و باید در ضمن تحصیل علم مشغول تهذیب نفس هم باشید و چنانکه غیر را تبلیغ می‏کنید نفس خود را هم اصلاح نمایید. وظایف خود را فراموش نکنید؛ با هم صلح و صفا داشته باشید، دسته‏بندی و اختلافات را کنار بگذارید، با هم برادر باشید، با روح واحد و صفای باطن برای اسلام کار کنید. شما اهل علم هستید و همه از یک ریشه...» (صحیفه امام، ج‏2، ص: 410 ـ 412)

ـ مصاحبه با مجله هفتگی «بیروت» درباره پیش‏بینی سال 1979 (1357)

سؤال: [پیش‏بینی شما برای ایران سال 1979 چیست؟]

جواب: آنچه مسلّم و قطعی است این است که اوضاع ایران جز با سقوط شاه و برچیده شدن رژیم سلطنتی و استقرار حکومت اسلامی آرام نمی‏گیرد. امروز علی رغم قدرت نظامی جهنمی شاه، این ملت ایرانند که ابتکار عمل را در دست دارند و از این جهت قدم به قدم رژیم حاکم ایران و حامیانش را عقب نشانده‏اند و در ماههای آینده به یاری خدای تعالی شاهد پیروزیهای درخشانتری خواهند بود.

[به نظر شما تحت چه اوضاع و احوالی یک نوع سازش با شاه ممکن می‏گردد؟ مثلًا می‏پذیرید که اصلاحی در قانون اساسی بشود که بنا بر آن شاه مانند پادشاه انگلیس به عنوان مظهری در رأس دولت بماند؟]

- اولًا سازش با یک فرد جانی مانند شاه، خیانت به ملت ایران و اسلام است. و در ثانی ملت ایران در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اکثریت قریب به اتفاق، قاطعانه شاه و رژیم سلطنتی را محکوم کرده و خواستار برقراری جمهوری اسلامی شده است. بنا بر این هیچ کس حق ندارد با شاه که از سلطنت مخلوع است سازش کند و یا اساس سلطنت را بپذیرد، چه شخص محمد رضا پهلوی در این مقام باشد یا دیگری. و به همین دلیل، قانون اساسی که رژیم ایران را سلطنتی می‏شناسد، چون از نظر ملت رژیم سلطنتی مردود است، از اعتبار ساقط است و باید قانون اساسی جدیدی تدوین شود.

[آیا شما کناره‏گیری شاه را به نفع پسرش می‏پذیرید؟]

- هیچ فردی از دودمان پهلوی مورد قبول ملت نیست و نه تنها در مقام سلطنت بلکه در هیچ مقام دولتی هم حق ندارند دخالت کنند.

[آیا فکر می‏کنید دامنه حوادث ایران به ترکیه نیز کشیده شود؟]

- نهضت مقدس ایران، نهضت اسلامی است و از این جهت بدیهی است که همه مسلمین جهان تحت تأثیر آن قرار می‏گیرند.

[فکر می‏کنید در کوششهایتان برای سرنگون کردن شاه چه دولتی به شما کمک می‏کند؟]

- ملت ایران با اراده آهنین خود تنها با اتکا به نیروی الهی قیام کرده است و در این نهضت به هیچ دولتی متکی نیست، و به خواست خدای تعالی با حفظ استقلال در نهضت خود، شاه را سرنگون خواهد کرد. ولی وظیفه همه دولتهای اسلامی در درجه اول و سایر دولتها که مایلند در آینده با ملت ایران روابط حسنه داشته باشند این است که ملت مظلوم و قهرمان ایران را در رسیدن به اهدافش یاری کنند و تا کنون هیچ دولتی از ملت ایران دفاع نکرده است...

- با وجود شاه هیچ راه حلی امکانپذیر نیست.

[آیا دعوت شما به اعتصاب در صنعت نفت بی‏پایان است و یا تا وقتی است که شاه کنار برود؟]

- بله تا وقتی است که شاه کنار برود. شاه نفت ما را برای تحکیم خودش بدون هیچ مجوزی به امریکا می‏داد و از پول آن اسلحه امریکایی که به هیچ درد ملت ایران نمی‏خورد، می‏خرید. اصولًا نفت تا کنون پشتوانه حکومت غاصبانه شاه بود و من حکم کردم که دیگر صادر نشود و اعتصاب تا رفتن شاه ادامه دارد. بعداً ما نفت را به هر کشوری که مایل باشیم می‏فروشیم.

