ـ نامه به جمعی از علما و توضیح پیرامون وصیتنامه (1356)
سوم آذر 1356، با توجه به شهادت فرزندش، سید مصطفی که وصیاش بود؛ امام خمینی در نامۀ کوتاهی دربارۀ تعیین وصی نسبت به وصیتنامۀ پیشین توضیحی میدهند.
«عطف به وصیتی که نمودم و آقایان اراکی و رضوانی و خاتمی [سید عباس] و کریمی را وصی قرار دادم، اگر برای یک نفر یا بیشتر پیشامدی شد که نتوانست قیام به امر کند سایر آقایان به جای او یک نفر مورد اطمینان و معروف به صحت و امانت را تعیین کنند. مقصود آن است که مادام که به وصیت عمل نشده، چهار نفر مورد اطمینان کفیل امر باشند و در غیاب یکی یا دو نفر بقیه آقایان اقدام به عمل کنند تا حاضر شود.» (صحیفه امام، ج3، ص: 270)
ـ هجوم ناگهانی نیروهای رژیم پهلوی به حرم مطهر امام رضا(ع) (1357)
دوم آذر 57، مردم مشهد به طرف حرم امام رضا(ع) تظاهرات آرامی آغاز کردند. تظاهرکنندگان وارد صحن حرم شدند. ناگهان نظامیان رژیم، مردم را به گلوله بستند و شماری از مردم کشته و مجروح شدند. این رفتار خشم مردم و علماء را برانگیخت. از جمله حضرت امام روز بعد حادثه (3/9/57) طی پیامی از پاریس، فرمود:
«این بارگاه مقدس در زمان رضاخان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمدرضاخان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند. ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغی غاصب تبرّی کنند و مخالفت با آن لازم است... در این عزای بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه 25 ذی الحجه (پنجم آذر) عزای عمومی اعلام میشود. انّاللَّه و انّا الیه راجعون..» (صحیفه امام، ج 5، ص 93)
ـ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج درباره قیام همگانی برای آزادی (1357)
ـ نامه امام خمینی؛ تأیید و تأکید صداقت و امانتداری سید احمد خمینی (1363)
با توجه به تحلیلها و تفسیرهای نادرست برخی گروهها و اشخاص، همچنین ایجاد تشکیک در نقل قولهایی که از جانب امام امت صورت میگرفت، سید احمد خمینی طی نامهای به حضرت امام، نظر ایشان را جویا شد؛ امام نیز در پاسخ، ضمن تأیید و تأکید بر صداقت و امانتداری ایشان فمود:
«باید احمد بداند کسانی خصوصاّ مثل او که در این امور اجتماعی یا سیاسی وارد میشوند، مصون از افترا و ضربه نیستند.» (صحیفه امام، ج19،ص107)
امام خمینی در این دیدار ضمن تأکید بر قیام همگانی برای آزادی، استقلال و ثبات ایران در بخشی از سخنان خود فرمود:
«ما میخواهیم یک ایرانِ مستقل باشد، یک ایرانِ قدرتمند باشد... ایرانیها استقلال میخواهند، میخواهند که قدرتهای دیگر را دستشان را قطع بکنند... ثباتْ تابعِ قدرتمندی و استقلال است؛ و ما قدرتمندی میخواهیم و استقلال. قدرتمندی به این است که نظاممان را از گرفتاریای که امریکا برایش پیش آورده نجات بدهیم، و یک نظام متکی بر ملتْ ما ایجاد بکنیم نه یک نظامِ متکی بر مستشارهای امریکا. و استقلالمان را هم حفظ بکنیم و یک مملکت مستقل باشیم نه یک مملکتی که همه چیز آن در دست دیگران است... یک ایرانِ آزادْ ما میخواهیم و یک ایران مستقل ما میخواهیم، یک ایران قدرتمند میخواهیم، یک ایرانی ما میخواهیم که خود ملت بایستد و خود ملت اداره کند مملکت را.» (صحیفه امام، ج5، ص: 94 تا 100)
ـ حکم امام خمینی به میرحسین موسوی؛ من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی میدانم (1367)
امام خمینی طی حکمی ضمن تقدیر و سپاس از حجتالاسلام شیخ مهدی کروبی و خانم محترم ایشان، امور و رسیدگی به جانبازان را از بنیاد شهید جدا کرده و آقای مهندس میرحسین موسوی را مأمور تشکیل بنیاد جانبازان کرد. در این حکم آمده است:
«جنابعالی را مسئول اداره کلیه امور جانبازان عزیز نمودم که با استفاده از همکاری و تجربیات «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و جانبازان و نیز اختصاص بهترین امکانات «بنیاد مستضعفان» به ایجاد تشکیلات جدیدی در این امر مقدس و بزرگ همت گمارید... از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بیشائبه و طاقتفرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشهدار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی میدانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمیکنم، و الآن نیز شما را تأیید و حمایت میکنم... تا رسیدن به استقلال واقعی راه طولانی پیش رو دارند؛ و همه میدانند که با توجه به حجم عظیم خرابیها نباید انتظار اصلاح و بازسازی سریع امور را داشت. ما هنوز در آغاز راه هستیم...
در خاتمه بار دیگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم، جناب حجت الاسلام آقای کروبی تشکر مینمایم. و امیدوارم تمامی افرادی که در خدمت معلولین جنگ تحمیلی بودهاند با صمیمیت با آقای نخست وزیر همکاری نمایند.» (صحیفه امام، ج21، ص: 199)