[تحت چه شرایطی- اگر شما وجود چنین مقتضیاتی را منطقی می‏بینید- ارتش شاهنشاهی ضد شاه خواهد شد؟]

- هم اکنون طبق اخبار واصله، مخالفت سربازان و افسران با شاه و دستورات فرماندهان خود روزافزون است. سربازها از خدمت ارتش فرار می‏کنند. در بسیاری موارد فرماندهان خود را کشته‏اند و بسیاری از آنها هم که در ارتش باقی مانده‏اند، موافق با کشتار شاه نیستند و طبیعی است که شاه آخرین امیدهای خود را به ارتش از دست بدهد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 304 ـ 306)

ـ گفتگو با نویسنده فرانسوی درباره آینده نهضت (1357)

 [نویسنده فرانسوی: من یک نویسنده مبارز فرانسوی هستم که سالها علیه فاشیسم، بر ضد استعمار و ضد امپریالیسم مبارزه کرده‏ام و همیشه در کنار مردم مظلوم و مستضعف بوده‏ام و از آنها حمایت کرده‏ام. انقلابات جهان، خصوصاً انقلاب فرانسه را مطالعه کرده‏ام. و به این نتیجه رسیده‏ام که هرگاه انقلابی تا نیمه راه برود و ادامه ندهد، محکوم به مرگ است. من برای شما احترام فراوانی قائل هستم. و دلیل این احترام عمیق من به شما، سماجت شما در ادامه مبارزه علیه شاه است. و معتقدم این باید با تمام نیرو و بدون مصالحه ادامه یابد. و این دلیل احترام من است. اما من دو سؤال کلی از شما دارم. سؤال اول اینکه آیا اعتقاد دارید که با محاصره ایران توسط امریکا، روسیه و چین، که همگی شاه را تقویت می‏کنند، راهی برای آزادی ایران از این ابرقدرتها وجود دارد؟]

امام: ما اتکای به ملت و قدرت ملت داریم. هیچ ملتی را بعد از آنکه بیدار شدند و به جنبش در آمدند، کسی نمی‏تواند از آن راهی که دارند منحرف کند. و هیچ قدرتی نمی‏تواند یک ملت را سرکوب نماید. البته قدرتها می‏توانند بریزند و در یک مملکتی قتل عام کنند و لکن نمی‏توانند ملت را از خواستی که دارند منحرف کنند. و ملت ما به آن مرحله رسیده است که تمام اقشار قیام ضد رژیم و ضد ظلم کرده‏اند. ابرقدرتها نمی‏توانند این قیام را بشکنند و به علاوه ملت ایران مطلبی را خواهانند که تمام مردم جهان با این درخواست متفق القول است و آن آزادی و استقلال است. و ابرقدرتها نمی‏توانند در برابر عواطف تمامی مردم جهان، [خواسته‏های خود را] تحمیل کنند. و امید ما این است برای اینکه حرفمان حق، و مردم هم همه قیام کرده‏اند، بر تمام قدرتها غلبه می‏کنند

[نویسنده فرانسوی: آیت اللَّه قدرت مذهبی هستند. وقتی ما و شما امیدواریم که رژیم شاه سرنگون شود، چگونه برای افرادی مثل شما یک رهبر مذهبی، ممکن است که خود و یا اشخاص اطراف خود را با یک نیروی سیاسی، جانشین رژیم شاه سازند؟]

امام: من بنا ندارم که خودم یا اشخاصی که حالا در پیش من هستند از روحانیون، جانشین رژیم بشوند؛ لکن ما در ایران و خارج کشور نیروهایی داریم که در همه ابعاد دانشمند و متفکر و کارآمد هستند. و در نظر داریم که آنها را جانشین رژیم بکنیم. اشخاصی که در داخل و خارج هستند، و با ملت هستند قادرند به اداره کشور. بنا بر این اشکالی از این بابت پیش نخواهد آمد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 307 ـ 308)

ـ گفتگو با کلود شایه (نماینده مخصوص کاخ الیزه) و ژاک روبر (مدیر کل سیاسی و مسئول امور خاورمیانه و ایران و رئیس امور کنسولی در وزارت امور خارجه فرانسه) درباره ویژگیهای جمهوری اسلامی (1357)

[کلود شایه: حضرت عالی فراموش نفرموده‏اید، که در دفعه قبل خطوط کلی جنبش را تشریح فرمودید. من در تماس خودم با مقامات عالیه، اهداف نهضت را به آنها منتقل کردم. در عین حالی که توجه داریم که مسائل حضرت عالی، مسائلی است مربوط به امور داخلی ایران، مع ذلک حالا آمده‏ایم عرض کنیم، که ما به تمامی این مسائل توجه داریم و توجه کرده‏ایم. شرایط قبلی، به سرعت تغییر می‏کند و رو به جلو است؛ و فکر نمی‏کنیم که باید به این مسائل مشغول شویم، و توجه داشته باشیم. همکار من- که بیشتر از من صلاحیت دارد- این بار همراه من آمده است، تا این توجهات را به نظر حضرت عالی برساند. وزیر امور خارجه فرانسه توجه خاص و عمیقی دارد که این شخص را همراه من به ملاقات جنابعالی فرستاده است‏

ژاک روبر: از فرصت و ملاقاتی که به ما داده و ما را پذیرفته‏اید تشکر می‏کنم و توجه شما را به این نکته جلب می‏کنم که همان طور که موسیو شایه گفتند، هدف ما دخالت در امور ایران نیست؛ بلکه منظور از این ملاقات و مذاکره، کسب اطلاع است. دولت فرانسه علاقه‏مند است، آنچه را که در دنیا اتفاق می‏افتد بفهمد؛ و طبیعتاً در سیاست خود مستقل عمل می‏کند. این اطلاعات را ما برای سیاست مستقل خود لازم می‏دانیم. ما، نسبت به مردم ایران علاقه قدیمی داریم. من در وزارت خارجه فرانسه مسئول امور خاورمیانه و امور ایران هستم. مسائل سختی که در ایران در ماههای گذشته رخ داده است توجه ما را به خود جلب کرده است. نفوذ قطعی شما در ایران، ما را بر آن داشته است که خدمت شما برسیم و چند سؤال در این باره بکنیم. اولین مطلب، تحلیل کلی از مسائل ایران- خصوصاً راجع به دولت بختیار و احتمال تشکیل شورای سلطنت- است‏]

امام: مکرر گفته‏ایم که ما و ملت، تحمل شورای سلطنت و شاه را نخواهیم کرد. تمامی بدبختیهای ما، از شاه و رژیم سلطنت است. بختیار هم مثل اسلافش چند روزی خواهد بود و کنار خواهد رفت‏...

 [ژاک روبر: آنچه که ما از اولِ این بحران فهمیدیم، رژیم سلطنت بر اساس قانون اساسی 1906 است و ادامه این رژیم از قبل است. مسأله اساسی، عدم اجرای قانون است، که قدرت مذهبی را در درجه اول قرار می‏دهد. آیا این تغییر کرده است؟]

امام: اصل قانون اساسی این است که سلطنت و همه رژیمها باید به تصویب مردم باشد. مسأله رژیم، بدون رضایت مردم، هیچ اساس ندارد. مردم الآن- تماماً- نه شاه و نه سلطنت پهلوی را می‏خواهند، و نه رژیم سلطنتی را؛ بلکه جمهوری (جمهوری اسلامی) را می‏خواهند

[ژاک روبر: بنا بر این آنچه مطرح است سلطنت این یا آن خانواده مورد نظر نیست؛ آنچه در این قانون اساسی به جای سلطنت، جایگزین می‏شود جمهوری- جمهوری اسلامی است. ممکن است بحثی درباره این جمهوری و اسلامی بکنید؟]

امام: اصل جمهوری همین است که در مملکت شما هم هست؛ که آرای عمومی مردم آن را تعیین می‏کند. اسلامی می‏گوییم، چرا که قانون اساسی ما بر اساس آن است. قانون اساسی فعلی را بررسی می‏کنیم، آنچه با اسلام موافق است می‏پذیریم و هر جا که تناقض دارد رد می‏کنیم. جمهوری است، یعنی دموکراتیک؛ و اسلامی است، یعنی قانون آن اسلامی است...‏

 [ژاک روبر: از شرایط فعلی ایران متأسفم. آخرین سؤال ما درباره ارتش است. نظر شما چیست؟ آن را حفظ خواهید کرد؟ قدرت مذهبی با ارتش کنار می‏آید؟]

امام: با اصل ارتش مخالفتی نداریم. هر کشوری ارتش لازم دارد. ارتش را باید تصفیه کرد. اشخاصی استفاده جو هستند و خائنند. اما جناحهای دیگر خدمتگزار به وطن هستند و باید محفوظ بمانند. البته ارتش با این عرض و طول که بیشتر بودجه مملکت را فرو می‏برد قابل تحمل نخواهد بود

[ژاک روبر: ما در این مسافرت (منظور مسافرت وزیر امور خارجه فرانسه به کشورهای همسایه ایران است) به کشورهای عربی اطراف خلیج رفته بودیم. از مسائل مربوط به ایران سخت ناراحتند که عدم ثبات ایران همه منطقه را به هم می‏زند. شاه حسین هم وقتی به فرانسه آمد از همین مسائل نگران بود، شاید هم حافظ اسد، که چه خواهد شد. مورد علاقه است که بدانیم به نظر حضرت آیت اللَّه در آینده وضع ثبات منطقه چه خواهد شد. به علت اهمیت آن برای دنیا و وزن ایران در منطقه و دنیا، ثبات ایران را چگونه حفظ می‏کنید؟]

امام: ثبات ایران با نبودن شاه بهتر حفظ می‏شود. بودن شاه عدم ثبات را به وجود آورده است، و تمامی ابعاد ملی، سیاسی و اجتماعی ایران فرو ریخته است. اینها باید در مدتی ترمیم گردد. اما در مورد ثبات منطقه، دولت ایران وضع ژاندارم را نخواهد داشت که برای حفظ مصالح دیگران امنیت را حفظ کند. اما ایران با سایر کشورهای منطقه در حفظ آرامش و ثبات همکاری خواهد کرد...

مذهبی- خصوصاً یهودیها- ابراز نگرانی کرده‏اند. نظرتان چیست؟]

امام: بعد از استقرار حکومت اسلامی، قراردادها مورد بررسی قرار خواهند گرفت. آنچه که مورد قبول باشد و به مصالح ما باشد قبول می‏کنیم. خارجیها و اقلیتها، همه محترمند. اقلیتهای مذهبی در اسلام احترام دارند، آزادی دارند. بدانید آنها بهتر به زندگی خود ادامه خواهند داد. نماینده یهودیان آمد اینجا، و من به آنها اطمینان دادم که با آنها به احترام رفتار خواهد شد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 309 ـ 313)

ـ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج؛ عدم صلاحیت پهلوی برای حکومت (1357)

«بدبختی و خوشبختی ملتها بسته به اموری است که یکی از مهمات آن صلاحیت داشتن هیأت حاکمه است. اگر چنانچه هیأت حاکمه، کسانی که مقدرات یک کشور در دست آنهاست، اینها فاسد باشند، مملکت را به فساد می‏کشند؛ همه بُعدهای مملکت را رو به نیستی و فساد می‏برند...

صلاحیت یک هیأت حاکمه و یک اشخاصی که کارهای حساس در دستشان هست، این موجب یک صلاحیتی در عموم می‏شود. و اگر هیأت حاکمه، و همین طور آنهایی که مقدرات مملکت دستشان است، آنهایی که ارتش را اداره می‏کنند و از رؤسای ارتش هستند، اگر اینها مردم صلاحیتداری بودند روزگار ما به اینجا نمی‏رسید...

آدم فاسد نمی‏تواند یک نخست وزیر صالح معرفی کند. نمی‏تواند یک آدم فاسد یک مجلس صالح را تأیید کند برای اینکه اگر مجلس صالح شد، جلوی مفاسد را می‏گیرد...

برنامه ما این است که رجوع کنیم به آرای عمومی، به آرای مردم. قوای انتظامی را کنار بگذاریم؛ خود مردم را، محول کنیم تنظیم انتخابات را به دست خود جوانهای مردم. در هر شهری جوانها خودشان؛ که قوای انتظامی، شهربانی، شهرداری همه کنار بروند. آن کسی که دخالت می‏خواهد بکند برای حفظ صندوق آرا و امثال ذلک، خود ملت باشد. در هر شهری به حَسَب اقتضای آن شهر عده‏ای را معتمدین آن شهر، مطلعین و دلسوزهای برای مملکت، عده‏ای را تعیین کنند که نظارت کنند در این. حفاظت کنند این صندوقها را و نظارت کنند آرا را. مردم یکی را تعیین کنند برای اینکه رئیس جمهور باشد، ما هم رأیمان را علناً به مردم اظهار می‏کنیم که آقا آنکه من می‏خواهم این است؛ شما میل دارید به این رأی بدهید، میل دارید هم خودتان آزادید. قهراً مردم وقتی آزاد هستند یک نفر صالح را انتخاب می‏کنند و آرای عمومی نمی‏شود خطا بکند...

ما می‏خواهیم یک همچو مملکتی پیش بیاید که به دست خود مردمْ مقدرات باشد؛ نتواند یک رئیس جمهوری، اگر هم یکوقتی فرض کنید اول صالح بود و قرار دادند بعد وقتی که رسید به [قدرت‏] چه بشود، نتواند. برای اینکه همین رئیس جمهورْ دستِ مردم است اختیارش؛ هر روزی مردم گفتند نه، نه می‏شود...

ما می‏گوییم حکومت اسلامی؛ شما خیال نکنید که ما حکومت اسلامی که درست کردیم شمشیر را برمی‏داریم گردن همه را می‏زنیم! زنها را هم همه را کنار می‏زنیم، می‏پیچیمشان توی کفن یا می‏کنیمشان توی [خانه‏]! این کیْ ربطی به اسلام ... به اسلام مربوط نیست. اینکه ما می‏گوییم حکومت اسلامی، آنها از آن طرف می‏گویند که یهودیها را تا آخر می‏کُشند، نصارا هم تا آخر می‏کُشند! حرفهایی است که البته شاه باید برای نگهداشتن تاج و تخت فاسد خودش این عمالش را وادار کند که این مسائل، این حرفها را بزنند و به هر چه دلش می‏خواهد تشبث بکند. ما تمام یهودیها و نصرانیهایی، زرتشتیها و سایر مللی که در مملکتمان زندگی می‏کنیم، حکم اسلام است که با اینها باید درست، خوب رفتار کرد، به عدالت رفتار کرد. ما تَبَع آنیم که وقتی یک خلخال را از پای یک زن یهودی می‏کشند، می‏گوید اگر انسان بمیرد بهتر است ... عیبش نمی‏کند اگر انسان [از] غصه بمیرد که یک همچو چیزی شده. ما می‏خواهیم یک همچو موجودی را اطاعت کنیم...» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 314 ـ 329)

ـ سخنرانی در جمع روحانیون ارومیه؛ مسئولیت علما در مبارزه بین حق و باطل (1358)

«همان طوری که مجاهدین صدر اسلام شکست می‏خوردند، ما هم شکست بخوریم. این نهضتمان پیش می‏رود و آبروی اسلام محفوظ می‏ماند. تا آخر هم محفوظ می‏ماند. اما اگر حالا که ما مدعی این هستیم که انقلاب اسلامی است و جمهوری اسلامی است و امثال ذلک، و ما در این جمهوری اسلامی شکست بخوریم به [این‏] عنوان، [شکست ما] یعنی شکست مکتب، یعنی گفته بشود که رژیم طاغوتی عوض شده یک رژیم طاغوتی دیگر آمده [این خطرناک است‏] که دشمنهای ما هم همچو نیست که اکتفا کنند به اینکه مثلًا، فلان کمیته خلاف کرده است، فلان دادگاه خلاف کرده، این را می‏آورند روی اینکه آخوندها این جوری‏اند، به این هم اکتفا نمی‏کنند که روحانیین این جوری‏اند اینها با اسلام مخالفند. می‏گویند اسلام هم همان بود. اسلام هم همان مثل رژیمهای دیگر است.

این طور نیست که اگر من شکست بخورم، شما شکست بخورید، بیاورند بگویند زید شکست خورده. یا اگر من خلاف بکنم، بیایند، بگویند فلانی خلاف کرده، این جور نیست. از فرد به نوع و از نوع به اصل مقصد می‏کشانند. دشمن اصل اسلامند و قلمها هم برای اصل اسلام به کار می‏رود. و ما را می‏خواهند که در داخل خودمان پوک کنند و منهدم کنند از داخل خودمان. اگر هم همین قدر بود که ما از بین می‏رفتیم لکن مکتبمان محفوظ می‏ماند، اشکال نداشت. لکن آنها مقصدشان این است که مکتب را بهش صدمه بزنند. و این یک مسئولیت بزرگ، جانفرسایی برای ما آمده است. یک مسئولیتی است که اگر خدای نخواسته ما تقصیر بکنیم در این قضایا، اگر چنانچه ما بخواهیم برای مثلًا فرض کنید که فلان امام جماعت بخواهد برای رواج بازار خودش یک کاری انجام بدهد، در کمیته عمداً یک کسی کاری انجام بدهد، به طوری که دست دشمنهای ما، قلمهای مسمومشان که هست بهانه پیدا بکنند و حمله کنند به آن چیزی که اساس است، و آن عبارت از اسلام است، ما یک گناهی مرتکب شدیم که بخشودنی نیست تا آخر.

گناهی بخشودنی است، بخشودنی هست پیش خدا که صدمه‏اش به خود آدم برسد، خود آدم آلوده بشود یا افرادی فرض کنید اما آنی که با اساس اسلام با اساس اسلام برخورد بکند و بازی با اساس اسلام باشد، این یک مطلبی نیست که به ما ببخشند، و این ننگی برای ما، و برای جامعه روحانیت در خارج پیدا خواهد شد که تا آخر جبران نمی‏تواند بشود.

تکلیف اهل علم در این زمان از همه زمانهایی که بر اهل علم گذشته بیشتر است...

باید فکر بکنید که این مسئولیتی که الآن به عهده همه ما هست، چطور ما از زیر بار مسئولیت بیرون برویم. نه شما آقایان ارومیه و نه آقایان آذربایجان و نه آقایان تهران و قم [بلکه‏] همه علمای ایران، این بار به دوش همه است، همه ملت است. سنگینی‏اش بیشتر به دوش علماست.

باید علما فکر بکنند. باید محاسبه کنند خودشان را. یکی از چیزهایی که در منازل سِیر هست محاسبه است که انسان آن وقتی که خلوت است بین خودش و خدا، خودش را به حساب بکشد. محاسبه کند خودش را که من در این راهی که دارم می‏روم چه کردم امروز، من چه کردم؟ محاسبه کنید خودتان را. هم محاسبه کنیم همه خودمان را و همه ملت، همه مسلمانها و در رأس علما. آن قدر مسئولیت که به عهده آقایان اهل علم است، به عهده دیگران نیست آن قدر. آنها اگر چنانچه خدای نخواسته یک راهی بروند که راه خدا نباشد، چهره اسلام به دست آنها جور دیگر می‏شود. کاری بکنید که به عهده ما یک همچو مسئولیتی که هست، بتوانیم به آخر برسانیم...

امروز روزی است که اگر خدای نخواسته ما در این نهضت شکست بخوریم، شکست خوردیم دیگر تا آخر. یکوقت بود که ما [پیوسته‏] می‏گفتیم که طاغوت هست، ان شاء اللَّه حکومت اسلامی بشود، ان شاء اللَّه امور درست می‏شود، همه حرفمان این بود...

عرضه کنیم این اسلام را به آن طوری که واقع اسلام است به دنیا. و خودمان جوری نکنیم که این اسلام را یک طور دیگری نمایشش بدهیم به غیر. آن طوری که هست نمایشش بدهیم. این دیگر فرق نمی‏کند بین آن بچه طلبه و طلبه نارسی که تازه تو مدرسه رفته است یا شما آقایان که از علما هستید و در مساجد هستید یا سایرین، هیچ فرقی ما بین آنها نیست. منتها شما آقایان که بزرگتر و بالاتر هستید، مسئولیتتان بیشتر از امثال من طلبه است...

خیلی مواظب باشید. این مسند خطرناک است. این عمامه خطرناک است. این محاسن خطرناک است. خودتان را از این خطرها نجات بدهید. حفظ کنید خودتان را ...

همه همین طور، فرق ندارد. اسلام مال اهل علم نیست. اسلام مال همه است. این امانتی است که خدا به همه داده است. شما هم اگر چنانچه فرض کنید پاسدارید در یک جایی به اسم پاسداری اسلام، پاسدار شدید، شما حالا پاسدار طاغوت نیستید، پاسدار اسلام هستید. اگر چنانچه پاسدار اسلام هم یک کاری بکند که بگویند اینها هم مثل سابق، در بین همین مردم ضعیف الایمان هست که می‏گویند که ای کاش نشده بود برای اینکه ما حالا از دست بعضی از مأمورین بیشتر برایمان بد می‏گذرد از سابق، و لو درست نمی‏گویند، لکن خوب، گفته می‏شود. آنها هم که شیطانند تزریق می‏کنند به آنها یک همچو مسائلی پیش می‏آید.

این یک مسئله‏ای نیست که مربوط به من و آقا و آقا باشد. این یک مسئله‏ای است مربوط به ملت است. یک ملتی که اسلام را رأی به او داده، گفته است، رأی داده ملت به جمهوری اسلامی، یعنی قبول کرده است که باید ما نظاممان نظام اسلام باشد آن وقت اینکه قبول کرده است که نظامش باید نظام اسلامی باشد، پاسدار است، بر خلاف نظام اسلام عمل می‏کند، کاسب است بر خلاف نظام اسلام عمل می‏کند. این نظام مال همه است، نظم یک چیزی است که همه ملت در تحت پوشش نظم باید باشد. بازاری یک کاری می‏کند که بر خلاف آن نظامی است که اسلام قرار داده و هکذا. ادعا کردید که ما اسلام را قبول کردیم، رژیممان حالا رژیم اسلامی است، از طاغوت منتقل شدیم به نور، به اللَّه، از حکومت شیطان بیرون آمدیم، تحت حکومت رحمان رفتیم، مایی که این ادعامان است همه ملت رأی به این دادند، اگر کارهای زمان طاغوت را اعاده کنند، اینها در این ادعا منافق بودند...

اما اگر چنانچه ماها با هم به جان هم بیفتیم، با هم مختلف باشیم، ماها بخواهیم هر کدامی فرض کنید یک کاری را انجام بدهیم، از نظم اسلامی بیرون برویم، از تحت فرمان حکومت اسلام بیرون برویم، از فرمان خدا بیرون برویم، آسیب می‏بینیم. از باطن ما را از هم منفصل می‏کنند و آسیب‏پذیر می‏کنند. و الآن تمام افکار، افکار آنهایی که می‏خوردند مال این ملت را، متوجه این معناست. هیچ وقت از مداخله نظامی نترسید.

هیچ وقت از این حرفهایی که می‏زنند که ما مداخله نظامی می‏کنیم، از این هیچ وقت نترسید. بلکه آن وقت هم که مداخله نظامی بکنند به نفع ماست...» (صحیفه امام، ج‏11، ص: 496 ـ 505)

ـ سخنرانی در جمع بانوان؛ انحراف اذهان ملت از مشکلات داخلی توسط امریکا (1358)

«ملتی که تمام قشرهایش، خانمهای محترمش و مردان مصممش با هم هستند و یک راه می‏روند، این ملت آسیب نخواهد دید. شما نگران آسیبهای خارجی نباشید. از خارج نمی‏توانند شما را آسیب بزنند مادامی که خودتان منسجم هستید. نه دخالت نظامی از آن کاری ساخته است و نه حصر اقتصادی، و این مسائل که آنها پیش می‏آورند آنها ازشان کاری ساخته نیست...

در عین حالی که ملت ما باید هوشیار باشد راجع به همان مسائلی که در خارج هم طرح می‏شود و غفلت از او هم نکند، بیشتر نظر باید به توطئه‏های داخل باشد. توطئه‏هایی که در داخل انجام می‏گیرد خیلی زیاد است و...

ملت ما باید آن قدری که توجه به این آشفتگیهای داخلی داشته باشد توجه به چیزهای دیگر نداشته باشد. همه را باید تحت نظر بگیرد. لکن آنکه صدمه بیشتر به ما می‏زند همین اختلافات داخلی است. او برای یک طرف می‏کشد، او برای طرف دیگر می‏کشد. همین هواهای نفسانی است که در انسان هست. همین خودخواهیها و خودپسندیها است که در انسان هست. همین گروه دیدن و خودگرایی به گروه و اینهاست که در انسانهایی که برای خدا نمی‏خواهند کار بکنند هست.

ملت ما اگر بخواهد از این اسارت در طول تاریخ بیرون بیاید و خودش، خودش را اداره کند، استقلال پیدا کند، آزاد باشد، اگر ملت ما بخواهد این طور بشود، باید یک راه را پیش برود، آن راهی که ملت دارد پیش می‏رود. ملت این توده جمعیت است. این زن و مرد توده جمعیت که خودشان را علی حده نکردند و جدا نکردند از ملت. اگر بخواهند این مملکت سر و سامان پیدا بکند باید از این گروهگرایی و از این اختلافات و از این که او برای خودش بکشد، او برای خودش بکشد از اینها دست بردارند...» (صحیفه امام، ج‏11، ص: 506 ـ 510)

ـ سخنرانی در جمع کفن‏پوشان شهر کرد و بابل؛ ارتجاع (1358)

«این عواطفی که من از اقشار ملت می‏بینم، عواطفی که آنها را وادار می‏کند از راههای دور؛ از بختیاری، از شمال اینجا آمدند، تحمل زحمات کردند در این هوای سرد، در این راههای دشوار، این عواطف، یک باری است بر دوش من. من نمی‏دانم چطور از زیر بار این عواطف بیرون بیایم.... آن چیزی که سهل می‏کند مشکلات را، این است که ما برای اسلام تحمل زحمت می‏کنیم. ما از موالی خودمان، از آقایان خودمان، از اولیای خودمان، از معصومین خودمان تبعیت می‏کنیم. ما از رسول خدا- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- تبعیت می‏کنیم...

هر چه در راه اسلام بدهیم و هر چه در راه خدا بدهیم و هر چه در راه قرآن بدهیم فخر ماست، افتخار ماست، راه حق است. بگذار باطلها هر چه می‏خواهند بگویند...

آیا ملتی که دشمنها را، دشمنهای کشور را، جنایتکارها را، خیانتکارها را از صحنه بیرون رانده است و می‏خواهد آزادی برای خودش به دست بیاورد، می‏خواهد استقلال برای خودش به دست بیاورد، این ملت مرتجع است، یا آنهایی که الآن...

من بار دیگر از شما جوانها، از پیرمردهایی که تحمل این زحمت را آن طوری که آقا می‏گویند کشیدند، از کسانی که بچه هستند و در این راه تحمل زحمت کردند، از کسانی که معلول هستند و تحمل زحمت کردند و از کسانی که به وسیله شما برای ما پیغام فرستادند، از همه شما تشکر می‏کنم و به همه شما دعا می‏کنم. و خدمتگزار همه شما هستم. و امیدوارم که شماها سعادتمند باشید و سعادت دنیا و آخرت نصیب شما باشد.» (صحیفه امام، ج‏11، ص: 511 ـ 513)

ـ حکم انتصاب آقای محمدصادق حائری شیرازی به سمت امامت جمعه شیراز (1360)

«جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمد صادق (محیی الدین) حائری شیرازی- دامت افاضاته‏

پیرو درخواست اهالی محترم شیراز، جنابعالی را به سِمت امام جمعه شیراز منصوب می‏نمایم که ان شاء اللَّه تعالی ضمن انجام این فریضه بزرگ مردم را به وظایف دیگری که در رابطه با اسلام عزیز و انقلاب خونبار ملت شریف ایران دارند، آشنا سازید.

امید است اهالی محترم عموماً و حضرات علمای اعلام خصوصاً و نهادهای انقلابی فرصت را مغتنم شمرده، همکاریهای لازمه را در انجام هر چه باشکوهتر نماز وحدت‏آفرین جمعه با جنابعالی داشته باشند. موفقیت همگان را از خدای تعالی مسألت دارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.» (صحیفه امام، ج‏15، ص: 461)

ـ حکم به میرحسین موسوی، نخست‌وزیر؛ عفو زندانیان و محکومین مواد مخدر به نحو مشروط (1367)

 [بسمه تعالی ... با سلام و درود. احتراماً، با عرض معذرت از تصدیع اوقات شریف و آرزوی سلامتی و دوام عمر با برکت حضرت مستطاب عالی به استحضار می‏رساند که با تصویب قانون مبارزه با مواد مخدر توسط مجمع محترم تشخیص مصلحت نظام امید علاقه‏مندان به انقلاب و کشور در حل این مشکل بزرگ و خانمانسوز بشدت افزایش یافته و امید می‏رود که با هماهنگی و همدلی سازمانهای مسئول قضایی و اجرایی و خواست همگانی و ملی یک تجربه موفق در مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی و توطئه‏های تحمیلی استکبار به دست آید. بر اساس ماده 33 آن گونه که قانون پیش‏بینی کرده، در نظر است که کلیه عملیات قضایی و اجرایی و تشدید و تخفیف مراحل مبارزه از جهت تبلیغ و مبارزه انتظامی و برخورد قضایی و درمان معتادین توسط سازمانهای ذی ربط و با نظر ستاد به طور هماهنگ انجام شود و بر اساس نظریه کارشناسان چنانچه برخورد با مجرمین و متخلفین از مراحل دستگیری تا تحمل مجازات، طبق یک الگوی هماهنگ و با رعایت جوانب سیاسی- اجتماعی آن انجام شود در پیشگیری از جرم در جامعه و ندامت و انصراف دیگران مؤثر است؛ لذا ستاد مبارزه با مواد مخدر از محضر مبارک حضرت عالی استدعا دارد چنانچه صلاح بدانند موضوع عفو زندانیان و محکومین مواد مخدر، اعم از معتاد و غیر آن با نظر و هماهنگی این ستاد صورت گیرد. در صورت صدور اجازه مبارک، شیوه اجرایی آن تقدیم حضور خواهد شد. 10/ 10/ 67

میر حسین موسوی- نخست وزیر و رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر].

بسمه تعالی‏

با پیشنهاد عفو زندانیان و محکومین مواد مخدر، با تصویب ستاد مبارزه با مواد مخدر موافقت می‏شود.» (صحیفه امام، ج‏21، ص: 219)


انتهای پیام /*